قرآن به خلقت برابر انسانها اشاره دارد و در آیۀ 13 سورۀ حجرات میفرماید: «ای مردم! ما شما را از زن و مردی خلق کردیم و شما را در تیره و قبایل قرار دادیم تا یکدیگر را بازشناسید (هیچکدام معیار امتیاز و برتری نیست) همانا گرامیترین شما نزد خداوند، پرهیزکارترین شماست.»
برابری خلقت انسان اعم از زن و مرد، در جایجای قرآن و به تأکید آمده است و امر خداوند به کارهای شایسته و نیک هرگز تفکیک جنسیتی ندارد و مخاطب، نوع بشر است.
در کنار تذکر به مردان و درست متعاقب آن، تذکر، تبشیر و تبذیر به زنان هم آمده است.
دستور دین به کسب عمل صالح و کسب علم و اهتمام به خانواده بهعنوان بنیادیترین رکن، جزوه رکینترین پایههایی است که جامعه بر آن نهاده میشود.
درجۀ توجه اسلام به خانواده، اندازهای است که تمام تردیدها را به یقین میرساند که «اسلام، دین خانواده است» این تنها در حد یک ادعا نیست؛ سندهای بسیاری در این مورد در متون دینی و آیات و احادیثمان میدرخشند. امّا بااینهمه، باید به واقعیت تلخی اشاره کرد و آن القای تغییر و بهسرعت عوضشدن به زن در عصر ما و جامعۀ ما با جبر زمان است، تا زن را از آنچه هست و باید باشد دور سازند و همۀ خصوصیات و ارزشهای قدیمی را از او بگیرند و به نام «تجدد» او را از همهچیزش که ارزش نام دارد، جدا کنند، و از او موجودی بسازند که میخواهند.
کسب علم از فرایض دینی است…
زن مسلمان، به فرهنگ و جامعهای وابسته است که بهقول دکتر شریعتی، آن را از اسلام گرفته است و این دین باید برای او خلأ نگذاشته باشد.
واکاوی چهرۀ زنان باسواد صدر اسلام، در اولین نگاه؛ عایشه صدیقه رضیاللهعنها را دارد؛ عایشهای که فقیه است و موثقترین منبع برای درستی احادیث و سنن و سخن پیامبر … هوش او و ذکاوت او … و توجه ویژۀ پیامبر به او به همین خاطر … مؤید این مطلب است که طلب علم بر زن و مرد واجب است و زنان آگاه در فرازوفرودهای زندگی موفقتر عمل میکنند و در گردابهای پیش رو، ناخدایی تواناست و کشتی طوفانزده را به ساحل میرساند.
در خانوادهای که اسلام تعریف میکند، هرکس با توانایی، انرژی و توانمندیاش با فطرت و غریزه و احساس و همهچیزش تعریف میشود. با همینهایی که ذکر کردیم به وظایفش آگاه میشود و به حقوقش نیز. این آگاهی به او کمک میکند تا بداند چه چیز در حوزۀ کاری او، توانایی او و برابر روحیات اوست.
اجحاف به زن با تعریف غلط و وارونهای که غرب ارائه میدهد، او را با مرد در همهچیز برابر میداند؛ بدون توجه به تفاوتهایی که به لحاظ فیزیکی و روحی دارد؛ او را از خانه بیرون میکشند و به میدان کارزار دعوتش میکنند.
بعد از جنگ بینالمللی دوم، به شکل حساستری، مسألۀ زن مطرح میشود، روابط خانوادگی متلاشی میگردد و آثار شوم آن هنوز هم در هنر و فلسفۀ غرب باقی مانده است ! زن را تهی میکنند از خودش، احساسش و او را با حقوق بادکنکی بر سکوی سهمخواهی میفرستند، ولی آیا این حق زن بود تا در ازایش، خانواده و خودش را از او بگیرند؟
به نام حقش، تمام حقوقش را پایمال کردند. او را در فیزیک و فرم خلاصه کردند و در کنار بازارهای فروش، وسیلهای برای تبلیغ شد. مسلمترین حقش که آرامش در میان خانواده بود را از او سلب کردند و هستیاش را به باد تاراج سپردند.
اسلام را در مقابل پرداخت حقوق زن، معرفی کردند و مسلمانان را متحجر نامیدند!؛ مسلمانانی که تأکید دینشان بر معرفت و علماندوزی است «ولو بالصین»…
تاریخ اسلام با قدرتنمایی علمی زنان در عرصههای اجتماعی میدرخشد و سفارش دین بر زنان و مردان برای کسب علم، زبانزد خاص و عام است.
تحصیل زنان و پیشبرد توانایی علمی در تمام رشتههایی که میتواند در آن به کمال برسد، از تأکیدات دین است. زن باسواد و دارای تحصیلات در خانواده هم موفق عمل خواهد کرد و فرزندانی نیکو و شایسته به جامعه تحویل خواهد داد.
زنی با چنین صفات و آگاه به مسائل روز، دانا بر آنچه اطرافش میگذرد، راحتتر و خونسردتر با مشکلات کنار میآید. دنبال آرامش و راهحل مناسب است. مسائل را بهتر درک میکند و کودکانش را با قرآن آشنا میکند تا تمام دواها، راهحلها را از درون آن بیابد. زن تحصیلکرده برای مشکلاتش، مشورت میکند، فکر جمع را بر خود ترجیح میدهد و خوب میداند که عقل جمع، بهتر عمل میکند و خطایش کمتراست!
زن باسواد با بهترین دوست دنیا، رفیق است؛ با کتاب! تا از رازوارههایش راز زندگیاش را بگشاید و از پندهای پرسودش، بهرهمند گردد.
کسب علم برای زن مسلمان به همان اندازه لازم است که نفَس برای بشر و آب برای درخت…
دینی که با فعل امر«إقرإ» رسالتش را آغاز کرد تا مسیر زندگی بشر را تغییر دهد و برای این تغییر، زن هم باید جزوی از تغییر باشد.
منبع: کانال تلگرامی نویسنده
دیدگاههای کاربران