اخیرا -ازجمله پس از حادثۀ حمله به واحد گشتی پلیس راه در نزدیک شهرستان خاش- باب شده است پس از وقوع هر حادثهای که منجر به جانباختن مأموران نظامی میشود، به جای پرداختن به علل اصلی، مردم را متهم میکنند و سخنان حقطلبانۀ شیخالاسلام مولانا عبدالحمید را بسترآفرین برای این ناامنیها معرفی میکنند. این درحالیست که هم مردم از خود صبر و شکیبایی نشان دادهاند و هم مولانا عبدالحمید همواره بر پرهیز از خشونت و رعایت امنیت تأکید کردهاند.
در آغاز سال جدید هجری قمری؛ یعنی سال 1445 هجری قمری قرار داریم. هزاروچهارصدوچهلوچهار سال از زمان هجرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم از مکه به مدینه گذشته و وارد هزاروچهارصدوچهلوپنجمین سال شده است. باید بررسی کنیم ما که یک سال را سپری کردیم چقدر تغییر در ما ایجاد شده است.
مهمترین و بهترین تبلیغ دین در حال حاضر عملکرد «حکومت دینی» است. هر میزان که این حکومتی که به اسم دین حکمرانی میکند، بتواند کارآمدتر و صالحتر باشد، خود به خود ترغیب مردم به دین بیشتر خواهد شد و چنانچه عملکرد حکومت مشحون از ظلم و فساد و در کنار آن ناکارآمدی در ساختن دنیای مردم باشد، بیشتر از همه مخرب دین و ایمان مردم خواهد بود. بنابراین حفظ ایمان مردم وابسته به عملکرد درست حکومت است و مسئولیت این امر بیش از همه متوجه تمامی دستاندرکاران است.
مسجد مکی و دیدگاه شیخالاسلام مولانا عبدالحمید مدتیست که مورد توجه ایرانیان و حتی جهانیان است؛ دیدگاهی بهدور از هرگونه خشونت و افراط و تفریط، دیدگاهی معتدل که به اصل اسلام و حقوق همۀ انسانها میاندیشد، دیدگاهی که دیگر فقط مدافع اهلسنت و قوم بلوچ نیست، بلکه بیشتر به مسائل ملی و منافع ملی و وحدت اسلامی فکر میکند؛ تفکری که برای آن شیعه و سنی و دیگر تفاوتهای مذهبی مهم نیست، اصل، اسلام، انسانیت و رعایت حقوق همۀ انسانها با هر عقیده و تفکری است.
سخنی با نویسندۀ مطلب درجشده در روزنامه جمهوری اسلامی، با سرتیتر «حمله تروریستی به کلانتری زاهدان محصول تندرویهای او در نماز جمعه است» دارم، البته با یادآوری حوادثی که میتوانستند استان سیستانوبلوچستان را دچار چالش کرده و به سمت تنش و ناامنی هدایت کنند ولی با درایت و هوشمندی و احساس تکلیف شرعی و مسئولیت ملی و مدنی مولانا عبدالحمید این استان نهتنها از همۀ آن حوادث و وقایع با موفقیت عبور کرد بلکه به سمت گسترش و نهادینهشدن وحدت و همدلی حرکت نمود و سیستانوبلوچستان به مرکز وحدت اسلامی تبدیل شد.
بارها و بارها گفتیم؛ سیستانوبلوچستان پاشنه آشیل امنیت و تمامیت ارضی ایران است. اوضاع اجتماعی این سرزمین بهگونهای است که بالقوه میتواند جولانگاه گروهکهای تند و افراطی باشد و گفتیم و تاکید کردیم؛ حضرت شیخالاسلام مولاناعبدالحمید- حفظهاللهتعالی- با سابقهای روشن از فعالیت سیاسی خیرخواهانه و دلسوزانه تنها فرصت نظام برای حل مشکلات بلوچ و حاکمیت در یک چارچوب قانونی و منطقی است. اما نشنیدید و یا منافعتان اینگونه ایجاب میکرد که نشنوید! یا شنیدید و در توانتان نبود که شنیدهها را عملی کنید!
در این میان، برخی از این شیپورهای تبلیغاتی و مسئولان نامسئول چنان از انتقادات مولانا عبدالحمید آشفته شدهاند و ابراز خشم میکنند که انگار نه انگار اتفاقی در زاهدان و دیگر نقاط کشور رخ داده و صدها انسان بیگناه به خاک و خون کشیده شدهاند. گویا تاریخ برای آنها نه از جمعه 8 مهر که از جمعه 15 مهر شروع میشود؛
صبح شنبه 17 تیر 1402 حادثۀ ناگوارِ حمله به کلانتری 16 زاهدان کام بسیاری از مردم ایران را در داخل و خارج از کشور تلخ کرد. پس از پایان این درگیری که منجر به شهادت دو نفر از پرسنل کلانتری 16 شد، تلخکامی مردم زاهدان و سیستانوبلوچستان با حملۀ چند رسانۀ تندروی داخلی به مولانا عبدالحمید ادامه پیدا کرد.
پس از بروز حادثۀ کلانتری زاهدان مؤرخ 17 تیر، رسانههای حکومتی به صورت هدفمند نوک پیکان حمله را به سوی مولانا عبدالحمید نشانه گرفتهاند. این افراد به زعم خود به توصیه و تکلیف عمل میکنند، غافل از اینکه خداوند آگاه به ظاهر و باطن همۀ اعمال انسانهاست.
نتیجه یک مطالعه نشان داده است که تحریمهای اعمالشده علیه ایران در سال 2012 عمدتاً بر جمعیت جوان و بیسواد مناطق روستایی تأثیر گذاشته است. این تحقیق در شرایطی از افت زندگی مردم تحت تحریم خبر میدهد که از یکسو شرایط معیشتی مردم ایران روزبهروز سختتر میشود و از سوی دیگر عدهای سعی میکنند آثار تحریم را بر روند کلی کشور مثبت ارزیابی کنند. کارشناسان تاکید دارند که شرایط تحریم برای مردم نمیتواند مثبت باشد، مگر برای عده محدودی که در سایه تحریمها به رانت خاصی دست پیدا کردهاند.