{شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ} [البقره: ۱۸۵]
ارتباط انسان با قرآن مخصوص به زمان و مکان مشخصی نیست، چراکه انسان در هر لحظه از زندگی خود برای بقای حیات حقیقی خویش ـ حیات روح و قلبش ـ نیازمند به زیستن با قرآن و نوشیدن از این مایهی حیات است. اما نمیتوان فرا رسیدن زمان خروش این رودِ همیشه جاری تا به قیامت از سرچشمهی وحیانی آن را نادیده گرفت.
ادلهی شرعی از کتاب و سنت نهتنها بیانگر ارتباط محکم بین ماه رمضان با قرآن است، بلکه خبر از پیوند تاریخی ناگسستنی میان این ماه و وحی الهی دارد. از واثلةبنالأسقع روايت است كه رسولالله صلىاللهعليهوسلم فرمودند: «صحف ابراهيم در اولين شب، تورات پس از گذشت ۶ شب، انجیل پس از ۱۳ شب، و فرقان (یعنی قرآن) پس از گذشت ۲۴ روز (شب ۲۵) از رمضان نازل گردیده است». [مسند أحمد (ح ۱۶۹۸۴)]
همانطور که همهی کتابهای آسمانی در ماه رمضان بهصورت تمام و کمال و یکباره بر پیامبران نازل شده، آغاز مرحلهی نزول متفرق قرآن که با اوایل سورهی علق {اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ} آغاز گشته نیز با این ماه مصادف است، بلکه این رخداد از فضایل این ماه میباشد.
از همین نقطهی آغاز است که الله عزوجل این ماه را به عنوان ماه مدارسه و مراجعهی قرآن بین جبرئیل و رسولالله صلیاللهعلیهوسلم قرار داد. از ابن عباس رضیاللهعنهما روايت است كه فرمودند: رسولالله صلىاللهعليهوسلم بهترين مردم در انجام كارهاى نیک بود و در رمضان بهترينها بود، چراکه در هر شب از این ماه با جبرییل قرآن را مدارسه مینمود تا آنکه ماه رمضان به پایان میرسید، و هنگامی که با جبرييل دیدار مینمود از باد وزان (استعاره از سرعت در انجام کارهای نیک و احاطه به انواع آنهاست) بهتر میشد. [صحيح البخاري (ح ۴۹۹۷)]
نكتهی قابل توجهتر در ارتباط تاریخی بین قرآن و رمضان فاصلهی بین شروع نزول قرآن در رمضان تا تاریخ وجوب روزه در این ماه است؛ روزهی رمضان در سال ۲ هجری یعنی ۱۵ سال پس از نزول اولین آیه بر رسولالله فرض گردید که خود دلالت بر هرچه ریشهایتر بودن قرآن در این ماه نسبت به روزهی واجب دارد. وقتی الله عزوجل این ماه را ـ در میان حکم اول؛ یعنی حکم تخییر بین روزه و فدیه، و حکم دوم؛ یعنی جزم و استقرار روزه و نسخ تخییرـ معرفی میکند، اولین وصف آن را نزول قرآن در این ماه میشمارد: {شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ}.
از این حقایق شرعی برگرفته از صریح ادله، نظم قرآنی و احکام تاریخی، میتوان فوایدی را استخراج نمود:
ـ ترتیب اولویت ذکر قرآن در آیهی رمضان نسبت به روزه موافق با اولویت تاریخی آن است؛ در نتیجه دلالت بر عمق وجودی قرآن در این ماه دارد، همانطور که قرارگرفتن روزه در دو طرف رمضان دال بر الباس شمولی آن در رمضان و عمق وجوبی این فریضه در آن است.
ـ جمع بین این دو عبادت در یک ماه توسط شارع با لفظ و حکم نشانگر ارتباط قوی ظاهری و باطنی بین این دو است؛ «ف» در {فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ} را “فاء تفریع” مینامند؛ یعنی آنچه بعد از “فاء” ذکر شود زیرشاخهای از قبلِ آن یا بیانگر شرطی مقدر است [بدائع المعاني، عبدالمحسن العسكر، ص ۳۸] گویا الله عزوجل خطاب به صحابه بیان میدارد که شرط موفقیت شما در روزه بسته به مقدار فهم و عمل شما به قرآن دارد و ماه روزه مصادف با ماه قرآن و جزئی از آن قرار داده شده تا با بهرهجستن از اندوختههای ۱۵سالهی خویش در زندگی با قرآن و ماه نزول آن، برتری روزه به عنوان رکنی از ارکان دین بر فدیه مضاعف را تشخیص دهید. {الْفُرْقَانِ} واز طرفی دیگر رهایی یافتن از غلوزنجیر شهوتها با روزهگرفتن سبب توفیق هرچه بیشتر برای تلاوت، فهم، گشایش سینه و تاثیرپذیری مضاعف از قرآن خواهد شد {وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى}.
ـ شروع وحی به عنوان حیات حقیقی انسان با همهی مراحلش توسط الله عزوجل در این ماه و آگاهساختن رسولش بر آخرین سالی که در قید حیات خواهد بود بهوسیله دو بار عرضهکردن قرآن در رمضان توسط جبرییل و رسولالله بر یکدیگر اشارهای است به زندگی مومن؛ که با قرآن آغاز و با آن پایان مییابد. پس هیچ لحظهای از زندگیاش بدون قرآن نخواهد بود و اینکه رمضان بهترین و مناسبترین فرصتها برای این تغییر بزرگ و سرنوشتساز در زندگی اوست.
به نقل از: مرکز مطالعات اسلامی بینش
دیدگاههای کاربران