زندگی در سایه تقوا لذت، برکت، نصرت و «حیاة طیبة» به همراه دارد… حل مشکلات در «تقوا» است؛ «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا» هر کس تقوا و خداترسی اختیار کند الله برای هر مشکلش راهحلی پیدا میکند و در هر تنگنایی برای او دروازهای باز میکند.
قرآن میخوانیم، اما نمیدانیم چه میخوانیم، شاید هم تدبر نمیکنیم که نمیدانیم… اما باورمان، اعتقادمان، ایمانمان… آنقدر سست و ضعیف است که به راحتی، به شیطان نخ میدهیم!… یادمان باشد هر جا که از یاد «الله» غافل شدیم، شیطان، همانجا، به آغوشمان کشید.
دانشآموختگان مدارس ارزندهترین دستاوردی هستند که پس از چندین سال تلاش و پیگیری، درخت وجودشان به برگوبار نشسته و میتوانند آرزوهای اساتید و مربیان را در عرصههای گوناگون برآورده کنند.
انسانی که در زندان مشکلات و ناهنجاریها به سوی پنجرة روشنایی و نور مینگرد و امیدوار است، نیرومندتر و سرزندهتر است از کسی که در عین روشنایی و نعمتها به زاویههای تاریک زندگی چشم دوخته و زندگیاش را در اندوه و غم سپری میکند.
ـاهانت از ناانسانهای بیاحساس، بیشعور، بیخرد و کوردل برمیخیزد! اهانتکنندگان در وجودشان قلب ندارند بلْ حمّال صخرهای آتشناک، نفرتزا و کینهور هستند!
به خود و دنیایی که در آن زندگی میکنیم ارزش قایل باشیم تا تمام موجودات و خدای تبارک و تعالی به ما درود بگویند و بیش از هر چیزی اوقات و فرصتها را با بندگی پروردگار و یاد آخرت و گوش به فرمان دادن قرآن و سنت مطهّر پیامبر عالیقدر اسلام صلیاللهعلیهوسلم بگذرانیم.
حج، بر محور وحدانیت و دوری از فریب و ریا، با زبان و لباس اخلاص، جلوهای دیگر دارد. پیام حج اما پیامی جهانیست، چراکه از دگرسانیهای قومی و نژادی و زبانی فراتر است و آن پیوستن و الحاق به جریان پرعظمت و باشکوهی است که همچون مرواریدهای درخشان با جلوهای درخشان و سفید و منظم، آیات و مشاعر یکتاپرستی را طواف میکنند.
خداوند پُرمهر پس از ذکر فضایل و برخی از احکام ماه رمضان، میفرماید: “اگرچه ماه رمضان گذشته است، هرگز تصور مکنید که خداوند هم از شما دور رفته است، بلکه چنانکه اوتعالی در رمضان به شما نزدیک بود، در غیر رمضان هم به شما نزدیک است، این شما بندگان هستید که در ماه رمضان به من نزدیکتر میشوید و پس از آن، از من فاصله میگیرید.
بسیاری از انسانها در انتظار محیطی مناسب بهسر برده و عمرشان سپری میشود و توانمندیهایشان از بین رفته خورشید استعدادهایشان به غروب میگراید. اما در بسیاری موارد انسانهای باهمت در انتظار فراهم شدن محیط مناسب ننشستهاند؛ بلکه بسترساز محیط مناسب بودهاند و به آرزوهایشان دست یافتهاند.
عموما تمرکز سازمانها و مناهج فکریِ «واکنشی»، محدود به «کُنشها»ست. این منهجها و جنبشها در صورت از بین رفتن «کنشها» باید تغییر سیاست و موضع بدهند و بر اساس نیازهای جدید به راه خود ادامه دهند؛ عدم انعطاف در این زمینه برابر با خودکشی فکری و انزوای اجتماعی است.