پیامبر- صلی الله علیه وسلم- شخصیتی است که زندگی ما مرهون احسانات او بوده و سیرت او در احساس و آرزوهای ما نهادینه شده است و هر مسلمانی سیرت و منش او را با زندگی خود عجین نموده و او را به عنوان الگو، رهبر، پیشوای دینی، معلم ایمانی و اخلاقی، پدری روحانی، رهنمایی کامل، فرماندۀ میادین رزم و بزم، استادی نمونه و آراسته می شناسد و به او عشق می ورزد و با گرفتن نامش درود و صلوات نثارش می کند.
پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم- در احساسات عقلی ما بزرگمردی نمونه، در اعماق دلها و قلوب ما مهربانترین انسانها، در دیدگان ما پیشوایی روشنگر و در احساس گوشهای ما بشارت دهنده به سوی بهشت برین و بیم دهنده از آتش جهنم است؛ «هو الذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون» [توبه، آیه 33]
قرآن کریم از او ذکری به میان آورده که مردی بزرگوار و انسانی کامل را در وجود خود جمع نموده است، نه مانند مردان عادی. او غم امت را به دوش کشیده و صفات یک انسان کامل را در وجود خود جمع نموده است. او را به عنوان منبع اخلاقیات و دارندۀ بزرگترین مدال افتخار اخلاق نیک معرفی نموده است؛ «و إنک لعلی خلق عظیم». نرمی، عطوفت، آسانی و سهولت در وجودش پر بار است؛ «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک» [آل عمران، آیه 159]
او امام و پیشوای امت، پیشوای نماز و بندگی، پیشوای راز و زندگی، پیشوای تعلیم و تربیت، پیشوای اقتصاد اسلامی، پیشوای جهاد و صلح، پیشوای زمامداری و الگویی است که پیروی شود؛ «لقد کان لکم فی رسول الله أسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر وذکر الله کثیرا» [ممتحنه، آیه 21]
پس ای امت مسلمان، ای برادر عقیده و ایمان، و ای فرزند رسالت جاودان محمدی، آیا از نظر عقلی، شرعی، عرفی رواست که ما در جستجوی شخص دیگری باشیم و یا در تلاش الگویی دیگر برآییم؟ آیا برای ما زیبنده است که غیر از او را برای پیمودن زندگی روزمره انتخاب کنیم؟ هرگز شایسته ما نیست و بلکه حرام و ناجائز است.
او پیامبری است که دروازه نبوت بعد از بعثت او مسدود شده و باید در تمام مراحل زندگی در دقیقه های و ثانیه های آن، همچون او عمل نمائیم.
محمد- صلی الله علیه وسلم- در نماز خاشع و فروتن بود؛ «و من اللیل فتهجد به نافلة لک عسی أن یبعثک ربک مقاما محمودا»
– در میدان کارزار نبرد مجاهدی نستوه با شهامت و شجاع، پهلوانی بی نظیر و آرزومند شهادت بود. چنانچه پروردگار عالم حکمنامه اش را چنین بیان داشته است: «فقاتل في سبیل الله لا تکلف إلا نفسک» [نساء، آیه 84]
– در میدان انفاق و خرج کردن به تهیدستان، سخاوتمندی بزرگوار و نمونۀ بارزی از یاری رسانی به مظلومان و ستمدیدگان بود و همچون بادی روان خرج می نمود؛ «کان رسول الله صلی علیه وسلم أجود الناس و کان أجود ما یکون في رمضان حین یلقاه جبرئیل فیدارسه القرآن. فلرسول الله- صلی الله علیه و سلم- حین یلقاه جبرئیل أجود بالخیر من الریح المرسلة.» اما خودش در تهیدستی صبور بود و به فرامین الهی تمسک می جست. در نرمی و مهربانی چشمانی نمناک از اشک عطوفت مشاهده می شد. از نظر شفقت، کرامت و همدردی چشمان هر بیننده را مجذوب خویش می نمود. در راه دعوت و تبلیغ دعوتگری با بصیرت، حکیمی بلندپایه بود که مردم را حکیمانه به سوی خدای هستی ها فرا می خواند؛ «أدع إلی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة» او به عنوان پیامبر و رسول به سوی امتی ضعیف، مظلوم و ستمدیده فرستاده شد و این امت را نگین امتها و ملتها گردانید و منبرهای حق و حقیقت، عدل و داد، اخوت و برادری، صفا و صمیمیت، حیاء و عفت را در میان منبرهای شرک و کفر، برادرکشی و دشمنی، بی حیایی و فحشا و قتل و چپاولگری نصب کرد و پرچم «لا إله إلا الله» را برافراشت و منبرهای باطل را کنار زد و منارۀ اسلام را در نقطه اوجش قرار داد.
او صاحب امتی شد که بر او اقتداء کردند و در کلاس تعلیم و تزکیه و حکمت او زانو زدند و در مقابل دشمنان او صف آرایی کرده و در میان خود دوستی و الفت را به ارمغان آوردند، آن هم از جانب پروردگار عالم؛ «هوالذی بعث في الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و إن کانوا من قبل لفی ظلال مبین». [انفال، آیه 63-62]
او به سوی امتی فرستاده شد که شترچران بودند و گوسفندان را در صحراهای خشک و بی آب و علف حجاز می چرانیدند و در صحراهای گرسنگی، تشنگی، بی مهری، یأس و ناامیدی سرگردان بودند که ناگاه با کلمه «لا إله إلا الله» از این سختیها رهایی یافتند و به سوی دجله و فرات، باغهای شام و مصر، بستانهای اندلس و به سوی سرزمینهای هموار هند و سند پا گذاشتند و تکبیرگویان این مناطق را فتح کردند، نماز بر پا داشتند، و مردم را به فرامین الهی رهنمون ساختند و پرچم اسلام را برافراشتند و فرامین عادلانه الهی را اجرا نمودند.
او امت را از قتل و غارتگری، چپاول و دزدی و فتنه و فساد به سوی اخوت و جوانمردی، صفا و صمیمیت، دوستی و راستی، اتحاد و انسجام سوق داد؛ «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروا نعمة الله علیکم إذ کنتم أعداء فألف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته إخوانا و کنتم علی شفا حفرة من النار فانقذکم منها» و رسول اکرم- صلی الله علیه وسلم- فرمود: «المسلم أخو المسلم لایظلمه و لا یسلمه و لا یخذله و لا یحقره» این بود شعار پیامبر اسلام- صلی الله علیه و سلم-؛ شخصیتی که آئین نامۀ حقوق بشر را تدوین نمود و مفاد آن را به اجرا گذاشت.
او به سوی امتی مبعوث شد که خوراک آنها حیوان خودمرده بود، نوشیدنی آنها شراب بود، زندگی آنها در بی حیایی خلاصه شده بود، بت را طواف می کردند، مجسمه ها را عبادت و سجده می کردند. پیامبر- صلی الله علیه و سلم- با کلمه «لا إله إلا الله» دلهای آنان را شستشو داد و به سوی سعادت ابدی رهنمونشان کرد؛ کلمه ای که در حرمین شریفین، در دانشگاه الازهر، زیتونیه، قرطبه، مسجد اموی، مسجد جامع صنعاء، مسجد مکی، دارالعلوم دیوبند، در کابل، هند و سند و در هر بلادی خوانده می شود و مفهوم آن مورد بحث و اجرا قرار داده می شود و این کلمه بر زبان هر مسلمانی جاری است.
پیامبر- صلی الله علیه و سلم- با این کلمه راه و رسم زندگی و عبادت و بندگی را به امت آموخت. در مورد نماز و سجده فرمود: «صلوا کما رأیتمونی أصلی»، در مورد حج و مناسک حج و طواف بیت الله چنین فرمود: «خذوا عنی مناسککم» حتی باریکترین امور زندگی، از قبیل گرفتن ناخنها، گذاشتن موی محاسن (ریش)، کوتاه کردن سبیلها، استفاده از خوشبویی، تمیز کردن دندانها با مسواک، نوع پوشیدن لباس، آداب خوابیدن، خوردن، راه رفتن، نشستن، سخن گفتن و… را تعلیم و آموزش داد.
ایشان- صلی الله علیه و سلم- در طول عمر مبارکش مشغول عبادت، تعلیم، تربیت و اصلاح امت بود. سختیهای زیادی را متحمل شد و مانند اغلب مردم زندگی عادی داشت، نه مانند حکام خودکامه ای که چندین هزار خادم و مرکب و گارد حفاظتی دارند و در برجهای آسمان خراش و منحصر به فرد زندگی می کنند، آن هم به دور از مردم.
گوسفندان را خودش می چرانید، اما بر مردم حکمران بود، لباسهایش را وصله می زد، گوسفندان را می دوشید، خانه را نظافت می نمود، با خوشحالی مردم خوشحال بود، با غم و اندوه آنها ناراحت و گریان بود، تبسم می نمود و می گریست، نماز می خواند و می خوابید، روزه می گرفت و افطار می نمود، ازدواج نمود و با همسران خویش محبت می ورزید، مسافرت و تجارت نمود، وقتی تنگدستی بر او طاری می شد صبر را پیشه می کرد. اگر ثروتی به دست می آورد شکر خدا را به جا می آورد و در میان مردم زندگی می کرد و به آنها نوید حیات ابدی می بخشید. چنانچه اگر شخصی اجنبی و غریبه ای می آمد او را از میان یارانش تشخیص نمی داد، اما حکام و سردمداران امروزی بدون گارد حفاظتی و ماشینهای فوق امنیتی از خانه خارج نمی شوند.
پیامبر ما- صلی الله علیه و سلم- بر مردم حکمران بود، پس الگوی حکمرانان دنیا است. فتوا می داد و مسائل شرعی را بیان می کرد، پس الگوی مفتیان است. دعوت و تبلیغ می نمود، پس الگوی دعوتگران و داعیان است. در امور سیاست داخلی و خارجی با تدبیر عمل می نمود، پس الگوی سیاستمداران است. مردم را شیوه های اقتصادی حقوق و تاکتیکهای جنگی و مسائل صلح و آشتی را نشان می داد، پس الگوی دانشمندان اقتصاد، حقوقدانان و الگوی فرماندهان جنگی و صلح طلبان است؛ «لقد کان لکم في رسول الله أسوة حسنة»
او با رسالتی آمد که تمام رسالتهای پیشین را منسوخ کرد و آنها را فاقد اعتبار و ارزش و پیروی بیان کرد؛ «و من یتبع غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه» و چنین فرمود: «و الذی نفسی بیده لایسمع بی یهودی و لا نصرانی ثم لا یؤمن بی إلا دخل النار.»
عنوان پیامبر و رسول به سوی امتی ضعیف، مظلوم و ستمدیده فرستاده شد و این امت را نگین امتها و ملتها گردانید و منبرهای حق و حقیقت، عدل و داد، اخوت و برادری، صفا و صمیمیت، حیاء و عفت را در میان منبرهای شرک و کفر، برادرکشی و دشمنی، بی حیایی و فحشا و قتل و چپاولگری نصب کرد و پرچم «لا إله إلا الله» را برافراشت و منبرهای باطل را کنار زد و منارۀ اسلام را در نقطه اوجش قرار داد.
او صاحب امتی شد که بر او اقتداء کردند و در کلاس تعلیم و تزکیه و حکمت او زانو زدند و در مقابل دشمنان او صف آرایی کرده و در میان خود دوستی و الفت را به ارمغان آوردند، آن هم از جانب پروردگار عالم؛ «هوالذی بعث في الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و إن کانوا من قبل لفی ظلال مبین». [انفال، آیه 63-62]
او به سوی امتی فرستاده شد که شترچران بودند و گوسفندان را در صحراهای خشک و بی آب و علف حجاز می چرانیدند و در صحراهای گرسنگی، تشنگی، بی مهری، یأس و ناامیدی سرگردان بودند که ناگاه با کلمه «لا إله إلا الله» از این سختیها رهایی یافتند و به سوی دجله و فرات، باغهای شام و مصر، بستانهای اندلس و به سوی سرزمینهای هموار هند و سند پا گذاشتند و تکبیرگویان این مناطق را فتح کردند، نماز بر پا داشتند، و مردم را به فرامین الهی رهنمون ساختند و پرچم اسلام را برافراشتند و فرامین عادلانه الهی را اجرا نمودند.
او امت را از قتل و غارتگری، چپاول و دزدی و فتنه و فساد به سوی اخوت و جوانمردی، صفا و صمیمیت، دوستی و راستی، اتحاد و انسجام سوق داد؛ «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروا نعمة الله علیکم إذ کنتم أعداء فألف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته إخوانا و کنتم علی شفا حفرة من النار فانقذکم منها» و رسول اکرم- صلی الله علیه وسلم- فرمود: «المسلم أخو المسلم لایظلمه و لا یسلمه و لا یخذله و لا یحقره» این بود شعار پیامبر اسلام- صلی الله علیه و سلم-؛ شخصیتی که آئین نامۀ حقوق بشر را تدوین نمود و مفاد آن را به اجرا گذاشت.
او به سوی امتی مبعوث شد که خوراک آنها حیوان خودمرده بود، نوشیدنی آنها شراب بود، زندگی آنها در بی حیایی خلاصه شده بود، بت را طواف می کردند، مجسمه ها را عبادت و سجده می کردند. پیامبر- صلی الله علیه و سلم- با کلمه «لا إله إلا الله» دلهای آنان را شستشو داد و به سوی سعادت ابدی رهنمونشان کرد؛ کلمه ای که در حرمین شریفین، در دانشگاه الازهر، زیتونیه، قرطبه، مسجد اموی، مسجد جامع صنعاء، مسجد مکی، دارالعلوم دیوبند، در کابل، هند و سند و در هر بلادی خوانده می شود و مفهوم آن مورد بحث و اجرا قرار داده می شود و این کلمه بر زبان هر مسلمانی جاری است.
پیامبر- صلی الله علیه و سلم- با این کلمه راه و رسم زندگی و عبادت و بندگی را به امت آموخت. در مورد نماز و سجده فرمود: «صلوا کما رأیتمونی أصلی»، در مورد حج و مناسک حج و طواف بیت الله چنین فرمود: «خذوا عنی مناسککم» حتی باریکترین امور زندگی، از قبیل گرفتن ناخنها، گذاشتن موی محاسن (ریش)، کوتاه کردن سبیلها، استفاده از خوشبویی، تمیز کردن دندانها با مسواک، نوع پوشیدن لباس، آداب خوابیدن، خوردن، راه رفتن، نشستن، سخن گفتن و… را تعلیم و آموزش داد.
ایشان- صلی الله علیه و سلم- در طول عمر مبارکش مشغول عبادت، تعلیم، تربیت و اصلاح امت بود. سختیهای زیادی را متحمل شد و مانند اغلب مردم زندگی عادی داشت، نه مانند حکام خودکامه ای که چندین هزار خادم و مرکب و گارد حفاظتی دارند و در برجهای آسمان خراش و منحصر به فرد زندگی می کنند، آن هم به دور از مردم.
گوسفندان را خودش می چرانید، اما بر مردم حکمران بود، لباسهایش را وصله می زد، گوسفندان را می دوشید، خانه را نظافت می نمود، با خوشحالی مردم خوشحال بود، با غم و اندوه آنها
اسلام آئین نامه ای را برای جهانیان تقدیم کرد که خداوند متعال آن را به عنوان نعمت و دین کامل بیان داشته است؛ «الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا.»
پس ای مسلمانی که به «لا إله إلا الله» اعتراف کرده ای، شایسته است که او را به عنوان الگوی خویش قرار دهی. او پیامبری بود که با لشکرهای ابرقدرت و مجهز به اسلحه های مدرن آن زمان می جنگید و پیشتاز مبارزان و شجاع ترینِ دلیران بود. لشکرهای بزرگ را شکست می داد، اما در بارگاه الهی متواضع و فروتن بود. کامیابی و پیروزی را از جانب خدا می دانست. دندان رباعی او شکسته می شود، بر بدنش زخمهایی وارد می گردد، یارانش جلوی رویش به شهادت می رسند، اما او در نهایت صبر «إنا لله و إنا إلیه راجعون» را بر زبان می آورد. نا امیدی و یأس در مقابل او مأیوس و نا امید می شوند و او مسیرش را با اراده ای آهنین و عزمی فولادین ادامه می دهد. او لباس جدید می پوشید تا اظهار نعمت الهی را به جا آورد، زیرا خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد؛ «یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلوا و اشربوا و لا تسرفوا إن الله لا یحب المسرفین» [اعراف، آیه 31] لباس کهنه نیز بر تن می کند، تا انکسار و تواضع خویش را در بارگاه الهی اظهار نماید.
پس هر کسی در سختیهای جنگ قرار گرفت، چه در مواقع شکست و چه در مواقع پیروزی، الگوی او محمد مصطفی- صلی الله علیه و سلم- است. هر کس لباس نو پوشید یا لباس کهنه به تن نمود الگوی او رسول خدا- صلی الله علیه وسلم است. و هر شخصی که بر مسند ریاست حکومت و مدیریت نشست پیشوا و مقتدای او پیامبر- صلی الله علیه و سلم- است و هر فردی معامله ای انجام داد، به مسافرت رفت، یا از مسافرت برگشت، یا روزه گرفت و افطار کرد، ثروتمند و تهیدست شد، الگوی او حضرت رسول اکرم- صلی الله علیه و سلم- است.
پیامبر- صلی الله علیه و سلم- شخصیتی بود که بچه های کوچک را می خنداند، یتیمان را می پروراند، آنها را به آغوش می گرفت و با آنها نماز می خواند و غذا صرف می کرد. روزی به سجده می رود حضرت حسن- رضی الله عنه- بر دوش او بالا می رود، سر را از سجده بر نمی دارد که مبادا حضرت حسن- رضی الله عنه- اذیت شود، سپس به مردم چنین می فرماید: «إن الحسن صعد علی ظهری و ارتحلنی فخشیت أن أقوم فأوذیه» پس ای کسانی که مدعی رعایت حقوق بشر هستید و روزی از سال را به نام «روز کودک» نام نهاده اید و در روزهای دیگر خبری از محبت و عشق به کودکان نیست، بنگرید که پیامبر ما به کودکان چه عشق و محبتی می ورزید، در سجده و عبادت پروردگار مشغول است باز هم حقوق کودکان را رعایت می کند. و ای کسانی که روزی از سال را به نام «روز زن»، «روز سالمند»، «روز جوان»، «روز کارگر»، «روز پدر»، «روز مادر»، و… نامگذاری نموده اید، به زندگی پیامبر ما نگاهی بیندازید که زن را چگونه از زنده به گور شدن به صحنه حیات و زندگی آورد، به او کرامت بخشید، حقوقش را عادلانه در میزان عدل الهی در دفتر اسلام ثبت نمود، قوانین مربوط به ازدواج، طلاق، عدت، ارث و میراث، نفقه، حجاب و… را وضع نمود که مورد ستایش همگان قرار گرفت.
پیامبر- صلی الله علیه و سلم- ساعتها به پای حرف و حدیث سالمندان می نشیند، بارشان را بر دوش می گیرد و به خانه آنها می رساند و احترام آنها را بر امت واجب قرار می دهد. به جوانها راه و رسم زندگی سالم و اسلامی را می آموزد، و کسانی را که به مادران محبت می ورزند مژده بهشت می دهد، وقتی مادر رضاعی او (حلیمه سعدیه) تشریف می آورد او را در بهترین جا می نشاند و چادرش را برایش پهن می کند و بی نهایت به او ابراز محبت می کند که هر بیننده ای تصور می کند که مادر حقیقی اوست، اما امروز مادران رضاعی بماند که مادران حقیقی در کنج خانه سالمندان فراموش شده اند و در حسرت دیدار عشق و محبت فرزندان جان می دهند.
پیامبر اسلام- صلی الله علیه وسلم- کارگران را می بیند و در مورد حقوقشان چنین می فرماید: قبل از اینکه عرق جبینشان خشک شود مزد و اجر آنها را پرداخت کنید.
بشنو ای زمانه، ثبت و مسجل کن ای تاریخِ ماندگار، ببین ای دنیای دون، کدام امام و کدام رهبر و حکمران اینگونه به نیازهای مردم توجه نموده و حقوق بشر را در قالب حقیقی آن اجرا می کند؟ حقوق بشر بماند که توصیه به رعایت حقوق حیوانات را نیز می کند و می فرماید: شتران را بیش از توانشان حمل نکنید، به آنها آب و غذا بدهید و…
– پیامبر- صلی الله علیه و سلم- الگوی عباداتی همچون نماز، روزه، زکات، ذکر، جهاد و… بود.
– او دارندۀ مدال پرافتخار و رنگین اخلاق همچون تبسم، تواضع و فروتنی، صبر و استقامت، شهادت و شجاعت، صداقت و عفت، کرم و سخاوت، جوانمردی و فتوت بود.
– او مظهر تمام خوبیها و کارهای نیک و شایسته بود.
– او دیکتاتوری، استبداد، استعمار، ظلم و ستم، بی حیایی و بداخلاقی را خلاف حقوق بشر و منافی عدل و عدالت می دانست.
– لباس عادی به ارزش سه درهم می پوشید. نان جو می خورد. در خانه کوچک به استراحت می پرداخت. حتی بعضی مواقع تکه نانی نمی یافت تا سیر بخورد و بر شکم سنگ می بست، اما هرگز ظلم و ستم را تحمل نمی کرد.
– امپراطوریهای بزرگ را به عدل اسلام و عبادت پروردگار عالمیان، و رعایت حقوق بشر فرا می خواند.
پس بر هر فرد مسلمان لازم است که در هر شکل و رنگی که است، پیامبر اکرم- صلی الله علیه و سلم- را به عنوان الگو و پیشوا برگزیند و سنتها و روش و منش او را در زندگی خود پیاده کند و محبت او را جزء لاینفک ایمان خود قرار دهد.
نگارنده: ذبیح الله براهویی
دیدگاههای کاربران