اشاره: در بخش نخست این نوشتار بیشتر سخنان مولانا محمدقاسم قاسمی مورد اشاره قرار گرفتند. اکنون ادامه سخنان ارزشمند ایشان در جمع علمای شرکتکننده در دورۀ فشرده تفسیر قرآن و ادامه رویداد این سفر مبارک ملاحظه شود.
‘جلوی انحرافات قرآنی را بگیرید’
استاد ارجمند مفتی محمدقاسم قاسمی در فرازی دیگر از سخنانشان خطاب به شرکتکنندگان دورۀ خلاصةالقرآن فرمود: این دورۀ شما یک مقدمه است که شما از محضر استاد تفسیر مولانا محمدعثمان راهکار و راهنمایی حاصل کردهاید. در محافل علمی مختلف پژوهشهای زیادی دربارۀ قرآن و علوم قرآنی صورت میگیرد. مقالات پژوهشی ارائه میشود و شایسته است علما نیز در این وادی قدم بگذارند.
ایشان در ادامه افزود: در همین راستا، کتاب «علوم قرآن» علامه مفتی محمدتقی عثمانی حتما در برنامۀ مطالعه شما باشد که حتما پیش از این در برنامه داشتهاید. استاد در این کتاب به عوامل انحراف درباره قرآن و تفسیر آن پرداخته است؛ چنانکه مستحضرید در این باره انحرافات زیادی، مخصوصا در دانشگاهها، صورت گرفته و دیده شده است. مثلا هواداران دیدگاه هرمونتیک قرآن معتقدند قرآن باید از نو تفسیر شود. در این زمینه، زندهیاد دکتر محموداحمد غازی که شاگرد رشید شیخالقرآن مولانا غلاماللهخان رحمهماالله بودند، خدمات بزرگی انجام دادند و تحت عنوان «محاضرات قرآنی» مباحث خوبی را ارائه کردند. خداوند به دکتر غازی مهارت عجیبی در علوم قرآنی عطا کرده بود؛ رحمهالله رحمة واسعة.
مفتی صاحب ابراز داشت: با مطالعه این دو اثر متوجه خواهید شد چقدر انحرافات در زمینه قرآن وجود دارد. برخی از افکار زیرزمینی و مخفیانه ترویج داده میشود و بعضا متمرکز بر نخبگان است. علامه مفتی محمدتقی عثمانی ضمن برشمردن عوامل انحراف قرآنی، اساس این انحرافات را اشتغال افراد نااهل به قرآن و تفسیر آن دانسته است. برخی صلاحیت ندارند ولی به ترجمۀ قرآن روی میآورند. یا میگویند برداشت من از این آیه فلان است! حتی برخی میگویند -العیاذبالله- خود پیامبر صلیاللهعلیهوسلم بعضی از آیات را، با وجود نقل الفاظ، نفهمیده است. در حالیکه تعلیم و تبیین آیات قرآنی از جمله وظایف رسالت است. جای خرسندی است شما که اهل و لایق هستید، به تعلیم و تعلم قرآن میپردازید. جلوی این انحرافات باید گرفته شود.
استاد حدیث دارالعلوم زاهدان به بیان سایر عوامل انحراف در تفسیر قرآن پرداخت و اظهار داشت: دومین عامل انحراف در تفسیر، تلاش برای تابع کردن قرآن مجید به دیدگاههای خاص است. مثلا هواداران تئوری داروین که به “تکامل” انسان معتقدند و میگویند انسان در ابتدا میمون بوده و با گذر زمان تبدیل به شکل کنونی شده است، ادعا میکنند قرآن دیدگاه آنان را تائید میکند؛ آنها آیات «وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا» و «لَترْكَبنَّ طبَقاً عَن طبَقٍ» را مستمسک خود قرار میدهند. در حالیکه تفسیر این آیات بهکلی چیزی دیگر است. سومین عامل انحراف در تفسیر قرآن «مرعوبیت» از دیگران است؛ برخی بهسبب مرعوبیت و احساس کمتری در مقابل مکتبهای فکری دیگر از راه بهدر میشوند. قرآن کتاب هدایت است، اما برخی آن را کتاب طب یا دانش تصور میکنند و دچار انحراف میشوند. البته قرآن بهصورت ضمنی نکاتی پیرامون طب، جغرافیا، تاریخ و… بیان داشته است، اما موضوعش این نبوده است.
مفتی قاسمی در ادامه به مآخذ اصلی تفسیر قرآن اشاره کرد و گفت: اصل در تفسیر قرآن، خودِ قرآن است که “تفسیرالقرآن بالقرآن” گفته میشود. دومین منبع احادیث هستند، ولی بهشرطیکه در علم حدیث آگاهی داشته باشیم و صحیح را از سقیم تشخیص دهیم. در درجۀ سوم و چهارم اقوال و تفاسیر صحابه کرام و تابعین قرار دارد؛ اگر اقوال خودشان بود و در تضاد با اقوال صحابه نبود، بازهم پذیرفته میشوند. پنجمین منبع در تفسیر قرآن، ادبیات عرب است؛ بههمین دلیل در مدارس به ادبیات عرب جاهلی و صدر اسلام اهمیت داده میشود.
“به یک تحقیق اکتفا نشود”
سردبیر مجله ندای اسلام و استاد حدیث دارالعلوم زاهدان در پایان سخنانش مطالعۀ برخی تفاسیر را جهت بهرهبردن در مطالعه و تحقیق به حضار پیشنهاد کرد و اظهار داشت: به نقل از اساتید و اهل فن پیشنهاد میشود تفسیر ابنکثیر، تفسیر کبیر فخر رازی، روحالمعانی که در تفسیر قرآن مانند “فتحالباری” برای صحیح بخاری است، تفسیر قرطبی، أبوالسعود و تفاسیر اسلاف معاصر مانند جواهرالقرآن، تفسیر عثمانی و معارفالقرآن مورد مطالعه قرار گیرند. نکتۀ پایانی اینکه عزیزان به یک تحقیق اکتفا نکنند و بر یک موضع پافشاری نکنند، بلکه مطالعه و تحقیق کنند.
برای نگارنده این نکته درسآموز بود که استاد در سخنانشان از آیات قرآنی بهصورت بسیار زیبا و مناسب با موضوع استدلال میکرد؛ این امر تحسین و اعجاب حضار را نیز برمیانگیخت.
دعای عارفانه و عاجزانه مولانا گوهرکوهی
پس از سخنان استاد قاسمی، نماز ظهر را به امامت مولانا محمدعثمان ادا کردیم. پیش از آنکه گرداگرد سفره بنشینیم، رو به قبله شدیم و دعای پایانی مولانا حافظ احمد گوهرکوهی را آمین گفتیم.
این عالم برجسته و بسیار متواضع و خوشبرخورد، پیش از دعا، ضمن عذرخواهی از مفتی محمدقاسم، سخنانی کوتاه ایراد کرد و گفت: بیش از هر چیزی تقوا و خداترسی مهم است. باید همواره در تلاش باشیم که در سایۀ تقوا زندگی بگذرانیم و فراموش نکنیم که خدا حاضر و ناظر است. برای حصول تقوا نیز باید تلاش و کوشش کنیم. راهکارهایی که برای دستیافتن به پرهیزگاری توصیه شده را عملی کنیم.
دعای مولانا گوهرکوهی بسیار پرسوز و خاشعانه بود. اشک و آه و ناله علمای حاضر برای حل مشکلات جهان اسلام و نجات مسلمانان از چنددستگی نشان از اخلاص ایشان در دعا و خیرخواهی برای امت داشت.
بازگشت به زاهدان
وقتی آهنگ بازگشت به منزل کردیم، مولانا محمدعثمان از مفتی قاسمی خواست به جویباری که آب بسیار شیرین و خنکی از آن جاری بود سری بزنند. مولانا قلندرزهی میگفت این آب چنان شیرین و هاضم است که تا چند دقیقۀ دیگر احساس گرسنگی به شما دست خواهد داد. استاد قاسمی و دیگر علمای حاضر بهروش مخصوص نوشیدن آب در کنار جویبارها که بین مردم بلوچستان رایج است، با دست آب نوشیدند و در همین حال پیشنهاد دادند ترتیبی داده شود تا دیگران نیز از این آب بهرهمند شوند.
نماز عصر را در مسجد بزرگ روستای “کهنوک” بهجای آوردیم. آرامش خاصی در مسجد و مدرسۀ کنار آن حکمفرما بود. همراهان جوان از درختهای انجیر وقفی کنار مدرسه خوب بهره جستند و اساتید را نیز بیبهره نگذاشتند.
در بخش نخست نوشتار پیشرو قرار شد از راننده خودروی حامل اساتید بیشتر گفته شود؛ در حین بازگشت راننده محترم ما وقتی فضای معنوی و روحانی مجالس علما را دید، از استاد مفتی قاسمی درخواست کرد برای برادرش «حاجی رحمتالله» دعای خیر کند که در مشهد عمل قلب باز داشته است. مسافران این راننده تازه متوجه شدند که این “حاجی عبدالخالق” ما کسی نیست جز عموی همکارشان “مولوی یعقوب شهبخش”- دبیر خبر فصلنامه ندای اسلام- که همراه پدر بزرگوارش مهمان مشهدیهاست. مفتی صاحب فرمود ما برای حاجی رحمتالله بسیار دعا کردیم و مولوی یعقوب، که تازه متوجه شدیم برادرزادۀ شما هم است، با ما در تماس است و از آن طریق خبر برادرتان را میگیریم.
عیادت مولانا دینمحمد درّکانی
یکی از برنامههای ما در راه بازگشت، سر زدن به روستای “شورشادی” و عیادت از مولانا دینمحمد درّکانی بود. هنوز چند کیلومتر از شورشادی فاصله داشتیم که حافظ محمدعلی تلفنی خبر مولانا درکانی را گرفت؛ مشخص شد ایشان در راه زاهدان هستند و باید به پزشک مراجعه کنند. خوشبختانه خودروی حامل ایشان فاصلۀ چندانی از کاروان ما نداشت؛ وعده گذاشتیم و کنار جاده دیدار مختصری با ایشان صورت گرفت. مولانا درّکانی نتوانستند از خودرو پیاده شوند و از این بابت عذرخواهی کردند. به گرمی با همۀ ما احوالپرسی کردند و در سلام با مفتی قاسمی بوسیدن محاسن مبارک ایشان را بر خود لازم دیدند. پس از عیادت و خداحافظی، هر دو راهی زاهدان شدیم؛ البته ما با سرعتی بیشتر.
بحمدلله دقایقی پیش از غروب آفتاب همان روز (پنجشنبه) به زاهدان رسیدیم.
دیدگاههای کاربران