دولت و علما باید تلاش کنند جلوی تندرویهای شیعه را علیه اهلسنت بگیرند و بر عکس علمای اهلسنت هم باید تلاش کنند جلوی تندروهای اهلسنت را علیه تشیع بگیرند،
——————————————————-
وحدت فرق اسلامی، عمل کرد مدارس علمیه، مراسم ختم صحیح بخاری و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در:
گفت و گو با مولوی عبدالحمید؛ امام جمعه اهلسنت زاهدان
اشاره:
سخنان آیت الله تسخیری در رابطه با وحدت فرق اسلامی رمینهای بود تا در گفت و گو با مولوی عبدالحمید امام جمعه اهلسنت زاهدان و رییس شورای سیاست گذاری مدارس علمیه اهلسنت استان [سوالاتی] را مطرح کنیم و مباحث مربوط به وحدت مسلمانان، افراط و تفریطهای مذهبی و عمل کرد حوزههای علمیه، مراسم ختم صحیح بخاری ومصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را جویا شویم. آنچه میخوانید مشروح این گفت و گوست.
آقای تسخیری دبیرکل مجمع تفریب مذاهب اسلامی گفتهاند: نزاع مذاهب اسلامی، نزاع خطا و صواب است نه کفر و ایمان نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
فرق اسلامی که عبارت از اهلسنت و شیعه و معتزله، مرجعه و غیره میباشند به فرقی گفته میشوند که همه خود را منسوب به اسلام میدانند و فتوای علمای اسلام در کل این است که اینها مسلمان هستند، حالا هر یکی دیدگاه و نظراتی دارد و خود را در آن دیدگاه و نظرات صواب میداند و دیگران را به خطا میداند و برعکس، ولی این خطا در حدی که طرف را از دایره اسلام خارج کند و او را کافر قرار دهد نیست و همه در دایره اسلام میتوانند متحد باشند. هرکسی نظرات ویژه و خاص خود را دارد و مطابق موازین خودش عمل میکند و حرمت یکدیگر را هم باید حفظ کنند؛ اگر نقد و تحلیل و بررسی در نظرات یکدیگر دارند باید با استدلال و حرمت باشد نه احساسات و لعن و نفرین. در بر این عقیده هستیم که وحدت مقطعی نیست و مسلمانان باید با هم وحدت داشته باشند و حرمت همدیگر را حفظ کنند و زندگی مسالمتآمیز داشته باشند و علما با هم رفت و آمد کنند، گرچه فراتر از این ما با همه انسانها مشترکاتی داریم و اخوت انسانی داریم اما با مسلمانان هم اخوت انسانی و هم اسلامی داریم لذا نظر آیت الله تسخیری صحیح ومناسب است و انشاء الله که اینطور باشند.
با توجه به دیدگاهی که علما در مورد وحدت دارند هنوز شاهد فتواهای متعدد بر ضد همدیگر و حتی ترور و حملات انتحاری هستیم ریشه این مسایل چیست؟
اینها ریشهاش هم به انسانهای افراطی برمیگردد که در هر فرقه و قومی و گروهی هستند و بعضی مسایل را نمیتوانند تحمل کنند و دست به خشونت و افراطیگری میزنند. دوم این که اینها ریشه خارجی هم دارد که دشمنان آگاه و دانای ما از کانال این افراد افراطی وارد میشوند و مسلمانان را دچار مشکل میکنند. این هم در شیعه و هم در سنی موجود است و لذا همه باید تلاش کنند که جلوی افراد تندرو را بگیرند. دولت وعلما باید تلاش کنند جلوی تندرویهای شیعه را علیه اهلسنت بگیرند و بر عکس علمای اهلسنت هم باید تلاش کنند جلوی افراد تندروهای اهلسنت را علیه تشیع بگیرند، متاسفانه این وجود دارد که هم کتاب مینویسند هم فتوا میدهند هم دست به راهبندانی میزنند، عملیات انتحاری میکنند و به مقدسات یکدیگر توهین میکنند که اینها هیچ توجیه مذهبی ندارد.
نقش حوزههای علمیه را در ایجاد نزدیکی و وحدت تا چه اندازه میدانید؟
حوزههای علمیه در واقع پایگاه اسلام هستند که سبب حفظ دین هم در ایران اسلامی و هم در جهان هستند. در انقلاب اسلامی ایران همه میدانیم که بزرگترین نقش را حوزههای علمیه داشتند و امام راحل که رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی هستند از همین حوزههای علمیه سر بلند کردند. به هر حال حوزههای علمیه در ایران نقش بسیار مهمی در نگهداری اسلام، پیروزی انقلاب و هم در تداوم انقلاب و نظام داشته و دارند. اگرحوزهها نبود خدا میداند که تا حالا چه اتفاقاتی در ایران اسلامی و سایر نقاط دنیا به وجود میآمد. در راستای وحدت هم نقش حوزهها مهم است و همه فتواها از حوزههای علمیه صادر میشود که در آن دید بلند موجود است و یکدیگر را مسلمان و برادر میدانند؛ البته ما در حوزههای خودمان همیشه با این مسئله مواجه هستیم که هر نوع حرکت تندروها را خنثی کنیم. عدهای باعناوین مختلف قصد ایجاد تشنج دارند یا سیاسی یا مذهبی، اما توجیه میکنیم و سرجایشان مینشانیم، همواره با تفکراتی که به وحدت و امنیت و اخوت ضربه بزند مواجه بودهایم و سعی میکنیم آنها راخنثی کنیم. شما میبینید که حتی در مراسم هفته وحدت بیشتر شرکت کنندگان حوزوی هستند و حوزهها به امر وحدت اهتمام جدی دارند.
حوزههای علمیه در مقابل استکبار جهانی و استکبار ستیزی نقش مؤثری داشتهاند و اکنون هم آنان بزرگترین سد را مقابل خود، حوزههای علمیه و علمای بر حق را میبینند.
یکی از مسایلی که در مراکز علمی چه حوزوی و چه دانشگاهی وجود دارد تنوع ملیتی طلاب و دانشجویان است این نوع ملیتی چه نکات مثبتی دارد؟
در حوزههای علمیه شیعه وسنی هم در ایران وهم در خارج مرسوم و متداول همین بوده که طلاب خارجی میآمدند؛ مثلا در مدارس پاکستان، هند، سوریه، عراق و عربستان و هم دانشگاههای اسلامی طلاب خارجی میگیرند. در قم هم از قدیم مرسوم است که طلاب خارجی هم از اهلسنت و هم اهلتشیع حضور دارند؛ مثلا در مرکز جهانی در قم که خودم بازدید کردم ده هزار طلبه است که بخش مهمی از آنها اهلسنت است. در سایر حوزهها در قم در مشهد و گرگان طلاب خارجی به کثرت وجود دارد و این طلاب هم شیعه و هم سنی هستند. در مدارس سیستان و بلوچستان هم طلاب خارجی از افغانستان و تاجیکستان حضور دارند؛ آن طور که اطلاع داریم و گاه ملاقاتهایی هست. در همه دنیا افتخار میکنند که طلاب خارجی را در کشورشان جذب بکنند به دلیل اینکه این افراد وقتی تحصیل کردند و برگشتند همه طرفداران آن کشور میشوند، فرهنگ آن کشور را منتقل میکنند و رابطه دو ملت را با هم نزدیک و مستحکم میکنند، به هر حال تاثیر فراوانی در ارتباطات فرهنگی و سیاسی دارد و ما هم در اینجا طلابی که داریم و کسانی که از این مدرسه در گذشته فارغ التحصیل شدهاند همه مسیرشان تقریب است، همان مسیری که مسیر و راه خود ماست، همه دوستان شاهدند که با برادران شیعه هیچ مشکلی نداشتهایم و با هم ارتباط نزدیک داشتهایم. همین طلاب با هر ملیتی در راهپیمایی 22 بهمن یا هفته وحدت مشارکت داشتند و مجالس را همین طلاب گرم داشتند، حالا هم در کشور خودشان سبب وحدت شدهاند و فرهنگ وحدت و انقلاب یعنی فضای ایران را منتقل کردهاند. اینها هنوز هم میآیند ورفت و آمد دارند، نمک اینجا را خوردهاند و احساس علاقه به ایران دارند، برخی فارسی زبان هستند اما لهجه ما را هم یاد گرفتهاند. اگر اینها را جذب نکنیم یا دفع کنیم جذب کشورهایی میشوند که در آنجا تندروی وافراط نسبت به فرق اسلامی موجود است و کمتر در مسیر سازش قدم بر میدارند و فرهنگ ما را هم نمیشناسند، لذا به مراتب ارجح است که اینها در اینجا درس بخوانند. در طول زندگی احساس احسان نسبت به ایرانیها و دولت و حکومت و ملت ایران میکنند و نوعی احساس بدهکاری دارند و این به نفع ایران ماست. به هر حال وقتی این طلاب که در قم و گرگان و مشهد هستند و مجوز تحصیل دارند انتظار این است که به این طلاب هم ویزای تحصیلی داده شود و اینجا هم زیر نظر دولت است و دولت نظارت دارد و نتایج تحصیل اینها صد در صد به نفع سنی وشیعه و ایرانیهاست.
مراسم ختم بخاری سالهاست که برگزار میشود چه فوایدی به آن میبینید که این مقدار وقت وهزینه صرف آن میکنید و تلاش دارید که برگزار شود؟
حقیقتاً فوایدی که جلسه ختم بخاری داشته شاید نتوانم به خوبی توضیح دهم چه در ابعاد دینی، چه اجتماعی و چه در جهت وحدت مسلمین. من فقط یک گوشهای را میگویم که جلسه تا چه اندازه توانسته مایه انسجام بشود و چه منافعی را برای شیعیان و سنیهای ایران در راستای تفریب داشته و چه منافعی برای دولت داشته است. خود اهلسنت که از نقاط مختلف میآیند وقتی یکدیگر را میبینند احساس امنیت و آزادی در کشور میکنند، بسیار خرسند و خوشحال میشوند که در جلسهای هستند که صد هزار نفر در آن شرکت میکنند، مسئولین آن را تحمل میکنند، لذا عقدههایی که در دل دارند از بین میرود و احساس امیدواری میکنند که در این مملکت آیندهای روشن دارند و این باعث تحکیم اخوت و امنیت میشود و مردم به نظام نزدیک میشوند و به آینده امیدوار میشوند. در این جلسه از تقریب و وحدت صحبت میشود و مسئولین دولتی و نمایندگان مجلس از خدمات دولت و مسایل سیاسی روز صحبت میکنند که تبلیغ برای دولت است. در این راستا سیاستی را که دنبال میکنیم این است که مردم ناامید و دلسرد نباشند و از حکومت حمایت بکنند و خواستههایشان را قانونی مطرح کنند و وقتی مردم در این جلسه حضور پیدا میکنند متوجه میشوند که به جای حضور در گروههای مخالف و معاند دولت بهتر است که در جمع موافقین دولت باشند و خواستههای خود را نیز مطرح کنند. تاثیر مهم دیگری که این جلسه داشته دعوت از مهمانان خارجی بوده، در شرایطی که همه میدانیم که فضای بیرون مسموم است و تبلیغات میشود که اهلسنت در ایران در فشار هستند و دولت هیچ حقی برای اهلسنت قایل نیست و شخصیتهای مهم را در ایران به انحای مختلف از بین میبرند و در جمهوری اسلامی اخوت نیست و عناد و دشمنی است و بسیاری از این افراد تحت تاثیر همین تبلیغات و با ذهنیتی که داشتهاند حتی دعوت سفرای ایران را نپذیرفتند، اما ما تلاش کردیم که آنها بیایند. وقتی آمدند میگفتند ما وصیت کردهایم که شاید برنگردیم اما وقتی که در جلسه شرکت کردند و جمعیت صد هزار نفری را در تجمع دیدند که استاندار، نماینده ولی فقیه، نمایندگان مجلس حضور دارند و همه سخنرانی میکنند، هم صحبت دینی و هم صحبت اجتماعی است و صحبت تقریب و وحدت است، اینان مهمان نماینده ولی فقیه و یا استاندار میشدند و هدیه میگرفتند، به قم و مشهد رفتند با مراجع ملاقات کردند، به شهرهای تاریخی شیراز و اصفهان رفتند، فوق العاده متاثر شدند. خود آیت الله تسخیری فرمودند که جلسه زاهدان در راستای تقریب خیلی به ما کمک کرده است، حتی برخی سفرای ایران از تاثیر مثبت بازدید علما از ایران گفتند. حتی مخالفان نظام در خارج به ما انتقاد داشتند که این زحمات و مخارج به نفع شیعه و حکومت بوده و برای اهلسنت منافعش اندک بوده و میگویند این جلسه را برگزار نکنید بهتر است. چون ما بر این عقیده هسیتم که یکی از نیازهای مهم مسلمانان همگرایی و همدلی است و زندگی مسالمتآمیز است و باید از تشدید اختلافات دوری کنیم نظرمان این است که مسلمانان در تمام جهان باید وحدت داشته باشند بر همین اساس به تشکیل این جلسه اصرار داشتیم و برای ما منفعتی جز دعای خیر مسلمانان نداشته است.
اخیراً شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبهای داشته است که حوزههای علمیه تحت نظارت وکنترل دولت باشد ظاهراً در این رابطه نظرات متفاوتی وجود دارد توضیح فرمایید.
این سئوال مهمی است ومن بابت این سئوال از شما تشکر میکنم چرا که فعلا مشکلاتی که اهلسنت احساس میکنند و دغدغه فکری که در حال حاضر برای علما به وجود آمده در اکثرمدارس همین مصوبه اخیر است.
در طول تاریخ افتخاری که حوزههای علمیه قم و تشیع داشته و حوزه علمیه اهلسنت داشته این بوده که مستقل اداره میشده است و تحت نفوذ هیچ دولتی نمیآمدند و حتی از علمای شیعه و سنی در طول تاریخ که در قرون گذشته بودهاند این وصیت را داریم که حوزههای علمیه تحت سلطه حکومتها نروند چرا که ضایعاتی به وجود میآورد که غیر قابل تصور است. در کشورهایی که حوزههای علمیه زیر سلطه حکومت رفتهاند آثاری از حوزههای علمیه و معنویت و روح دینی و تقوا و زهد نمانده است و به دانشگاههای معمولی که فقط برای کسب مدرک و استخدام درس میخوانند و چندان توجهی به معنویت ندارند تبدیل شدهاند و رمز موفقیت حوزههای شیعه و سنی در همین بوده است؛ علمایی هم که ساده زندگی کردهاند و در کنارمردم بودهاند آنها توانستهاند در دنیا تاثیر معنوی در بین مردم داشته باشند. آنچه که اخیراً در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده و آیین نامه آن به دست ما و مدارس رسیده کلا استقلال و آزادی حوزهها را از بین میبرد و یک مداخله آشکار در امور مدارس است. اصل 12 قانون اساسی تصریح کرده که پیروان تمام مذاهب اسلامی در تعلیم و تربیت آزادند و این مصوبه از دیدگاه علمای اهلسنت و صاحب نظران بر خلاف صریح این اصل است و نه به نفع شیعه و نه به نفع نظام جمهوری اسلامی است؛ البته حق دولت میدانیم که از بیرون بر حوزه نظارت کند و مشکلات را تذکر بدهد، همانطور که در گذشته هم بوده و در ابتدای سال لیست طلاب و مدرسین را به دولت میدهیم و امتحان از طرف قم برگزار میشود و چنانچه طلبهای مشکل داشته باشد تذکر میدهند و ما هم اعمال میکنیم و انتظار جامعه اهلسنت از مسئولین دلسوز این است که این دغدغه فکری را از روی جامعه اهلسنت بردارند.
در میان همه علمای اهلسنت آنچه به اتفاق عمل میشود این است که درحوزههای ما هیچ مطلبی علیه شیعه و دولت وجود نخواهد داشت چون مسیر ما تقریب و وحدت است لذا راه ما حمایت از حکومت و وحدت با شیعه است و ما همه به این دو اصل پایبند هستیم.
شما میدانید در زمان شاه باتوجه به سیاست آن حکومت و ضعفی که در حوزههای ما بود طلاب برای تحصیل به طور مخفیانه و با پای پیاده با مشقات فراوان صدها کیلومتر راه را طی میکردند تا به مدارس علمی کشورهای دیگر بروند و تحصیل بکنند، با انقلاب اسلامی وضع عوض شد، هم طلاب خودمان و هم طلاب خارجی به اینجا میآیند و من نگران این هستم که در صورت اجرای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی ما شاهد یک روند معکوس باشیم که این به هیچ عنوان به نفع مردم ما و دولت ما نیست.
در کشورهایی مثل عربستان یا امارات، ائمه جمعه و جماعات و مسئولین مدارس را دولت تعیین میکند چه تفاوتی میان ایران و میان کشورها وجود دارد؟
در عربستان و امارات روش به این صورت است که خود دولت دانشگاه درست میکند، از جمله جامع ام القری در مکه و جامع اسلامی در مدینه و دانشگاهی در ریاض و همچنین در امارات که علوم اسلامی تدریس میشود و مدارک دانشگاهی داده میشود؛ در آنجا حوزه نیست و همین دانشگاههاست. در آنجا مساجد را خود اوقاف میسازد و خود آنها هم اداره میکنند، اما اخیراً مردم هم اقدام به ساخت حوزه و مسجد کردهاند که این بخش دولتی نیست و خود مردم هم مدارس را اداره میکنند و مساجد را هم خودشان اداره میکنند و دولت دخالتی نمیکند، مگر خلاف ببیند. من در شهر مدینه برای دیدن بعضی از حوزهها رفتم و مشاهده کردم که حتی برخی مشکلات که برای مذاهب بوده برداشته شده و الان میتوانند حوزه داشته باشند و فقه خودشان را تدریس کنند، اما مدارس و مساجد منطقه ما بدون کمک اوقاف و با کمکهای مردمی ساخته شده است. قاعده کار هم همین است که حوزههای شیعه و سنی باید مردمی ساخته و اداره شود و دولت به عمران و آبادانی کشور بپردازد. در اینجا همه مدارس و مساجد را مردم ساختهاند، الان هم با کمک مردم اداره میشوند و مدارس منطقه هیچگونه کمک خارجی ندارند مگر مواردی که افراد همین منطقه که در خارج کار میکنند و زکات خود را برای مدارس بفرستند، اما از طرف هیچ دولت یا موسسه خارجی برای مدارس منطقه و از جمله خود مدرسه دارالعلوم زاهدان کمک نشده و افراد عادی و متوسط خود منطقه کمک میکنند و مدارس و مساجد ساخته و اداره میشوند و خیر و برکت هم در همین است.
اگر دولت به مدارس کمک بکند اولین ضایعه این است که کمک مردمی مسدود میشود و میگویند که دولت کمک میکند و نیازی به ما نیست و این خیر بزرگ جمع میشود در حالیکه دولت هم این اعتقاد را دارد که در هر مسئلهای پای مردم را به میان بیاورد و امور را خصوصی کند. تاثیر دوم این است که در ساخت و اداره مساجد و مدارس اعتماد و توکل بر خدا است که اگر دولت کمک کند توکل از مدارس رخت برمیبندد و روح اداره مدارس که با توکل برالله سبحانه وتعالی است از بین میرود.
اگر در پایان صحتبی دارید بفرمایید؟
عرض من این است که به هر حال ما سه دهه از انقلاب را گذراندهایم و در آغاز دهه چهارم هستیم، تا حالا گرچه مشکلات و تبعیضاتی در استخدام و واگذاری مناصب و کم لطفی و اعمال سلیقه در بعضی مناطق بوده اما در مجموع الحمدلله از نظام جمهوری اسلامی راضی هستیم و توجهاتی که به اهلسنت بوده و تحمل و تعاملی را که با ما داشتهاند خوب بوده است و انتظار این است که این شرایط در جهت منفی تغییر نکند.
ما هم اطمینان میدهیم که راه اهلسنت راه تقریب و وحدت و اخوت باشد و برای عزت و سربلندی ایران اسلامی در تمام دنیا تلاش و کوشش و دعای خیر میکنیم و از نظام جمهوری اسلامی حمایت میکنیم. اخیراً مسایلی را میشنویم که از جمله کنترل مدارس دینی، تحمل نکردن حتی نماز در بعضی از شهرهای بزرگ و مرکزی که اهلسنت هستند که در خانههای اجارهای به صورت جماعت برگزار میشود یا مراکز دانشگاهی و نظامی که ممانعت ایجاد میشود و تضییقاتی که برای علما احساس میشود که عدهای نسبت به اهلسنت تنگ نظری نشان میدهند، فکر نمیکنیم که رهبر معظم انقلاب و مسئولین رده بالا که در سطح جهانی برای مسلمانان فکر میکنند در جریان این امر باشند و اینگونه مسایل دور از شان جمهوری اسلامی است. انتظار این است که مسئولین نظام، علمای بزرگوار شیعه در این راستا فکری بنمایند و همانطور که رهبر معظم فرمودند ایران امروز باید ام القرای جهان اسلام باشد در صورتی این آرزو تحقق خواهد یافت که وحدت همچون گذشته باقی بماند و افرادی که تندروی میکنند و اخوت و برادری را نادیده میگیرند از هر فرقهای که باشند چه شیعه و چه سنی جلویشان گرفته شود و ما باید با بلند نظری یکدیگر را تحمل کنیم تا به اصل برادری، لطمه وارد نشود.
دیدگاههای کاربران