در تاریخ ۲۹ آذرماه ۱۴۰۱ یادداشتی تحت عنوان «سياهچالۀ آموزشوپرورش بلوچستان» توسط نگارنده در روزنامۀ اعتماد چاپ و منتشر شد. یادداشت با هدف جلب توجه مقامات وزارت آموزشوپرورش کشور به مشکلات آموزشی و رفتارهای ناعادلانه و تبعيضآميز آموزشوپرورش سيستانوبلوچستان با شهروندان بلوچستانی، نگاشته شد. انتظار میرفت وزارتخانه مذکور زحمت مختصری به خرج میداد و راستیآزمایی ادعای نگارنده و بررسی موضوع را به عهده کارشناسان خود میسپرد؛ انتظاری که ظاهراً بیجا بود زیرا نهتنها وزارت آموزشوپرورش در این خصوص هیچ اقدامی نکرد، بلکه زحمت تهیۀ پاسخ را به عهدۀ کسانی گذاشت که خود مورد نقد نگارنده بودند و نگارنده از ظلم آنان به مدیران وزارتی متوسل شده بود.
اما در خصوص پاسخهای ارائهشده به یادداشت بنده توسط ادارۀ کل آموزشوپرورش استان سیستانوبلوچستان، که در تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۱۳ از روزنامه اعتماد منتشر شد، لازم میدانم نکاتی را پیرامون این بحث به سمع مسئولان وزارت آموزشوپرورش کشور برسانم. امیدوارم مسئولان به این موضوع که یکی از عمدهترین دغدغههای مردم بلوچستان است، توجه ویژهای عنایت کنند.
۱. در جوابیۀ ادارۀ کل آموزشوپرورش گفته شده که دستاوردها و خدمات نظام را فقط یک ادعا وانمود کردم. البته که نظام، اعتبار مالی و تجهیزات و نیروی انسانی به استان اختصاص داده است اما بهنظر میرسد نظارت وزارت آموزشوپرورش بر عملکرد مدیران و ادارات در استانها بسیار ضعیف است. قطعا مردم حق دارند به عنوان شهروندان ایرانی از نظام گلایه کنند؛ نگارنده از این قاعده مستثنی نیست.
اصولا استانی که مشکلات بیشتری دارد باید از اعتبارات بیشتری برخوردار باشد، اما استان سیستانوبلوچستان از لحاظ اعتبار مالی در رتبه ۲۹ قرار دارد؛ آمار مذکور از وزارت متبوع احصا شده است. در اختصاص سهمیۀ استخدامی، کمتر از ۴ درصد به استان اختصاص داده شده است، این در حالی است که استان با کمبود بیش از ۱۲۰۰۰ نفری نیروی انسانی در تمام آیتمها مواجه است. علاوه بر این، وزارت به نحوۀ توزیع منطقهای، بر همین تخصیصهای اندک هم نظارت نمیکند.
۲. برای توجیه مشکلات و کمبودهای موجود، رشد فزایندۀ دانشآموزان را بهانه کردند. اولاً رشد دانشآموزان در تمام استانها با شیبهای مختلف وجود دارد و رشد این شاخص مختص استان سیستانوبلوچستان نیست. ثانیاً رشد ۶۰۰۰۰ نفری اشتباه است، اگر دستاندرکاران آموزشوپرورش روند رشد چند سال متوالی را بررسی میکردند ملاحظه مینمودند که سالانه افزایش بین ۳۰۰۰۰ تا ۳۵۰۰۰ دانشآموز در استان محقق میشود.
۳. به ساختوساز و راهاندازی مدارس شبانهروزی استناد شده است. این موضوع جای بحث و بررسی دارد، در این خصوص عدالت اجرا نشده است. در حوزهٔ سیستان با پراکندگی کم و دسترسی مناسب، در شش منطقۀ آموزشی بیش از ۴۴ مدرسۀ شبانهروزی دولتی ایجاد شده است، اما در حوزۀ چابهار با پراکندگیهای گسترده و دسترسیهای دشوار، نبود سرویس مناسب برای روستای مرکزی در ۷ منطقۀ آموزشی، فقط ۲۲ مدرسۀ شبانهروزی دولتی وجود دارد. اگر پوشش تحصیلی متوسطۀ همین دو حوزه را بررسی کنید تعداد بازماندگان از تحصیل گواه ادعای عدم پوشش تحصیلی متوسطه در حوزۀ قطب چابهار خواهد بود. در سایر مناطق بلوچستان هم قصه همین است.
۴. در حوزۀ شیرآباد زاهدان آمار نجومی مدرسۀ متوسطه اعلام شده است که برای نگارنده سؤال پیش آمد. به همین خاطر موضوع را میدانی بررسی نمودم. در شیرآباد سه مدرسۀ متوسطه اول دخترانه و یک مدرسه متوسطۀ اول پسرانه در ابتدای ورودی (میدان کارگر) وجود دارد که امکان دسترسی برای همۀ دانشآموزان مقدور نیست. یک مدرسۀ متوسطه نظری دخترانه وجود دارد، اما متوسطۀ نظری پسرانه وجود ندارد. دبیرستان امام خمینی نزدیکترین دبیرستان به منطقه حاشیهنشین شیرآباد است که عملاً دسترسی به این دبیرستان غیرممکن است. در شيرآباد دو هنرستان دخترانه و پسرانه وجود دارد. لازم به ذکر است روستاهایی مانند قاسمآباد، داییآباد، همتآباد، رحمتآباد، حاجیآباد و کلاته کامبوزیا در اطراف شیرآباد هستند که بیش از ۳۰۰۰ دانشآموز ابتدایی دارند، اما دریغ از یک مدرسۀ متوسطه اول یا دوم. بهعبارتی با بیتدبیری مسئولان آموزشی، بیش از ۹۰ درصد دانشآموزان فارغالتحصیل ابتدایی این روستاها از ادامۀ تحصیل باز داشته شدهاند. اگر این ترک تحصیل اجباری نیست، پس چه نامی میشود بر آن گذاشت؟
۵. ادعای رتبههای کشوری یا افزایش پذیرش پزشکی شده است. به صراحت میتوان گفت که رتبههای بهدستآمده هیچ ربطی به تلاشهای آموزشوپرورش استان ندارد. اولا این پذیرفتهشدگان یا دانشآموزان گلچینشده در مدارس خاص هستند یا خانوادههای دانشآموزان برای فرزندانشان سرمایهگذاری کردهاند. عزیزان بفرمایند از مدارس عادی از تمام مناطق آموزشی چه رتبههایی داشتهاند یا چند نفر پزشکی از مدارس عادی داشتهاند؟
۶. اینکه کمبود نیروی انسانی در استان وجود دارد، در این شکی نیست، اما سؤال اینجاست که گستردگی کمبود در سطح استان به چه شکلی است؟ در حوزۀ سیستان و زاهدان بیشترین دپوی نیرو وجود دارد، کمبود معلم در این مناطق، کمتر از ۵ درصد میباشد و تقریباً تمام نیروهای موجود، رسمی و پیمانی هستند؛ در استخدامها سهمیۀ کمی داشتهاند. دلیل دپوی نیرو، انتقالهای بدون ضوابط و نیازسنجی است. دستاندرکاران آموزشوپرورش استان در سال ۱۴۰۱ تا دیماه، انتقالی انجام میدادند و حتی نیروهای منحصربهفرد مناطق را بدون درنظرگرفتن نیاز منطقه منتقل کردند و مناطق مجبور شدند دروس پایه و تخصصی را با رشتههای غیرمرتبط مدیریت کنند. در بلوچستان مناطقی وجود دارد که با کمبود بیش از ۵۰ درصد نیروی انسانی مواجه هستند و با خرید خدمات و سربازمعلم پوشش داده شدهاند. آیا کیفیت آموزش با معلم رسمی و پیمانی و خرید خدمات و سربازمعلم تفاوت ندارد؟
۷. در خصوص روند پذیرش دانشگاه فرهنگیان باتوجهبه اینکه قریببهاتفاق تیم مصاحبهکننده و گزینش و مجریان اداری از حوزۀ شمال استان هستند، جهتگیری به نفع قشر خاصی صورت گرفته است. جو حاکم بر مصاحبه، بسیاری از پذیرفتهشدگان بچههای روستایی را دچار اضطراب کرده است چه برسد به اینکه بیش از چهل دقیقه توسط تیمهای مصاحبهکننده یا گزینش، مورد پرسش و پاسخ قرار گیرند. ضرورت دارد برای چگونگی روند مصاحبۀ دانشگاه فرهنگیان و استخدام ماده ۲۸ چارهاندیشی جدی صورت گیرد.
۸. ادعا شده که با تلاش مسئولان افزایش ۷۰۰ نفری سهمیه گرفته شده است. خداقوت به همۀ کسانی که تلاش کردند! لطفا بفرمایید توزیع منطقهای را با کدام سازوکار انجام دادید که حدود هفتاد درصد سهمیه در شمال استان جذب شده است آنهم در مناطقی که کمتر از پنج درصد کمبود معلم وجود دارد؟
۹. ادعا شده که از بین ۳۴ منطقۀ آموزشوپرورش، ۲۵ مدیر اهلسنت وجود دارد. اولاً این ادعا نادرست است، ۲۱ نفر مدیر اهلسنت ابلاغ دارند. ثانیا بفرمایید چند نفر اهلسنت در اداره کل آموزشوپرورش بکارگرفته شده است؟ از حدود ۳۰۰ نفر پرسنل اداری اداره کل آموزشوپرورش استان فقط ۱۰ نفر از برادران و خواهران اهلسنت و بلوچ هستند و این تعداد هیچ نقشی در تصمیمگیری و تصمیمسازی ندارند درصورتیکه بیش از ۷۰ درصد دانشآموزان استان اهلسنت و بلوچ هستند. در ناحیه ۱ و ۲ زاهدان که بیش از ۱۸۰ نفر پرسنل اداری دارند، از اهلسنت به تعداد انگشتان دست کار گرفته نشده است. حتی در زاهدان مرکز استان تعداد مدیران و معاونان مدارس از اهلسنت به انگشتان دست نمیرسد. حضرات به اسم اعلام کنند. اصلا بفرمایید کجای قانون اساسی جمهوری اسلامی نوشته شده است که اهلسنت نمیتواند کارشناس حراست یا گزینش یا تخلفات بشود؟ دریغ از یک مورد!
۱۰. در خصوص فضای آموزشی در مناطق آموزشوپرورش در سطح استان باید عرض کنم که همانند نیروی انسانی، بیعدالتی و نابرابری بیداد میکند. در حوزۀ سیستان، سرانۀ فضای آموزشی بیشتر از میانگین کشوری (5.22 متر مربع) است، در جاهای دیگر کمتر از میانگین استانی(۳/۳ متر مربع) است. حتی مناطقی مانند عشایر و راسک سرانه فضای آموزشی کمتر از ۲ متر مربع است. لطفاً صحت نوشتههای نگارنده را بررسی کنید و بفرمایید اعتبارات تخصیصیافته چگونه و کجا هزینه میشوند؟ خیرین مدرسهساز به کجا هدایت میشوند تا ساختوساز نمایند؟ فرمودید در سال ۱۴۰۱ مبلغ ۱۲۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای مدرسهسازی تخصیص داده شده است، لطف کنید بفرمایید این پول کجا و با چه معیارهایی هزینه شده یا میشود؟
۱۱. از ابتدای انقلاب تا سال ۱۳۷۴ مدیران کل آموزشوپرورش استان، غیربومی بودند، از ۷۴ به بعد مدیران کل، سیستانی انتخاب شدهاند. لطفا بفرمایید جای برادران بلوچ و اهلسنت کجاست؟ چرا مدیران توانمند بلوچ را حتی برای یک بار هم تجربه نکردید؟
۱۲. مدیران وزارت مذکور در ارتباط با استخدام ۱۴۰۲ که اخیراً ثبتنام آن صورت گرفت، به دو سؤال پاسخ دهند؛
الف. چرا و با کدام شاخص سهمیۀ استانی، که کمترین پوشش تحصیلی و بیشترین کمبود معلم را دارد، کمتر از ۴ درصد (۳/۳ درصد) در نظر گرفته شده است؟
ب. لطفاً مقامات وزارت آموزشوپرورش بررسی کنند همین سهمیۀ اندک با چه ملاک و معیاری بین مناطق استان سیستانوبلوچستان توزیع گردیده که مناطق برخوردار استان سهمیههای بالا دارند و به مناطق لازمالتوجه مانند دلگان، مهرستان، بنت، نیکشهر و… یا سهمیۀ اندکی اختصاص یافته یا اصلا سهمیه تخصیص داده نشده است؟
در پایان عرض میکنم، هدف اصلی نگارنده بیان مشکلات ناشی از عدم نظارت وزارت آموزشوپرورش بر چگونگی عملکرد مدیران استانی است. اعتبار توسط دولتها اختصاص مییابد، اما در استان سیستانوبلوچستان نحوۀ عملکرد جای بحث و پیگیری جدی دارد.
جناب آقای صحرایی؛ سرپرست محترم وزارت آموزشوپرورش! اگر دلسوز قشر محروم جامعه هستید لطفاً دستور بررسی میدانی با حضور کارشناسان آزاداندیش و بیطرف را صادر بفرمایید و مانند آقای نوری؛ وزیر سابق آموزشوپرورش دور باطل پاسخ را به استان ارجاع ندهید.
دیدگاههای کاربران