برای رسیدن به پیروزیهای بزرگ در کارهای گروهی و جمعی نیاز به همدلی و اتحاد و البته مهارت اعضای آن گروه در زمینهای که بهسوی آن حرکت می کنند است. پیروزی نهایی در هر زمینهای مستلزم همکاری عده ای از افراد زبده و متعهد است. وجود ناخالصی در طلا، عیار آن را پایین میآورد، بازیکنان یک تیم ورزشی برای پیروزی در یک مسابقه باید در سطح مطلوبی قرار داشته باشند. در میدانهای نبرد و جبهههای حق علیه باطل نیز به همینصورت است؛ هیچ فرماندهی بدون داشتن سربازانی همفکر و ماهر و یاران و مشاورانی اندیشمند به پیروزی دست نمییابد.
شخصیت سلطان صلاحالدین ایوبی رحمهالله که در آسمان قرن ششم هجری درخشید و با جهاد و رشادت چشمها و قلبها را به خودش معطوف کرد و نیروهای صلیبی را در نبرد حطین شکست تلخی داد و بیتالمقدس را از چنگال صلیبیان درآورد، بهتنهایی قادر به انجام تمام این کارها نبود، بلکه بسیاری از حکام، سلاطین و امیران در این مسیر با او همگام شدند و نیروهای زبده و اندیشمندی را نیز در کنار خود داشت که از مهارت و نبوغ جنگی و سیاسی آنها بهره میگرفت و با آنها مشورت میکرد. مظفرالدین گوگبوری یکی از رادمردان و فرماندهان بالیاقتی است که در جنگ علیه صلیبیان در کنار سلطان صلاحالدین ایوبی حضور داشت.
امیر مظفرالدین؛ از تولد تا امارت «حَرّان»
السلطان الملک المعظم مظفرالدین ابوسعید گوگبوری بن علی بن بکتکین بن محمد الترکمانی حاکم اربیل، فرزند زینالدین علی کجک یا همان کوچک (به دلیل کوتاهقد بودن به “کجک” معروف بود.) روز سهشنبه 27 محرم سال 549هـ در خانوادهای ترکمن در شهر اربیل عراق متولد شد.
مظفرالدین به خاطر جرات و جسارت و دلاوریها در میدان مبارزه به «گوگ بوری» ملقب شده بود که در زبان ترکمنی بهمعنای «گرگ آبی» است. البته این نام به امپراتوری «گوگ ترکان» که قبل از ظهور اسلام بر مناطقی از چین و آسیای میانه حکومت میکردند و جنگاورانی بسیار ماهر داشتند نیز اشاره دارد. از سوی دیگر گرگ بهعنوان یکی از نمادهای اقوام ترک جایگاه ویژهای در اساطیر آنها دارد، چنانکه بنا بر یک افسانۀ معروف گرگ آبیرنگ در بین اقوام ترک به نام «آسنا» جد مادری اقوام ترک تلقی میشود.
مظفرالدین تحت تربیت پدرش زینالدین علی بن بکتکین، حاکم اربیل مراحل رشد و ترقی را پیمود. آموزشهای نظامی و سوارکاری و فنون جنگی را آموخت. پدر مظفرالدین در سال 563 هجری وفات کرد. مظفرالدین که باید جانشین پدرش میشد در این سال 14 سال بیشتر سن نداشت و به علت سن پایین و ناتوانی در ادارۀ حکومت، فردی به نام «مجاهدالدین قایماز» اداره امور حکومت را عهدهدار شد. وقتی زمان زمامداری مظفرالدین فرا رسید، بین او و مجاهدالدین اختلاف پیش آمد که این رویداد منتهی به خلع مظفرالدین از امارت اربیل در سال 569 هجری و جایگزینی برادر کوچکترش «زینالدین یوسف» گردید.
مظفرالدین پس از اخراج توسط مجاهدالدین قایماز، امارت اربیل را ترک کرد و عازم موصل شد تا شاید به کمک سیفالدین غازی ثانی، حاکم موصل بتواند امارت خویش را بازپس گیرد، سیفالدین اگرچه نتوانست او را در این مسیر کمک کند، اما برای اینکه مظفرالدین را از دست ندهد امارت شهر «حران» را به او سپرد؛ در نتیجه گوگبوری به حران نقل مکان نمود و عملا تابع سلطان موصل گشت و طی سالهای 569 تا 578 هجری به ادارۀ حران بهعنوان بخشی از امارت موصل پرداخت.
در همین اثنا سلطان صلاحالدین ایوبی در مصر استقرار یافت و اقدام به تاسیس دولتی واحد شامل مصر و شام نمود تا به هدف برهمچیدن نیرو های صلیبی و اخراج آنها از امارتهایی که در سرزمین شام برپا کرده بودند دست یابد. صلاحالدین با استفاده از اختلافاتی که در شام وجود داشت دمشق را به تصرف خود درآورد. در این زمان بر اثر اتحاد امت اسلامی عدهای از امرای مسلمان ازجمله زینالدین یوسف، امیر اربیل و برادرش مظفرالدین گوگبوری، امیر حران بدون جنگ و خونریزی به صلاحالدین ایوبی پیوستند.
جهاد علیه صلیبیها
امیر مظفرالدین بعد از جدایی از حاکم موصل و پیوستن به صلاحالدین ایوبی، فرصت جهاد علیه نیروهای صلیبی را پیدا کرد. شجاعت و دلاوریهای مظفرالدین در میادین جنگ شگفتی همگان ازجمله صلاحالدین را برانگیخت، بهطوریکه صلاحالدین خواهر خودش به نام “ربیعه خاتون” را به عقد مظفرالدین درآورد. حاصل این ازدواج دو دختر بود که در سال 606 هجری به عقد پسران نورالدین ارسلانشاه امیر موصل از نوادگان عزالدین مسعود و عمادالدین زنگی ترکمانی درآمدند.
مظفرالدین گوگبوری در بزرگترین نبردهای صلاحالدین با صلیبیان شرکت داشت که اولین آنها فتح قلعه کرک (580هـ = 1187 م) بود. حاکم این قلعه «ارناط» نام داشت و یکی از والیان صلیبی بود که با یورش به کاروانهای تجاری و حجاج مسلمان به قتل و غارت میپرداخت.
در معرکه حطین (583هـ = 1187م) که چیزی حدود هشتادهزار تن از مجاهدین مسلمان جمع شده بودند، مظفرالدین وظیفۀ فرماندهی سربازان گردانهای موصل و جزیره را بر عهده داشت. تاریخ از او بهعنوان فردی یاد میکند که ایدۀ سوزاندن علفهای هرز در زمان مبارزه را اجرا نمود؛ مظفرالدین در میدان نبرد هنگامی که باد بهسوی نیروهای صلیبی میوزید و آنها به ناچار صورتهای خود را پوشانده بودند، علفهای هرز را به آتش کشید که دود و گرمای ناشی از این آتش مبارزه را برای سربازان صلیبی دشوار کرده بود که در نتیجه لشکر مسلمانان پیروز شد. پیروزی مسلمانان در این نبرد موفقیتی استراتژیک بود، زیرا این پیروزی از یک طرف سبب بازشدن راههای مواصلاتی بلاد ساحلی شام و فتح شهرهای طبریه، عکا، قیساریه، ناصریه و حیفا شد و از طرف دیگر این امکان را برای صلاحالدین فراهم کرد تا جهاد مستمر خود را برای پایان اشغال بیتالمقدس ادامه دهد.
مظفرالدین تا زمانی که قرارداد صلح بین صلاحالدین و ریچارد در شعبان سال 588 هجری منعقد شد و مهاجمان صلیبی به سوی بلاد خود بازگشتند، در کنار صلاحالدین حضور داشت. بعد از اینکه برادرش زینالدین یوسف در سال 586 هجری به علت بیماری وفات کرد، حکومت اربیل را در دست گرفت. صلاحالدین ایوبی نیز منشوری به این مضمون که تولیت استان اربیل به انضمام “شهرزور” بر عهدۀ مظفرالدین است، نگاشت و در تمام بلاد اسلامی منتشر کرد، بهگونهای که حکومتهای مجاور اربیل دریافتند که گوگبوری یکی از امرای سلطان صلاحالدین و اربیل نیز بخشی از حکومت اوست.
خدمات اجتماعی مظفرالدین گوگبوری
مظفرالدین گوگبوری جزو اولین حکامی است که سیستم عدالت و رفاه اجتماعی را پایهگذاری کرد. او سازمانی را بهمنظور رسیدگی به امور معلولین، ایتام و نیازمندان تأسیس کرد و برای این قشر از جامعه حقوق ماهیانه مقرر نمود. گوگبوری همچنین برای افراد بیسرپرست مکانهایی ویژه بنا کرد. از دیگر خدمات اجتماعی مظفرالدین میتوان به ساخت بیمارستانهای متعدد ازجمله بیمارستانی مخصوص بیماران جذامی اشاره کرد که در آن تمام امکانات رفاهی از قبیل غذا، نوشیدنی، پوشاک و پزشک وجود داشت. اقدامات انساندوستانۀ مظفرالدین علاوه بر مردم مناطق تحت فرماندهیاش، فقرا و نیازمندان مسلمان در حرمین شریفین را نیز شامل میشد بهطوریکه سالانه مواد غذایی و پوشاک به ارزش سیهزار دینار به آنجا ارسال میکرد تا بین نیازمندان توزیع شود.
مظفرالدین گوگبوری مسئولیت اسیران مسلمانی که در زندانهای صلیبی گرفتار بودند را نیز بر عهده گرفت، بهطوریکه با ارسال نمایندگان خود نزد صلیبیها، اقدام به خرید و آزادی آنان میکرد، چنانکه بر اساس برخی آمارها؛ در زمان زمامداری وی حدود 60 هزار اسیر مسلمان مرد و زن از اسارت صلیبیها آزاد شدند.
یکی دیگر از اقدامات دینی مظفرالدین ساخت مسجدی بسیار بزرگ همراه با منارهای زیبا معروف به «مناره چولی» یا «مظفریه» است که این مسجد و مناره تا امروز پابرجاست و یکی از مکانهای دیدنی شهر اربیل بهشمار میرود. ساخت خانقاه برای اهل تصوف و مدرسه برای احناف و شوافع از دیگر خدمات دینی وی میباشند.
امارت اربیل به سبب قدمت تاریخی شهر و قلعه باستانی آن در سال 600 هجری به اوج شهرت و پیشرفت دست یافت. مظفرالدین گوگبوری علاوه بر قلعه، بر قسمت زیرین آن نیز توجه داشت و در راه آبادانی این قسمت بسیار کوشید این درحالی بود که ناحیه زیرین قلعه همواره از سوی حکام این شهر مورد بیتوجهی قرار میگرفت. مظفرالدین در این قسمت از قلعه منازل مسکونی و بازارهای متعددی بنا کرد. یاقوت حمَوی، نویسنده کتاب “معجم البلدان” پس از بازدید از قلعه اربیل و ملاقات با مظفرالدین گوگبوری، مینویسد: «در گرداگرد این قلعه در عصر ما، شهری بزرگ که عریض و طویل است وجود دارد، امیر مظفرالدین گوگبوری بن زینالدین کوچک علی در آن عمارتها، دیوارها و انواع بازارهای سرپوشیده و… بنا نموده است.»
ویژگیهای اخلاقی گوگبوری
تاریخنویسان توجه به دین در تمام امور و اهتمام به فرهنگ اسلامی را از مهمترین ویژگیهای اخلاقی مظفرالدین برشمردهاند. نام او به علت حُسن سیاست و عدالت در حکومت و تکریم علم و علما در صفحات زرین تاریخ نقش بسته است و به راستی که او مردی برای اداره امور دولت و رتق و فتق رعایا بود، چراکه مدارس و بیمارستانهای بسیاری بنا نهاد، علم و علما را حمایت کرد و کشاورزی و تجارت را ترویج نمود. مظفرالدین به علت ارتباط با اهل تصوف بسیار سادهزیست بود و زاهدانه زندگی میکرد.
امیر مظفرالدین گوگبری آراسته به بهترین اخلاق و زیباترین سجایا و بسیار متواضع و سادهزیست و دارای باطنی سلیم بود. در انجام کارهای خیر پیشقدم بود. علیرغم شجاعت و جسوری و بیپروایی، قلبی نازک و احساسی لطیف داشت. ابن واصل در مورد او میگوید: «مظفرالدین سلطانی شکوهمند، شجاع و بیپروا که دارای همتی بلند و بسیار قوی بود. نسبت به بسیاری از پادشاهان دیندارتر بود و بسیار پرهیزگاری پیشه مینمود. او فردی عالم، متقی و شجاع بود، نزد وی چیزی محبوبتر از صدقه دادن نبود و روزانه مقادیر زیادی نان را بین فقرای بلاد تقسیم میکرد.»
مظفرالدین از خاستگاهی دینی و مذهبی سر برآورده بود و همین ویژگی سبب شد تا در طول حیات خود چه در عرصه حکومتی و چه در عرصه شخصی، حاکمی صالح باشد و از مظاهر حکمرانی که در بین امرا و سلاطین ازقبیل پوشیدن لباسهای فاخر، خوردن غذاهای لذیذ، و سکونت در قصرهای باشکوه دوری کند و زندگی زاهدانهای را اختیار نماید.
وفات مظفرالدین
مظفرالدین گوگبوری بیش از هشتاد سال عمری با برکت داشت و به مدت نیم قرن بر اربیل و نواحی آن حکمرانی کرد. او در شب چهاردهم رمضان سال 630 هجری در اربیل جان به جانآفرین تسلیم کرد. بعد از او “المستنصربالله” خلیفۀ عباسی ادارۀ اربیل را بر عهده گرفت.
امیر مظفرالدین گوگبوری پیش از مرگش وصیت کرده بود که جنازهاش را در مکه مکرمه دفن کنند، لذا کاروان حامل جسد مظفرالدین عازم مکه مکرمه شد، اما این کاروان در بین راه به دلیل کمبود آب مجبور به بازگشت شد و جنازۀ امیر مظفرالدین را در شهر کوفه و در جوار مقبرۀ خلیفه راشد مسلمین؛ سیدنا علیبنابیطالب کرمالله وجهه به خاک سپردند.
منابع و مصادر:
1- سیر أعلام النبلاء، امام شمسالدین ذهبی الترکمانی، ج22، طبعة الاولی، موسسة الرسالة، بیروت 1985م-1405ھ
2- أحمد تمام، مظفرالدین كوكبوری؛ أمیر شجاع و حاكم إنسان
3- ابن خلكان، وفیات الأعیان، ج4
4- ابن كثیر، البدایة والنهایة.
5- عبد القادر احمد طلیمات، مظفر الدین كوكبورى (امیر اربیل)
6- ابن المستوفی، تاریخ أربیل
7- ابن واصل، أخبار ابن أیوب
8- سعید الدیوه جی، تاریخ الموصل.
9- یاقوت الحموی، معجم البلدان
10- سایت اینترنتی “قصة الاسلام”
11ـ آرشیو سایت “اسلام أون لاین”
دیدگاههای کاربران