آموزههای سیره نبوی در زمینه قیادت
همانگونه که قبلا ذکر شد پیامبر اسلام ﷺ رهبر و فرمانروایی جامعالصفات بود که با ویژگیها و اوصاف منحصربهفرد خویش در تمام زمینهها تعالیم و آموزههای بیشماری را به امت اسلامی آموخته است. از اینجهت در این مبحث سعی خواهیم کرد مواردی از آموزههای ایشان پیرامون رهبری و قیادت امور جامعه اسلامی و اینکه یک رهبر چه ویژگیهایی میبایست داشته باشد، بیان نماییم.
۱ـ شجاعت و دلیری و پرهیز از بزدلی
اولین درسی که از سیره نبوی گرفته میشود. درس شجاعت و دلیری است. رهبر جامعه بهعنوان پیشوا و الگوی مردم میبایست از سختیها تهدیدها و مشکلات نترسد و همواره در صف مقدم جبههها قرار داشته باشد. حضرت علی رضیاللهعنه پیرامون شجاعت نبی اکرم ﷺ میفرماید: «هنگامی که نبرد سخت و خونین میشد و دشمن به سراغمان میآمد خود را بهوسیله رسول خدا حفاظت میکردیم؛ چراکه هیچکس از ایشان نزدیکتر به دشمن نبود. مرا در جنگ بدر به حالتی می دیدی که به نبی اکرم ﷺ پناه برده بودم. [منصور شمس، محمد رشاد، تعريف عام بشخصية الرسول، ص ۱۲۶)
باری، در مدینه صدای ترسناکی شنیده شد. پیامبر ﷺ اسب عربان حضرت ابوطلحه رضیاللهعنه را سوار شد و به استقبال آن رفت، مردم نیز خارج شدند؛ وقتی بیرون رفتند، متوجه شدند که پیامبر اکرم ﷺ از آنان سبقت گرفته است و موضوع را بررسی کرده و به آنان میگوید: «چیزی نیست، نترسید» همچنین در غزوه حنین وقتی مسلمانان گریختند و مشرکین شایعه کردند که پیامبر اکرم ﷺ شهید شده است، رسول خدا ﷺ فرود آمدند و این شعر را زمزمه کردند: «أنا النبی لا كذب أنا ابن عبد المطلب». [سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۴۳)] نمونهها و موارد شجاعت و دلیری آنحضرت ﷺ بیشمار است که همه بیانگر آن است هستند که یک رهبر میبایست شجاع و نترس باشد.
۲ـ رجالسازی و تربیت نیروهای مستعد
درس دیگری که درواقع ثمره و نقطه عطف بعثت و سیره پیامبر اسلام ﷺ است، تربیت رجال و ساختن انسانهای الگو و اسوه بود. ایشان توانست با انفاس روحانی و نبوی خویش از نیروهای خام جاهلیت انسانهای نمونه، مدبر، کارساز و مدیر ساخته و بقای رسالت خویش را بهوسیله آنان تضمین کند. آنحضرت ﷺ از امتی که ناخوان و بیدانش بود امتی دانشپژوه و علممحور ساخت که گروههای دانشجویان از اروپا بدانجا سرازیر بودند. او از عمر رضیاللهعنه که مشغول چوپانی در مکه بود شخصیتی ساخت که امپراطوری قیصر و کسرا را به زیر کشاند و نیز از اهل صفه که نه خانهای داشتند و نه کاشانهای، ائمه و امرای لشکر ساخت. [تعريف عام بشخصية الرسول، ص۱۳۶] از اینجهت رهبر جامعه اسلامی بیش از همه میبایست به تربیت رجال و نیروهای متخصص بپردازد و در این مسیر تلاش و تکاپو کند.
۳ـ شناخت علائم نبوغ و ویژگیهای انسانها
رهبر جامعه اسلامی میبایست چنان فراست و درک عمیقی داشته باشد که آثار نبوغ و رشد انسانها را تشخیص داده و توانایی نیروهای فطری و نشانههای شخصیتی آنان را کشف کند. این ویژگی را میتوان در سیره نبوی به وضوح مشاهده کرد. پیامبر اکرم ﷺ در بیان حقایق و اسرار انسانها می فرماید:«الناس معادن كمعادن الذهب والفضة خيارهم في الاسلام خيارهم في الجاهليه إذا فقهوا» [نیشابوری،مسلم، صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۸۱] و باز میفرماید: «إِنَّمَا النَّاسُ كَالإِبِلِ المِائَةِ، لاَ تَكَادُ تَجِدُ فِيهَا رَاحِلَةً» [همان منبع، ج ۷، ص ۱۹۲، باب الناس كإبل مائة]
روز حدیبیه وقتی که سهيلبنعمرو به نبی اکرم ﷺ گفت: “محمد رسول الله” ننویس و مسلمانان خشمگین شدند، پیامبر خدا ﷺ به صحابه فرمود: روزی خواهد رسید که سهیل در مقامی باشد که شما وی را مدح و ستایش کنید. از این واقعه سالها میگذرد و سهیل مسلمان میشود و باز در جایگاهی که بسیاری از اهل مکه مرتد میشوند او پابرجا میماند و بر دین خود استقامت میکند. [سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۳۱۷] این واقعه نشان از آن دارد که پیامبر اسلام ﷺ ویژگیهای باطنی و آثار نبوغ سهیل را درک کرده بود و بر مبنای آن تصمیم عجولانه نگرفت و به آیندۀ پربرکت وی بشارت داد.
۴- عدم ترجیح اقوام، اقارب و خویشاوندان
رهبر جامعه میبایست دارای دید فراجناحی و وسیع بوده و پستها و مقامها را بر مبنای شایستگی و توانایی اشخاص به آنان محول کند و در این زمینه مرتکب ترجیح اقوام و نزدیکان خویش بر دیگران نشود؛ این درس والایی است که از سیره نبی اکرم ﷺ میتوان آموخت.
در جنگ بدر وقتی مشرکین به عنوان مقدمۀ نبرد از پیامبر خواستند چند تن از اصحاب خود را جهت نبرد تنبهتن معرفی کند،آنحضرت ﷺ حضرت حمزه، حضرت علی، و عبیدةبنحارث رضیاللهعنهم را جلو فرستاد. حضرت حمزه عمو و على و عبیده پسرعموهای ایشان بودند. پیامبر اسلام ﷺ اقوام نزدیک خود را به میدان سختی و نبرد فرستاد،حالآنکه میتوانست دیگران را برای این کار مقدم کند. [غزالی، محمد، فقه السيرة النبوية، ص ۲۳۳، دار القلم، دمشق، سوریه] باز در روز فتح مکه کلید کعبه را به پسرعمویش علیبنابیطالب نداد، بلکه آن را به بنیشیبه که نگهبان آن بود، بازگرداند. [سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۱۲] همچنین وقتی حضرت فاطمه رضیاللهعنها از ایشان خادمی خواست تا اینکه در امر آردکردن گندمها با وی کمک کند، ایشان فرمود: چگونه من به تو خادمی بدهم درحالیکه اهل صفه گرسنه هستند؟ [تعریف عام بشخصية الرسول، ص ۱۶۸] اینها نمونهها و مواردی هستند که شخص زمامدار و پیشوا را تشویق میکند بر اینکه نباید نزدیکان خود را در کارها و پستها ترجیح دهد.
۵ – مشارکت و همراهی با صحابه در کارها و وظایف
پیامبر اسلام ﷺ با آنکه رهبر و زمامدار جامعه اسلامی بود و صحابه حاضر بودند برای رفاه و راحتی ایشان هر کاری انجام دهند. اما هرگز خود را از صحابه متمایز نمیدانست، بلکه در کنار آنان مشغول کار بود.
در روز پدر وقتی سواریها را تقسیم کردند و به هر سه نفر یک سواری رسید و حضرت علی و سلمان با نبی اکرم ﷺ همراه شدند، این دو صحابی از پیامبر اکرم ﷺ خواستند که همهوقت بر سواری سوار باشد و آن دو پیادهروی کنند، اما آنحضرت ﷺ قبول نکرد و فرمود: «شما از من توانمندتر به پیادهروی نیستید و من نیز از شما بینیازتر به ثواب نیستم.» [الجوزی، ابن القيم، زاد المعاد في هدي خير العباد، ج ۳، ص ١٢٢، موسسة الريان]
حضرت براء رضیاللهعنه میفرماید: «من رسول اکرم ﷺ را در روز خندق دیدم که خاک را حمل میکرد تا اندازهای که خاکها موهای مبارک سینۀ ایشان را پوشانده بود.» حضرت جابر رضیاللهعنه میفرماید: «رسول اکرم ﷺ و یاران ایشان سه روز کامل خندق را حفر میکردند و چیزی نخورده بودند.» اینها نمونههایی از مشارکت پیامبر اسلام ﷺ در کارها بود که نشان از آن دارد که رهبر جامعه میبایست در وظایف، حضور فعال داشته باشد.
۶- انتخاب عقوبات و تنبیهات طبق حالات انسانها
مربی و رهبر موفق کسی است که در برنامههای خود ترغیب و ترهیب و پاداش و زجر داشته باشد تا اینکه انسانهای نیکوکار و بدکار در یک سطح قرار نگیرند. پیامبر خدا ﷺ با توجه به همین مسئله مسلمانان را بر اساس روحیات و ایمانیات آنان ترغیب و ترهیب میکرد؛ بهگونهای که بعضی از آنان با یک اشاره آگاه میشدند و بعضی دیگر با تصریح نیز نمیدانستند تا آنکه برایشان زجری تعیین میشد. این شیوه را میتوان در روش برخورد پیامبر اسلام ﷺ با حضرت کعببنمالک مشاهده کرد؛ هنگامی که وی از غزوه تبوک بازماند رسول خدا ﷺ عقوبت همراه با رحمت پدرانۀ خویش را بر وی اجرا کرد و تا مدت پنجاه روز با وی سخن نگفت. همچنین رسول خدا ﷺ به مدت یک ماه همسران خود را ترک کرد تا اینکه بر سختیها و دشواریهای راه اسلام تربیت شوند و آمادۀ جانفدایی باشند. [تعريف عام بشخصية الرسول، ص۱۷۰]
۷ـ احترام به تخصص افراد و ارزش دادن به توانایی های آنان
رهبر جامعه میبایست به تخصصات افراد و اینکه در چه بُعد و عرصهای توانایی دارند احترام گذاشته و هر کدام را طبق تخصص و تواناییشان مورد استفاده قرار دهد. در اینصورت همۀ افراد مورد بهرهبرداری قرار میگیرند و نیرو و توان هیچکس ضایع نخواهد شد. پیامبر اسلام ﷺ این مسئله را در سیره خویش بیان نمودهاند، بهگونهای که ایشان هر کدام از صحابه را در آنچه که تخصص دارند بکار گرفته است و القابی را برای آنان انتخاب نموده که دلالت بر توانایی آنان دارد.
آنحضرت ﷺ به حضرت خالد رضیاللهعنه لقب «سيف الله المسلول» را داد که دلالت بر تخصص ایشان در میادین نبرد دارد. همچنین حضرت ابوعبیده را ملقب به «امین امت» کرد. در مورد حضرت ابوبکر، حضرت عمر، حضرت علی و حضرت عبداللهبنعباس فرمود: «أرحم أمتی بأمتی أبوبکر و أشدهم في دين الله عمر و أعلمهم بالحلال و الحرام عبداللهبنمسعود و أقضاهم على.» در مورد حضرت عثمان میفرماید: « آیا من از شخصی که ملائکه از وی حیا میکنند حیا نکنم؟» [ترمذی، باب المناقب، مناقب الصحابة) این گفتههای پیامبر اکرم ﷺ درواقع نشانهای از آن است که ایشان هر شخص را بر اساس تخصصی که دارد مورد اکرام و اعزاز قرار میداده تواناییهای همه را پاس میداشت.
۸ـ نگهداری اسرار و رازهای حکومتی
یکی از ویژگیهای رهبران عاقل و خردمند آن است که اسرار و رازهای حکومتی و برنامههای کاری خویش را مخفی ساخته و در اختیار عموم قرار ندهد. پیامبر اسلام ﷺ بر حفظ اسرار حکومت اسلامی بسیار حساس و کوشا بود و هیچگاه آنها را به عموم مردم بازگو نمیکرد. ایشان دو وزیر داشت که حضرت ابوبکر و حضرت عمر بودند، و با آن دو مشورت و رایزنی میکرد و نیز هنگامی که اراده جنگی را در مکانی میکرد به مردم چنین وانمود میکرد که مکان دیگری را نیت کرده است تا اینکه منافقین را مشغول و سرگردان سازد. مثلا اگر طرف شمال میخواست برود، میفرمودند: می خواهیم جنوب برویم، پس در راه متوجه شمال میشدند.» [زاد المعاد، ج ۳، ص ۸] همچنین گاهی اوقات شخصی را با نامهای به مکانی میفرستاد و میفرمود تا زمانی که به مقصد نرسیدهای نامه را باز نکن. [تعریف عام بشخصية النبي، ص ۱۷۰] این نوع عملکرد به رهبران میآموزد که میبایست به حفظ اسرار حکومت خویش حریص باشند.
۹ـ پایبندی به قوانین و مقررات بینالمللی و جهانی
انسانها مجموعهای از بلاد و مناطق هستند که با همدیگر در یک کره خاکی زندگی میکنند و هر کدام دارای قوانین و ضوابطی هستند که در کشور و یا منطقهشان اجرا میشود، اما نوعی دیگر از ضوابط و مقررات،بینالمللی و جهانی هستند و بر تمام رهبران لازم است به آنها پایبند و عامل باشند. وقتی دو نفر از فرستادگان «مسیلمه کذاب» نزد پیامبر اسلام ﷺ آمدند به آنان گفت: آیا شما از پیروان مسیلمه هستید؟ گفتند: بله. پیامبر اکرم ﷺ فرمود: اگر این قاعده و قانون نمیبود که پیکها و فرستادگان کشته نمیشوند، حتما شما را به قتل میرساندم. همچنین در صلح حدیبیه وقتی مشرکین نخواستند «محمد رسول الله» بنویسند، پیامبر اکرم ﷺ فرمود: من پیامبر خدا هستم؛ حتی اگر شما من را تکذیب کنید، ولی مشکلی نیست؛ محمدبنعبدالله بنویسید. [زاد المعاد، ج ۱۳] باز وقتی میخواست به پادشاهان نامه بنویسد، به ایشان گفتند که پادشاهان هیچ نامهای را نمیخوانند مگر اینکه به آن مُهر زده شود، لذا آنحضرت ﷺ برای خودش مُهری ساخت که روی آن «محمد رسول الله» نوشته شده بود. [السيرة النبوية، ندوى، ص ۳۹۲] پیامبر اسلام ﷺ با این موارد این نکته را گوشزد نمود که رهبر جامعه اسلامی میبایست سعهصدر و تفکر وسیع داشته باشد و قوانین بینالمللی که با ضوابط دین وی تضادی ندارند، را قبول کند.
۱۰ـ شرکت در نبردها و پختگی در این راه
نبی اکرم ﷺ با شجاعت و رادمردی خویش در بسیاری از معرکهها و نبردها شرکت کرد و در خط مقدم جبهه قرار داشت. ایشان در این راه چنان به پختگی رسیده بود که بسااوقات خودِ ایشان نبرد را هدایت میکرد. از این مسئله فهمیده میشود که رهبر جامعه اسلامی باید در نبردها و معرکهها شرکت کند تا به پختگی و تربیت روحی و جسمی محکمی برسد و همواره آماده باشد.
نتیجه
از آنچه در این نوشتار گذشت این مسئله حاصل شد که پیامبر اسلام ﷺ شخصیتی بینظیر در تمام عرصههای سیاسی و رهبری بود و توانست نمونههای استوار و مدبرانهای از سیاست اجتماعی، دینی، مدنی و نظامی را به جامعه اسلامی آموزش داده و آن را در این زمینه خودکفا کند. در سیاست نبوی جانها محفوظ، مالها در حال رشد، و کشورها مملو از صفا و صمیمیت است. صداقت و دینمحوری حرف اول را میزنند و فرقی بین حاکم و شهروند وجود ندارد. در گوشه دیگر، آموزه های سیره نبوی چراغ فروزانی بر شاهراه رهبران و زمامداران حکومت اسلامی بوده و در این زمینه آنان را آموزش داده و تربیت میکند. رهبر جامعه اسلامی میبایست شخصی راستگو، شجاع، متمدن و با خِرد و دانش اجتماعی باشد که خود را فدای نظام اسلامی و قوانین آن بکند.
فهرست منابع و مراجع
۱ـ قرآن کریم
۲ـ صحیح بخاری، محمد ابن اسماعیل بخاری، مكتبة الشاملة
۳ـ صحیح مسلم، مسلم ابن حجاج نيشابوري، مكتبة الشاملة
۴ـ سنن ترمذی، ابو عیسی ترمذى، المكتبة الشاملة
۵ـ سنن ابن ماجه، محمد ابن یزید، این ماجه المكتبة الشاملة
۶ـ عقاد، عباس محمود، عبقرية محمد، المكتبة العصرية، بیروت، لبنان
۷ـ بوطی، محمد سعید بن رمضان، فقه السيرة النبوية، دار الفكر، دمشق، بيروت، لبنان
۸ـ ابن هشام، عبدالملک، السيرة النبوية، دار المعرفة،بیروت، لبنان
۹ـ رواس، محمد عطيه، النبي محمد وقيادة العالم، مكتب بحر العلوم، قاهره، مصر
۱۰ـ الجوزية، ابن القيم، زاد المعاد في هدي خير العباد، مؤسسة الريان، بيروت، لبنان
۱۱ـ منصور شمس، محمد رشاد، تعريف عام بشخصية الرسول، دار محمد الأمين، بيروت، لبنان
۱۲ـ سباعي، مصطفى، السيرة النبوية، دروس وعبر، دار الوراق، مصر
۱۳ـ ندوی، سید ابوالحسن، السيرة النبوية، دار ابن كثير ، دمشق
۱۴ـ غزالی، محمد، فقه السيرة، دار القلم، دمشق، سوريه
دیدگاههای کاربران