مادر سالها چشم دوخته تا دخترش روزبهروز قد بکشد و پا به سن ازدواج بگذارد و بارها و بارها در رؤیاهایش او را در لباس عروس دیده که همراه همسر آیندهاش به خانۀ بخت میرود. همه مادران آرزوی قلبیشان است که دخترانشان وقتی وارد زندگی مشترک میشوند، هیچگاه با کموکسری مواجه نشوند از اسباب مادی گرفته تا محبت و وفاداری و دوستی؛ اما یک مسئله این وسط زیاد به چشم میآید و پررنگ است؛ اینکه هرکسی از آسایش و آرامش نزد خود چه تعبیری دارد و آن را چگونه تعریف میکند؟
این حق را به خانواده عروس بدهیم که دوست دارند مراسم عروسی دخترشان باشکوه باشد تا در خاطرهها و یادها بماند و گاهی زبانزد مردم شود، آیا واقعاً امکانش است که همه مردم را راضی کرد؟ اصلاً عمق جیب آقای داماد چقدر است که بتواند اینهمه خرج را تأمین کند و آخرسر آخ هم نگوید و زندگی مشترکش تحت تأثیر این اتفاق قرار نگیرد و کمرش خم نشود و حتی برای مدتها یا سالها بتواند قدش را راست نگه دارد؟
در گزارش پیشرو از برخی از جوانان دلیل اصرارشان را بر ماندن در حالت «زندگی مجردی» پرسیدهایم؟ و اینکه چرا پا پیش نمیگذارند و به خود جرئت شروع یک «زندگی مشترک» را نمیدهند تا زیر یک سقف با دلخوشی زندگی کنند و برای آیندهشان چشماندازی داشته باشند؟
«وحید»، متولد 1369 است، او دراینباره میگوید: آرزوی هر جوانی است که ازدواج کند و به رؤیاهایش برسد، متأسفانه چالهها و گودالهای ازدواج چنان عمیق و ترسناک هستند که عبور از آنها برای همه مقدور و آسان نیستند. تمام مشکلات دستبهدست هم دادهاند و موانع دشواری ساختهاند که بهراحتی نمیتوان از آنها گذر کرد. هرچند در این میان نمیتوان طلسم پرداخت «مهریه معجل» را نادیده گرفت که خودش هزار و یک ماجرا دارد.
بعضیها آرزو دارند که عروسی دخترشان خیلی باشکوه برگزار شود تا بهزعم خود بتوانند چشم هر دوست و دشمنی را کور کنند، آنان هیچگاه به این فکر نمیکنند که مگر چند درصد از جوانان میتوانند مخارج یک مراسمی پرهزینه و تجملاتی را تأمین کنند؟ والدین چقدر میتوانند آنان را در سرسامان دادن به زندگیشان کمک و مساعدت کنند؟ جوانی که تازه وارد بازار کار شده است چقدر میتواند وام بگیرد و از پرداخت اقساط آن بیمناک نشود؟! اینها سخنان «امید» است که تازه نامزد کرده و حالا مانده چگونه هزینههای ازدواجش را تهیه کند.
«محمود» که صورت و جثهاش او را یک مرد ۳1 ساله نشان میدهد و هنوز مجرد است، «پرداخت مهریه معجل»، «تهیه جهیزیه»، «خرید زیورآلات»، «فراهمکردن چندین دست لباس برای عروس»، «هزینههای آرایشگاه» و «مخارج نجومی برای برگزاری جشن عروسی» را موانعی میداند که با دیدنشان بسیاری از جوانان عطای ازدواج را به لقایش میبخشند و ترجیح میدهند زیر بار سنگین این هزینههای سرسامآور نروند.
«محمد» پارسال تشکیل خانواده داده و در رسيدن به این هدف راههای سخت و صعبالعبوری را پشت سر گذاشته است. او متفاوت از دیگران به این موضوع فکر میکند و میگوید: «چشموهمچشمی»، «تقلید از فرهنگ و رسوم غیراسلامی» و «روکمکنی» دوست و دشمن آنهم بهزعم خانوادههای عروس و داماد، باعث شده است تا هزینههای عروسی بالا برود و کسی برای تشکیل خانواده جرئت پا پیش گذاشتن را نداشته باشد. درنتیجه این خود زمینهساز بسیاری از مشکلات اجتماعی- فرهنگی در جامعه میشود.
در ازدواج باید بین دختر و پسر از هر لحاظ هماهنگی و تناسب وجود داشته باشد. متأسفانه امروزه مردم معیارهای زندگی مشترک را فراموش کرده یا عمداً به آنها توجه نمیکنند و در انتخابهایشان «مادیات» حرف اول را میزند. پسرهایی که مشکلات مالی دارند، دوست دارند همسر آیندهشان از لحاظ مالی یک سر و گردن از آنها بالاتر باشد، شاید دلیل آن ترس از فقر یا فرار از زیر بار مسئولیتهای زندگی مشترک است. دختران کمبضاعت تمام سعی و تلاششان بر این است که به فردی جواب مثبت بدهند که در فراهم کردن تمام نیازهایشان کوتاهی نکند و خلاصه برایشان سنگ تمام بگذارد.
مراسم عروسی کمهزینه با فرهنگ و تمدن اسلامی نزدیکتر است
هزینههای سنگین ازدواج که زاییدۀ رسوم و تصورات غلط اجتماعی است، از موانع بزرگ ازدواج بوده و سبب افزایش سن ازدواج جوانان و درنتیجه گسترش فساد و گناه در جامعه شده است؛ موضوعی که سبب نگرانی بسیاری از اندیشمندان دلسوزان و کارشناسان مسائل اجتماعی شده است. مولانا عبدالحمید، امامجمعه اهلسنت زاهدان در ارتباط با «هزینههای سنگین مراسم عروسی» میگوید: «رسومات خلاف شرع» و «هزینههای سرسامآور» باعث شده تا جوانان به زندگی مجردی تن بدهند و در امر ازدواج با مشکلات و نگرانیها مواجه شوند.
این پیشوای مذهبی اهلسنت ایران خاطرنشان میسازد: ما باید در برگزاری مراسمهای عروسی «تکلفات» و «تجملات» را کنار بگذاریم و به «اصل اسلام» برگردیم. اگر چندین مراسم عروسی بهصورت «مشترک» و «اسلامی» برگزار شوند، بهراحتی هزینهها پایین میآیند و جوانان بهتر میتوانند تشکیل خانواده بدهند؛ درنتیجه این اقدام پیامدهای بسیار خوبی برای جامعه اسلامی در پی خواهد داشت.
خودمان باشیم بهتر از آن است که قرضی و بدلی باشیم
«امید»، «وحید» و «محمود» تنها افرادی نیستند که از ترس موارد فوق که بهجرئت میتوان آنها را «غولهای مزاحم ازدواج» نامید، مجرد ماندهاند. «تسکین» و «آرامش» فلسفه و حکمت اصلی ازدواج است که اگر زیر آوار هزینههای سرسامآور جشن عروسی یا رسمهای خلاف شرع قرار گیرند، خودبهخود جامعه با بیبندوباری و انواع فساد مواجه میشود. برای حل این معضل بهراحتی میتوان با الگو گرفتن از سیره و سنت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم بسیاری از گرههای کوری را که بازشدنشان با دندان مشکل است بهآسانی با دست باز کرد. و در آخر والدین سعی کنند همواره این را مدنظر قرار دهند که داماد یک انسان است شبیه بقیه افراد جامعه با محدودیتها و تواناییهای خاص خودش. او میتواند همدم و همراه خوبی برای دخترشان باشد، اما قرار نیست مثل «غول چراغ جادو» هر چه پدر و مادر یا دختر خواستند، فراهم کند. به دختران خود بیاموزند روی پای خود بایستند و برای خوشبختی خود تلاش کنند. یک ازدواج خوب و منطقی و بهیادماندنی بهتر از جشنی با هزینههای نجومی اما با عواقب و پیامدهای ناخوشایند، است؛ خودمان باشیم بهتر از آن است که قرضی و بدلی باشیم.
در این زمونه بیشتر مردم دنبال مشکل ساختن اند هر چه بهشون آسون تر بگیری بدتر مشن و از جای دیگه مشکل درست می کنند حتی اگه عروسی هم کم هزینه باشه ولی همسر بااخلاق و دین دار نادره پس باید اول سطح سواد دینی مردم بالا باشه اونوقت مشکل عروسی های پرخرج خودش حل می شه