صحبتهای کاک حسن آنقدر دلنشین بودند که ناخودآگاه نوشتن را از یاد میبرم و سعی میکنم هرچه بیشتر صحبتهای حکیمانهاش را گوش دهم و در آخر میفهمم چرا عوام و خواص مردم کردستان، وی را پدر معنوی کردستان مینامند.
در بحث آموزش روزنامهنگاری، یکی از مباحث مهم «خبر» و متعلقات آن، تعریف آن است. خبر بهظاهر امری ساده تلقی میشود، اما متخصصان فن در تعریف آن آسمانوریسمان بافتهاند تا به تعریفی جامعومانع برسند. به همین دلیل تعریفهای زیادی برای «خبر» در منابع رشتهی روزنامهنگاری دیده میشود.
مضمون «مدح و ثنای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم،» بخش بزرگی از شعر علامه اقبال را تشکیل میدهد. اقبال، عاشق و دلدادهی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم، است. اشعار نغز ایشان در مدح و ثنای پیامبر اسلام، تعبیر عشق و محبّتی است که در اعماق قلباش جای گرفته است.
عزیزان! مسئولیت بزرگی در قبال خانواده، قوم خود، ملت ایران، جهان اسلام، بلکه در برابر بشریت، برعهده من و شما هست. مسئولیتی که باید من و شما را بیقرار و بیخواب کند.
باید با «مکی» خداحافظی میکردم. وداع با حاصل خوندل خوردنهای «مولانا» و نماد وحدت این مردم چه سخت بود. گلدستهها آرام نگاهم میکردند و در من غوغایی به پا بود…همان شب قلبم را در مکی کاشتم تا جوانه بزند… تا نفس بکشد… بغضی غریب راه گلویم را بست و از شهر خوبان خارج شدم.
نشان و آدرس مکی در زاهدان، هر لحظه اشتیاقم را میافزود تا باور کنم این مسجد برای مردمانی از تمام ایران یک نقطهی عطف است. و مولانا که پناهگاه روزهای هراس این مردم است؛ حلقهی وصل تمام مهرههایی که سرگردان بودند.
با دیدن سنگها و کلوخهای موجود بر سطح خیابان شستام خبردار شد حادثهی بدی رخ داده. از مردی که مثل خودم کنجکاوانه پرسه میزد، پرسیدم چه خبر شده؟ «اکبر بگتی رو کشتن!» پاسخ کوتاه، اما بسیار سنگین و باورنکردنی بود. با شنیدن این خبر فهرست طویلی از حوادث احتمالی جلویم مجسّم شد.
بیشتر مسلمانان تایوان حنفیمسلکاند ولی از دیگر گرایشها و مکاتب فکری استقبال میکنند و با آنها سازگاراند. مسجد جامع شهر تایپه که بزرگترین و قدیمیترین مسجد در این دیار محسوب میشود، بارها تنوع فرهنگی بینالمللی مسلمانان را به خوبی به نمایش گذاشته است.
قلم حرمت دارد؛ این حرمت را باید حفظ کرد هر چند به شکستن تهدید شود. به قولی؛ نه به قلم خیانت کنید نه با قلم خیانت کنید.
مولانا آسیاآبادی خود را به یک جبهه محدود نکرده بود. ایشان علیه همه گروههای انحرافی از جمله مسیحیت فعال بود. محضر حضرت شیخالاسلام [مولانا عبدالحمید] میآمد و مانند بچهای گریه میکرد. میگفت برای نسل آیندهی ما دارند کلیسا میسازند، نسل ما دارد به سمت مسیحیت میرود. ایشان به فکر نسل آینده بود.