امروز :پنجشنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳

سیستان‌‌وبلوچستان رهاشده در کرونا

سیستان‌‌وبلوچستان رهاشده در کرونا

کرونای هندی از جنوب به شمال سیستان‌ و بلوچستان در حرکت است. بیمارستان‌ها پر شده. راهروها مملو از بیمار است، مرگ‌ومیر افزایش یافته و ابتلا به بیماری هر روز بیشتر می‌‎شود. بیمارستان‌ها تخت خالی ندارند. بیماران در راهروها سرگردانند و از پذیرش افراد غیر کرونایی، جز در موارد ضروری، خودداری می‌شود.
برخی پزشکان هم مطب‌هایشان را تعطیل کرده‌اند. یکی از مراجعان به بیمارستان می‌گوید: داخل بیمارستان قیامت است. آدم داخل که می‌رود، بیشتر می‌ترسد و هول می‌کند. اگر حال برادرم خیلی بد نبود نمی‌آوردیمش.
اینجا اصلا نمی‌دانند به چه‌کسی رسیدگی کنند. هر لحظه آدم‌ها بیشتر می‌‌شوند. بعضی‌ها اصلا به تخت نمی‌رسند و در همان راهروها جان می‌دهند. امکانات پزشکی استان حتی در شرایط عادی هم کافی نبود و مردم استان برای درمان راهی یزد، مشهد، شیراز و تهران می‌شدند یا حتی به پاکستان می‌رفتند و حالا شرایط دشوارتر از همیشه شده است.
۴۴ درصد مردم زاهدان حاشیه‌نشین هستند و درآمدی که دارند، به‌مراتب کمتر از آن است که بتوانند مرتب ماسک عوض کنند و مواد ضدعفونی‌کننده بخرند. مراکز تست‌‎گیری در استان از سرانه کشوری بسیار کمتر است و مثلا زاهدان با ۶۰۰ هزار نفر جمعیت فقط ۶ مرکز غربالگری دارد. این میزان را مقایسه کنید با آران و بیدگل که با ۳۰۰ هزار نفر جمعیت ۱۲ مرکز تست‌گیری دارد. تعداد تخت‌های بیمارستانی در کشور از ابتدای انقلاب تاکنون ۳ برابر و در استان ۶ برابر شده است، اما هنوز شاخص دسترسی به تخت بستری در سیستان‌وبلوچستان نصف متوسط کشوری است.
یوسف ۱۶ ساله، در یک ضایعاتی کار می‌کند. ماسکش که معلوم نیست، اولش آبی بوده یا سفید، حالا یکسره سیاه شده است. از اول کرونا تا به حال، فقط ۳ ماسک داشته و این سومی را یک ماهی می‌شود روی صورتش می‌گذارد. می‌خندد و می‌گوید: «اول شکم، بعد سلامتی.» بعد ادامه می‌دهد: «همین ماسک را هم که می‌زنم، بچه‌محل‌هایم مسخره‌ام می‌کنند. اینجا هیچ کس ماسک نمی‌زند. منم الکی می‌زنم. وقتی کسی ماسک نمی‌زند، ماسک‌زدن من به چه دردی می‌خورد؟» یکی از مغازه‌داران می‌گوید مردم بیشتر ماسک‌های پارچه‌ای می‌خرند.
«خود من دیدم این ماسک‌های یکبار مصرف را هم می‌گذارند توی جیب‌شان و چندین بار استفاده می‌کنند.»
یکی از اهالی خیابان نبوت در حاشیه شمالی شهر زاهدان که همسرش به کرونا مبتلا شده، می‌گوید: «اصلا کسی دلش به حال ما نسوخته. توی تلویزیون مدام می‌‌گویند دست‌هایتان را با آب و صابون بشویید. بعد هم برق و هم آب ما را قطع می‌کنند. هرروز از صبح تا عصر آب ما قطع می‌شود. سر ظهر برق را هم قطع می‌کنند. من که مریض کرونایی دارم چی کار کنم؟»
حالا تعطیلی بازارها و مشاغل هم کارگر نیست، زیرا ویروس جدید همه را با هم بیمار می‌کند. مردم و پزشکان چشم به مسئولان دارند و مسئولان مردم را به‌دلیل رعایت‌ نکردن پروتکل‌ها سرزنش می‎ کنند. کرونا اما در سیستان‌ و بلوچستان سرریز کرده است، همه‌جا هست و باید برای آن کاری کرد.

منبع: روزنامه همشهری


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید