امروز :پنجشنبه, ۲۴ آبان , ۱۴۰۳

دولت چهاردهم؛ انتظارات و چالش‌ها

دولت چهاردهم؛ انتظارات و چالش‌ها

سرانجام چهاردهمین انتخابات ریاست‌جمهوری در دو مرحله برگزار و آقای مسعود پزشکیان با بیش از 16 میلیون رأی برندۀ انتخابات شد. درصد مشارکت در دور اول حدود 40 درصد و در دور دوم نزدیک به 50 درصد بود. قبل از انتخابات در داخل و خارج پیشبینی نمیشد که آمار شرکت‌کنندگان به این حد برسد؛ زیرا همانطور که در دور اول دیدیم بیشتر مردم باتوجه به عملکرد دولت‌های قبلی که نتوانسته بودند به وعده‌های انتخاباتی جامۀ عمل بپوشانند تا حد زیادی دلسرد و ناامید بودند، اما وقتی در حین مناظره‌های کاندیداها به سخنان آقای پزشکیان گوش دادند و بعضاً احساس کردند که بارقۀ امیدی وجود دارد و ممکن است تحولی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی صورت بگیرد، با ناامیدی مبارزه نمودند و خود را پای صندوق‌های رأی رساندند. گرچه اکثریت آنان (50.2) باوجود تبلیغات گسترده، نارضایتی و ناامیدی خود را با عدم شرکت در انتخابات نشان دادند. به‌راستی‌که همۀ آنان شهروند ایران و اکثریت‌شان مسلمان‌اند، اما خواستند پیام بفرستند که از وضعیت موجود، نوع تأیید صلاحیت‌ها، سیاست‌های گذشته و عدم تحقق وعده‌های گذشتگان شاکی و ناراضی‌اند. گمان ما این است که اکثریت آنان هرگز ضد اسلام و دشمن کشور و ملت نیستند، فقط خواهان این هستند که صدایشان شنیده شود و دلیل نارضایتی‌شان پرسیده شود.

رئیس‌جمهور منتخب در طول ایام تبلیغات سخنان مهمی را در خصوص حق و عدالت به زبان آورد. او با استناد به سخنان حضرت علی رضی‌الله‌عنه گفت: هر کس به بندگان خدا ظلم کند، علاوه بر اینکه بندگان خدا با او دشمن می‌شوند، خداوند هم با آنها دشمن می‌شود. هیچ مسئله‌ای باعث نمی‌شود که عذاب خداوند به‌سرعت نازل شود مگر اینکه جامعه، حکومت یا مردمی بر ظلم بایستند. دکتر پزشکیان به درستی اظهار کرده است: «اعتراضات از بی‌عدالتی شکل می‌گیرد. وقتی حق افراد خورده شود معترض می‌شوند. نمی‌توان حق فردی را خورد و به او گفت سکوت کن.
ایران برای همۀ اقوام است، متعلق به یک قوم، دسته، گروه یا جناح نیست. ما اگر از قومیت دفاع می‌کنیم، این قومیت‌ها ایرانی هستند. آیا امروز به یک فرد بلوچ پستی داده می‌شود؟ طبیعی است که چنین فردی با ما تعارض پیدا می‌کند. تقصیر او نیست، تقصیر من است که حقش را نداده‌ام. می‌گویند این افراد قوم‌گرا هستند درحالی‌که آنها حق خود را می‌خواهند و ما هم باید حق‌شان را بدهیم. آیا می‌دانید چرا برخی به پان‌عربیسم، پان‌ترکیسم و پان‌کردیسم روی می‌آورند؟ زیرا مشاهده می‌کنند که حق‌شان داده نمی‌شود. باید حق همۀ مردم و همۀ ایرانیان را داد. سال‌هاست به مردم دروغ می‌گوییم. آقایانی که امروز همۀ بخش‌ها را در اختیار دارند، به کدام‌یک از وعده‌های خود عمل کرده‌اند.» (روزنامۀ ستارۀ صبح: 23 خرداد 1403)

کشور پهناور ایران 46 سال پیش شاهد انقلابی بود که مردم متمدن و خسته از استبداد و بی‌عدالتی را امیدوار کرد. ایرانیان در این انتظار بودند که صحنه‌هایی از عدالت نبوی و خلفای راشدین و حکومت علوی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را طوری‌که در کتاب‌های سیره و تاریخ خوانده‌اند، با چشم سر مشاهده نمایند و در عصر پیشرفت علم و تکنولوژی حقانیت، افادیت، تأثیرگذاری و ثمرات نظام اسلامی را به رخ جهانیان بکشند و با ارائۀ یک الگوی زیبا و درخشان مفتخرانه ثابت نمایند که تنها نظام اسلامی است که بشریت رنجدیده و سرگردان را از طوفان مشکلات وبحران‌های گوناگون به ساحل سعادت و عزت و رفاه و سربلندی می‌رساند. اما سایر نظام‌های بشری چون فاقد تأیید آسمانی هستند، جز شعارهای توخالی و پوشالی چیزی در بساط ندارند و جز تیره‌روزی و فلاکت ارمغانی نمی‌آورند، مگر اینکه به اصول و ارزش‌های انسانی مشترک مانند آزادی، عدالت و انصاف چنگ بزنند. این واقعیتی آشکار است که نمی‌توان آن را انکار کرد که اکثریت ملت ایران و نیز ناظران جهانی و ملل دیگر در این 46 سال گذشته تحقق آنچه را که آرمان ملت ایران می‌پنداشتند، مشاهده نکردند.

اگر شرایط فعلی کشور را با شرایط پیش از انقلاب 57 مقایسه کنیم، انصافاً تغییرات مثبت و پیشرفت‌های زیادی در زمینه‌های مختلف حاصل شده است. هرچند بسیاری از پیشرفت‌ها حاصل روند طبیعی توسعه در کشور و مدیون زیرساخت‌های مناسب هستند، اما باز هم چشم‌گیر و قابل تحسین هستند. باوجود این، بسیاری از آرمان‌ها و شعارهای انقلابیون متحقق نشدند. عدالت یکی از مهمترین موارد است. آیت‌الله خامنه‌ای در همین زمینه می‌گوید: «در مورد عدالت ما عقب‌مانده هستیم؛ در این تردیدی نیست. خودمان اقرار می‌کنیم. در همۀ زمینه‌ها پیشرفت اتفاق افتاده، اما در زمینۀ عدالت باید تلاش کنیم. از خدای متعال و مردم عزیز عذرخواهی کنیم؛ در مورد عدالت مشکل داریم. (بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی 29/ 11/ 1396)»

این یک واقعیت است که از بدو انقلاب ارزش پول ملی رو به کاهش نهاد. دلار 7 تومانی به 60 هزار تومان رسیده است. بهرۀ بانکی حذف نگردید. فقر ریشه‌کن نشد. اقوام و مذاهب با تبعیض مضاعف مواجه شدند. عدالت اسلامی تحقق نیافت. دین‌گریزی و به دنبال آن دین‌ستیزی افزون گشت. خیلی از مغزهای متفکر راه هجرت از وطن را در پیش گرفتند و گفته می‌شود میلیون‌ها نفر، ماندن در خارج را بر بودن در داخل ترجیح می‌دهند. گرانی و تورم سرسام‌آور گرچه یک معضل جهانی است، اما در ایران رکوردشکن شده است و همچنان ادامه دارد. آمار زندانیان سیاسی از هر زمانی بیشتر شده است، حتی کسانی که روزی جزو شخصیت‌های عالی‌رتبۀ نظام محسوب می‌شدند نه‌تنها از چرخۀ حکومت بیرون رانده شده‌اند، بلکه مغضوب، محدود و محصور گشته‌اند. اختلاس‌های مکرر و کلان به عزت و ثروت کشور لطمۀ بی‌سابقه‌ای زده است. بیکاری و سرگردانی جوانان و اُفت علمی و آموزشی تشدید و فراگیر شده است. مسئلۀ تحریم‌های کمرشکن همچنان لاینحل، ابهام‌آمیز و دغدغه‌دار مانده است. اینها و امثال این معضلات، چالش‌هایی هستند که آزمایش‌های دشواری برای دولت جدید تلقی می‌شوند.

اخیرا که کابینۀ دکتر پزشکیان معرفی شد، با توجه به شعارهای وی مبنی بر تشکیل دولت وفاق ملی و نشانه‌هایی که از تغییر در سیاست‌های کلان داخلی دیده می‌شد، انتظار می‌رفت افرادی از جامعۀ چندمیلیونی اهل‌سنت کشور هم به عنوان وزیر شامل کابینه می‌شدند، اما افسوس که این فرصت از نظام و اهل‌سنت دریغ شد و بار دیگر ابر سنگین یأس و سرخوردگی بر بخش‌هایی از جامعه سایه افکند. اعتماد به اهل سنت که بیشترین آرای خود را به نفع آقای پزشکیان ریختند، می‌توانست نیک‌نامی برای کل نظام باشد که داعیه‌دار وحدت اسلامی و ارائۀ یک الگو از نظام اسلامی است، و این اقدام در تاریخ کشور ماندگار می‌شد. ای بسا آرزو که خاک شد! با توجه به فرصت‌های دیگر برای خدمت در سطح معاونت وزرا، استانداری‌ها و…، امیدواریم به آقای پزشکیان اجازۀ جبران داده شود. هرچند اصل شایسته‌سالاری اقتضا می‌کند که اصولا نگاه قومی و مذهبی در انتصابات و انتخابات برداشته شود و افراد صرفا بر اساس شایستگی به کار گرفته شوند، اما به دلیل تبعیض‌های قومی و مذهبی تا کنون از شایستگان اقوام و مذاهب آن‌گونه که باید کار گرفته نشده و برای اصلاح این رویه، نیاز است اقداماتی فراتر از نمایش در ویترین دولت و در سطحی بالاتر انجام بگیرد.

در مجموع، خواستۀ ملت ایران و آرزوی‌شان این است که رئیس‌جمهور جدید و دولتمردان نوین با استعانت از الله و پشتوانه و حمایت ملت و اتخاذ تدابیر حکیمانه، خوشنامی و خرسندی مطلوبی به ملت و کشور هدیه کنند و با قاطعیت و درایت و حکمت، با شناسایی موانع و رفع آن، آبِ رفته را به جوی بازگردانند. خیلی از دلسوزان و ناصحان ملت ایران و بسیاری از سیاست‌مداران و خیرخواهان اظهار امیدواری می‌کنند و به ملت امید می‌دهند که تحولاتی صورت خواهد گرفت و در خیلی از موارد تجدیدنظر خواهد شد. چنانکه عالم برجستۀ اهل‌سنت؛ شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید هم ابراز امیدواری کرده و گفتند: «باتوجه‌به سخنان جناب آقای پزشکیان که در حقوق زنان و حقوق اقوام و مذاهب سخن گفتند و دردهای ملت ایران را مطرح کردند، مردم امیدوار شدند که مسئولان به این نتیجه رسیده‌اند که تبعیض و نابرابری 46 ساله به پایان برسند.» ایشان افزودند: «اکنون ملت ایران امیدوار باشند که بوی عدالت و انصاف به مشام می‌رسد.»

دولت‌مردان بدانند که یکی از بدترین و آزاردهنده‌ترین احساس‌ها در مردم همان احساس بی‌عدالتی و نابرابری است، حتی اگر فرزندان و اعضای یک خانواده نسبت به رویۀ بزرگتران خود چنین احساسی بکنند قطعاً ناامید و ناآرام می‌گردند و فضای خانواده به یک عذاب‌کده مبدل می‌شود. وقتی این احساس در میان طیف‌های مختلف شهروندان مثل کارگران، معلمان و دیگر اصناف یا مذاهب و اقوام نسبت به رویۀ دولت و حکومت به‎وجود آید، هر فرد و گروهی احساس ناامنی و ناآرامی خواهد کرد و در منجلاب بدبینی و بی‌اعتمادی فرو خواهد رفت و به‌راستی‌که همین احساس، بزرگترین تهدید برای یک حکومت است. از این‌روست که در تاریخ می‌خوانیم زمامداران و دولت‌های موفق همواره کوشیده‌اند با اجرای عدالت و ایجاد برابری، اسباب امنیت درونی و بیرونی ملت خود را فراهم سازند. عملکرد خلفای راشدین و زمامداران صالح، گواه روشن این مدعاست. بزرگان و عاقلان نیک می‌دانند که رمز اتحاد و انسجام ملی و اقتدار واقعی نظام در اجرای عدالت و اصلاح نابسامانی‌ها نهفته است.

در سیرۀ نبوی می‌خوانیم: «بعد از جنگ و محاصره که چند روز طول کشیده و دژهای خیبر، یکی پس از دیگری فتح گردید، رسول اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وسلّم خواست یهود را از آنجا بیرون کند، اما آنان گفتند: یا محمد! ما را در همین سرزمین باقی بگذار تا به آبادانی این زمین‌ها بپردازیم و از آن محصول بگیریم؛ زیرا در این زمینه تجربۀ ما از شما بیشتر است. رسول اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وسلّم و اصحابش افرادی نداشتند که به زمین‌ها رسیدگی کنند و خودشان از دعوت و جهاد فراغت نداشتند. بنابراین، یهود را بر این شرط در خیبر ابقا کردند که نصف محصولات را برای خود بردارند و نصف آن را به مسلمین تحویل دهند و مدت این ابقا بستگی به تشخیص خود رسول اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وسلّم دارد تا هر زمانی که مصلحت بداند. رسول‌الله صلّی‌اللّه‌علیه‌وسلّم عبداللّه‌بن‌رواحه رضی‌اللّه‌عنه را به خیبر می‌فرستاد، او محصولات را با تخمین نصف می‌کرد و به یهودی‌ها می‌گفت: انتخاب با شماست. آنان از این عدالت تحت تأثیر قرار گرفته می‌گفتند: «بهذا قامت السّموات والارض؛ به برکت اینگونه عدل و داد، آسمان‌ها و زمین استوار گردیده است.» (ندوی،ابوالحسن. نبی رحمت) همچنین، در حدیثی معروف آمده است: «إن المقسطين عند اللهِ تعالى على منابرَ من نورٍ، على يمينِ الرحمنِ، الذين يعدلون في حكمِهم وأهلِيهم وما وُلُّوا؛ کسانی که به عدل و داد رفتار می‌کنند بر منابری از نور و در سمت راست خداوند قرار می‌گیرند. کسانی که در تصمیم‌هایشان و اهل‌شان و آنچه بر آن ولایت دارند، عدالت می‌ورزند.» (صحیح مسلم: 1827)

علامه ابوالحسن ندوی طی سفری مؤرخ 15 صفر 1404 (آبان 1362) به امارات متحدۀ عربی، در دانشگاه العین سخنرانی‌ای تحت عنوان «أزمة هذا العصر الحقيقية/بحران واقعی عصر حاضر» ارائه می‌کند. ایشان در این سخنرانی می‌فرماید بزرگترین مشکل عصر ما فقدان یک جامعۀ نمونه و ایدئال اسلامی است که در سطح یک دولت و حکومت روش زندگی اسلامی را در عمل ارائه بدهد؛ حکومتی که ثابت کند بهترین نمونۀ حل مشکلات بشری و بابرکت‌ترین شیوه همین است که دارد تجربه می‌شود. این خلأ در قرن هفتم میلادی با ظهور اسلام و توسط مسلمانان پر شده بود و فصلی جدید در تاریخ بشر آغاز شد. افراد و جوامع محدود چنین خلأیی را نمی‌توانند پر کنند؛ هرچند دارای اخلاق زیبا باشند. این امر مهم از یک حکومت و ملت آزاد ساخته است که نمونه‌ای قابل تقلید از یک جامعۀ اسلامی ارائه بدهند. این بزرگترین نیاز جامعۀ بشری و بزرگترین خدمت به جهانیان است.

اوضاع کنونی کشور اقتضا می‌کند که دست‌اندرکاران نظام و مسئولان امر با شهامت به ضعف‌ها و کاستی‌ها و اشتباهات گذشته اعتراف کنند و مسیر را برای توسعۀ همه‌جانبه هموار نمایند تا بتوان الگویی قابل تقلید به جهان ارائه کرد. آنگاه است که اقدام جدی و برنامه‌ریزی درست صورت خواهد گرفت و گره‌های پیچده باز خواهند شد. با قوت می‌توان گفت که امروزه ارزنده‌ترین خدمت به اسلام و کشور این است که دولتمردان با عملکرد روشن خویش شجاعانه و حکیمانه اعتماد و امید را به ملت برگردانند. اکنون همۀ ایرانیان،چه آنان‌که پای صندوق‌های رأی رفتند و چه آنانی که این کار را بیهوده تلقی کردند، منتظرند تا ببینند دولت چهاردهم که حمایت دیگر ارکان نظام را هم دارد چه ارمغانی برای ملت خواهد آورد و رئیس‌جمهور جدید چقدر به وعده‌هایش عمل خواهد کرد. یقینا ناکامی دولت چهاردهم چالشی بزرگ برای نظام ایجاد خواهد کرد و بیش از پیش مأیوسی را در ملت گسترش خواهد داد. امیدواریم و دعا می‌کنیم که رئیس‌جمهور منتخب با همت و قوت و جدیت و ابتکار بتواند راه دشوار اصلاح را طی کند و آنچه وعده کرده بود را عملی کند و رضایت حق و خلق را نصیب خود کرده و با ایجاد تحولی همه‌جانبه، خوشنامی خود و کابینه و کشور را در تاریخ معاصر رقم زند و کامیابی اخروی و پاداش‌های رحمانی را از آن خود گرداند.
خدا را بر آن بنده بخشایش است / که خلق از وجودش در آسایش است

به نقل از: فصلنامۀ «ندای اسلام»- شمارۀ 92-93


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید