امروز :یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳

جلوه‌های عدالت در سيره خلفاى راشدين

جلوه‌های عدالت در سيره خلفاى راشدين

عدالت اجتماعی یکی از اصول اساسی اسلام است که در تمامی مجامع اسلامی باید رعایت شود. عدالت اجتماعی به‌معنای تساوی حقوق بین اعضای جامعه است و در اسلام، این مفهوم به‌عنوان یکی از مهمترین اصول حاکمیت در نظام سیاسی مطرح شده است. از طرفی، یکی از مهمترین عوامل تضمین عدالت اجتماعی در مجامع اسلامی، حکومت اسلامی است. در حکومت اسلامی، همه اعضای جامعه باید به مساوات حقوقی برسند و تفاوت‌های اجتماعی و اقتصادی باید باتوجه‌به شریعت اسلامی برطرف شوند.
در طول تاريخ، مدعيان اجرای عدالت زياد بوده‌اند؛ همان‌طورکه در روزگار ما نیز دولتمردان و گروه‌های مختلف از هر طرف شعار اجرای عدالت را سر می‌دهند. حتی کسانیکه کشنده‌ترین سلاح‌ها را می‌سازند و روی مستضعفین جهان آزمایش می‌کنند نیز مدعی هستند که هدف‌شان اجرای عدالت در جهان است؛ اما به گواهی تاریخ در کنار شعارهای اجرای عدالت، در یک برهه از تاریخ که عدالت به‌معنای واقعی آن اجرا شده است و آن دورۀ خلفای راشدین است. خلفای راشدین به گواهی معتبرترين تاریخ‌نگاران، مجریان واقعی عدالت و عادل‌ترین حاکمان تاریخ بشریت بوده‌اند. در زندگی خلفای راشدین عدالت در حد شعار و سخنِ شیرین نبود، بلکه عملکرد آنان عادلانه و منصفانه و بر اساس اصل کرامت، مساوات و مراعات حقوق انسان بوده است.

اسباب و ریشۀ عدالت‌محوری خلفای راشدین
عدالت‌محوریِ خلفای راشدین درواقع از دو عامل مهم و ریشه‌ای عدالت‌پرور در زندگی آنان سرچشمه گرفته است:
1ـ دين اسلام؛ عامل اصلى عدالت‌آفرينى در خلفاى راشدين دين اسلام است؛ دينى كه اجرای عدالت و مبارزه با ظلم و حق‌كشى و ناانصافى يكى از اساسی‌ترین اهداف و بارزترين آموزه‌ها در اين دين است. نصوص قرآن کریم و سنّت پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم بارها بر لزوم اجرای عدالت و مبارزه با ظلم و ستم تأکید دارند؛ بنابراين زیربنای عدل و مساواتی که خلفاى راشدين در حکومت خود بر آن تکیه داشتند، یکی از دستورات مؤکد اسلام است. خلفاى راشدين این اصل کلی را عملاً در حکومت خود پیاده کردند و سيرت عدالت‌محورشان بهترین شاهد بر این ادعاست.
2.تعليم و تربیت رسول‌الله؛ خلفاى راشدين درس عملى عدالت را از رسول‌الله صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم فراگرفته بودند. درواقع آنان در اين مدرسه به شیوه‌ای پرورش یافته بودند که جز مسیر عدالت نمی‌توانستند مسیر دیگری در پیش بگیرند. بارى عمر رضی‌الله‌عنه در حين اجراى یکی از حدود الهی خطاب به يكى از واليان خود كه اعتراض داشت، فرمود: من این را از طرف خود نمی‌گویم، بلکه رسول خدا را دیده‌ام که حاضر شده است از او قصاص بگیرند.(ابن‌سعد، طبقات كبری:3/ 293) بنابراین عدالت خلفای راشدین، ادامۀ عدالت رسول‌الله صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم بود. در این عدالت‌محوری، ضعیفِ آن جامعه احساس قوت و قدرت می‌کرد. فرماندهان نظامی، والیان و قدرتمندان احساس ترس می‌کردند که اگر خطا یا ناانصافی از آنان سرزد شود از عدالت خلیفه در امان نخواهند بود. در این عدالت‌محوری نه‌تنها فرقی بین خویشاوند حاکم و دیگران به چشم نمی‌خورد، بلکه خلیفه خودش را از دیگران در برابر عدالت متفاوت و متمایز نمی‌دید.

برابری خلفای راشدین و عموم شهروندان در برابر قانون
یکی از مهمترین اقدامات خلفای راشدین برای رسیدن به عدالت اجتماعی، تلاش برای رفع فاصله بین طبقات مختلف جامعه بود. آنان اقداماتی را برای بهبود وضعیت مادی مردم انجام دادند و تلاش کردند تا به بیماران، نیازمندان و محرومان کمک کنند. همچنین، آنان در برابر فساد و ناعدالتی‌ها، به‌شدت و با جزم عمل کردند. علاوه‌براین، در زمان خلفای راشدین، حکومت بر پایۀ قانون بود و تمامی افراد در برابر قانون برابر بودند.
برابرى در مقابل قانون بين همۀ اقشار جامعه يكى از آرمان‌هاى ديرين بشر بوده است. اسلام همواره بر برابرى عملى تأكيد نموده است و درواقع يكى از اصلى‌ترين پیام‌های اسلام و دعوت پیامبر برای مردم جزیرةالعرب و سپس کل مردم جهان تحقق این آرمان بود. خلفای راشدین سعی کردند قوانینی را تعریف کنند که برای تمامی افراد در برابر قانون حق و حقوق برابری تضمین کنند.
نحوۀ حشرونشر خلفای راشدین با مردم تحت قلمروی‌شان نشان از برابری آنان در مقابل قانون الهی دارد. این برابری از مهم‌ترین جلوه‌های عدالت خلفای راشدین است. چنین جلوه‌ای عملی از عدالت و مساوات را جز در تاریخ خلافت راشده، جایی دیگر نمی‌توان یافت.
باری ابوبکر صدیق، نخستین خلیفۀ راشد پیامبر، در دوران خلافتش مردى را كه بدون اجازه وارد بيت‌المال شده بود تنبيه كرد، سپس از این کارش پشیمان شد و آن مرد را صدا زد و از او خواست انتقام این چند ضربه شلاق را از ایشان بگیرد. حضرت عمر كه نظاره‌گر ماجرا بود، پيشنهاد كرد که ابوبكر آن مرد را راضى كند؛ بنابراين حضرت ابوبكر به غلامش دستور داد تا براى راضى كردن آن مرد، چیزی به او بدهند. (سنن بیهقی)
خلفاى راشدين در دوران حكومت‌شان به همۀ انسانها نشان دادند كه می شود به حق عمل كرد و با بودن بر مسند خلافت و حكومت از لحاظ حقوق شهروندى، حقوق يكسانى با ديگر شهروندان قلمرو خود داشت.
ابوالفرات می‌گوید: عثمان رضی‌الله‌عنه یک‌بار در حالت عصبانيت خادمش را تنبیه کرد، سپس پشیمان شد و به او گفت بايد از من انتقام بگيرى. خادم ابتدا امتناع كرد و عثمان همچنان اصرار مى‌ورزید و فرمود: قصاص در دنيا به‌مراتب بهتر از قصاص در آخرت است. (طبری، 3/ 45)

وضعیت مستضعفان در عدالت خلفای راشدین
چالش‌های پیش‌ِروی عدالت عملی بسیارند، یکی از چالش‌ها حقوق قشر مستضعف و آسیب‌پذیر جامعه است. درواقع در هر تحولی که اتفاق می‌افتد یا در هر مصیبت یا بحرانی که پیش می‌آید بیشترین آسیب متوجه این قشر می‌شود. خلفای راشدین به‌راحتی توانستند این چالش را پشت سر بگذرانند. ابوبکر صدیق صراحتاً اعلام کرد: «كسى كه در ميان شما ضعيف (و حق‌باخته) است، نزد من قوى خواهد بود تا حقش را به او بازگردانم؛ و هركس كه در ميان شما قوى است (و حق كسى را تلف كرده است) در نزد من ضعيف خواهد بود تا به خواست خدا حق را از او بگیرم (و به صاحب حق پس دهم).»(ابن‌هشام :2/ 661)
اين مقوله بخشى از خطبه ابوبكر صديق پس از خلافت و يكى از سخنان ماندگار و گهربار ايشان در تاريخ اسلام است. ابوبكر صديق رضی‌الله‌عنه با اين سخن پرچم عدالتى را كه پيامبر اسلام برافراشته بود، همچنان برافراشته نگه داشت. یقیناً هرگاه شخص اول يک جامعه با جديت چنين اعلام كند، ضعفاى جامعه و اقشار آسیب‌پذیر مطمئن خواهند شد كه حاكميت در كنارشان خواهد بود و حقوقشان با بودن حكومتى كه مصمم بر اجراى عدالت است تلف نخواهد شد، در نتیجه نسبت‌به حقوق و کرامت انسانى خودشان احساس امنيت خواهند كرد.

وضعیت قدرتمندان در عدالت خلفاى راشدین
سرداران، فرماندهان نظامی، والیان و دیگر شخصیت‌هایی که دارای قدرت و یا جايگاهی در جامعه هستند درواقع يكى از اساسی‌ترین چالش‌ها در اجرای عملى عدالت به‌شمار می‌روند. اين گروه‌ها اگر کنترل نشوند، یقیناً عدالت در حد یک شعار باقی خواهد ماند. از بارزترین ویژگی‌های عدالت‌محوری خلفای راشدین این است که آنان موفق شدند به بهترین وجه از این چالش نیز عبور کنند.
جبله‌بن‌ايهم غسانى که از امرای مشهور عرب بود، در اثنای طواف دور خانۀ خدا عبایش زیر پای مردی از طایفۀ فزاره گیر کرد و افتاد. جبله مشت محکمی بر بینی آن مرد زد و بینیاش را مجروح کرد. مرد اعرابی خود را به حضرت عمر رساند و گفت: جبله با من چنین رفتاری نموده است. عمر جبله را احضار كرد و گفت: چرا با برادرت چنین رفتار نموده‌ای؟ جبله گفت: اگر به‌خاطر احترام کعبه نبود گردنش را می‌زدم. عمر گفت: اکنون که اعتراف کردی یا رضایت او را جلب کن و یا اینکه از تو انتقام خواهم گرفت. جبله برافروخته شد و گفت: او یک مرد عادی و من امیر و حاکم هستم، از من انتقام می گیری؟ عمر گفت: در اسلام شما هر دو با هم مساوی هستید. سپس جبله گفت: پس به من مهلت بده تا ببینم چه کاری می‌توانم بکنم. آنگاه نیمه‌شب با اطرافیان خود پا به فرار گذاشت و راه قسطنطنیه را در پیش گرفت.
نه عمَر و نه هیچ‌کدام از صحابۀ همراه وی، اعتنایی به این نتیجه نکردند؛ چراکه ارتداد یک فرد از دین اسلام، بسی کم‌اهمیت‌تر از سهل‌انگاری در اجرای اصلی حساس از اصول اسلام، مثل عدالت است و از دست‌دادن یک فرد، با از دست‌دادن یک اصل قابل مقایسه نیست.
به همين دليل عمر فاروق رضی‌الله‌عنه به فرماندهان و واليان دستور داده بود که در مراسم حج حضور پیدا کنند. آنگاه خود نیز حاضر می‌شد و خطاب به مردم می‌گفت: ای مردم! من اینها را نفرستاده‌ام که مال‌های شما را بخورند و بر شما ستم بکنند، بلکه آنها را فرستاده‌ام که مانع ضایع‌شدن حق شما بشوند و اموال بیت‌المال را به‌خوبی در میان شما تقسیم کنند. اگر کسی از اینها خلاف آنچه گفتم مرتکب شده است برخیزید و از وی شکایت کنید. شخصى بلند شد و گفت: ای امیرالمؤمنین! فرماندارِ تو مرا صد ضربه شلاق زده است. عمر رضی‌الله‌عنه فرماندار موردنظر را بازخواست کرد و گفت: چرا او را زده ای؟ و سرانجام به آن مرد گفت: برخیز و از او انتقام بگیر. آنگاه عمروبن‌عاص برخاست و گفت: ای امیرالمؤمنین! اگر شما این کار را بکنید شاکیان زیادی پیدا می‌شوند و این به‌عنوان یک دستورالعمل برای خلفای بعدی باقی خواهد ماند. عمر گفت: من این را از طرف خود نمی‌گویم بلکه رسول خدا را دیده‌ام که حاضر شده است از او قصاص بگیرند. عمروبن‌عاص گفت: پس اجازه بده تا شاکی را راضی کنیم. عمر گفت: اشکالی ندارد بروید و راضی‌اش کنید. آنگاه آنها به او دویست درهم دادند و رضایتش را جلب کردند؛ و اگر رضایتش را جلب نمی‌کردند، بدون تردید حضرت عمر از آن فرماندار انتقام می‌گرفت.(طبقات کبری)

چالش اطرافیان در اجرای عدالت
چالش مهم دیگر پیشِروی اجرای عدالت، خویشاوندان و اطرافیان حاکمیت است. در بیشتر جوامع افراد وابسته به حکام بالاتر از قانون قرار می‌گیرند و دست‌شان برای انجام هر کاری در جامعه باز است. نگاه به سیرت خلفای راشدین نشان می‌دهد آنان این چالش را نیز پشت سر گذاشتند و قرابت و خويشاوندى هیچگاه مانع برپایی و اجرای عدالت در عهد خلفاى راشدين نمی‌شد،چنانكه مشهور است حضرت عثمان بر والى كوفه وليدبن‌عقبه حد شرعى اجرا کرد و او را از ولايت كوفه بركنار كرد، درحالی که وليد برادر رضاعى حضرت عثمان بود. (بخاری: 3696)
ابن‌جوزی نوشته است که عبدالرحمن‌بن‌عمربن‌خطاب، در مصر شراب نوشید. عمروبن‌عاص که حاکم مصر بود، به‌جای اجرای حد شرعی در ملأ عام، در خانۀ خود او را شلاق زد. وقتی این خبر به گوش عمر رسید، در نامه‌ای به عمرو نوشت: تو پسرم عبدالرحمن را در خانه‌ات شلاق زده ای؟ مگر نمی‌دانی که من مخالف این روش هستم. تو فکر کردی او پسر امیرالمؤمنین است، درحالی‌که او نیز فردی از رعیت توست و تو می‌دانی که من در اجرای حدود خدا بر هیچ‌کس ترحم نمی‌کنم. پس زود او را نزد من بفرست تا به عاقبت کاری که کرده است پی ببرد. عمروبن‌عاص طبق دستور، عبدالرحمن را به مدینه فرستاد و در آنجا علناً بر او حد شرعی اجرا شد. (ابن‌جوزی، 4/ 185)

منابع:
1ـ ابن‌جوزی، عبدالرحمن. المنتظم في تاريخ الأمم والملوك. بیروت: دارالکتب العلمیه، 1412ق.
2ـ ابن‌هشام، عبدالملک. سیرۀ ابن‌هشام. طنطا: دارالصحابة للتراث، 1416ق.
3ـ طبری، احمد. ریاض النضره فی مناقب العشرة. بیروت: دار الكتب العلمية، 1405ق.

به نقل از: فصلنامۀ ندای اسلام- شمارۀ 88-89


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید