امروز :پنجشنبه, ۱۷ آبان , ۱۴۰۳

مختصری از زندگینامه علامه ندوی

مختصری از زندگینامه علامه ندوی

نمایی از دانشگاه دیوبنداین یک حقیقت انکارناپذیر است که نمی‌توان شخصیت و کمالات اصلی و معنوی یک فرد را آنگونه که هست بر صفحه کاغذ به تصویر کشید؛ زیرا کیفیات باطنی، حرکات و سکنات و حالات روانی و… از خصوصیاتی هستند که قلم از وصف آنها عاجز است و شاعر به حق گفته است، آنجا که می‌گوید:

گر مصوّر صورت آن دلستان خواهد کشید
                                                             حیرتی دارم که  نازش را چسان خواهد کشید

مع الوصف با اعتراف به اینکه این مجموعه، قطره‌ای از دریای بیکران خصوصیات اخلاقی و علمی و نبوغ فکری استاد ندوی می‌باشد، باز هم به حکم عمل بر قول شاعر که می‌‌گوید:
آب دریا را اگر نتوان کشید   هم بقدر تشنگی باید چشید
این مقاله را تقدیم خوانندگان می‌کنیم:

ولادت
استاد سید ابوالحسن علی حسنی ندوی، در روز ششم ماه محرم سال 1333هجری قمری برابر با 1914 میلادی در دهکده (تکیه) هفتاد کیلومتری لکنو دیده به جهان گشود و در یک خانواده مذهبی و دانش دوست و شهید پرور رشد یافت؛ خانواده‌ای که مجاهدان و مصلحانی چون امام سیداحمد، در دامان خویش پرورده است.
استاد ابوالحسن منتسب به خاندان نبوت است و سلسله نسب وی به امام حسن بن علی ابن ابی‌طالب می‌رسد، پدرش سید عبدالحی بن فخرالدین از دانشمندان بلند‌پایه و اطبای حاذق و نویسندگان چیره‌دست زمان خود بود که به زبان عربی و فارسی تألیفات گوناگونی دارد که از آن جمله کتاب « نزهة الخواطر» در هشت جلد، «الهند فی العهد الاسلامی»، «الثقافة الاسلامیة»، « تاریخ گجرات»، گل رعنا و … را می‌توان نام برد. استاد نه ساله بود که پدر مهربان را در سال 1341 هـ- ق (1923م) از دست داد. مادرش خیرالنساء نیز از زنان نویسنده بود که از آثار او رساله «الدعاء و القدر» را می‌توان نام برد.

دوران کودکی
استاد ندوی در خانواده‌ای پرورش یافت که همه افراد آن، اهل علم ومطالعه و اهل قلم بودند و هر کتاب جدیدی که به دست آنان می‌رسید مطالعه آنرا بر خود لازم می‌دانستند. استاد از لطائف زمان کودکی خود این لطیف را در شرح خاطرات خویش بیان نموده است که روزی در سنین 5-6 سالگی پولی به دستش رسید، تصمیم گرفت که با آن پول کتاب بخرد اما تا آن زمان نمی‌دانست که تنها جای خرید کتاب، کتابفروشی است و هر کالائی جای مخصوص دارد، بنابر این پول را گرفته به داروخانه مجاور رفت و کتاب خواست، صاحب داروخانه بفکر اینکه او از فرزندان اشراف واعیان شهر است، کتابچه‌ای را که فهرست داروها به زبان اردو در آن درج بود به سید داد و پولش را مسترد نمود، وی کتابچه را برداشته به منزل برگشت. و از اینکه به کتابی دسترسی یافته است بسیار خوشحال بود.
در اثر همین ذوق مطالعه بود که سید در سنین 12-13 سالگی زبان عربی، انگلیسی و زبان فارسی را به خوبی می‌دانست و هنگامی که درسال 1926م کنفرانس ندوة العلماء با شرکت علمای بزرگ برگزار گردید وی به زبان عربی سخنرانی کرد.
دوران تحصیلات
تحصیلات ابتدائی را در زادگاه خویش« لکنو» آغاز نمود و پس از اتمام مبادی زبان اردو به فراگیری زبان فارسی پرداخت و دروس عربی را نزد استادانی چون خلیل بن محمد یمنی و علامه تقی الدین هلالی مراکشی فرا گرفت و پس از اتمام دوره ابتدائی و متوسطه درسال 1927م وارد دانشگاه لکنو شد و زبان انگلیسی را همزمان با آموزش عربی آموخت و سپس بنا به توصیه بزرگان خانواده، خصوصاً مادرش که بعد از فوت پدر،مربی او بود، دانشگاه را ترک کرد، ایشان درس حدیث را نزد علامه حیدر حسن خان، استاد حدیث دارالعلوم ندوة العلماء درسال 1929م آغاز کرد و سپس درسال 1930 برای ادامه تحصیلات عالی خود عازم لاهور شد و زانوی تلمذ را پیش مصلح بزرگ و دانشمند معروف، مولانا احمد علی لاهوری خم کرد و از آنجا گواهینامه عالی علمی دریافت نمود. (همچنین درسال 1981م از سوی دانشگاه کشمیر به درجۀ دکترای افتخاری دررشته ادبیات نایل آمد).
همچنین در دانشگاه دیوبند از محضر مولانا حسین احمد مدنی کسب فیض نمود. (استاد ندوی ارتباط عمیقی با مولانا حسین احمد داشت و دراین خصوص مقالۀ جداگانه‌ای نگاشته است تحت عنوان « صلتی بمولانا حسین المدنی او صفحة من صفحات حیاتی» این مقاله در مجله‌های مختلف عربی مانند « البعث الاسلامی» به چاپ رسیده است).

تدریس
استاد به سال 1934م درسن 20 سالگی، در دانشگاه ندوة العلماء لکنو به تدریس پرداخت، اوّلین سال که در کلاس درس حضور یافت شاگردان کلاس او از نظر سن از ایشان بزرگتر یا با او همسن بودند، استاد به مدت ده سال مسند درس را زینت بخشید و در این مدت با رهبران و مصلحان عصر خود همچون شیخ الحدیث مولانا محمد زکریا، مولانا محمد الیاس، شیخ عبدالقادر رای پوری و مولانا انورشاه کشمیری، آشنا شد و از محضر آنان کسب فیض نمود و در اثر ارتباط با این دانشمندان، به ویژه مولانا محمد الیاس، نقطۀ عطفی در زندگی او پدید آمد و سر انجام درسال 1939م از کار تدریس موقتاً کناره‌گیری کرد و برای احیای امر به معروف و نهی از منکز تمام وقت خود را وقف دعوت و تبلیغ در راه دین نمود ودر این راه زحمات طاقت فرسایی را متحمل شد و برای انجام این منظور در رأس هیأتهای تبلیغی به کشورهای عربی مسافرت کرد و از ضعف و انحطاط مسلمین به شدت رنج می‌برد، استاد پیش از این، با علامه اقبال لاهوری نیز ملاقاتهائی داشته و قسمتی از سروده‌های او را به عربی ترجمه کرده بود، وی از سال 1943م در « سازمان تبلیغات اسلامی» لکنو به تدریس قرآن و حدیث پرداخت و درسال 1955از سوی دانشگاه دمشق «الجامعة السوریه» برای همکاری و تدریس فراخوانده شد و به عنوان استاد مهمان مسئولیت تدریس در این دانشگاه را پذیرفت، همچنین در سال 1962 م از سوی شاه سعود برای تدریس در دانشگاه اسلامی مدینه منوره دعوت شد، اما استاد ندوی، تدریس همیشگی و قبول کرسی رسمی استادی را نپذیرفت، بنابر این در سال 1382هـ /1963 م بنا به دعوت دانشگاه اسلامی مدینه به عنوان استاد مهمان در آنجا مشغول تدریس گردید.

ایجاد تحول در برنامه‌های درسی حوزه‌ها و ادبیات عرب
استاد به هنگام تدریس احساس نمود که محتوای برنامه درسی حوزه‌های علمیه برای طلاب علوم دینی عصر حاضر کافی نیست، لذا در صدد برآمد تا کتابهائی را تألیف کند که در برنامه درسی به جای کتابهای قدیم مورد استفاده قرار گیرد. بدین منظور جهت بارور گردانیدن رشته ادبیات عرب به تألیف کتابهائی چون: قصص النبیین درپنج جلد، مختارات من ادب العرب، القراءة الراشده سه جلد و … مبادرت ورزید و به همین منظور در نوزدهم آوریل سال 1981م به برگزاری یک کنفرانس بین المللی تحت عنوان « الندوة العالمیة للادب الاسلامی‌‌» اقدام نمود و از ادیبان عرب زبان، دعوت بعمل آورد و کتب فوق را به آنان عرضه نمود که از جانب آنها مورد تأیید قرار گرفته و از آن پس جزو برنامۀ درسی حوزه‌های علمیه و دانشگاههای جهان اسلام قرار گرفتند و همچنین پیش از این درسال 1938م بنا به پیشنهاد دانشگاه علیگرۀ هند کتاب « اسلامیات» را که مشتمل بر عقاید، احکام، سیره نبوی و تاریخ اسلام است برای کلاس «بی- ای» تألیف کرد و در ردیف کتب درسی آن دانشگاه قرارگرفت.

ایجاد تحول در شیوۀ نگارش تاریخ
استاد ندوی بعد از مطالعه و تحقیق در اسلام به نتیجه رسید که، باید در سبک تاریخ نگاری تحوّلی بوجود آید زیرا اکثرمؤرخان به ذکر وقایع ملوک و فتوحات آنان بسنده کرده‌اند و از درج فعالیت‌های اصلاحی و خدمات اجتماعی طفره رفته‌اند، بنابراین کتاب تاریخ دعوت و اصلاح  را در پنج جلد نوشت و نیز زندگینامه خود را که زندگی یک دعوتگر مصلح و یک مورخ چیره دست است و برای خواننده سرشار از تجربه ومعلومات است در چهار جلد نگاشت و کتابهایی دیگر که زندگینامۀ بسیاری از مصلحان ومجتهدان نامدار اسلامی را که در تجدید و احیای دین اسلام سهم بسزائی داشته اند به رشته تحریر در آورد.

فعالیت درعرصه مطبوعات
از آنجایی که مطبوعات نقش مؤثری دربیداری ملت‌ها دارند، استاد از فعالیت در این زمینه نیز غافل نماند، وی نخستین فعالیت مطبوعاتی خود را در سال 1927م در سن 13سالگی از راه نوشتن مقاله درمجله اردو زبان «زمین دار» آغاز و نخستین اثر او به زبان عربی مقاله‌ای بود که درسال 1346هـ ق (1930م) توسط علامه رشید رضا در مجلۀ «المنار» مصر منتشر شد، این مقاله بعدها درسال 1350 هـ ق  به صورت رسالۀ جداگانه‌ای تحت عنوان «ترجمة الامام السید احمد بن عرفان الشهید» درمصر انتشار یافت. در آن هنگام سن او از شانزده سال تجاوز نمی نمود [کاروان زندگی ج 1] و سپس هنگامی که درسال 1351 هـ ق (1932م) انتشار مجله «الضیاء» ارگان دارالعلوم ندوة العلماء، آغاز گردید، استاد ندوی از مقاله نویسان بارز آن قرار گرفت.
استاد ندوی درسال 1940 م مدیریت مجلۀ «المسلمون» دمشق را پذیرفت و درسال 1995 م «آکادمی تحقیقات و نشریات اسلام» را جهت چاپ و نشر کتب اسلامی بنیان نهاد و در سال 1962م با همکاری مولانا محمد منظور نعمانی، هفته نامه «ندای ملت» را پایه‌گذاری کرد و درسال 1944م به تألیف یک سلسله کتابهایی راجع به دعوت به اسلام اقدام نمود که بیشتر آنها به زبانهای زنده جهان ترجمه شده‌اند.
استاد ندوی آثار و تألیفات بسیاری دارند که شمار آنها به بیش از سیصد کتاب می‌رسد و ذکر عنوان تمامی آنها از حوصله این مختصر خارج است.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید