امالمؤمنین عایشه صدیقه رضیاللهعنها همسر رسولالله صلیاللهعلیهوسلم است؛ کسی که الله تعالی تهمت بر او را تحمل نکرد و خود اقدام به اعلام برائت پاکی او کرد.
محسن که در سال 1986 در 39 سالگی به دین اسلام گرویده است، میگوید: وقتی مشرف به اسلام شدم خبر نداشتم که در قرآن کریم از این منطقه به عنوان «سرزمین پربرکت» یاد شده است. اولین نمازی که در این مسجد ادا کردم بسیار من را تحت تاثیر قرار داد؛ بهویژه موقع انجام سجده یک حس معنوی بسیارعمیقی به من دست داد.
متاسفانه ما برای هرچیزی حاضریم هزینه کنیم، نوبت که به کتاب یا نشریه میرسد، انتظار هدیه داریم. غافل از اینکه با این کار هم برای بینش و رشد آگاهی و فرهنگ خود کاری نمیکنیم و هم به فرهنگ کل جامعهمان ضربه میزنیم. غافل هستیم که نویسندگان ما و اصحاب نشریات در جامعهای که ما در آن زندگی میکنیم به علت همین باور اشتباه متضرر میشوند و نمیتوانند به فعالیت خود با دلگرمی ادامه بدهند.
▪️خبر قیامتخیز شهادت دوست فرزانه و دانشمندم جناب دکتر مولوی عبدالشکور کُرد رحمةاللهعلیه، که از برادر به من نزدیکتر بود، مرا در شوکی عظیم فرو برد. باور این حادثه تکاندهنده و جانکاه چنان سخت و دلهرهآور بود که برای مدتی هوش از سرم ربود. شعلههای آه از سراسر وجودم برخاست، و اشکهای حلقهزده در چشمانم رازهای درد عمیق درونم را افشا کرد.
تصمیم نهایی خود را در خلوت شب گرفتم؛ میخواهم گازوئیلکشی کنم؛ کاری که بسیاری از جوانان و نوجوانان بلوچ از روی ناچاری و فقیر به آن روی میآورند…
خواندن زندگینامه امام ندوی راه و رسم زندگی معنوی را به هر طالب حقیقی میآموزد و آدمی در پرتو تجربههای زندگیاش میتواند بهسوی کمال گام بردارد و به موفقیت برسد. از خواندن حالات زندگیاش دریافتم که رمز سعادت حضرت سید همرکابی با انسانهای ربانی و مصاحبت آنان بوده است
در شهرهای بزرگ و کوچک، از طریق همین رسانههای مجازی، شبگردهای خانهبهدوشی که تا کمر در سطلهای بزرگ زباله فرو رفته بودند تا لقمه نانی حلال! پیدا کنند را دیده بودم، اما اینجا وضعیت فرق میکرد! خیلی هم فرق میکرد…
خداوند به ما نعمتهای زیادی داده است: نعمت اسلام، نعمت قرآن و نعمت پیامبر و دیگر نعمتهای ظاهری و معنوی که الله به ما عنایت کرده است. یکی از این نعمتها همین جلساتی هستند که برای تجلیل از حافظان قرآن و دختران فاضله برگزار میشوند.
نمیدانم چگونه لحظهلحظۀ این جشن بزرگ را توصیف کنم؟! نمیدانم برای کسانی که حضور نداشتهاند و از قافله جاماندهاند، چگونه این عشق پرشور را ترسیم کنم که اندکی از آنچه که لمسش کردم را به دنیای ذهن آنان که شاهد این حضور بیبدیل نبودهاند برسانم!
عروج حافظان قرآن و طالبان علوم دینی بهسوی خدا که تاریکدلان، گناهشان را «حفظ قرآن» و «یادگیری علوم دینی» میدانند، سانحهای است که بار دیگر داغ دل این امت مجروح را تازه کرد و بر اندوه مادران جگرسوخته و کودکان داغدیده افزود.