با درنگ در این جُستار میتوان دانست که ابوحنیفه و فقه او در چه فضایی نقش تاریخی خود را آفریده و تا به امروز همچنان استوار مانده است، و این ظرفیت را نیز در خود دارد که تا قرنها، در عمق و گستره وسیعی، پاسخگوی نیازهای پیروان خود و امّت اسلامی و منشأ عظیمی در اصول و فقه باشد.
اسلام اساساً دین اجتماع و زندگی، جهاد و اجتهاد، کوشش و تلاش و در عرصههای مختلف است و با هرگونه رهبانیت، گوشهگیری، بطالت، بیکاری و تنبلی که منجر به فقر، محرومیت و گرفتاری به رذایل اخلاقی گردد، مبارزه میکند. از رهنمودهای پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوسلّم که در خصوص کار و فعالیت بیان فرموده است، کمال اهتمام اسلام به کار و تلاش و ارج نهادن به خدمات اجتماعی واضح میشود.
منابع میگویند که؛ «تحریک طالبان» حرکتیست برخاسته از مدارس و مکاتب دینی اسلامی و از لحاظ فکری وابسته به یک مکتب اصلاحگرایانه اسلامی که پیروان آن در افواه به نام «دیوبندی» یا «دیوبندیها» مشهورند. مدرسه علوم دینی دیوبند یا «دارالعلوم دیوبند» آنگونه كه از منابع برمیآید؛ با الهامگیری از آموزههای «شیخ احمد سرهندی» و «شاه ولیالله دهلوی» در نیمه دوم قرن 19 میلادی در روستای «دیوبند» و توسط «مولانا محمدقاسم نانوتوی» تاسیس شد.
دربارۀ نقش تأثیرگذار مسجد در تربیت و اصلاح امت از منظر تاریخ و شرع سخن بسیار است؛ اما بهطور خلاصه باید گفت که مساجد در طول تاریخ بهوسیله دعوتگران مخلص و مجدّدان و مصلحان خستگیناپذیر، هدایت و رهبری اقشار مردم را برعهده داشتهاند. با تحلیل و بررسی دقیق اسباب و عوامل بیداری اسلامی و نهضتهای فکری و انقلابی مسلمانان در عصر حاضر، نقش مساجد را در آنها بسیار بارز و مؤثر مییابیم.
ادعای یهودیان مبنی بر داشتن حق تاریخی و مذهبی در فلسطین تعجبآور نیست، زیرا از ایدئولوژی سیاسی- اجتماعی صهیونیست غیر از این انتظار نمیرود، اما آنچه مایۀ حیرت و تعجب و اندوه است، تحت تاثیر قرارگرفتن برخی مسلمانان از این ادعا و دامنزدن به آن است، و باز تعجب بیشتر اینکه جمعی از نخبگان و تاریخدانان مسلمان با تکیه بر بعضی از متون تورات که یهود را بهعنوان وارثین انبیا معرفی میکند و اینکه حضرت ابراهیم علیهالسلام سرزمین فلسطین را به آنان سپرده است، بر گفته خود دلیل میآورند.
تاریخ افغانستان مملو از علما، عارفان، اندیشمندان و مصلحان بزرگیست که صفحت تاریخ این سرزمین را مزین کردهاند، اما متأسفانه این تصویر زیبا و درخشان از صفحات تاریخ افغانستان به دلیل درگیریها و جاهطلبیهای استعماری و ایدئولوژیهای افراطگرایانۀ بعضی گروهها، از انظار عمومی پوشیده مانده و بهنوعی چهرۀ متمدن و بافرهنگ افغانستان را مخدوش کرده است.
قضاوت در اصطلاح یعنی داوری بهحق بین مردم و صدور حکم بر اساس آنچه خداوند عزوجل دستور داده است. قضاوت از دیدگاه اجماع، جزو فرضهای کفایی بهشمار میرود. برخی از علما گفتهاند: قضاوت امری از امور دین و مصلحتی از مصالح مسلمانان است و توجه به قضاوت امری حتمی و لازمی است، زیرا مردم به قضاوت خیلی نیاز دارند.
سابقۀ فعالیتهای تبشیری کشیشان مسیحی در جهان اسلام، به دوران قبل از استعمار (Colonilation) برمیگردد. از اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادی] در دوران پادشاهی اکبرشاه و جهانگیرشاه (سومین و چهارمین پادشاه سلسلهٔ گورکانیان و امپراتوری مغولان هند) کشیشان مسیحی بسیاری به هند رفت و آمد داشتند و در دربار اکبرشاه حاضر میشدند و بنابر عللی، اکبر و جهانگیر به آنها اجازه فعالیت در هند داده بودند.
این روزها همه درگیرِ اخبار و شایعات وبای جهانی (کرونا) هستند که هر روزه حلقهی گسترش آن وسعت مییابد. این وبا باعث مرگ تعداد زیادی شده، خصوصا در کشورهایی که خطر انتشارش بیشتر بوده است. از آنجاییکه چنین بلایا از قضا و قدَر الهی است، از ما مسلمانان خواسته شده با توکل بر خدا و تسلیمبودن در برابر قضا و قدَر او، برای پیشگیری از این بلا و حفاظت خود از اسباب ابتلا به آن بکوشیم. در سیرت سیدنا عمر بن الخطاب رضیاللهعنه عملکردی در تعامل با بیماری وبا روایت شده که در رابطه با قضیهی (کرونا) برای ما سودمند است.
مسیحیت با خواست و ارادۀ خود یا ناخواسته با در آغوش گرفتن یهودیت و سپردن رهبری تمدن به آن، ارتباطش را با تعالیم انبیا قطع کرد، درحالیکه فرامین حضرت عیسی علیهالسلام در میان آنها موجود بود. مسیحیت تمام ارزشهای اخلاقی را زیر پا گذاشت و به پرستش مادیت و قدرت و جنگ با اسلام برخاست. مسیحیت بزرگترین عامل در واگذاری قدرت و ایجاد بحران هرج و مرج اخلاقی در جهان است.