در پی حمله مسلحانۀ روز گذشته (شنبه 17 تیرماه) به کلانتری 16 زاهدان، روزنامۀ «اعتماد» در شمارۀ امروز خود [یکشنبه 18 تیرماه 1402] در گفتوگویی مفصل با احسان هوشمند، روزنامهنگار، جامعهشناس و پژوهشگر مطالعات قومی، به بررسی ابعاد و ریشههای چنین حوادثی پرداخته است.
مسئولان استانی و منطقهای در حلوفصل حادثۀ تلخ جمعه خونین زاهدان سوءمدیریت داشتند
احسان هوشمند در خصوص ریشههای ظهور و بروز بحرانهایی از قبیل حمله به کلانتری 16 زاهدان به روزنامه اعتماد گفت: «یكی از مهمترین وظایف هر ساختار حكمرانی ایجاد رضایت عمومی و جلوگیری از رشد نارضایتی در هر شكل و شمایلی است. طی 9 ماه گذشته شاهد رویدادهایی در استان سیستانوبلوچستان بوده و هستیم كه باعث ایجاد برخی نارضایتیها شده است. واقع آن است كه پس از ماجرای جمعه خونین زاهدان در مهر 1401 كه منجر به كشته و زخمیشدن تعدادی از هموطنان در زاهدان شد، تا به امروز برای حلوفصل كامل این بحران، گامهای اساسی برداشته نشده است. پس از حادثه تلخ مهرماه 1401 در زاهدان برای نخستین بار حاكمیت پذیرفت كه هیات تحقیق و تفحصی را به منطقه اعزام كند. متاسفانه بهرغم گذشت 9 ماه از آن رخداد، هنوز مجازاتی متناسب با آن اتفاقات خونین پیشبینی نشده است.»
وی در ادامه افزود: «در گام نخست نمایندگان دولت سیزدهم و سپس آقای علیاكبری برای تحقیق و تفحص راهی منطقه شدند و راهبردهای مناسبی را پایهریزی كردند، اما در ادامه مسئولان استانی و منطقهای نتوانستند این روند را با همان دستفرمان اولیه ادامه بدهند و موضوع به خوبی مدیریت نشد. احكام اولیه مقاماتی كه سوءمدیریت داشتند متناسب با ابعاد حادثه نبود. به عبارت روشنتر، ابتكار عملهای جدی برای كاهش این شكافها برنامهریزی نشد. به دلیل همین شكافها بود كه پس از نمازهای جمعه، زاهدان و برخی دیگر از شهرهای استان، شاهد بروز برخی انتقادات بودند.»
این پژوهشگر مطالعات قومی ادامه داد: «اما تعمیق این نارضایتیها روی دیگری هم دارد؛ صفوف خدمات و ارزاق عمومی ازجمله نان (بنا به شایعاتی سهمیه آرد در این استان كاهش یافته، البته دولت تكذیب میكند) روح و روان مردم را آزردهخاطر ساخته است. صفهای طویل نان در شهرهای مختلف استان و قطعی گاهوبیگاه آب و گاز و… باعث افزایش گمانهزنیهای منفی در استان شده است. مثلا خبری منتشر شد كه در سراوان دو شهروند (ایرانی و افغانی) در صف نان با هم درگیر شده و نهایتا یک نفر به دلیل همین درگیری كشته شد. مقامات دولتی در استان از یک طرف باید ارایه خدمات را تسریع میبخشیدند و از سوی دیگر برای ریشهیابی حادثه اقدام میكردند.»
برخوردهای سخت بهجای استفاده از روشهای نرم و رویكردهای گفتوگومحور فضا را ملتهبتر میکند
احسان هوشمند در ادامه به «سوءاستفاده دشمنان بیرونی و گروههای تروریستی از نارضایتیهای داخلی» اشاره و خاطرنشان کرد: «مساله این است كه این وضعیت ملتهب میتواند منجر به یارگیری، جذب نیرو، حاشیهسازی، رادیكالیسم و… به نفع دشمنان خارجی شود. در این شرایط صداوسیما هم نتوانست در سطوح ملی و استانی، فضای گفتوگوی شفاف و انتقادی فراهم كند. بر اثر این خلأ، رسانههای خارجی ابتكار عمل را در دست گرفتند و مرجعیت رسانهای را به خارج منتقل و از آنجا خوراک فكری خود را تزریق كردند.»
وی ادامه داد: «اگر فضای گفتوگو در كشور شكل بگیرد، هموطنان ما از طریق گفتوگوی نخبگانی، كارشناسی و میدانی میتوانند دریچههای تازهای به سمت درک مشترک و كاستن از رفتارهای رادیكال پیدا كنند. در این دوره 9 ماهه اما به جای ایجاد فضای تعامل، بهطور دایم بر شمار بازداشتیها افزوده شده است. این تصمیمات بر ملتهبشدن فضا كمک كرده. درواقع به جای استفاده از روشهای نرم و رویكردهای گفتوگومحور، از برخوردهای سخت برای كاهش مشكلات استفاده شده است. با توجه به حضور احزاب، جریانات و گروههای مسلح در خارج از مرزها، طبیعی است كه دشمنان از فضای ملتهب به نفع منویات خود سوءاستفاده کرده و دست به ترور و ناامنی بزنند.»
باید زمینههای گفتوگو بین روحانیت سنی و شیعه در سیستانوبلوچستان بهبود یابند
این روزنامهنگار در ادامه به نقش گروههای مرجع و تاثیرگذار در شكلگیری فضای تعامل و گفتوگو پرداخت و گفت: «به نظر میرسد زمینههای گفتوگو بین روحانیت سنی و شیعی در استان سیستانوبلوچستان آسیب دیده است؛ این روند باید بهبود یابد. بهطوریكه در برخی موارد بعضی روحانیون خواستار برخوردهای تند با طرف مقابل میشوند. حتی پس از حادثه تروریستی دیروز، برخی رسانهها تلاش كردند تا موضوع را به تفاوتهای دینی و مذهبی مرتبط کنند که به نظرم درست نیست و زمینههایی را در اختیار گروههای رادیکال و تروریستی قرار میدهد. این درحالیست که پس از حادثه روز شنبه روحانیون دو طرف، این رفتارها را محکوم کرده و از هر نوع خشونتی تبری جستند. این روند باید در آینده هم ادامه داشته باشد تا شكافها پوشش داده شوند. بنابراین میتوان ریشههای مشکلات را در ابعاد ملی و منطقهای تحلیل کرد. در ابعاد ملی هنوز فرهنگ گفتوگو و دستیابی به یک درک مشترک شکل نگرفته و در سطح منطقهای هم از یک طرف به نیازهای رفاهی و روتین مردم توجه نشده و از سوی دیگر برنامهریزی برای مجازات متخلفان صورت نگرفته است.»
وی پیرامون تاثیر مشکلات توسعهای و منطقهای در شمال و جنوب سیستانوبلوچستان نیز گفت: «طی سالهای گذشته تلاش شده بین دو بخش استان شکاف اجتماعی و مذهبی تقویت شود. بخش شمالی استان محل سکونت هموطنان سیستانی و زابلی است و عموما اهل تشیع هستند و بخش جنوبی استان هم اکثرا محل سکونت هموطنان سنیمذهب ایرانی است. دشمنان تلاش زیادی كردهاند تا شکاف میان این دو بخش افزایش یابد… در این میان عدهای بر آناند که از طریق روحانیت زابل (که اهل تشیع هستند) علیه روحانیت اهل سنت موضعگیریهایی بشنوند که هرگز به نفع حل معادلات منطقه نخواهد بود و باعث عمیقتر شدن شكافها میشود. این تصمیمات کمکی به افزایش تعامل در منطقه نمیكند و میتوان با تدبیر بیشتری در این خصوص برنامهریزی کرد.»
احسان هوشمند ادامه داد: «برخی سختگیریها در موضوعات اجتماعی و اقتصادی (مثلا سوختبری و…) این پالس را به افکار عمومی منطقه ارسال کرده که سیستم انعطاف لازم برای تعامل و گفتوگو ندارد و به دنبال آن است که با استفاده از روشهای سلبی معادلات را حلوفصل کند، این درحالیست که برخی گروههای تکفیری و تروریستی در بیرون مرزها به دنبال پیداکردن منافذی هستند تا از طریق آن بتوانند به امنیت کشور ضربه وارد کنند. عملیات تروریستی روز شنبه در مسیر چنین تلاشهایی برنامهریزی شده است.»
لزوم توجه جدی به تعامل نخبگانی و گفتوگو با مولوی عبدالحمید و سایر چهرههای اثرگذار منطقه
این پژوهشگر مطالعات قومی در پایان به ارائه راهحلهایی برای عبور از این چالشها پرداخت و خاطرنشان ساخت: «وقت آن رسیده است که دولت ابتکار عمل را به دست بگیرد و با شماری از نخبگان و روحانیت اهل بلوچستان راه تعامل را به صورت جدی و هدفمند باز کند. بیانیۀ روز شنبه مولوی عبدالحمید در برائتجستن از تروریستها و محکومیت این حادثه هم حایز اهمیت است. ایشان تاکید کردند که مطالبات باید از طریق راههای مسالمتآمیز پیگیری و طرح شوند. »
وی در ادامه افزود: «نکته مهم دیگر بحث تعامل نخبگان ملی است. در برخی موارد، فضای استان چنان سنگین شده و شکل امنیتی به خود گرفته که راه رفتوآمد نخبگان و کنشگران سیاسی و ملی به منطقه، گفتوگو با مولوی عبدالحمید، سایر روحانیون و مسوولان استانی بسته شده است. عملا گروههای میانجی که میتوانند دیدگاهها را به هم نزدیکتر کرده و احیانا راهحلهایی را از طریق تعاملها استخراج کنند قادر به میانداری و میدانداری و ایفای نقش خود نیستند. متاسفانه میدانداری به رسانههای تندروی داخلی و خارجی سپرده شده است تا بر عمق این شكافها افزوده شود. به نظر میرسد عقلانیتی که لازم است در چنین فضایی برای کاهش هزینهها، رنجها و آلام، دردها، شكافها و… توسط نخبگان سیاسی (اعم از نخبگان درون سیستم و بیرون سیستم) به کار گرفته شود، مشاهده نمیشود.»
احسان هوشمند تصریح کرد: «لازم است گفتوگوهایی با مولوی عبدالحمید و سایر چهرههای اثرگذار منطقهای برنامهریزی شود تا راهکاری تعاملی پیدا شود. تاکید میكنم ظرفیتهای مدنی و اجتماعی استان سیستانوبلوچستان بسیار بالاست و از طریق آن و به وسیله تعاملات منطقهای میتوان راهحلی برای عبور از مشکلات موجود یافت. اعزام چند گروه محقق، کارشناس و حقیقتیاب با اختیارات قابل توجه برای گفتوگو با گروههای اثرگذار و ارایه راهحلهایی مانند آزادی زندانیان، کاهش فشارها و مجازات برخی مسببان حوادث اخیر آرامآرام میتواند فضا را به سمت تعامل و بازگشت به شرایط عادی شکل بدهد، در غیر اینصورت، استمرار این وضعیت به گسترش بیاعتمادی و در ادامه افزایش فعالیت گروههای تندرو و تروریستی منجر میشود.»
دیدگاههای کاربران