روزهای آغازین سال 1396 بود که به همراه چند تن از دوستان در سفر به استان خراسان جنوبی برای اولین بار افتخار دیدار با عالم عامل و مجاهد نستوه و شجاع؛ مولانا محمدحسن برفی رحمهالله نصیبم شد. یادم هست یک روز بهاری بود که قطرات نمنم باران نیز زمین شهر «طبس مسینا» را معطر و نمناک کرده بود.
ابتدا به مدرسۀ دینی که مولانا برفی رحمهالله مدیریت آن را بر عهده داشت رفتیم و از آنجا به اتفاق و راهنمایی دوست عزیزم مولوی محمود خلیلینیا به منزل مولانا برفی رفتیم. پیشتر نام و آوازۀ ایشان را از دیگران شنیده بودم و مصاحبهای را که فصلنامۀ «ندای اسلام» با ایشان انجام داده بود مطالعه کرده بودم، اما وقتی از نزدیک با ایشان ملاقات کردم، او را بسیار متواضعتر از آنچیزی یافتم که تصورش را میکردم؛ در کمال تواضع و خوشرویی به استقبال ما آمد و ما را به داخل مهمانخانهای که زهد و دوری از دنیا از در و دیوار آن هویدا بود راهنمایی کرد.
مجلس مولانا برفی رحمهالله چنان شیرین و جذاب بود که ما و همراهانمان که بهخاطر کمبود وقت و اجتناب از ایجاد مزاحمت برای مولانا برفی، حداکثر نیمساعت را برای ملاقات با ایشان درنظر گرفته بودیم، دیدار ما نزدیک به دو ساعت به طول انجامید. مولانا برفی رحمهالله در این دو ساعت مختصری از پیشنیۀ تاریخی شهر طبس مسینا و فراز و نشیبهایی که اهلسنت این منطقه و شهرستان بیرجند با آن مواجه بودهاند را با ادبیاتی زیبا و بیتکلف برایمان به تصویر کشید. در اثنای سخنان مولانا برفی رحمهالله متوجه شدم که ایشان نیز همچون بسیاری از علمای دلسوز و ربانی اهلسنت در نقاط مختلف کشور، رنجها و مصایب زیادی را برای بیداری و روشنگری ملت متحمل شده و در این راه ناملایمات و نامهربانیهای زیادی را حتی از جانب بعضی دوستان بهجان خریدهاند و طعم تلخ «غربت» را چشیدهاند.
در ساعاتی که در مجلس ایشان بودم دریافتم که مولانا محمدحسن برفی رحمهالله مجموعهای از تاریخ اهلسنت خراسان جنوبی را در ذهن و حافظۀ خود بهخوبی نگهداری کرده است که اگر «ملفوظات» ایشان در این زمینه توسط شاگردان و مریدانش به «مکتوبات» تبدیل شده و به زیور طبع آراسته شده باشد سرمایهای بزرگ و بهیادماندنی برای نسلهای بعدی بهیادگار خواهد ماند، اما اگر این کار انجام نگرفته باشد که جای افسوس فراوان است، زیرا نعمت و سرمایۀ بینظیری را از دست دادهایم.
خلاصه اینکه در ملاقات و دیدار با مولانا برفی رحمهالله، ایشان را انسانی متواضع، بیتکلف، عالم، دلسوز، بیدار و حساس نسبت به اوضاع عقیدتی، اجتماعی و سیاسی مردم یافتم که درکنار برخورداری از صفت زیبای «شجاعت» او را تبدیل به انسانی کامل و جامع کرده بود. حضرت شیخالاسلام مولانا عبدالحمید ایشان را چه زیبا در کلماتی شیوا و پرمعنا معرفی کرد و فرمود: «مولانا برفی رحمهالله یک عالم باخدا بود که دنبال جاهطلبی نبود و دل به دنیا نبسته بود، بلکه دلدادهی خدا و دین و آخرت بود.»
🔸راستی برای محبوبیت و جایگاه مولانا برفی رحمهالله همین بس که شخصیت محبوب و جهانی و رهبر مذهبی اهلسنت کشور؛ حضرت شیخالاسلام مولانا عبدالحمید حفظهالله که سالهای مدیدیست بهخاطر بعضی اعمالسلیقهها و اقدامات غیرقانونی با محدودیت در سفرهای استانی مواجه است، در مراسم تشییعجنازۀ این عالم فرهیخته شرکت کرد و بر جنازۀ ایشان نماز اقامه کرد. بهعبارتی؛ از اینپس نام مولانا محمدحسن برفی رحمهالله بهنوعی تداعیکنندۀ شکستن مقطعی حصر سفرهای استانی شیخالاسلام مولانا عبدالحمید است، که البته امیدواریم این محدودیت آزاردهنده برای همیشه برطرف شود.
پیامی که حضور پرشور علما و اندیشمندان شیعه و سنی از استانهای مختلف کشور در مراسم تشییعجنازه مولانا برفی رحمهالله در خود دارد این است که هر انسانی که عمرش را در راه خدمت به دین سپری کرده و برای بیان حق و حقیقت از هیچ قدرت و مقامی ترس و واهمهای نداشته باشد، محبوب همگان است و در قلوب انسانهای آزاده و آزاداندیش جای دارد.
روحش شاد، یادش گرامی و راهش پررهرو باد.
دیدگاههای کاربران