اصحاب پیامبر به نص صریح قرآن کریم «رحماء بینهم»؛ یعنی نسبت به همدیگر مهربان بودند، رحمت و محبت با همدیگر یکی از ویژگیهای صحابه رسول خداست. این نگاه اصحاب نسبت به همدیگر باعث میشد تا در موقعيتهای گوناگون فضایل یکدیگر را که از زبان رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم شنیده بودند براى نسل بعد از خود بازگو کنند.
محبت حضرت سعد بن ابی وقاص رضیاللهعنه که از عشره مبشره و یکی از فرماندهان معروف دوران خلافت راشده است، با حضرت علی رضیاللهعنه بهقدری است که در مناسبتهای متعدد به بیان مناقب ایشان پرداخته است.
دو روایت ذیل که در آن فضایل حضرت علی رضیاللهعنه از زبان سعد بن ابى وقاص رضیاللهعنه بيان شده است از روایات مهم در کتب حدیث بهشمار میروند:
روایت نخست از کتاب مستدرک حاکم نیشابوری:
۱- قیس بن ابی حازم میگوید: در حال قدمزدن در بازار مدینه منوره بودم که به احجارالزیت (یکی از اماکن و محلات قدیمی مدینه منوره) رسیدم، گروهی از مردم را دیدم که اطراف مردی اسبسوار جمع شده بودند که به حضرت علی رضیاللهعنه بدوبیراه میگفت.
در این هنگام سعد بی ابی وقاص نزدیک آمد و پرسید: چه خبر است؟ مردم جواب دادند: این مرد به حضرت علی بدوبیراه میگوید.
حضرت سعد رضیاللهعنه جلوتر آمد، مردم راه را برایش باز کردند، روبهروی آن مرد ایستاد و گفت: «ای مرد! چرا به علی بدوبیراه میگویی؟ آیا علی اولین کسی نبود که ایمان آورد؟ آیا او اولین کسی نبود که با پیامبر صلیالله علیه وسلم نماز خواند؟ آیا او زاهدترین و داناترین اصحاب نیست؟ حضرت سعد به شماری از مناقب حضرت علی اشاره کرد، سپس در پایان فرمود: آیا علی رضیاللهعنه داماد رسول خدا نبود؟ آیا پرچمدار رسول خدا در غزوات نبود؟»
سپس حضرت سعد رو بهقبله دستهایش را بلند کرد و گفت: بارالها! این مرد، دوستی از دوستان تو را بدوبیراه میگوید، این جمع را متفرق نگردان، مگر اینکه قدرتت را به همه نشان دهی.» قیس میگوید: به پروردگارم سوگند، هنوز آن جمعیت متفرق نشده بود که مردی که به علی رضیاللهعنه بدوبیراه میگفت، سواریاش او را در میان سنگها بر پیشانی به زمین زد، مغزش متلاشی شد و مُرد. [ر. ک: مستدرک حاکم: ج ۳، ص ۵۷۱].
روايت دوم از كتاب صحيح مسلم نيشابورى:
۲- عامر بن سعد بن ابی وقاص، از پدرش روایت کرده است که در یکی از روزها، معاویة بن ابی سفیان رضیاللهعنهما، به سعد این ابی وقاص دستور داد که نزدش بیاید، سپس از ايشان پرسید: به چه سبب علی را سرزنش و ملامت نمیکنی؟ سعد گفت: بهخاطر آنکه سه فضیلت از رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم در شأن علی شنیدهام که با توجه به آنها، هیچگاه به سرزنش و ناسزاگویی وی اقدام نمیکنم، اگر یکی از این ویژگیها را من داشته باشم، برایم از شتران سرخمو بهتر و ارزندهتر خواهد بود. این سه ویژگی عبارتند از:
۱. در یکی از جنگها رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم، حضرت علی را بهجای خود در مدینه باقی گذاشت. حضرت علی گفت: یا رسولالله! مرا بر زنان و کودکان گماشتهای؟! رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم در پاسخ فرمود: آیا خرسند نیستی از اینکه جایگاه تو نسبت به من، همانند جایگاه هارون به حضرت موسی علیهالسلام باشد؛ با این تفاوت که پس از من پیغمبری مبعوث نمیشود؟
۲. در جنگ خیبر، از رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم شنیدم که میفرمود: پرچم اسلام را به دست کسی میدهم که خدا و رسول را دوست میدارد و خدا و رسول هم او را دوست میدارند! پس از شنیدن این سخن، همۀ ما برای حصول این فضیلت بزرگ از همدیگر پیشی میگرفتیم. فردای آن روز رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم علی را به حضور طلبید. علی درحالی به محضر رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم آمد که به درد چشم دچار بود، رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم آب دهان مبارک را بر چشم حضرت علی مالید، دیدگانش شفا یافت و پرچم اسلام را که یادبود نصرت الهی بود، به دست او سپرد، آنگاه فتح و پیروزی نصیب لشکر اسلام شد.
۳. هنگامیکه آیۀ «فقل تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ» نازل شد، رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم حضرت علی و حضرت فاطمه و حسن و حسین رضىاللهعنهم را به حضور طلبید و فرمود: پروردگارا! اینان اهلبیت من هستند. [ر. ک: صحيح مسلم: ج 4، ص1871].
نکته قابلتأمل در روایت اخير، سکوت حضرت معاویه پس از شنیدن فضائل حضرت على از زبان حضرت سعد است، اين سكوت بیانگر قناعت ایشان به فضایل سیدنا علی رضیاللهعنه و اعتراف و تأیید نظر حضرت سعد رضیاللهعنه بر پرهیز از ناسزاگویی و ملامت حضرت علی است، درحالىكه شخصى كه تذكره آن در روايت مستدرک حاكم گذشت بر خلاف حضرت معاويه ظاهرا پس از شنیدن فضایل علی رضیاللهعنه بر شیوه نادرست خودش اصرار ورزید که با دعای حضرت سعد به هلاکت رسید.
سکوت امیر معاویه در مقابل فضایل حضرت على و تأیید ديدگاه حضرت سعد در واقع دلیلی است بر اینکه ایشان از تهمت «ترویج سب و لعن حضرت علی بر منابر» پاک و مبرا هستند.
دیدگاههای کاربران