ای بسا ابلیس آدمروی هست / پس به هر دستی نباید داد دست
سیدنا علیبنابيطالب رضیاللهعنه میفرمايند: «فقد الأحبة غربة»؛ انسان بیدوست «غريب» است.
دوست و رفيق در شکلگيری شخصيت افراد نقش بسيار مهمی دارد؛ زيرا حالات و اقوال و افعال انسان به سرعت تحت تاثير همنشين قرار میگيرد. فراواناند کسانی که بهخاطر داشتن دوستان نااهل و کمخرد دچار خسارتهای جبرانناپذير شدهاند و بالعکس، چه انسانهايی که در اثر همنشينی با دوستان پاک و صادق و دانا از انحراف و فساد نجات يافتهاند. دوست خوب میتواند هم در دنيا و هم در آخرت يار و مددکار انسان باشد؛ چنانکه اهل جهنم از نبود آن در قيامت رنج میبرند و میگويند: « فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِينَ*وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ» [الشعراء: 100 -101] منزلت دوست چنان والاست که حتی دوزخيان نيز پيش از خويشاوند دلسوز و مهربان، از او کمک میطلبند و او را صدا میزنند. خداوند از زبان دوزخيان میگويد: «ما را شفيعانی نيست و نه دوستی مهربان». پس به خاطر نقش مهمی که يک دوست در سرنوشت انسان دارد و موجبات سعادت يا شقاوت انسان را فراهم میکند بايد در انتخاب آن کمال دقت نظر را به خرج داد.
پيامبر اکرم صلیاللهعليهوآلهسلم در باب اهميت گزينش دوست خوب میفرمايند: «المَرءُ عَلى دينِ خَليلِهِ، فَليَنظُر أحَدُكُم مَن يُخالِلُ»؛ انسان به دين دوستش است؛ پس هر يک از شما بنگرد که با چه کسی دوستی میکند.
يک دوست خوب بايد از ويژگیهای اخلاقی و رفتاری و فكری خاصی برخوردار باشد تا سزاوار محبتورزيدن و دوستی باشد. بهطور نسبی دوست خوب بايد اين خصوصيات را داشته باشد و جهت كلی زندگی او نيز به سمت و سوی اين ويژگیها و جنبههای مثبت باشد.
خصوصیات یک دوست خوب از منظر قرآن
1- ایمان و پارسایی؛ ايمان و پارسايی از ويژگیهای مهم يك دوست است، زيرا انسان موحدی كه دين را با جان و وجود پذيرفته و به وجود بهشت و جهنم اعتقاد دارد و از زوال دنيا و بقای جهان آخرت نيز آگاه است، بهخوبی میداند تنها از راه عبوديت و بندگی است كه میتواند سعادت دو جهان را كسب نمايد.
قرآن شريف در اين رابطه آيات گوناگونی دارد كه در ضمن آنها، مردم و مؤمنان را از برقراركردن پيوند دوستی و مودت با كافران و مشركان و منافقان برحذر میدارد؛ «لا يَتَّخِذِ المُومِنُونَ الكافِرينَ أَولِياءَ مِن دُونِ المُومِنينَ وَ مَن يَفعَل ذلِكَ فَلَيسَ مِنَ اللهِ في شَيءٍ اِلا أَن تَتَّقُوا مِنهُم تُقيةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفسَهُ وَ اِلَي اللهِ المَصير» [آل عمران: 28] (افراد باايمان نبايد بهجای مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود انتخاب كنند و هركس چنين كند هيچ رابطهای با خدا ندارد.)
دوست خوب بايد در همۀ امور، خدا و رضايت خدا را مدنظر داشته باشد. رسول خدا صلیاللهعليهوآلهوسلم میفرمايند: «خيرُ إخْوانِكَ مَن أعانَكَ على طاعةِ اللّه ِ، و صَدَّكَ عن مَعاصِيهِ ، و أمَرَكَ برِضاهُ.» (بهترين برادرانت کسی هستند که تو را در پيروی از خدا ياری کنند، از نافرمانی او بازدارد و به خشنود ساختن او فرمان دهد.)
در واقع قرآن در اينجا يك درس مهم سياسی اجتماعی به مسلمانان میدهد و آن اين است كه هرگز بيگانگان را بهعنوان دوست و حامی خود نپذيريد. تاريخچه استعمار گويای آن است كه ظالمان استعمارگر هميشه در لباس دوستی و دلسوزی و اظهار محبت ظاهر شده و در نهايت بر آن جامعه تاخته و هر چه بوده به يغما بردهاند.
2- احترام به مقدسات و مسائل دینی؛ «یا أیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنْ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیاءَ … وَإِذَا نَادَیتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا» [مائدة: 57ـ 58] (ای کسانی که ایمان آوردهاید! افرادی که ایین شما را به باد استهزا و بازی میگیرند ـ از اهل کتاب و مشرکان ـ ولی و دوست خود انتخاب نکنید… آنها هنگامی که (اذان میگویید و مردم را) به نماز فرامیخوانید، آن را به مسخره و بازی میگیرند.)
3- راستگویی؛ «یا أیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» [توبه: 119]؛ (ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.)
4- دوستی دوطرفه؛ اگر انسان قصد دوستی با کسی را دارد، باید ببیند که آیا طرف مقابل هم متمایل به این دوستی هست یا نه؟ «هَا أَنْتُمْ أُوْلَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا یحِبُّونَکُمْ» [آلعمران: 119] (شما کسانی هستید که آنها را دوست میدارید، اما آنها شما را دوست ندارند.)
آری، اگر دوستی یکطرفه باشد، باعث ذلت و خواری میگردد و هرگز برای انسان سودمند نخواهد بود.
آنها که در معاشرت و دوستی حق دیگران را بهطور کامل رعایت کنند و کمترین تعدی بر دوستان خود روا ندارند، کماند. تنها کسانی میتوانند حق دوستان و آشنایان را بهطور کاملاً عادلانه ادا کنند که از سرمایۀ ایمان و عمل صالح بهره کافی داشته باشند.
5- دورو نبودن؛ «وَإِذَا لَقُوکُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیکُمْ الْأَنَامِلَ مِنْ الغَیظِ» [آلعمران: 119] (و هنگامیکه شما را ملاقات میکنند، (به دروغ) میگویند: ایمان آوردهایم، اما هنگامی که تنها میشوند، از شدتِ خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان میگزند.)
6- خیرخواه بودن؛ «یا أیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِکُمْ لَایأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَاعَنِتُّمْ» [آلعمران: 118] (ای کسانی که ایمان آوردهاید! محرم اسراری از غیر خود انتخاب نکنید؛ آنها از هرگونه شر و فسادی درباره شما کوتاهی نمیکنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید.)
7- خوشاخلاقی؛ یکی از دستورهای دین مبین اسلام، خوشاخلاقی با دیگران است که جایگاه بسیار والایی را داراست. خوشاخلاقی هم دوستیها را پایدار میسازد و هم در جذب دیگران به سمت خود تأثیر فوقالعادهای دارد. «ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَینَکَ وَبَینَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِی حَمِیمٌ» [فصلت: 34] (بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کسی که میان تو و او دشمنی میکند، گویی دوستی گرم و صمیمی است.]
در مقابل، تحملنکردن دیگران و تندخو بودن، باعث میشود آنان از اطراف انسان پراکنده شوند؛ حتی اگر انسان، بهترین مخلوقات و پیامبر باشد؛ «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنْ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ» [آلعمران: 159] (به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان (مردم) نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند.)
8ـ داشتن آگاهی و بينش صحيح در همۀ امور، بهويژه در امور سياسی؛ آگاهی و بينش چراغ راه و جهتدهندۀ حركت است و چه زيباست كه دو همراه در مسير زندگی از پرتو فيض وجود يكديگر بهرهمند شده و پابهپای يكديگر گام بردارند و در اين مسير خود را از انحرافات مصون و وجودشان را از آفات بيمه سازند. گرايش سياسی و اجتماعی افراد در انتخاب آنها بهعنوان يک دوست نقش مهمی را ايفا میکند.
9ـ حريص نبودن به دنيا؛ برخی به اشتباه چنين پنداشتهاند كه دنيا بهكلی ناپسند و مذموم است. اما نخست بايد ديد منظور از دنيا چيست و چه بخشی از آن پسنديده و كدام قسمت آن مذموم است؟ و چرا؟ حقيقت امر اين است كه اگر منظور از دنيا، اين جهان مادی و به اصطلاح همين سرای طبيعت است؛ به تأكيد بايد گفت دنيا به خودی خود نهتنها بد نيست بلكه به فرمودۀ پيامبر گرامی اسلام «مزرعه آخرت» است. دنيا بستر خوبی برای تحصيل كمال و رسيدن انسان به مقامات بلند انسانيت است.
اما آنچه در مذمت دنيا آمده، در واقع درباره دنيايی است بیهدف و بینتيجه، و يا دنيايی كه خودش هدف آدمی قرار گيرد. «لاخَيرَ في دُنيا لا تَدَبُّرَ فيها»؛ دنيايی كه در آن فكر و انديشه نباشد و هدف والايی از آن تعقيب نشود، خيری در آن نيست. قرآن كريم میفرمايد: «وَ مَا الحَيوةُ الدُّنيا اِلاّ مَتاعُ الغُروُر» [آل عمران: 185] مفهوم اين سخن قرآنی آن است كه دنيا وسيله و ابزاری برای فريبكاری خود و ديگران است.
از طرفی از آنجا كه دوستیهای شايسته به دنيا محدود نمیشود و ارزش و نتيجه نهايی دوستی برای مؤمنان در آخرت گرفته میشود لذا برادران مؤمن بايد دوستانی را برای خود انتخاب كنند كه حريص به دنيا نباشند. روشن است كسانی كه حريص به دنيا باشند و بالاترين آرزویشان رسيدن به امور دنيوی باشد بالاخره در جايی كه ادامۀ دوستی با منافع دنيوی آنها منافات داشته باشد از دوستی دست برداشته و ما را رها میكنند. اينان در طلب دنيا حد و مرزی نمیشناسند؛ همانگونه كه در حديث شريف آمده است: «مَنهُومانِ لا يَشبَعانِ؛ طالِبُ عِلمٍ وَطالِبُ دُنيا» (دو شخصاند که سيری ندارند؛ طالب علم، و طالب دنيا.)
10ـ بیاعتنايی به دنيا؛ توجه به دنيا چه در قالب كسب مقامات و مراتب و درجات عاليۀ دنيا و چه در شكل ثروتاندوزی و رفاهطلبي و دوستی زر و زيور بستگی به مراتب ايمان هر شخصي دارد. يعنی به هر انداره كه انسان از ايمان بالاتری برخوردار باشد نسبت به جاه و مقام دنيا و زراندوزی بیاعتناتر و دنيا در چشم او حقيرتر خواهد بود و تنها در حد وظيفه و انجام مسئوليت به آن میپردازد.
انسان مؤمن گرچه از نعمتهای خدادادی و مواهب الهی كه از راه حلال بهدست آمده باشد در حد ضرورت بهرهبرداری میكند و شكر آنها را نيز با استفادۀ درست از آنها بهجا میآورد، اما همواره در نظر او، ماوراء طبيعت و كسب معارف دينی و خودشناسی بزرگتر و ارزشمندتر از آن است كه زخارف (چيزهای بیارزش) دنيا توجهش را از آن منحرف و بهسوی خود جلب كند.
قرآن مجید در یک قانون کلی همۀ مؤمنین را با هم دوست و برادر میداند و انتظار دارد، نگاه مؤمنین به همدیگر از همین منظر باشد؛ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» پس با توجه به این آیه همۀ مؤمنین با همدیگر دوست و برادر هستند، و باید برای پیشرفت در امور دنیوی و اخروی خود کمکحال همدیگر باشند.
خلاصه اینکه اگر در انتخاب دوست دقت نکنیم، موجب افسوس در روز قیامت میشود. در قرآن از قول دوزخیان آمده است: «یا وَیلَتى لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلاً»؛ (ای وای بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نمیکردم.]
عواملی که تعداد دوستان را زياد میکنند عبارتند از:
1- بخشندگی و سخاوت؛
2- صبر و بردباری؛
3- عطوفت و مهربانی؛
4- گذشت و چشمپوشی از خطاها؛
5- عدم توقع [ خواه بجا باشد يا نابجا]؛
6- خوشخلقی و نرمخویی؛
7- تواضع و فروتنی؛
در پايان ذکر چند نکته را ضروری میدانم:
1- مهمتر از دوستيابی، ازدستندادن دوست است. عوامل که دوستی را بر هم میزند؛ بیاحترامی، شوخی زياد، فخرفروشی، بحث و جدل، حسادت.
2- سعی کنيد اسرار خود را حتی به دوست صميمیتان هم نگوييد.
3- با کسی دوستی کنيد که طالب دوستی شما باشد و از تحميل دوستی خود بر ديگران اجتناب کنيد.
4- برای رشد خود با دوستان بهتر از خود ارتباط داشته باشيد و برای رشد ديگران از ارتباط با کسانی که ضعف در ايمان دارند پرهيز نکنيد.
هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمییابی که با دشمنان خدا و رسولاش دوستی کنند… آری در یک دل دو محبت متضاد نمیگنجد و باایمان واقعی کسیست که با دوستانی رفاقت میکند که در خط خدا و رسول او باشند.
*مقالۀ ارائهشده در دیدار سراسری دانشجویان اهلسنت کشور با علما و اندیشمندان/ اسفند 1397
دیدگاههای کاربران