علامه دکتر اقبال لاهوری رحمه الله، ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺷﺎﻋﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎیی ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺷﺒﻪ ﻗﺎﺭﻩ ﻫﻨﺪﻭﺳﺘﺎﻥ، ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﻌﺮ ﭘﺎﺭﺳی ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩﺍﻥ ﻣﻘﺪﻡ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﭘﻴﺸی ﮔﺮﻓﺖ. ﻓﮑﺮ ﻭ ﺗﻔﮑﺮ، ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻭ ﺧﻴﺎﻝ ﻭ ﺑﺎﺭﻳﮑی ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺗﻨﻮﻉ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻭ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺍﻭ بهﺤﻖ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺗﺤﺴﻴﻦ ﻭ ﺍﻋﺠﺎﺏ ﺍﺳﺖ.
ﻭی ﺍﺯ ﭘﻴﺸﺮﻭﺍﻥ ﻭ مصلحان ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻤﺮﺩﻩ ﻣی ﺷﻮﺩ. ﻋﻤﻖ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎی ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎییاﺶ ﺑﺮﺍی ﺑﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎی ﻋﻤﻴﻖ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺗﺤﺴﻴﻦ ﺍﺳﺖ. ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺍﻗﺒﺎﻝ، ﺑﺮﺍﻧﮕﯿﺰﻧﺪﻩ ﺭﻭﺡ ﭘﻮﯾﺎﯾﯽ ﻭ ﻧﻬﻀﺖ ﻭ ﺟﻨﺒﺶ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕﻫﺎﯼ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺩﺭ ﺍﺷﻌﺎﺭﺵ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺳﺨﻦ ﺍﺯ ﻣﻮﺝ ﺩﺭﯾﺎ ﻭ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺍﻟﺘﻬﺎﺏ ﻭ ﭘﯿﭻ ﻭ ﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺳﺎﺣﻞِ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩ ﻭ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﮕﺮ ﻧﻪ ﺁﻥﮐﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩﯾﺖ ﻣﻮﺝ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﺯ ﻭ ﻓﺮﻭﺩ ﻭ ﺣﺮﮐﺎﺕ ﺷﺘﺎﺑﻨﺪﻩ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ.
معرفی علامه اقبال به جهان عرب
[امام ابوالحسن علی حسنی ندوی رحمهالله میفرماید:]
خداوند متعال به ما این توفیق را عنایت فرمود که توانستیم شخصیت علامه اقبال رحمهالله را به جهان عرب بشناسانیم، وگرنه کسی او را نمیشناخت. بنده خطابهای در دارالعلوم قاهره-همانجا که شخصیتهای ممتازی چون حسنالبنا و سیدقطب تعلیم یافته بودند- با موضوع «عوامل نبوغ شخصیت اقبال» ایراد نمودم٬ همه با غور و دلدادگی خاصی سخنانم را شنیدند آنگاه با تعجب گفتند: این چنین شخصیتی و ما اصلا او را نمیشناسیم…
چهرههای به نام محافل علمی جهان نیز از جایگاه اقبال ناآگاه بودند؛ چنانکه باری به دکتر احمدامین مصری گفتم: شما در کتاب خود «زعماءالإسلام» از سرسیدخان و امیرعلی نوشتهاید [و از اقبال چیزی ننوشتهاید] حال آنکه اقبال بیش از دیگران حقدار بود[تا نامش در لیست رهبران اصلاح و تجدید آورده شود.] دکتر احمد امین گفت:«ما او را نمیشناسیم!»
خودم [علامه ندوی] دو بار در اوان کودکی با اقبال ملاقات کردهام…
[مولانا نذرالحفیظ میگوید:] آنگاه خطاب به طلاب فرمود: «خواندن کتاب «روائع الإقبال» از دو لحاظ برای شما ضروری و لازم است: نخست از لحاظ زبان و ادبیات عربی، و دوم از لحاظ [دانشِ] بیان.
اصل کلام اقبال [دیوان اشعارش] هم باید خوانده شود؛ چون در واقع جان کلام اقبال در اشعار فارسیاش است؛ در «اسرارِ خودی»٬ «زبورِ عجم» و «پس چه باید کرد.»
[نک: ابوالحسن علی حسنی ندوی٬ مجالس حسنه٬ مجلس ۸۴. ص ۴۹۹، و ۴۹۷. با اندکی تلخیص].
دیدگاههای کاربران