نام و نسب
ابوعبدالله، زبير بن العوام بن خويلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی بن كلاب القرشی الاسدی. مادرش صفية بنت عبدالمطلب، عمهی رسول اكرم صلیاللهعلیهوسلم و پدرش عوام برادر امّالمؤمنين خديجه كبری است. حضرت زبیر چهارمين و يا پنجمين نفری است كه مشرف به اسلام شد و هنگام تشرف به اسلام 12 سال و طبق بعضی روايات 8 سال سن داشت. او يكی از عشرهی مبشره (ده يار بهشتی) و جزو شورای شش نفرهای است كه حضرت عمر رضیاللهعنه امر خلافت را به آنان واگذار كرده بود.
حضرت زبیر رضیاللهعنه يكی از حاميان و فدائيان صادق رسول اكرم بود و در مكه مكرمه اذيت و آزار كفار را تحمل میكرد. يك بار عمويش او را در حصيری پيچاند و آن را پر از دود كرد تا از اسلام برگردد اما زبیر رضیاللهعنه مقاومت میكرد و بر اسلام پابرجاتر میشد. یکی از القاب حضرت زبیر «ذوالهجرتين» است؛ يعنی دو بار هجرت به حبشه نصيب او شده بود.
افتخارات و امتيازات بزرگ حضرت زبير
او نخستين كسی است كه در اسلام عليه كفر و باطل شمشير كشيد. روزی در مكه مكرمه شايع شد كه رسول خدا كشته شده است. حضرت زبير كه حدود يازده سال سن داشت شمشير را برداشت و از خانه بيرون رفت. در میان راه، رسول اكرم را ملاقات كرد. ايشان پرسيدند: چرا شمشير برداشتهای؟ او در پاسخ اظهار داشت: چنين خبری شنيدم، قصد كردم تا با بدخواهان شما بجنگم. آنگاه رسول خدا برای او و شمشيرش دعا كرد.
اگرچه تمام زندگی سیدنا زبیر رضیاللهعنه مملو از افتخار و امتيازهای بزرگی است، اما ما در اینجا به ذكر چند مورد بسنده میكنيم:
فرشتگان در شكل و سيمای زبیر در بدر نازل شدند
1ـ روي ابن سعد بإسناد صحيح قال: «كانت علی الزبير عمامة صفراء معتجراً بها يوم بدر. فقال النبي إن الملائكة نزلت علی سيماء الزبير»؛ ابن سعد با سند صحيح روايت كرده است كه در روز جنگ بدر حضرت زبير عمامهی زردرنگی بر سر پيچيده بود. رسول خدا فرمودند: امروز فرشتگان الهی در شكل و سيمای زبير به بدر آمدهاند. يادآوری میشود حضرت زبير يكی از دو اسبسواری بود كه در جنگ بدر شركت كرده بود.
حواری رسول خدا و كسب مدال «فداك أبي و أمي»
2ـ قال رسولالله يوم الاحزاب: من يأتيني بخبر القوم، ثلاث مرات. فقال الزبير: أنا كل مرة… فقال رسولالله: إن لكل نبي حواريا و إن حواري الزبير»؛ در جنگ احزاب رسول خدا اعلام فرمودند: چه كسی از دشمن ما بنوقريظه برای ما خبر میآورد؟ حضرت زبير اظهار داشت: من. آنگاه رفت و خبر آورد. بار دوم نيز اعلام شد و او رفت، بار سوم نيز اعلام شد و باز هم او رفت و موقعيت دشمن را برای پيامبر اكرم بيان كرد. آنگاه آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: هر پيامبری يك حواری دارد و حواری (يار فداكار) من، زبير است، سپس خطاب به حضرت زبیر فرمودند: «پدر و مادرم فدای تو باد.» خوشا به حال كسی كه رسول خدا پدر و مادر خويش را فدای او كند.
ابراز محبت بیمانند پيامبر
3ـ حضرت زبير رضیاللهعنه در تمام جنگها شركت داشت و در روز فتح مكه پرچمدار يكی از سه پرچم مهاجرين بود. رسول خدا در آن روز گرد و غبار را از سر و صورت اسب وی پاك كرد و برايش دو سهم از مال غنيمت در نظر گرفت.
4ـ رسول خدا در مكه مكرمه زمانی كه برای اولين بار در اسلام حضرت زبير شمشير كشيد برای او و شمشيرش دعای خير كرد.
فضايل و مناقب حضرت زبير
از آنچه تا اينجا ذكر شد، فضيلت و منقبت والای حضرت زبير رضیاللهعنه به خوبی واضح و روشن میشود. در ذيل به فضايل ديگری در اين مورد توجه نماييد:
1ـ رسول خدا فرمودند: طلحه و زبير همسايگان من در بهشتاند.
2ـ قال عمر: «إن الزبير ركن من أركان الدين»؛ حضرت عمر میفرمايد: زبير ستونی از ستونهای دين است.
3ـ او نخستين فرد از مهاجرين در مدينه بود كه صاحب فرزندی به نام «عبدالله» شد. تولد عبدالله باعث شادی و مسرت فوقالعاده مسلمانان شد زيرا يهود شايعه كرده بودند كه ما مسلمانان را جادو كردهايم و آنان صاحب فرزند نخواهند شد.
4ـ در تمام جنگها با پيامبر اكرم صلیاللهعلیهوسلم همراه بود. در غزوه بدر فقط او و مقداد بن اسود بودند كه دو اسب داشتند.
5ـ رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم به ده نفر از ياران خويش مژده قطعی بهشتی بودن را دادند؛ يكی از آن ده نفر، حضرت زبير رضیاللهعنه است.
6ـ در غزوه بنیقريظه هنگامیكه محاصره طولانی شد، رسول خدا حضرت علی و حضرت زبير را برای فتح قلعه مأموريت دادند. آنان از بالای ديوار به داخل قلعه رفتند. يهودیان از اين شجاعت آنان مرعوب شدند و فتح نصيب مسلمانان شد.
7ـ شاعر دربار رسالت، حضرت حسان بن ثابت، وصف و مدح حضرت زبير را چنين به تصوير میكشد:
أقام علی عهد النبي و هديه / حواريه و القول بالفعل يعدل
أقام علی منهاجه و طريقه / يوالي ولی الحق و الحق أعدل
هو الفارِس المشهور والبطل الذي / يصول إذا ما كان يوم محجل
له من رسولالله قربي قريبة / و من نصرة الاسلام مجد مؤثل
فكم كربة ذب الزبير بسيفه / عن المصطفی و الله يعطي و يجزل
ترجمه:
ـ حواری رسول بر عهد و راه محمد پابرجا ماند و گفتارش با كردارش هماهنگ است.
ـ او بر منهاج و طريق پيامبر قرار گرفت و با صاحب حق، موالات و دوستي گزيد و حق، راستترين طريق است.
ـ او شهسوار معروف و قهرمانی مهاجم در روز نبرد است.
ـ او با رسول خدا نسبت خويشاوندی نزديكی دارد (حضرت زبیر پسرعمه رسول خدا و برادرزاده امالمؤمنين خديجه است) و نيز سهم بهسزايی در ياری و نصرت اسلام دارد.
ـ چه غمها و اندوههايی را با شمشير خويش از رسول خدا دفع نمود. خداوند اجر و پاداش زياد به او عنایت فرماید.
زبير از ديدگاه علی رضیاللهعنهما
مغرضان و بدخواهان تلاش میکنند تا چهره پاك حواری رسول خدا را دشمن حضرت علی معرفی كنند و به مخاطبان اینگونه تلقين نمایند كه حضرت زبیر يك انسان جاهطلب و به دنبال پست خلافت بوده است. ما، قضاوت در اين باره را بر عهده خوانندگان میگذاریم تا در پرتو آنچه تا اينجا بيان شد و در سطرهای بعدی میآید به قضاوت بنشينند، اما بنگريم كه اسدالله، حضرت علی مرتضی رضیاللهعنه در توصیف حضرت زبیر رضیاللهعنه چه میفرماید:
1ـ قال علي بن أبيطالب: «سمعت أذني رسولالله يقول: طلحة و الزبير جارای في الجنة.». علی ابن ابیطالب میفرماید: از رسول خدا شنيدم كه فرمودند: طلحه و زبير همسايگان من در بهشتاند.
2ـ لما جاء ابن جرموز يستاذن علی علي قال: «إني لأرجو أن أكون أنا و طلحة و الزبير من الذين قال الله في حقهم «و نزعنا ما في صدورهم من غل إخواناً علي سرر متقابلين»؛ هنگامی كه ابن جرموز (قاتل حضرت زبير) نزد حضرت علی آمد و اجازه ورود به محضر ايشان را خواست، حضرت علی اظهار داشت: از بارگاه الهي اميدواريم كه من و طلحه و زبير از كسانی باشيم كه خداوند در حق آنان فرموده است: در بهشت آنان، بر تختهايی روبهروی يكديگر نشستهاند و بغض و كينه را از دلهایشان بيرون آوردهايم.
3ـ هنگامی كه ابن جرموز شمشير حضرت زبير را نزد حضرت علی آورد، حضرت علی آن را گرفت و بوسيد، بسيار گريه كرد و چنين اظهار داشت: «سيف والله طال ماجلا به عن وجه رسولالله الكرب»؛ به خدا سوگند مدتهای زيادی اين شمشير غم و اندوه را از چهره زيبای رسول اكرم زدوده است.
قاتل فرزند صفيه را نويد دوزخ باد
4ـ قال علی يوم جمل لما استاذن ابن جرموز: «بشر قاتل ابن صفية بالنار»؛ هنگامی كه ابن جرموز حضرت زبير را شهيد كرد، نزد حضرت علی آمد. حضرت علی اين پاداش را به ابن جرموز داد: قاتل زبير فرزند صفيه را بشارت دوزخ باد.
انفاق مال و ثروت در راه الله
يكي از بزرگترين ايرادات مغرضان به حضرت زبیر رضیاللهعنه داشتن مال و ثروت زياد ایشان است. گويا از ديدگاه آنان اسلام با نظام سرمايهداری مخالف است و بايد نظام اشتراكی داشته باشد. غافل از اينكه مال و ثروت حلال، نعمتی از نعمتهای الهی است كه به هر يك از بندگانش كه مصلحت بداند میدهد. البته ثروت و مالی كه از طريق مشروع بهدست آيد پاكيزه و مورد تأييد اسلام است. حالا بنگريم كه حضرت زبير اين ثروت را از كجا آورده بود؟
1ـ رسول خدا باغ بزرگی در مدينه منوره به او عنايت كرده بود.
2ـ حضرت ابوبكر صديق كه پدر همسرش، «اسماء» است، منطقة «جرف» را در حوالی مدينه به او بخشيده بود.
3ـ حضرت عمر به پيروی از دو سلف خويش، منطقه «عقيق» را به او داده بود.
4ـ حضرت عثمان مبلغ ششصدهزار درهم را به او بخشيده بود.
علاوه بر اينها با توجه به اينكه حضرت زبیر يكی از قهرمانان ميدان جنگ بود همواره از مال غنيمت سهميهای به او میرسيد. همچنین شغل مهاجرين تجارت و بازرگانی بود و از اين طريق نيز درآمدهای زيادی نصيبشان میشد. ولی حضرت زبیر رضیاللهعنه همواره از مال و ثروت خويش در راه الله انفاق میكرد و پس از وفات مبلغ دوميليون و دويست هزار درهم بدهكار بود. سعيد بن عبدالعزيز میگويد: حضرت زبير هزار غلام داشت كه ماليات درآمد خود را به او پرداخت میكردند و او هر شب آن مبالغ را ميان فقرا و مستمندان تقسيم میكرد و با دست خالی به خانه برمیگشت. حضرت عبد الله بن زبير میگويد: «قُتِل الزبير و لم يدع ديناراً و لا درهما إلا أرضين منها بالغابة و دوراً»؛ پدرم زبير درحالی شهيد شد كه هيچ درهم و ديناری از خود بر جا نگذاشته بود و از آن همه مال و ثروت، فقط دو قطعه زمين و تعدادی منزل باقیمانده بود.
شهادت
پس از اينكه مذاكرهای بين حضرت طلحه، زبير و حضرت علی صورت گرفت، طلحه و زبير تصميم گرفتند از جنگ كنارهگيری كنند. لذا ميدان نبرد را رها كرده و عازم مدينه منوره شدند. وقتی حضرت زبير به درّهای رسيد در آنجا مشغول نماز شد. در همين هنگام ابن جرموز با حيله و مكر بر وی حمله كرد و او را به شهادت رساند. «رضیالله عنه و أرضاه»
نتيجه
با توجه به آنچه بيان شد نكات زير بهعنوان نتيجه بحث تقديم میگردد.
1ـ حضرات طلحه و زبير از ياران مخلص و فداكار پيامبر اكرم بودند كه رسول خدا از آنان خشنود بود و خداوند متعال نيز از آنان اعلام رضايت و خشنودی کرده است. چنانكه در مورد 1400 نفر از صحابه كه در زير درخت حديبيه با رسول خدا بيعت كردند، میفرمايد: «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ…»؛ همانا خداوند از مؤمنان {صحابه} كه در زير درخت {در حديبيه} با تو بيعت كردند راضی و خشنود است و او اسرار دلهای آنان را نيز دانسته است. بديهی است كه علم الهی محدود به زمان و مكان نيست. او عالم به گذشته، حال و آینده است و با توجه به علم خويش اگر از كسی اعلام رضايت كند، رضايت او ابدی خواهد بود. بنابراين خداوند متعال إلیالابد از طلحه و زبير راضی و خشنود است.
2ـ امت اسلام تا قيامت مرهون و ممنون خدمات، فداكاريها و حماسههای صحابه كرام است و طبق فرمان و توصيه الهی موظف است همواره برای آنان دعای خير و مغفرت كند. ما كوچكتر از آنيم كه از پروانگان شمع رسالت انتقاد كنيم. آنان پاك و خالص بودند. انتقاد و اعتراض ما بر آنان به مثابه آب دهن انداختن به سوی آسمان است و رسول خدا ما را از طعن و تشنيع صحابه و ياران خويش سخت بر حذر داشته است.
3ـ بزرگترين شاهد و دليل صداقت، اخلاص، پاكی و حقانيت صحابه گرامی (رضوانالله عليهم اجمعين) قرآن عظيمالشأن است كه میفرمايد: «رضی الله عنهم و رضوا عنه« (خداوند از آنان راضی است و آنان از خداوند راضی هستند) همچنين نسبت به مهاجرين اولين كه حضرات طلحه و زبير رضیاللهعنهما از سرآمدان آناناند میفرمايد: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»؛ پيشیگيرندگان نخستين در اسلام از مهاجرين و انصار و كسانی كه به خوبی از آنان پيروی كنند، خداوند از آنان خشنود است و آنان نيز از خداوند خشنوداند. خداوند برای آنان باغهايی آماده كرده كه از زير درختان آن نهرهايی جاری است و برای هميشه در آن خواهند ماند؛ اين است رستگاری بزرگ.
4ـ طلحه و زبير از مجاهدان شركتكننده در غزوه بدر هستند و خداوند متعال نسبت به مجاهدين بدر اعلام عفو پيشاپيش از خطاهایشان كرده است، چنانكه رسول خدا فرمودند: خداوند میفرمايد: «اعملوا ماشئتم قد غفرت لكم»؛ ای مجاهدان بدر! خداوند شما را پيشاپيش مورد عفو قرار داده است.
5ـ حضرت طلحه پدرزن حضرت حسن و حضرت حسين رضیاللهعنهما است.
6ـ حضرت زبير پسرعمه رسول خدا و برادرزاده امالمؤمنين خديجه كبری است.
7ـ حضرت طلحه در چهار همسری كه داشتند باجناق رسول خداست.
8ـ حضرت زبير نخستين كسی است كه در اسلام عليه كفر شمشير كشيد.
9ـ حضرت طلحه در غزوه احد تا سرحد مرگ از رسول خدا دفاع كرد و جانباز آن غزوه قرار گرفت.
10ـ رسول خدا در غزوه احزاب پس از اينكه حضرت زبير مأموريت خويش را انجام داد خطاب به او فرمود: «پدر و مادرم فدای تو باد!»
با توجه به آنچه در باب فضايل و مناقب و زندگاني اين دو شخصيت بزرگ اسلام ذكر گرديد، لازم است محبت آن بزرگواران را در اعماق دلهای خويش قرار داده، خود را در سلك پيروان و مدافعان آنان درآوريم و از حقانيت، قداست و عظمت آنان دفاع قاطع و معقول داشته باشيم و همواره بگوييم: «رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ»
دیدگاههای کاربران