سیرت رسول اللهﷺ روایت چگونگی اجرا و عملی کردن دستوراتی است که خداوند متعال در قرآن مجید داده و آنحضرت به اجرای آنها همت گماشته است.
بر همین اساس وقتی از امالمومنین عائشه صدیقه رضیاللهعنه پرسیدند: «کیف کان خُلُق رسولالله؟» فرمود: «کانَ خُلُقه القرآن» معنای این سخن علامه قاری محمد طیب رحمهالله، مدیر اسبق دارالعلوم دیوبند که میفرماید: «رسولالله ﷺ قرآن متحرک و ناطق بودند» نیز همین است.
پس هر آنچه در قرآن است آنحضرتﷺ آنها را با گفتار، کردار، عمل و سکوت خود برای امت تشریح کرده است، چون آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم «شاهد» است و قرآن میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا» [احزاب: 45] یعنی گواه زنده است؛ گواهی که آنگونه که خدا میخواهد عمل میکند؛ به جهاد میپردازد، سخن میگوید، عبادت میکند، درس میدهد، و با دیگران رفتار میکند.
در واقع سیرت رسولاللهﷺ جامع و کامل است؛ به بیان اعتقادات عبادات و اخلاقیات صحیح و شیوۀ درست معاملات و معاشرات میپردازد و از تعامل نیکو با دوستان، مهمانان، فرزندان دختر و پسر بحث میکند.
آنحضرت به مسلمانان آموزش میدهد که هنگام شادی و غم، نفع و ضرر، بیماری و عافیت، تهاجم دشمن یا غلبه بر دشمن چگونه رفتار کنند.
کتاب «حِصن حَصین» را که میخوانیم میبینیم این معلم مهربان هیچ چیزی را نگذاشته مگر آنکه روش خواستنش را از الله به امت خود آموزش داده است.
اما مهمترین نکته زندگی حضرت رسولاللهﷺ این است که ایشان فقط به عنوان یک واعظ ایفای نقش نمیکرد که بگوید «و ما علینا الا البلاغ»، بلکه آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم رجال میساخت، کسانی را میساخت که بعد از ایشان راهشان را ادامه بدهند.
حضرت شاهولیالله دهلوی رحمهالله تعبیری دارد که علامه سید ابوالحسن ندوی رحمهالله آن را توضیح داده و فرموده است: شاه ولیالله معتقد است بعثت رسولالله صلیاللهعلیهوسلم با بعثت سایر انبیا تفاوت دارد و آن اینکه بعثت آنحضرت شامل دو بعثت است: یکی بعثت خودِ رسولالله، و دیگری بعثت امت رسولالله. شاه ولیالله رحمهالله این بعثت را «بعثت مقرونه» نامیده است؛ پس هم پیامبر مبعوث است و هم امت پیامبر.
به همین سبب خود رسولالله صلیاللهعلیهوسلم برای امت همین جمله را به کار برده و فرموده: «إِنَّما بُعِثتُم مُيَسِّرِينَ ولَمْ تُبْعَثُوا م مُعَسِّرِينَ» و خود صحابه نیز بر همین باور بودند و میگفتند: «الله ابعثنا» خداوند متعال ما را فرستاده و ما اعزامشدگان از جانب الله تعالی هستیم. یا اینکه آیۀ مبارکه «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» را بعضی چنین تفسیر میکنند که «خیر أمة بعثت للناس».
بههرحال اگر به مجموعه احادیث نگاهی بیندازیم میبینیم که کلمۀ «بعثت» برای امت بهکار رفته، به این معنا که مجموعۀ این امت «مبعوث» است و مأموریت دارد.
بر همین اساس رسولالله صلیاللهعلیهوسلم همیشه در تعالیم و تبلیغ خود این نکته را مدنظر داشت که صرفا یک رساننده نباشد، بلکه یک مربیِ رجالساز و شخصیتساز باشد و شاگردانی جوینده، مسئولیتپذیر و رسالتشناس تربیت کند. چنانکه ابوبکر صدیق، عمربنخطاب، عثمانبنعفان و علی مرتضی رضیاللهعنهم را ساخت و در بخش زنان نیز چنین عمل کرد. در واقع یکی از فلسفههای تعدد زوجات همین بود که آنحضرت خواست ازواج مطهرات را معلمانی برای امت قرار دهد. بنابراین مهمترین نکتهای که باید مورد التفات قرار گیرد این است که ببینیم رسولالله چطور رجال میساخت.
نکته مهم دیگر اینکه رسولالله صلیاللهعلیهوسلم به گونهای رجال تربیت میکرد که آنها بتوانند دیگران را هم بسازند. به همین سبب الله تعالی در آیۀ مبارکه «هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ» [حج: 78] همان صفتی را که به رسولالله صلیالله علیهوسلم میدهد به امت هم میدهد و میفرماید: «وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ» شما هم شهید و گواه بر مردم باشید. یعنی صحابه هم مثل رسولالله شهدای مردماند. «شهید» در اینجا به معنای «گواه زنده» است. بعضی هم این آیه را اینگونه تفسیر کردهاند که شما (صحابه) معلم مردم هستید و پیامبر اکرم صلیاللهعیلهوسلم آموزگار شماست، به تعبیری دیگر، پیامبر الگوی شما و شما الگوی سایرین هستید.
امت محمدی امروز این کمبود را دارد. امروز وظیفه مصلحان، دانشمندان، معلمان، داعیان و نخبگان مسلمان است که در امت این باور را به وجود بیاورند که ای مسلمانان شما باید نقش «الگو» و «معلم» را ایفا کنید، خود را باور کنید و جایگاه خود را رفیع و بلند بدانید. وقتی امت به این باور برسد تغییر میآید چراکه خود را محتاج یکسری آموزشها میبیند تا آموزگار شود؛ این نکته مهم است و باید در سیره نبوی مورد توجه قرار بگیرد تا یک مسلمان بداند من وقتی مثلا پزشکی بخوانم و مداوا کنم متفاوت خواهم بود با کسی که یک سخنرانی از یک پزشک میشنود چون من باید فردا در این جامعه نقش ایفا کنم و معالج دردهای مردم باشم. امروز این نکته باید در مدارس، مساجد، دانشگاهها و میان همۀ اقشار جامعه بهصورت ویژه مورد توجه قرار گیرد.
مسلمانان باید توجه کنند و ببینند که پیامبر عظیمالشأن چگونه مردم را میساخت و باور کنند که رسالتی دارند. علامه سید ابوالحسن ندوی رحمهالله جملهای دارد و میفرماید: «إن حیاة الأمم أیها السادة الکرام بالرسالة و الدعوة و أن الأمة التی لا تحمل رسالة و لا تستصحب دعوة حیاتها مصطنعة غیر طبیعیة، و أنها کورقة انفصلت من شجرتها»؛ امتی که تهی از دعوت و رسالت باشد حیاتش ساختگی و غیرطبیعی است و به برگ درختی میماند که از شاخه جدا شده و نهتنها دیگر سبز نمیشود بلکه روزبهروز پژمردهتر میشود و در نهایت از بین میرود. در امت اسلامی کسانی که از چنین رسالتی آگاه نیستند و نمیدانند که چه مأموریتی دارند ابتدا از اعمال فاصله میگیرند و به مرور با تعالیم اسلامی بیگانه میشوند. لذا باید به این نکته در سیره نبوی بهصورت ویژه توجه شود.
به نقل از: ویژهنامه همایش «تربیت و آموزش در سیره نبوی»- دارالعلوم زاهدان/ مهرماه 1397
دیدگاههای کاربران