فعالیتهای تربیتی وسیع و گسترده به جهتدهی، ارشاد و ارزیابی مستمر نیاز دارد تا به اذن و اراده خداوند از ضعف نتیجهگیری نجاتیافته و به دستاوردهای خوب و مفیدی برسد و بعلاوه تلاشها و انرژیها نیز بیهوده به هدر نرود.
درجۀ توجه اسلام به خانواده، اندازهای است که تمام تردیدها را به یقین میرساند که «اسلام، دین خانواده است» امّا بااینهمه، باید به واقعیت تلخی اشاره کرد و آن القای تغییر و بهسرعت عوضشدن به زن در عصر ما و جامعۀ ما با جبر زمان است، تا زن را از آنچه هست و باید باشد دور سازند و به نام «تجدد» او را از همهچیزش که ارزش نام دارد، جدا کنند، و از او موجودی بسازند که میخواهند.
مطالعه مداوم مانند نرمهباران، وجود انسان را طراوت و شادابی میبخشد و بذر امید و زندگی را میرویاند و به شکوفایی و بالندگی میرساند و نهال وجود آدمی در سایه مطالعه به برگ و بار مینشیند. مطالعه سکوی پرتاب بهسوی بلندای کمال و ارزشهای جاودانه است. مطالعه، اندیشه را گستردگی و غنا میبخشد و ذهن […]
تلاش برای تغییر، ابتدا از «خود» شروع میشود؛ خودی که باید دگرگونی و انقلاب را از دروازههای خودخواهی خودش عبور دهد! مدتیست به این نتیجه رسیدهام که برای تغییر، نه دنیا، نه کشور، نه منطقه، نه شهر… که باید خودم گام نخست برای تغییر باشم.
برپایی فریضهٔ نظارت همگانی (امر به معروف و نهی از منکر) امنیت اجتماعی، ساماندهی اقتصادی، تأمین قضایی، احقاق حقوق مردم و عمران و آبادانی جامعه را درپی خواهد داشت.
در آستانهٔ سال تحصیلی جدید قرار داریم. حال و هوای این روزها، متفاوت با روزهای دیگر است، اما چه خوب است در این ماه مهر، با فقرا و یتیمهایی که توانایی خرید وسایل مدرسه را ندارند نیز همکاری کنیم و لبخند را همچون سایر دانشآموزان بر لبانشان بنشانیم.
در همان ایام بود که در خانه نصرتبانو سخن از عروسی او بود، من هر روز دعا میکردم که ای الله! همانگونه که دخترم نیک است، شوهر نیکی به او عطا بفرما. در محضر الله تعالی دعاهایم قبول شدند و یک حافظ قرآن از او خواستگاری کرد. نصرتبانو دختری باحیا و خجول بود، ولی با کمال ادب و احترام به مادرش گفت که مراسم عروسیاش مطابق سنت برگزار بشود.
مدیریت و برنامهریزی درست برای خوابیدن از ویژگیهای بارز انسانهای موفق است و تأثیرات چشمگیری در زندگی خواهد داشت.
«این شیوهی تربیتی مادر در آیندهام تاثیر بسزایی گذاشت، طوری که از ستم، خودخواهی و کبر گریزان بودم و دلآزاری و تحقیر دیگران را گناه کبیره میانگاشتم و اعتراف به اشتباه برایم آسان شد.»
در جهانبینی اقبال، فروریختن و تواضع بهعنوان یک ارزش اخلاقی و انسانمداری انگاشته میشود و شکستن وجود خود در برابر ایزد منان، راهی برای شناختن بیشتر و ارتقای تفکّر انسانی است.