امروز :چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳

زلزله زیر سایه جنگ

زلزله زیر سایه جنگ

درحالی‌که فضای رسانه‌‌ها تحت تاثیر رخدادهای خاورمیانه قرار دارد، بحران مرگبار افغانستان به حاشیه رفته است. همزمان با آغاز حمله حماس به اسرائیل، ز‌لزله‌ای به قدرت 6.3 ریشتر در شمال غرب افغانستان رخ داد؛ حادثه‌ای که تاکنون تلفات جانی بسیاری داشته است. اما این بلای طبیعی و قربانیان آن به دلیل استقرار حکومت طالبان و عدم به رسمیت شناختن این دولت توسط جامعه جهانی از سویی، و جنگ آغازشده در خاورمیانه از سوی دیگر، کمتر در رأس اخبار بین‌اللملی قرار گرفتند و به حاشیه رفتند تا سهم آنها از کمک‌های انسان‌دوستانه بین‌المللی بسیار اندک باشد. بنابراین تاکنون اعزام نیروهای امدادی و کمک‌های مورد نیاز به این منطقه به شدت کمرنگ بوده است.

۱۵ مهرماه زلزله‌ای با قدرت 6.3 در مقیاس ریشتر کشور افغانستان را درنوردید؛ زلزله‌ای که تعداد پس‌لرزه‌های آن در همان روز نخست 36 مورد تخمین زده شد؛ عددی که با توجه به ضعف و نقصان شدید در زیرساخت‌های عمرانی و شهری در این کشور، خسارات جانی و مالی چشمگیر و تأسف‌باری نیز برجای گذاشت.

ارشاد ملک، مسئول نهاد صندوق نجات کودکان در افغانستان (Save the Children) از نابودی بیش از ۹ هزار خانوار خبر داده و اعلام کرده است که کودکان هم بخشی از این ماجرا هستند. ملک تاکید کرده است: «کودکان آسیب‌پذیرترند. آنها… ضرورت عاجل به سرپناه غذا و همکاری دارند.» او اظهار نگرانی کرده است که آیا این کودکان به دلیل ویرانی ناشی از زلزله در آینده نزدیک به آب آشامیدنی غذا و آموزش دسترسی خواهند داشت یا خیر.

موسی اشعری، رئیس مدیریت حوادث طبیعی ولایت هرات افغانستان نیز اعلام کرده است: «ده‌ها روستا در ولسوالی (شهرستان) «زنده‌جان» به‌طور کامل ویران شده‌اند.» همچنین گفته شده است که برخی روستاها ازجمله «کشکک»، «سیاه‌آب» و «سین‌جو» به‌طور کامل تخریب شده‌اند. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که دوسوم قربانیان زلزله هرات را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند.

اگرچه برخی منابع خبری گزارش‌ کرده‌اند که این مرگبارترین زمین‌لرزه‌ای است که از سال ۱۹۹۸ تاکنون در افغانستان رخ داده است، اما اخبار مرتبط با این فاجعه‌ انسانی زیر سایه وقوع جنگ میان حماس و اسرائیل که دقیقاً در همان روز رخ داد، گم شد.

بیراه نیست اگر بگوییم هنوز از آمار دقیق تلفات ناشی از این زلزله خبری در دست نیست؛ موضوعی که علت آن را می‌توان کمبود امکانات لجستیکی و امدادی افغانستان برای نجات زلزله‌زدگان و فقدان زیرساخت‌های مناسب برای اطلاع‌رسانی از وضعیت مردم زلزله‌زده در این کشور دانست. از طرف دیگر ناپایداری و خشت و گِلی بودن بسیاری از ساختمان‌ها به‌ویژه در مناطق روستایی این کشور شرایطی را به‌گونه‌ای شکل داده است که از همان روز اول مقامات این کشور نسبت به مرگ‌ومیرهای بیشتر در مناطق روستایی هشدار دادند.

به هر روی عدم اطلاع‌رسانی دقیق و مناسب از وضعیت زلزله‌زدگان از یک سو و جنگ در خاورمیانه از سوی دیگر باعث شده است که توجه جامعه‌جهانی و به‌ویژه رسانه‌ها از زلزله‌زدگان بداقبال افغانستان به سمت بحران جنگ در خاورمیانه متمرکز شود. شاید به دلیل همین کم‌توجهی است که نمی‌توان میزان کمک‌های انسان‌دوستانه برای کمک به این زلزله‌زدگان را چندان قابل‌توجه دانست… این درحالی‌ست که فقر شدید افغانستان به لحاظ اقتصادی و زیرساختی اتفاقاً این حادثه‌دیدگان را به شدت نیازمند حمایت‌های ضروری از سوی جامعه‌جهانی و به‌ویژه کشورهای ثروتمند می‌کند؛ کشورهای ثروتمندی که البته تعدادشان در میان کشورهای اسلامی کم نیست.

باید به این موضوع توجه کرد که آواربرداری با بیل و کلنگ به جای استفاده از ماشین‌آلات مناسب مکانیکی (آن‌چنان‌که برخی از مطلعین عنوان می‌کنند) نمی‌تواند زمینه نجات زیرآوارماندگان را فراهم کند. همچنین بسنده کردن به ارسال پتو و مواد غذایی نیز تنها کمکی فوری به شرایط فعلی این کشور است و در آینده نمی‌تواند به بازسازی این کشور کمک کند.

به نقل از: روزنامۀ «هم‌میهن»- سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۲ (با مقداری تلخیص)


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید