جهان اسلام در عصر حاضر در زمینههای دانش و فرهنگ، سیاست و حکومتداری، اقتصاد و تجارت، صنعت و اختراع، تزکیه و اصلاح و… بهقدری درگیر مشکلات، موانع و بحرانهای خارجی و داخلی گشته است، که تمام اقشار و طبقات جامعهی اسلامی به تناسب مسئولیت و رابطهشان با جامعه و محیط، از آنها رنج میبرند. به گونهای که صلح و آرامش، محبت و دوستی، اعتماد و همدلی، عشق و عاطفه، انسجام و یکپارچگی، اعتماد به نفس و خودباوری، صداقت و راستی، تقوا و پرهیزگاری از جوامع و اقشار مختلف اسلامی حتی از میان اعضای یک خانواده رخت بربسته است. در حقیقت، علّت بنیادین مجموعه این بحرانها، دغدغهها و نقاط ضعف جامعهی اسلامی، دوری از آموزهها و گفتههای پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم و عدم اجرای شیوهی زندگی ایشان در شئونات مختلف زندگی فردی و اجتماعی است.
تاثیر سُنّت نبوی در ریشهکن کردن جامعه جاهلی
مطالعه و بررسی دقیق تاریخ اسلام نشان میدهد سنّت پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم در راستای ریشهکن کردن انواع ظلم و ستم در عصر جاهلی و از بین بردن عقاید و باورهای خرافی آنزمان نقش بسیار ارزشمندی ایفا نموده است. مقایسه جامعهی جاهلی و جامعهی ایدهآل صدر اسلام که بر اساس سنتهای رسول خدا صلّیاللهعلیهوسلّم پایهگذاری شده بود، این حقیقت را آشکار میسازد.
تصویر عصر جاهلی
بعد از بعثت حضرت عیسی علیهالسّلام سلسلهی بعثت پیامبران حدود شش قرن به تعویق افتاد که در نتیجهی آن بشریّت به تدریج رو به انحطاط و سقوط نهاد. بهطوریکه هر اندازه از نور رسالت حضرت عیسی علیهالسّلام فاصله میگرفت بیشتر در امواج انحراف و گمراهی فرو میرفت، تا اینکه به نقطهای رسید که در تمام مراحل زندگی خویش خوی و عادت درندگان به خود گرفت.
سیرهنگار و اندیشمند بزرگ جهان اسلام، علامه ابوالحسن ندوی رحمهالله در توصیف چهرهی واقعی جامعه جاهلی مینویسد: «در این قرن انسان خالقش را فراموش کرده بود و در نتیجهی آن از خویش و سرنوشتش نیز غافل شده بود. قدرت تشخیص خیر و شر و خوب و بد را از دست داده بود. مدتها بود که دعوت انبیاء به فراموشی سپرده شده بود. چراغهایی را که آنان روشن نموده بودند با وزیدن گردبادهای سنگین خاموش شده بودند و اگر نوری هم باقی مانده بود، چنان ضعیف و کمسو بود که فقط میتوانست برخی از قلبها را روشن نماید؛ نه خانهها و شهرها را.»
دکتر حبیبالله مختار در این خصوص مینویسد: «جهان هنگام بعثت پیامبر گرامی صلّیاللهعلیهوسلّم به دلیل فرورفتن در تاریکیهای ضلالت و گمراهی و غرقشدن در اقیانوس عمیق کفر و معصیت، تلخترین لحظات خود را سپری میکرد و بزرگترین دغدغهاش تامین خوراک و پوشاک و اشباع غریزه جنسی قرار گرفته بود؛ در غفلت و گمراهی از حیوانات نیز گامی فراتر نهاده بود، علائم و نشانههای یکتاپرستی، برادری، همدردی، حیا و غیرت در آن جامعه بهطور کامل محو شده بود. مبارزات و درگیریهای بسیار ویرانگری بهخاطر مسائل بسیار جزئی بپاخاسته و تا مدتهای مدیدی ادامه پیدا میکردند. جز کینه، حسادت و بغض چیز دیگری به دست نمیآمد. فضای ظلم، خودخواهی، سرکشی و باجگیری بر آن جامعه حکمفرما بود.»
نقش سُنّت نبوی در ساختار جامعه اسلامی
بدون تردید سنت و شیوهی زندگی پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم در راستای تغییر اصول، مبانی و نحوهی نگرش آحاد جامعه جاهلی و بنای جامعه ایدهآل و محیطی منظم و هماهنگ نقش بسزایی ایفا نموده است. اخلاقی همچون صدق و صفا، محبت و دوستی، ایثار و فداکاری، صداقت و راستی، امانتداری و درستکاری، زهد و قناعت، وجدان و غیرت برای آن جامعه به ارمغان آورده است. توحید و اسلام را جایگزین شرک و کفر قرار داده و عشق به یکتاپرستی را با تار و پود زندگی آحاد آن جامعه مخلوط گردانیده است تا اینکه افراد آن جامعه به نقطهای از رشد و تکامل دست یافتند که عشق انفاق و جهاد در راه خدا، شوق شهادت و ترک مال و فرزند و وطن در راه دعوت بهسوی توحید و ابلاغ پیام اسلام به اعماق قلبهای آنان راه گشود.
چه عواملی چنین تحوّل شگرف و انقلاب خارقالعادهای را رقم زد؟ چه اسبابی جامعه جاهلی را در این مدت کوتاه دستخوش تغییر قرار داد؟ چه چیزی رهزنان را رهبر، و چوپانان را به مصلحان جامعه تبدیل کرد؟ چه چیزی توحید را جایگزین شرک، عدالت را جایگزین ظلم و مساوات را جایگزین تبعیض کرد؟ چه نیرویی لات و عزّی را از اریکه الوهیت پایین کشید؟
دکتر محمد حبیبالله مختار در پاسخ این سوالات مینویسد: «مجموعه این تحوّلات و تغییرات شگرف از آموزهها، حُسن تدبیر و شیوهی آموزشوپرورش پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم نشأت گرفته است. این نتیجه مطلوب در واقع از اتباع کامل دستورات و اجتناب از نواهی ایشان حاصل شده است. زیرا افراد آن جامعه شیوهی زندگی ایشان را الگو، خط مشی، چراغ راه و هدف اصلی خود قرار دادند و در این زمینه از هیچ کوششی دریغ نورزیدند تا وارثان راستین ایشان قرار گیرند. آنها مردم را بهسوی یک هدف فرا میخواندند و در صورت نیاز با انسجام و یکپارچگی علیه خرافات و ناهنجاریها به مبارزه میپرداختند. اینجا بود که سراسر جهان فرمانروایی آنان را پذیرفت و سران کفر و ابرقدرتهای جهانی در مقابل آنان سر تسلیم فرود آورد. پرچم اسلام در شرق و غرب به اهتزاز درآمد و دین اسلام در سراسر جهان انتشار یافت.»
سنّت نبوی چراغیست که بشریّت را از تاریکی به روشنایی سوق میدهد و ماه درخشانیست که آنان را از گمراهی بهسوی هدایت رهنمون میسازد. کسی که به آن روی آورده و آن را بهخاطر بسپارد، قطعا به خیر و هدایت دست مییابد و شخصی که از آن روگردانی نماید، به دست ضلالت و گمراهی سپرده شده و در پرتگاه هلاکت سقوط میکند و جز خسارت چیز دیگری عایدش نمیشود.
سنت نبوی منبع اصلاح و قانونگذاری
«سنّت» در عرصه قانونگذاری و دعوت دوّمین سرچشمهی دین اسلام بهشمار میرود. فقها جهت استنباط احکام به آن روی میآورند و دعوتگران و فعّالان عرصه تزکیه و اصلاح بهمنظور استخراج مفاهیم ارزشمند، ارزشهای جهتدهنده و حکمتهای بینظیر، و کشف راهکارهایی که فرد را به انجام کارهای نیک وامیدارد و از امور نامناسب بازمیدارد، به آن مراجعه میکنند.
اعتدال جامعه اسلامی در گرو اتباع سنّت نبوی
اگر سرمایه علم حدیث که باعث تشکیل یک زندگی بیبدیل، نمونه و منظّم میشود و هدایات و آموزههای پیامبر گرامی صلّیاللهعلیهوسلّم و عناصر بنیادین جامعه اسلامی وجود نداشت، قطعا امّت دچار افراط و تفریط شده و تعادلاش را از دست میداد و الگویی که در قرآن کریم به پیروی از آن توصیه شده از بین میرفت.
حدیث نبوی کارخانه شخصیّتسازی
حدیث نبوی در هر زمان و مکان پویایی و نشاط را جهت هدایت بشریت به ارمغان آورده و افرادی را به جامعه تحویل میدهد که بهمنظور اصلاح جامعه آستین همّت بالا زده و با بدعات، خرافات و عادات جاهلی به مبارزه میپردازند و بار دیگر افراد جامعه را بهسوی دین ناب و بیآلایش فرا میخوانند. بنابراین حدیث نبوی از نیازهای اولیهی این امت بهشمار میرود.
کوتاهسخن اینکه تنها راه حل مشکلات، بحرانها و دغدغهها بازگشت مجدّد به سنت نبوی است؛ زیرا سنت نبوی برای تمام اقشار و طوایف جهان اسلام، هدایات ارزندهای ارایه نموده است.
این نوشتار را با جملات دکتر طاها جابر علوانی به پایان میرسانیم: «اگر فهم درست و درک دقیق سنت نبوی و اتخاذ آن بهعنوان برنامه و دستور کار زندگی با عمل به قرآن کریم توأم گردد، قطعا تمام پردههای جهل و نادانی و نابودگرانِ تواناییها و استعدادهای جهان اسلام از جامعه اسلامی برچیده خواهند شد.»
منابع:
1- کندوکاوی در اوضاع جهان و انحطاط مسلمانان؛
2ـ السنةالنبویة و مکانتها فی ضوءالقرآن الکریم؛
3ـ نظرات فی الحدیث؛
4- حجةاللهالبالغة؛
5- کیف نتعامل مع السنةالنبویة.
دیدگاههای کاربران