وقتی از جوان سخن به میان میآید بیشتر به مشکلات فراوان نسل جوان فکر میکنیم، ولی یک روزنامه هم هست که نام «جوان» بر خود نهاده و مشکلات بیشتری از هر جوان دارد.
روزنامه «جوان» از روزنامههای صبح و روزنامهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که از سال ۱۳۷۷ شروع به انتشار نموده و وابسته به جناح اصولگراست.
عنوان این روزنامه «جوان» است و باید بیشتر دغدغه جوانان را داشته باشد، اما ادبیات و تیترهایی که این روزنامه میزند گاهی تند و نامناسب هستند و در شأن جوانان نیستند.
در این میان و در سه ماه اخیر بعضی از تیترها و مطالب روزنامۀ جوان درباره مهاجرت ایرانیان جالب و قابل توجه بودند.
روزی از آمار فاجعهبار مهاجرت نخبگان مینویسد و هزینهای که برای آنان شده و اینکه به محض اینکه این نهالها به زمان ثمردادن میرسند برخی کشورها برایشان تور پهن میکنند و آمار و اطلاعاتی در این زمینه ارائه میکند مبنی بر مهاجرت ۱۶۰ متخصص قلب، ۳۰۰۰۰ کادر پزشکی درخواست good standing یا نداشتن سوءپیشینه داشتهاند که مقصدشان عمان بوده است. مهاجرت ۱۶ هزار پزشک عمومی طی چهار سال و فاجعهبارتر از همه اینکه بسیاری از رتبههای برتر کنکور و مدالآوران المپیادهای علمی هم جزو مهاجران هستند.
این روزنامه در شمارهای دیگر به نقل از محسن ردادی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه مینویسد: کسانی که مهاجرت میکنند افراد نخبه نیستند، اساتیدی که مهاجرت میکنند متوسط به پایین هستند. پزشکان هم درجه یک نیستند و اغلب مهاجران ایرانی جزو نخبگان نیستند و بخشی از آنها لمپنهایی حقهباز و خلافکار هستند.
روزی دیگر مینویسد: در مدارس برخی معلمان و استادان دانشآموزان و دانشجویان را برای رفتن از کشور ترغیب میکنند. معلمی که با رتبه پایین کنکور لیسانس گرفته و از شغل خود ناراضی است، بذر مهاجرت را در ذهن دانشآموزان میپاشد و… . اینها مطالبی هستند که روزنامه جوان تیتر میزند و مینویسد.
آری، همه میدانیم که مغزهای زیادی در حال مهاجرت و رفتن از کشور هستند، ولی این مهاجرین نه «لمپن»اند، نه «خلافکار» و «حقهباز»، نه «استاد و پزشک درجه پایین». معلمان هم از وضع معیشت خود ناراضی هستند، اما این نارضایتی بهخاطر این نیست که با رتبه پایین کنکور لیسانس گرفتهاند؛ این معلمان مدالآوران المپیادهای علمی را آموزش داده و نخبهها و رتبههای برتر کنکور حاصل آموزش درست همین معلمان هستند.
واقعیت این است که مهاجرت نخبگان و حتی افراد عادی زمانی اتفاق میافتد که شرایط در کشور مناسب نباشد، وگرنه هیچ انسان عاقلی دوست ندارد جلاوطن بشود و به غربت برود.
کاش روزنامۀ «جوان» مفهوم «لمپن» را میدانست و آن را درباره یک ایرانی بهکار نمیبرد. کاش روزنامۀ جوان قدر و منزلت معلم را میدانست و درباره معلم با چنین ادبیاتی نمینوشت.
روزنامه جوان باید میدانست که مغزهایی که از کشور رفتهاند مایه افتخار بشریت در علم و دانش هستند و شاید همین ادبیات نامناسب و اهانتآمیز را تحمل نکردهاند و رفتهاند.
روزنامه جوان که بیشتر مواضع جناح اصولگرا را بیان میکند، ادبیاتی نامناسب دارد و متاسفانه نه حرمت نخبگان را نگه نمیدارد و نه حرمت معلم و استاد و پزشک و… را. در یک کلام میتوان گفت که روزنامه جوان از سال ۱۳۷۷ تا کنون زمان زیادی را سپری کرده، ولی شاید درک درستی از نسل جوان و جامعه ندارد.
دیدگاههای کاربران