«مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا»
“من نذر نفسه لخدمة دینه سیعیشه متعبأ و لکنه سیحیا کبیرأ و سیموت کبیرأ. الحیاة فی سبیل الله أصعب من الموت فی سبیل الله”
رمضانالمبارک ماه مهمانی خدا، ماه نزول قرآن، ماه پیوند قلبها با الله، ماه سوختن گناهان، ماه لطف و کرم، ماه نالههای روزهداران به دربار خالق، ماه شبهای زیبا به همراه آرامش روح و روان با صدای بلبلان قرآن است.
رمضان همواره یادآور خیرات و برکات است، اما چند سالی است که رمضان در تاریخ بلوچستان و تاریخ اهلسنت ایران بالاخص در تاریخ شهرستان ایرانشهر یادآور حادثهای جانگداز و تلخ میباشد. یادآور وداع با شخصیت برجستۀ علمی، عارف روشنضمیر، عالم اهل عرفان و عمل، سخنور حقگو و کمنظیر، یکهتاز عرصۀ حق و عدالت، یار دیرین و حامی و یاور رهبر دینی اهلسنت ایران حضرت علامه مولانا عبدالعزیز رحمهالله، خطیب توانای بلوچستان، قمرالعلماء حضرت مولانا قمرالدین ملازایی رحمهالله می باشد؛10 رمضانالمبارک سالروز عروج ملکوتی رامرد شجاعت و حکمت، امامجمعه محبوب اهلسنت ایرانشهر، مدیر حوزه علمیه شمسالعلوم، قمر تابان آسمان ایرانشهر میباشد. آن عالم فرزانهای که با وداع جانسوزش امتی را به ماتم نشاند.
حضرت مولانا قمرالدین پرورشیافتۀ خانه علم و عرفان و زهد و تقوا عارف بالله علامه زمان حضرت مولانا شمسالدین میباشد. ایشان سیرابشدۀ کلاس درس یکی از بزرگترین عالمان شبهقاره هند و پاکستان حضرت مولانا محمدیوسف بنوری رحمهالله میباشد.
مولانا قمرالدین رحمهالله شخصیتی بود که از ابتدای کودکی آثار نبوغ در چهرهاش هویدا بود.در باب نامگذاری ایشان، پدر بزرگوارش حضرت مولانا شمسالدین فرمودهاند: ایشان را «قمرالدین» نام نهادم زیرا روزی ایشان صاحب وجاهت در میان مردم خواهد شد و بهمنزله ماهی نورانی خواهد بود. تواضع ایشان نسبت به پدر بزرگوارش مثالزدنی است؛ حضرت مولانا قمرالدین میگفت: من هرگز در مواجهه با پدرم دایرۀ ادب را رها نکرده و همیشه دستبسته جلوی ایشان ایستاده و دوزانو در مقابلش مینشستم.
مولانا قمرالدین رحمهالله در آغازین روزهای ورود به بلوچستان فعالیتهای اصلاحی خود را آغاز کرد و به ایرانشهر جان تازهای بخشید. ازجمله خدمات ماندگار ایشان میتوان به انتقال حوزه علمیه شمسالعلوم از روستای «شیبان» دامن به شهر ایرانشهر اشاره کرد؛ از آن زمان تا کنون این مرکز علمی مشغول فعالیت دینی برای مردم مسلمان ایرانشهر است. اولین نماز تراویح تاریخ ایرانشهر به روش ختم قرآن و پشت سر حافظان قرآن توسط مولانا قمرالدین در مسجد جامع نور ایرانشهر اقامه شده است و از آن تاریخ تا امروز این سنت حسنه جاری است. احداث مدرسةالبنات عایشه صدیقه رضیاللهعنها در کنار حوزه علمیه برادران ازجمله کارهای ارزشمند ایشان است.
دومین اقدام ماندگار مولانا قمرالدین ساخت و توسعۀ مسجد جامع و نامگذاری آن به نام «مسجد نور» در مکان فعلی است. در آن زمان ساخت مسجد با معماری پاکستانی و شبهقاره هند منحصربهفرد بود و پس از ساخت مسجد با سبک خاص شبهقاره هند و پاکستان در میان مردم منطقه بلوچستان به «عروس مساجد» ملقب گردید و تا کنون مسجد دیگری با این معماری و زیبایی در منطقه ساخته نشده است.
نماز جمعه مسجد جامع نور در زمان مولانا قمرالدین همیشه مورد توجه مردم و حکومت بوده است. صحبتهای عالمانه و پندهای حکیمانه و دفاع از حقوق مردم و دین مبین اسلام و حمایت از ملتهای آزادیخواه اسلامی همیشه سرلوحه سخنرانیهای ایشان بوده است بهطوریکه همیشه سخنرانیهای ایشان در مرکز کشور شنیده میشد، اما اوج و کمال شخصیت حضرت مولانا در یک جمله خلاصه میشود و آن عشق به خداوند و رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم است. هرگاه رشتۀ سخن را به دست میگرفت از دستورات الهی، سنت نبوی و احادیث گهربار پیامبر اکرم را بیان میکرد، بیاختیار اشک از دیدگانش جاری میشد و همواره عاشق حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم بود. حضرت مولانا عبدالعزیز رحمهالله هرگاه با حضرت مولانا قمرالدین در سفر معنوی حج همراه میشدند بیتردید از ایشان میخواست که دعا کند و مردم را جمع نموده و دستهجمعی دعا میکردند و اشک و آه جانسوز حضرت مولانا قمرالدین بیمثال بود. خداوند در کلام ایشان قدرت عجیبی نهاده بود، بهطوریکه مولانا عبدالعزیز رحمهالله لقب «بلبل بلوچستان» و «خطیب توانای اهلسنت» را به ایشان داده بود.
مولانا قمرالدین رحمهالله در باب مسائل سیاسی نیز از صاحبنظران این عرصه بود و نقطهنظرات ایشان راهگشای بسیاری از مسائل جامعه بودند. ایشان عالمی حقگو بود و در بیان حق، بهجز از پروردگار از کسی واهمه و ترسی نداشت؛ این نکته را مردم ایرانشهر بهخوبی میدانند که برای عزت و سربلندی مردم و شهر ایرانشهر از هیچ کوششی دریغ نورزید.
اما ماندگارترین میراث ایشان مصلای بزرگ اهلسنت ایرانشهر یا همان «عیدگاه» است که در شمال شهر ایرانشهر واقع شده است. مولانا قمرالدین رحمهالله برای احداث این مصلی و برای برپایی نماز باشکوه عیدین و اجتماع باشکوه مردم مسلمان، تلاشهای شبانهروزی و طاقتفرسایی انجام داد. مدت 16 سال جدیت و پیگیری ایشان برای اختصاص مکانی جهت برگزاری نمازهای عیدین را خداوند متعال به ثمر رساند و در سال 1377 هجری شمسی با موافقت دولت وقت این امر محقق شد و به آرزوی دیرینه ایشان جامه عمل پوشانده شد و مردم ایرانشهر از نعمت مصلی و عیدگاه بهرهمند شدند و از آن سال تا کنون این محل همهساله شاهد اجتماع باشکوه مردم هستیم.
از آنجایی که هر انسان باید روزی زندگی مختصر دنیا را وداع گفته و به دیدار پروردگارش برود، مولانا قمرالدین نیز از این قاعده مستثنی نبود؛ ایشان مصداق بارز حدیث پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم بود که میفرمایند: «هرکس ملاقات الله را دوست بدارد خداوند نیز مشتاق دیدار با اوست.» مولانا قمرالدین پس از تحمل مدت مدیدی بیماری و صبر در برابر این امتحان الهی در تاریخ 10 رمضان المبارک 1424 هجری قمری در یکی از بیمارستانهای تهران به رحمت حق شتافت.
مراسم تشییعجنازه ایشان که در مصلای ایرانشهر با حضور دوستداران و ارادتمندان ایشان برگزار شد، یکی از بینظیرترین باشکوهترین مراسمهای نماز جنازه در تاریخ بلوچستان و یادآور تشییعجنازه ماندگار حضرت مولانا عبدالعزیز ملازاده رحمهالله بود؛ انتقال جسد ایشان از تهران به زاهدان و حرکت کاروان همراه جنازه از زاهدان تا ایرانشهر و ازدحام مردم و وسایل نقلیه از مرکز استان تا ایرانشهر تبلور خاطرۀ تشییعجنازۀ مولانا عبدالعزیز رحمهالله از زاهدان تا سرباز را در اذهان زنده کرد.
نماز جنازۀ مولانا قمرالدین رحمهالله به امامت دوست وفادار و همکلاسی و همراه همیشگی ایشان حضرت شیخالحدیث مولانا محمدیوسف حسینپور رحمهالله و با حضور حداکثری علمای مناطق اهلسنت ازجمله حضرت شیخالاسلام مولانا عبدالحمید حفظهالله، حضرت مولانا محمدعمر سربازی رحمهالله و شیخ محمدصالح پردل حفظهالله اقامه گردید. پیکر مطهر مولانا قمرالدین رحمهالله در روستای “شیبان” از توابع بخش دامن شهرستان ایرانشهر به خاک سپرده شد.
روحشان شاد و قرین رحمتهای الهی و راهشان پررهرو باد.
دیدگاههای کاربران