سنیآنلاین| نقش «کتاب» و «کتابخوانی» و تاثیر آن در میزان آگاهی و بیداری جامعه موضوعیست که تمام اندیشمندان و متفکران جهان به آن اذعان دارند. اما باید دانست: 1ـ چه عواملی سبب افزایش ارتباط مردم با «کتاب» میشوند و چه عواملی در دوری جامعه از این موضوع حیاتی و بنیادین دخیل هستند؟ 2ـ عموم ناشران بهویژه ناشران اهلسنت کشور در میدان فعالیت خویش با چه مشکلات و محدودیتهایی مواجه هستند؟ که این هم بهنوعی در میزان اقبال جامعه به فرهنگ کتابخوانی تأثیر دارد. 3ـ خانوادهها و نهادهای مردمی تا چه اندازه میتوانند در ترویج فرهنگ مطالعه نقشآفرین باشند؟ و… . برای پاسخ به این سؤالات و مسائلی در اینخصوص، پایگاه اطلاعرسانی سنیآنلاین با «مسعود عبادی»، کارشناس رشتۀ کتابداری به گفتوگو نشسته است. مسعود عبادی، مدیر اجرایی «انتشارات صدیقی» زاهدان که بیست سال است مسئولیت کتابخانۀ مرکزی دارالعلوم زاهدان را نیز بر عهده دارد، با زبانی ساده به دغدغههای خود و همکارانش در عرصۀ کتاب و کتابخوانی و مشکلات ناشران اهلسنت در کشور پرداخت. حاصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
با سلام و تشکر از وقتی که در اختیار «سنیآنلاین» گذاشتید. به عنوان اولین سوال بفرمایید کتاب و کتابخوانی چه نقشی در توسعه و پیشرفت جامعه دارد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و به نستعین.
بنده خدمت شما و همکارانتان سلام و خسته نباشید عرض میکنم و از اینکه در زمینه فرهنگ مطالعه و چالشهای پیش روی دنیای کتاب و کتابخوانی و چاپ و نشر به فکر مصاحبه شدید بسیار سپاسگزارم.
از نظر بنده به عنوان یک کتابدار و به عنوان کسی که سه دهه در راستای رشد و پویایی فرهنگ مطالعه و کتابخوانی فعالیت اندکی دارد، باید بگویم که پیشرفت و توسعه، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با مطالعه و کتابخوانی دارد. بدون تردید یکی از ابزارهای بسیار مؤثر در توسعه، «کتاب» و استفاده مناسب از ظرفیتهای آن در مسیر تعلیم و تربیت آحاد جامعه بهعنوان عناصر سازنده جامعۀ پویا و توسعهیافته است. مسلماَ بدون وجود انسانهای دانا و جامعۀ آگاه، هیچ توسعه و پیشرفتی در کشور صورت نخواهد گرفت.
یکی از مهمترین مهارتهای اساسی دنیای امروز و یکی از عناصر مهم قدرت و برتری در عصری که معروف به عصر انفجار اطلاعات است، مطالعه و کسب اطلاعات و دانش است. در دنیای امروز هر کس و هر کشوری که دارای اطلاعات و دانش بیشتری باشد قدرت و قوت بیشتری دارد و این به وضوح بر همگان آشکار است. قرآن عظیمالشان هزار و چهارصد سال پیش ندای «وَ اَعِدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّۀ» را سر داد. در نگاه اول گرچه همۀ اذهان به طرف قدرت نظامی معطوف میشود، ولی میتوان گفت؛ دامنۀ قدرت، خیلی وسیعتر از دامنۀ قدرت و قوّت نظامی است. در عصر کنونی ابعاد قدرت و توانمندی، ابعاد وسیعی دارد؛ قدرت اقتصادی، قدرت علمی، قدرت فرهنگی، قدرت سیاسی و هر پیشزمینهای که میتواند مسلمانان را در دنیا قدرتمند بکند و یا زمینهساز قدرت و قوت مسلمانان باشد در تفسیر این آیه شامل میشود. فردوسی در قرن هفتم به زیبایی تمام این مفهوم را با یک مصرع به تصویر کشید. جایی که گفت: «توانا بوَد هر که دانا بوَد». دانایی برابر است با توانایی و توانایی برابر است با توسعه و پیشرفت.
ارزیابی جنابعالی بهعنوان یک کتابدار و فعال عرصه چاپ و نشر از میزان ارتباط جامعه با کتاب و کتابخوانی چیست؟
بنده از ابتدای ورود به دانشگاه و شروع تحصیل در رشته علوم کتابداری و اطلاعرسانی از سال 1371 تا به امروز به اقتضای رشتۀ تحصیلی و ارتباط مستمری که با کتاب و کتابداری و چاپ و نشر دارم، همواره دغدغۀ ارتباط جامعه با کتاب و کتابخانه و کتابخوانی را داشتهام. به نظر من در این رابطه میتوان جامعه را به چهار گروه تقسیم کرد: دانشجویان و دانشآموزان، طلاب علوم دینی، کارمندان، و عموم مردم.
در مورد دانشجویان که نماد علمآموزی و دانش هستند، شاید بتوان گفت و تجربۀ بنده نیز در چهار سال دانشگاه و ارتباط مستمری که طی سالهای متمادی با دانشجویان دارم، این را (حداقل برای خود من) به اثبات رسانده است که ارتباط دانشجویان با کتاب و کتابخانه از سر ناچاری است؛ بسیاری از دانشجویان در چهار سال تحصیل، یکبار و آنهم فقط جهت تسویهحساب به کتابخانه مراجعه میکنند؛ دانشآموزان هم که متاسفانه بهخاطر عدم فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در خانه و مدرسه، و همچنین در دسترس نبودن کتابخانه در مدرسه و یا محل زندگی، هیچگاه تمایلی به مطالعه کتابهای غیردرسی ندارند؛ در مورد کارمندان نیز باید گفت، گویا کتاب غریبترین کالای زندگیشان بوده و هیچ جایگاهی در سبد کالای خانوار ندارد؛ با اوصافی که از وضعیت مطالعه دانشجویان و دانشآموزان و کارمندان وجود دارد وضعیت مطالعه کتاب در بین عموم مردم نیز مشخص است که چگونه خواهد بود.
این دغدغه تا سال 1379 و پیش از شروع کار در کتابخانه مرکزی دارالعلوم زاهدان مرا ناامید کرده بود، اما پس از شروع خدمت در کتابخانه مرکزی دارالعلوم و ارتباط با طلاب این مرکز و سایر مدارس دینی و مشاهده مجموعۀ منابع کتابخانههای این مدارس حتی در دورافتادهترین روستاها و استقبال نسبتا خوب طلاب از کتابخانهها، اندکی امیدوار شدم. طی سالهای خدمت در این کتابخانه و ارتباط بیشتر با کتابخانههای مدارس دینی و مشاهده روند رو به رشد استقبال طلاب از کتاب، متوجه بینش متفاوت طلاب و اصحاب مدارس به کتاب شدم و برایم مشخص شد که این تفاوت، ریشه در نوع نگاه طلاب و اساتید این مدارس دارد؛ عامل شکلگیری این بینش متفاوت نیز در فرهنگ آموزشی مدارس دینی است که همواره به طلاب میآموزند چون کتاب راهنمای انسان به سوی درستزیستن است پس دارای حرمت و ارزش است. از این رو طلاب همیشه از کتاب و کتابخوانی استقبال خوبی میکنند.
استقبال طلاب مدارس دینی استان سیستانوبلوچستان از کتاب و کتابخوانی بهگونهای است که حتی در رتبه نمایشگاه استانی نیز تاثیر مثبتی داشته است. سایت تحلیلی خبری “عصر ایران” مورخه سیزدهم خرداد 1395 در تحلیلی از نمایشگاههای استانی کشور نوشت: «در نمایشگاهها[ی استانی] بیشترین فروش مربوط به دو استان مرزی، آذربایجان شرقی و سیستانوبلوچستان است.» در واقع این استقبال طلاب مدارس از نمایشگاه کتاب است که با خرید خود، نمایشگاه کتاب زاهدان را در ردیف پرفروشترین نمایشگاههای استانی کشور قرار داده است.
در پایان باید به عرض برسانم که رویهمرفته میزان ارتباط عموم مردم با کتاب و کتابخوانی متاسفانه بسیار ضعیف است. تا جایی که گفته میشود سرانه مطالعه در کشور ما 2 دقیقه و در خوشبینانهترین حالت 18 دقیقه است. این مساله وظیفه و مسئولیت متولیان فرهنگی جامعه بخصوص علما و تحصیلکردگان را سنگینتر میکند.
گفته میشود گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در کاهش سرانه مطالعه تاثیر زیادی داشته است. شما تا چه اندازه این تحلیل را قبول دارید و به نظر شما چه عوامل دیگری در اینخصوص دخیل است؟
بنده نهتنها این تحلیل را قبول ندارم بلکه برعکس به نظر من گسترش فضای مجازی باعث سهولت دستیابی به کتابها و گسترش تبادل اطلاعات شده و در نهایت باعث بالا رفتن سرانه مطالعه و آگاهی بیشتر مردم شده است. ببینید در بسیاری از کشورها سرعت اینترنت از کشور ما وضعیت خیلی بهتری دارد و افراد بدون فیلتر و سانسور به فضای مجازی دسترسی دارند اما سرانه مطالعه در این کشورها بسیار بالاتر از کشور ماست. به نظر من تا قبل از شدت گرفتن و گسترش فضای مجازی در کشور، بسیاری از مردم به کتابهای خوب و مورد نیاز خودشان بخصوص در روستاها و حتی در شهرهای کوچک به سختی دسترسی پیدا میکردند، ولی امروزه به راحتی از هر گوشه کشور میتوانند از طریق فضای مجازی به کتاب مورد نظر خودشان چه به صورت خرید اینترنتی و چه به صورت پیدیاف، دسترسی داشته باشند. بهعنوان مثال در همین نمایشگاه مجازی کتاب که اخیرا برگزار شد، ما به بسیاری از روستاهای دور افتاده کشور کتاب فرستادیم. جالب اینجاست که حتی بسیاری از داخل شهر خودمان از ما خرید اینترنتی میکنند. شاید بهخاطر نداشتن وقت و یا دور بودن از فروشگاهِ کتاب باشد. الحمدلله در حال حاضر بسیاری از مردم از طریق نمایشگاه مجازی، واتساپ، تلگرام، اینستاگرام و سایتهای انتشاراتی به راحتی خرید میکنند. ضمن اینکه از طریق همین امکانات یادشده میتوان برای رشد و ترقی فرهنگ مطالعه تبلیغات گستردهای کرد؛ کاری که تا قبل از این از طریق مجلات و یا روزنامهها به صورت بسیار محدود انجام میگرفت.
در کل میتوان گفت فضای مجازی میتواند به رشد فرهنگ و سرانه مطالعه در كشور كمک كند. اما علت پایین بودن سرانه مطالعه در کشور را باید جای دیگری جستجو کرد. گرچه گسترش فضای مجازی بیتاثیر نبوده ولی علتهای دیگری مثل گرانی کتاب، کمبود کتابخانههای عمومی و تخصصی و حتی کمبود کتابفروشیها نقش پر رنگتری دارند، اما به نظر من علت اصلی پایینبودن سرانه مطالعه در کشور ما اینها نیستند، علت اصلی این امر، عدم احساس نیاز مردم به مطالعه و عدم تمایل به کتاب است و این مشکل ریشه در ضعف فرهنگسازی در کشور دارد.
از مسائل و مشکلات نشر کتاب در کشور بگویید و اینکه آیا دولت و نهادهای فرهنگی و ذیربط تا چه اندازه برای تسهیل روند فعالیت ناشران همکاری میکنند؟
مشکلات نشر کتاب بسیار است که من به چند مورد اکتفا میکنم.
اولین و مهمترین مشکل ناشران، در حال حاضر مشکل اقتصادی است. هزینه بالای چاپ، عدم استقبال از خرید کتاب، نبود حمایتهای یارانهای مناسب و عدم ثبات قیمت کاغذ، کمبود و گرانی مواد و مصالح چاپ و نشر و وابستگی کشور در این خصوص به بازارهای متغییر و پرنوسان و بویژه مشکل کاغذ و فیلم و زینک و مانند آن باعث شده است تا ناشران و کتابفروشان با مشکلات عدیدهای در چاپ و نشر کتاب مواجه شوند. همچنین نبود وسایل و امکانات فنی چاپ و نشر در استان از دیگر مشکلاتی است که گریبانگیر ناشران استان سیستانوبلوچستان شده است.
دومین مشکل، ارسال کتاب به مناطق سنینشین از مشکلات خاص ناشران استان سیستانوبلوچستان است. ارسال کتاب به سایر نقاط کشور بسیار محدود است. ارسال کتاب عموما از سه طریق انجام میگیرد؛ یا از طریق اتوبوس، یا از طریق باربری و یا از طریق پست. کمهزینهترین شیوۀ ارسال، از طریق اتوبوس است که متاسفانه کتابهایی که از طریق اتوبوس به شهرهای دیگر ارسال میشوند بهخصوص شهرهای سنینشین در بین راه توقیف میشوند؛ از طریق باربری هم تنها یک باربری اجازه ارسال کتاب به شهرستانها را دارد که آنهم فقط به مشهد و تهران ارسال میکند و به سایر شهرهای اهلسنت ارسال نمیکند. از طریق پست هم به خاطر گرانی هزینه ارسال از نظر اقتصادی به صرفه نیست و هم محدودیت وزنی دارد.
سومین مشکل ناشران، مساله گرفتن مجوز کتاب است. این مشکل گریبانگیر همۀ ناشران و بهویژه ناشران اهل سنت است. علیرغم اینکه ناشران اهلسنت را ملزم کردهاند که روی جلد کتاب عبارت «بر اساس منابع اهلسنت» را بهصورت درشت بنویسند که اگر کمی ریزتر نوشته شود حتما تذکر دریافت میکنند، اما با اینحال بسیاری از مسائل اعتقادی را که بعضا خوشایند یکی از اعضای هیات ممیزی نباشد حتما باید از کتاب حذف نمایند وگرنه کتاب تعلیق خواهد شد. مشکل دیگر بعضی از کتابهای اعتقادی اهل سنت که حتی مجوز هم گرفته باشند این است که در نمایشگاه کتاب مجاز به فروش آن کتاب نیستند. و مساله دیگر در بحث ممیزی کتاب این است که در هیات ممیزی از نویسندگان و ناشران و متولیان امور فرهنگی اهلسنت کسی حضور ندارد تا بتواند در مورد کتابهای اهل سنت اظهار نظر کند.
چهارمین مشکل از مشکلات ناشران که فکر میکنم مخصوص ناشران اهلسنت و بخصوص ناشران استان سیستانوبلوچستان است این است که این ناشران برای شرکت در نمایشگاههای استانی محدودیت زیادی دارند. ما نهتنها مجوز شرکت در نمایشگاههای استانی همۀ استانهای کشور را نداریم بلکه برای شرکت در نمایشگاههای استانی استانهای سنینشین هم با محدودیت مواجه هستیم. اگرچه در تمام استانهای کشور اهلسنت داریم ولی تقریبا دوازده استان هستند که جمعیت اهلسنت قابل توجه است اما صرفا در دو یا سه استان و نهایت در چهار استان اجازه شرکت به ناشران اهلسنت داده میشود.
نبود تبلیغات مناسب در عرصه کتاب و کتابخوانی توسط نهادهای دولتی بخصوص نهادهای فرهنگی کشور از دیگر مشکلات ناشران است. در میان تبلیغات فرهنگی و هنری، کتاب بدون شک هیچ جایگاهی ندارد. اگر نمایشگاه کتاب تهران و یا نمایشگاه کتاب استانی را از برنامههای سالانۀ کتاب حذف کنیم بهطور قطع هیچ خبری درباره کتاب در طی سال تولید نمیشود. این عدم تبلیغات در حالی رخ میدهد که عرصههای دیگر فرهنگ و هنر مانند سینما، تئاتر و موسیقی تمامی امکانات تبلیغات شهری، بصری و رسانهای را در دست گرفتهاند. امکاناتی که حتی بهطور محدود هم در اختیار اهالی کتاب قرار نگرفته است. عرصه کتاب و کتابخوانی در طول سال، تنها در فرصت ده الی دوازده روز نمایشگاه کتاب فرصت خودنمایی دارد. جالب اینجاست که در این ۱۲ روز هم علاوه بر نمایشگاه کتاب تهران که تبلیغات کمی گستردهتر انجام میشود، تبلیغات کتاب هنگام برگزاری نمایشگاه کتاب استانی، منحصراً در خیابانهای منتهی به محل برگزاری نمایشگاه است. البته ناگفته نماند که اکثریت قریب به اتفاق ناشران کتاب هم نسبت به تبلیغات بیتفاوت هستند.
بهعنوان سؤال پایانی، برای افزایش میزان و سرانۀ مطالعه در جامعه چه راهکارها و روشهایی را پیشنهاد میکنید؟
مطالعه یک ضرورت اجتماعی اجتنابناپذیر است. بر آگاهان پوشیده نیست که رمز موفقیت انسان به تناسب جایگاه علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی او، وابسته به مقدار مطالعهای است كه در راستای موفقیت خود انجام میدهد.
برای افزایش سرانه مطالعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی در جامعه توصیهها و پیشنهاداتی در دو بخش «مطالعۀ کودکان» و «مطالعۀ عموم جامعه» دارم. برای مطالعه کودکان به خانوادهها پیشنهاد میشود:
1ـ مکانی امن و راحت برای خواندن در خانه فراهم کنید.
2ـ با خرید كتابهای تصویری، كودک خود را از یکسالگی با کتاب مانوس کنید و خواندن کتاب برای كودک را از دوسالگی آغاز نمایید، زیرا در سنین پایین، كنجكاوی كودک برای شنیدن و درک مطلب زیاد است؛
3ـ با تكرار مطالب بهطور منظم یعنی خواندن روزانه (حداقل یکبار در روز) و مخصوصاً زمان فراغت یا پیش از خواب، عادت مطالعه را در وجود کودک نهادینه کنید؛
4ـ بخشی از بودجۀ ماهانه را بهجای خرید لوازم غیرضروری، به خرید كتاب کودک اختصاص بدهید؛
5ـ یک قفسۀ كتاب كوچک و یا حداقل یک طبقه از كتابخانۀ منزل را به کتابهای كودكان اختصاص بدهید؛
6ـ با بردن كودک به كتابخانه عمومی، نمایشگاه كتاب، خرید كتاب توسط كودک، برگزاری مسابقات كتابخوانی در بین فرزندان اقوام و دادن جایزه به تعداد زیادی از شرکتکنندگان، اهدای كتاب یا كارت عضویت كتابخانه یا اشتراک مجلات مخصوص كودكان، انگیزه کتابدوستی و مطالعه را در كودک تقویت کنید.
و اما موارد پیشنهادی برای ارتقاء فرهنگ مطالعه در بین عموم افراد جامعه:
1ـ گسترش كتابخانههای شخصی در منازل؛
2ـ گسترش كتابخانههای مساجد و تبلیغ و ترویج فرهنگ كتابخوانی از منابر جمعه و جماعت؛
3ـ گسترش كتابخانههای آموزشگاهی در تمامی مدارس شهر و روستا؛
4ـ رونقدادن كتابخانههای عمومی شهر و ایجاد كتابخانههای عمومی در روستاها و شروع فعالیتهای فرهنگی در این کتابخانهها از قبیل راهاندازی مسابقات کتابخوانی و …
5ـ راهاندازی كتابخانههای سیار برای مناطق كمجمیعت و عشایر؛
6ـ تجهیز كتابخانههای تخصصی در تمامی مراكز علمی و پژوهشی؛
7ـ ایجاد ایستگاههای مطالعه در محلهای تجمع ازجمله ایستگاههای اتوبوس، پارکها، درمانگاهها و مطبهای پزشكان و بیمارستانها، زندانها و مراكز نظامی؛
8ـ اهتمام جدی رسانههای عمومی در جهت تبلیغ و ترویج فرهنگ كتابخوانی در جامعه.
و سخن آخر…
سخن آخر اینکه : همت بلنددار که مردان روزگار/ از همت بلند به جایی رسیدهاند
همت بلند، یکی از نشانههای عظمت روح و اندیشه بلند انسان است و از طرفی دستیابی به اهداف عالی و آرمانهای بلند، نیاز به همتی بلند دارد، چون انسان با همت عالی میتواند قلههای موفقیت را طی نموده و مشکلات و موانع جدی را از پیش روی خود بردارد. همت عالی است که انسان را به اوج عظمت و بزرگی میرساند، هر کس که از نردبان همت بلند بالا برود جهانیان او را به دیدۀ تعظیم نگاه میکنند زیرا ارزش آدمی به اندازه همت اوست.
داشتن همتی بلند و عزمی راسخ شایسته شان مسلمانی و لازمه رسیدن به جایگاه از دسترفته است و این محصول، حاصل نخواهد شد مگر اینکه پایه و اساس این بنا به درستی نهاده شود. برای این منظور نهضت فرهنگی فراگیری لازم است و مسلما سنگ بنای این نهضت عظیم فرهنگی در خانواده بنیان نهاده خواهد شد. خانوادهها بایستی برای تربیت نسلی جدید در جهت رشد و تعالی فرهنگ مطالعه و کتابخوانی مجاهدانه تلاش نمایند و در این راستا نباید به نقش عظیم خود در این نهضت بیتوجهی کنند.
دیدگاههای کاربران