وقتی چرایی معایب قوانین بشری را کنکاش و کاوش میکنیم و در مقابل، محاسن احکام دینی را زیر ذرهبین بررسی و تحقیق قرار میدهیم، به همین نتیجهٔ هویدا دست مییابیم که مقایسه اینها در یک سطح و داخل یک ترازو قابلقبول و معقول نیست؛ زیرا یکی مملو از معایب، کاستیها و سوءاستفادهگریها و دیگری جامع کمالات و خوبیها و خیراندیشیهاست؛ حتی وجوه مشترکِ نسبی باهم ندارند، چون قوانین جوامع بشری نتیجهٔ تعقل و اندیشهورزی ناقص انسانها با بینش و نگرش منفعتطلبانه و خودبرتربینی بلندپروازنه، و احکام دینی وحی خداوند متعال برای بهسعادترساندن انسانهاست.
متأسفانه برخی از عزیزانی که امروزه به موضوع عقیده دامن میزنند و آن را کلام مجالس خود نمودهاند، مفهموم و معنای عقیده را حصر کردهاند به معانی تئوری و نظری عقیده و این فهم ناقص از عقیده و حصر مفهوم آن و درک نکردن معانی عملی و تربیتی و علمی و معنوی عقیده منجر به بزرگ جلوه دادن اختلاف آرای تئوری علما شده و عدم درک درست از این اختلاف آراء منجر به بروز جریانهای افراطی و تکفیری و قتل و تباهی در بعضی مجامع گردیده است.
یكی از رویدادهای مهم، حساس و تأملبرانگیز دوران خلافت راشده كه در سالهای خلافت حضرت علی رضیاللهعنه روی داد، جریان حكمیت است كه در جنگ صفین و برای پایان دادن به این نبرد خونین تاریخ اسلام به وقوع پیوست. بسیاری از نویسندگان و مؤرخان در مورد حقیقت این جریان دچار سردرگمی شده و با اعتماد بر روایات ضعیف و غیرقابل اعتبار، چهرهای ناخوشایند از اصحاب بزرگوار پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بهویژه حضرت ابوموسی اشعری و حضرت عمرو بن عاص رضیاللهعنهما به تصویر كشیدهاند. ما برای روشنتر شدن بیشتر قضیۀ حكمیت، آن را در پرتو روایات صحیحی كه مورد اعتماد محققان برجستۀ تاریخ اسلام و اهلسنت است، بررسی میكنیم.
پيامبر اکرم صلی الله علیه وسلم تمنا کرده بودند که خداوند متعال به ذريعۀ حضرت حسن بين دو گروه بزرگ از مسلمانان صلح برقرار کند. در صحیح بخاری روایتی با این مضمون آمده است که پیامبر اکرم صلى الله عليه وسلم درحالیکه یک مرتبه به سمت مردم و یک مرتبه به سمت حسن نگاه میکرد، فرمود: «این فرزند من سید است، شاید خداوند به وسیلۀ او بین دو گروه از مسلمانان صلح و آشتی برقرار کند.»
عمر رادمرد بزرگ جهان اسلام، خلیفهٔ دادگستر، امیر مؤمنان و فاروق اعظم است. او را دوست دارم و برای من مقدس است. عمر در قیامت با پیامبر حشر خواهد شد و پروردگارش را ملاقات خواهد نمود؛ اما كسانی كه بر او انتقاد میكنند، آیا جوابی برای ملاقات با پروردگارشان آماده كردهاند؟ پس وای بر كسی كه عمر در روز قیامت طرف مقابلش باشد؟
اساس عبودیت و بندگی بر تصحیح عقیده و ایمان استوار است. کسی که در عقیدهاش خلل وارد شود یا ایمانش دستخوش فساد گردد، هیچ عمل و عبادتی از او پذیرفته نمیشود. اما کسی که عقیدهاش صحیح و ایمانش درست باشد، عمل اندک او بسیار تلقّی میشود.
در این شکی نیست که اسباب هم به فرمان خدا در این نظام پیچیدۀ دنیا نقشآفرینی میکنند، اما سوال اینجاست که ما باید «خط» را نتیجۀ قلم بدانیم یا کسی که قلم در دست اوست؟!… زلزله را نتیجۀ حرکات صفحات زمین فهمید یا از آن ذاتی دانست که تمام زمین و آسمانها در قبضۀ قدرتش است؟!… کدام رأی به سرچشمه و حقیقت امر نزدیکتر است؟!
نماز در حق بندۀ مؤمن و عارف مانند آب برای ماهی است. نماز، پناهگاه مسلمان و ایمانگاه اوست. مسلمانانی که از مصاحبت و مجالست رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم و تاثیر آن محروم شدهاند، میتوانند به وسیلۀ «قرآن» و «نماز» تلافی مافات نمایند.
رسول گرامی ﷺ باوجود نرمی و مهربانی و اغماض و چشمپوشی نسبت به اشتباهات و لغزشهای مردم، به اندازهای که بالاتر از آن در تصور نمیگنجد در مورد حفاظت اصل دین و روح تعالیم آن حساسیت زایدالوصفی داشت، خصوصاً درباره عقیدۀ توحید حساسیت خاصی داشت.
اگر حدیث کساء و عبا نبود، آیۀ 33 سورۀ احزاب حضرت فاطمه، حضرت علی و فرزندانشان را شامل نمیشد چون اهلبیتِ اصلیِ رسولالله ازواج ایشان هستند. ازآنجاییکه آیه این چهار تن را شامل نمیشد، بر اساس روایتی که آمده است رسولالله صلیاللهعلیهوسلم این چهار تن را جزو اهلبیتِ خود و شامل این آیه قرار دادند. این حدیث فقط بیانگر آن است که دایرۀ این آیه وسیع است و منحصر به ازواج مطهّرات نیست.