صدای گریه به موزیک متن ثابت لحظههای گرسنگیشان تبدیل شده است. یکی در آغوش مادر است و دردناک از گرسنگی، جیغ میزند، دیگری سینۀ مادر را سخت میمکد و قطرهای از آن داخل حلقش نمیچکد؛ صدایش بلند میشود و با خشم، بیشتر به مکیدن ادامه میدهد. آنیکی هم چهاردستوپا به هوا گریه میکند و مینالد و مادر شیشۀ پر از آبجوش و نبات را تندتند تکان میدهد که در دهانش بچپاند تا اندکی جلوی گرسنگی دلبندش را بگیرد.
«گریه و ناله»؛ این توصیف کوتاهیست که هم مادران و هم اعضای خانواده برای این روزهای نوزادان گرسنه در آغوش و خانهشان عنوان میکنند. حتماً شما هم این روزها دوربرتان بسیاری از مادران و اعضای خانوادهای را دیدهاید که از گریۀ نوزادان گرسنه کلافهاند و خود را به هر درودیواری زدهاند، چون فرزندشان «کد ملی» نداشته یا «سامانه بالا نیامده» یا به دلیل «گرانی شیرخشک» آه از نهادشان بلند شده و در آن وضعیتِ سخت، چندین بار آرزو کردهاند کاش، خدا این تحفه را در دامنش نمیانداخت! پدری میگفت: «دولت با طرح سهمیهبندی شیرخشک برای نوزادان، دیگر به فکر افزایش جمعیت کشور نباشد؛ خانوادهها خود قید داشتن بچه را میزنند، چون هزینۀ بچهداری سرسامآور است».
نداشتن کد ملی
«پسرم در بیمارستان امام علی زاهدان متولد شد. همسرم شیر کافی برای سیرکردن شکم بچهمان را نداشت. مادر و پسر را مرخص کردم و سریع رفتم بهطرف داروخانهها. هر داروخانهای میرفتم کد ملی نوزاد را میخواست. بالاخره مجبور شدم از بازار آزاد شیرخشک تهیه کنم.» اینها را حمید میگوید و از نداشتن کسبوکار شکایت دارد و اضافه میکند: «این روزها خودم بیکارم و هیچ درآمدی ندارم. تنها با یارانهای که همسرم دریافت میکند بخشی از هزینههای شیرخشک را تأمین میکنیم و گاهی پدرم رحمش میآید و مقداری پول به ما میدهد تا برای نوهاش از بازار آزاد شیرخشک بخریم. متأسفانه بچهام کد ملی ندارد، چون خودم شناسنامه ندارم. فقط پدران ایرانی میتوانند برای فرزندانشان شناسنامه بگیرند.»
گرانی شیرخشک
افزایش قیمت شیرخشک و تهیه و خرید اجباری آن از بازار آزاد این محصول را برای بسیاری از خانوادهها تبدیل به معضل کرده است. زهرا مادر یک دختر یکساله است. او در مورد وضعیت گرانی شیرخشک میگوید: «فرزند، نعمتی از طرف خداوند است، اما وقتی پدر و مادر گرانی و افزایش قیمتها محصولات و ناتوانی خود در تأمین آنها را میبیند، از فرزندآوری ناامید میشوند. طرح سهمیهبندی ماهانه 10 قوطی اصلاً کفاف شکم بچه را نمیکند. بچهها زودزود گرسنه میشوند و سهمیهبندی هم سرشان نمیشود. وقتی هم گرسنه شدند دادوفریادشان بلند است. مادر و پدر مجبورند خودشان را به آبوآتش بزنند و هرطور شده و از هرجا شده برا فرزندشان شیرخشک تهیه کنند که متأسفانه قیمتها ثابت نیستند و روزبهروز افزایش مییابند.»
قطعی سیستم
توزیع قطرهچکانی شیرخشک بسیاری از پدران و مادران را خسته کرده و از پا درآورده است. یوسف هم یک کودک 10 ماهه دارد که با شیر مادر نمیتواند شکم نوزاد را سیر کند. یوسف مجبور است سهمیه ده قوطی در ماه را بگیرد. او مشکل کد ملی ندارد، اما مشکلش از نوع دیگری است؛ او میگوید: «از وقتی شیرخشک سهمیهبندی شده و توزیع آن برای بعضی از داروخانهها اختصاصی شد، در اوقات مختلف و آنهم چندین بار در ماه به داروخانههای مختلف سطح شهر مراجعه کردهام، متصدی داروخانه کد ملی را از بنده گرفته بعد از چند دقیقهای گفته: «سیستم بالا نمیآید».» این پدر به گفتهاش اضافه میکند: «بعضی روزها چندین ساعت از این داروخانه به آن داروخانه رفتهام تا توانستهام یکی،دو قوطی شیرخشک تهیه کنم. به مشکلات صفهای انتظار نان و بنزین، صف انتظار شیرخشک هم اضافه شده است. در هر خانواده یک نفر بیکار میخواهد که برای تهیۀ شیرخشک یک روز در هفته خود را بیکار کند.»
سهمیۀ دولتی کفایت نمیکند
جمیله چهار فرزند دارد و مجبور است تا یکسالگی برای کودکش شیرخشک خرید کند. او میگوید: «وقتی شیرخشک سهمیهای شد خیلی پریشان شدم. ده قوطی شیرخشک سهمیهای برای نوزادان زمانی کفایت میکند که مادرانشان شیر کافی برای سیرکردن نوزاد داشته باشند و از این ده قوطی بهعنوان کمک تغذیه استفاده کنند.» او ادامه میدهد: «یکشب شیرخشک دخترم تمام شد. زد زیر گریه، آنقدر گریه کرد که مجبور شدم او را نزد زن همسایه بگذارم و خودم دربهدر دنبال شیرخشک بگردم. باور کنید آنقدر گشتم، اما موفق به تهیه شیرخشک نشدم. خیلی پریشان و نگران به خانه برگشتم. در کمال ناامیدی دیدم شوهر زن همسایه از بازار آزاد یک قوطی شیرخشک برایش خریده بود. دخترکم شیرش را خورده بود و خوابش برده بود.»
منع خدمات مدارک هویتی
محمد پدر نوازد یکماهه است؛ او هم از مشکلات سهمیهبندی شیرخشک میگوید: «دخترم به دنیا آمد. او را از بیمارستان به خانه آوردیم. شب اول همهاش گریه میکرد. روز بعد او را نزد متخصص بردیم. معاینهاش کرد و برایش آزمایش نوشت. جواب آزمایش را پیش متخصص بردم. پزشک متخصص به ما گفت: بچه سالم است. به گمان غالب علت گریهاش گرسنگی باشد. پزشک برایش شیرخشک تجویز کرد.» این پدر نوازد که مدارک هویتیاش «منع خدمات» شده است دراینباره توضیح میدهد: «برای دخترم نتوانستم شناسنامه بگیریم، چون مدارک هویتیام منع خدمات هستند و منع خدماتیها هم که نمیتوانند برای بچههایشان شناسنامه بگیرند. ماندم چهکار کنم. یکیدو هفته برایش از بازار آزاد شیرخشک خریدم، اما کم آوردم. خرید شیرخشک از بازار آزاد واقعاً در توان ما نیست. همسرم با زن همسایهمان که او هم نوزادی دارد، حرف زده بود که به بچهمان شیر بدهد. آن زن شرایطی را برای ما گذاشت که بهایش بهمراتب از خرید شیرخشک از بازار آزاد بیشتر میشد.»
نگرانی خانوادهها از سهمیهبندی شیرخشک
مسئولان میگویند شیرخشک را «برای مقابله با قاچاق» سهمیهبندی کردهاند. اکنون هر کودک فقط 10 قوطی سهمیه ماهیانه دولتی و بیمهای دارد و اگر نیاز بیشتری داشته باشد باید دوبرابر هزینه را پرداخت کند. این طرح صدای بسیاری از نوزادانی را که تنها از شیرخشک تغذیه میکنند، درآورد و با این سیاست سرگردانی خانوادهها برای یافتن یک قوطی شیرخشک تشدید شد و ماجرای کمبود شیرخشک در داروخانهها به مشکلات و دغدغههایشان بیشتر دامن زد.
طرح سهمیهبندی شیرخشک هیچ توجهی به وضعیت نوزادانی ایرانی بیمدرک نکرده است. در چنین وضعیتی بیشترین آسیبها را نوزادان میبینند؛ آنهایی که ایرانی هستند اما شناسنامه ندارند و آندسته از نوزادانی که به هر دلیل مدارک هویتی پدرشان «منع خدمات» شده است و بهتبع آنها هم صاحب شناسنامه و کد ملی نشدهاند و از برنامۀ سهمیهای محروماند. سرپرستان این کودکان با تقسیمبندی میلیمتری هزینههای زندگیشان، بازهم با مشکلات جدی روبهرو هستند.
بسیاری از خانوادهها به هر دری میزنند تا کودکشان گرسنه نماند. آنان مجبورند برای گرسنهنماندن کودکشان شیرخشک آزاد بخرند، اما انصاف نیست در وضعیت فعلی اقتصادی، این هزینه هم بر خانوادهها تحمیل شود. گاهی بعضی از خانوادهها مجبور میشوند با کد ملی فرزند خویشاوندان شیرخشک موردنیازشان را تأمین کنند، اما همیشه هم نمیتوانند به آنها رو بزنند.
مسئولان، شیرخشک را سهمیهبندی کرده و ارائه کد ملی را برای خرید نرخ دولتی آن شرط قرار دادهاند، اما هیچکس به فکر کودکان “بدون شناسنامه” و “مهاجران” و “کارگران ساده” نبوده است. مگر میشود پدر و مادرها به کودکشان بگویند سهمیۀ تو از حق و حقوق شهروندی گرسنگی است و بس!
سهمیهبندی و بهتبع آن کمبود شیرخشک در سیستانوبلوچستان که بیشترین آمار خانوادههایی با مشکلات شناسنامهای را در کشور دارد، علاوه بر بروز مشکلات اقتصادی و اجتماعی، زندگی خانوادهها را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. حل این مشکل و معضل نیازمند تلاشهای جدی و برنامهریزی دقیق از سوی مسئولان است. دولت باید برای این دسته از نوزادان سازوکار جدیدی در نظر بگیرد و چارهای جدی بیندیشد، درغیراینصورت سوءتغذیه ضربۀ جبرانناپذیری به نسل جدید میزند و قطعاً در آینده با نسلی بیحال و مریض روبهرو خواهیم بود که باری برای جامعه خواهند بود.
دیدگاههای کاربران