- سنی آنلاین - https://sunnionline.us/farsi -

مختصری از زندگینامه علامه ندوی

نمایی از دانشگاه دیوبنداین یک حقیقت انکارناپذیر است که نمی‌توان شخصیت و کمالات اصلی و معنوی یک فرد را آنگونه که هست بر صفحه کاغذ به تصویر کشید؛ زیرا کیفیات باطنی، حرکات و سکنات و حالات روانی و… از خصوصیاتی هستند که قلم از وصف آنها عاجز است و شاعر به حق گفته است، آنجا که می‌گوید:

گر مصوّر صورت آن دلستان خواهد کشید
                                                             حیرتی دارم که  نازش را چسان خواهد کشید

مع الوصف با اعتراف به اینکه این مجموعه، قطره‌ای از دریای بیکران خصوصیات اخلاقی و علمی و نبوغ فکری استاد ندوی می‌باشد، باز هم به حکم عمل بر قول شاعر که می‌‌گوید:
آب دریا را اگر نتوان کشید   هم بقدر تشنگی باید چشید
این مقاله را تقدیم خوانندگان می‌کنیم:

ولادت
استاد سید ابوالحسن علی حسنی ندوی، در روز ششم ماه محرم سال 1333هجری قمری برابر با 1914 میلادی در دهکده (تکیه) هفتاد کیلومتری لکنو دیده به جهان گشود و در یک خانواده مذهبی و دانش دوست و شهید پرور رشد یافت؛ خانواده‌ای که مجاهدان و مصلحانی چون امام سیداحمد، در دامان خویش پرورده است.
استاد ابوالحسن منتسب به خاندان نبوت است و سلسله نسب وی به امام حسن بن علی ابن ابی‌طالب می‌رسد، پدرش سید عبدالحی بن فخرالدین از دانشمندان بلند‌پایه و اطبای حاذق و نویسندگان چیره‌دست زمان خود بود که به زبان عربی و فارسی تألیفات گوناگونی دارد که از آن جمله کتاب « نزهة الخواطر» در هشت جلد، «الهند فی العهد الاسلامی»، «الثقافة الاسلامیة»، « تاریخ گجرات»، گل رعنا و … را می‌توان نام برد. استاد نه ساله بود که پدر مهربان را در سال 1341 هـ- ق (1923م) از دست داد. مادرش خیرالنساء نیز از زنان نویسنده بود که از آثار او رساله «الدعاء و القدر» را می‌توان نام برد.

دوران کودکی
استاد ندوی در خانواده‌ای پرورش یافت که همه افراد آن، اهل علم ومطالعه و اهل قلم بودند و هر کتاب جدیدی که به دست آنان می‌رسید مطالعه آنرا بر خود لازم می‌دانستند. استاد از لطائف زمان کودکی خود این لطیف را در شرح خاطرات خویش بیان نموده است که روزی در سنین 5-6 سالگی پولی به دستش رسید، تصمیم گرفت که با آن پول کتاب بخرد اما تا آن زمان نمی‌دانست که تنها جای خرید کتاب، کتابفروشی است و هر کالائی جای مخصوص دارد، بنابر این پول را گرفته به داروخانه مجاور رفت و کتاب خواست، صاحب داروخانه بفکر اینکه او از فرزندان اشراف واعیان شهر است، کتابچه‌ای را که فهرست داروها به زبان اردو در آن درج بود به سید داد و پولش را مسترد نمود، وی کتابچه را برداشته به منزل برگشت. و از اینکه به کتابی دسترسی یافته است بسیار خوشحال بود.
در اثر همین ذوق مطالعه بود که سید در سنین 12-13 سالگی زبان عربی، انگلیسی و زبان فارسی را به خوبی می‌دانست و هنگامی که درسال 1926م کنفرانس ندوة العلماء با شرکت علمای بزرگ برگزار گردید وی به زبان عربی سخنرانی کرد.
دوران تحصیلات
تحصیلات ابتدائی را در زادگاه خویش« لکنو» آغاز نمود و پس از اتمام مبادی زبان اردو به فراگیری زبان فارسی پرداخت و دروس عربی را نزد استادانی چون خلیل بن محمد یمنی و علامه تقی الدین هلالی مراکشی فرا گرفت و پس از اتمام دوره ابتدائی و متوسطه درسال 1927م وارد دانشگاه لکنو شد و زبان انگلیسی را همزمان با آموزش عربی آموخت و سپس بنا به توصیه بزرگان خانواده، خصوصاً مادرش که بعد از فوت پدر،مربی او بود، دانشگاه را ترک کرد، ایشان درس حدیث را نزد علامه حیدر حسن خان، استاد حدیث دارالعلوم ندوة العلماء درسال 1929م آغاز کرد و سپس درسال 1930 برای ادامه تحصیلات عالی خود عازم لاهور شد و زانوی تلمذ را پیش مصلح بزرگ و دانشمند معروف، مولانا احمد علی لاهوری خم کرد و از آنجا گواهینامه عالی علمی دریافت نمود. (همچنین درسال 1981م از سوی دانشگاه کشمیر به درجۀ دکترای افتخاری دررشته ادبیات نایل آمد).
همچنین در دانشگاه دیوبند از محضر مولانا حسین احمد مدنی کسب فیض نمود. (استاد ندوی ارتباط عمیقی با مولانا حسین احمد داشت و دراین خصوص مقالۀ جداگانه‌ای نگاشته است تحت عنوان « صلتی بمولانا حسین المدنی او صفحة من صفحات حیاتی» این مقاله در مجله‌های مختلف عربی مانند « البعث الاسلامی» به چاپ رسیده است).

تدریس
استاد به سال 1934م درسن 20 سالگی، در دانشگاه ندوة العلماء لکنو به تدریس پرداخت، اوّلین سال که در کلاس درس حضور یافت شاگردان کلاس او از نظر سن از ایشان بزرگتر یا با او همسن بودند، استاد به مدت ده سال مسند درس را زینت بخشید و در این مدت با رهبران و مصلحان عصر خود همچون شیخ الحدیث مولانا محمد زکریا، مولانا محمد الیاس، شیخ عبدالقادر رای پوری و مولانا انورشاه کشمیری، آشنا شد و از محضر آنان کسب فیض نمود و در اثر ارتباط با این دانشمندان، به ویژه مولانا محمد الیاس، نقطۀ عطفی در زندگی او پدید آمد و سر انجام درسال 1939م از کار تدریس موقتاً کناره‌گیری کرد و برای احیای امر به معروف و نهی از منکز تمام وقت خود را وقف دعوت و تبلیغ در راه دین نمود ودر این راه زحمات طاقت فرسایی را متحمل شد و برای انجام این منظور در رأس هیأتهای تبلیغی به کشورهای عربی مسافرت کرد و از ضعف و انحطاط مسلمین به شدت رنج می‌برد، استاد پیش از این، با علامه اقبال لاهوری نیز ملاقاتهائی داشته و قسمتی از سروده‌های او را به عربی ترجمه کرده بود، وی از سال 1943م در « سازمان تبلیغات اسلامی» لکنو به تدریس قرآن و حدیث پرداخت و درسال 1955از سوی دانشگاه دمشق «الجامعة السوریه» برای همکاری و تدریس فراخوانده شد و به عنوان استاد مهمان مسئولیت تدریس در این دانشگاه را پذیرفت، همچنین در سال 1962 م از سوی شاه سعود برای تدریس در دانشگاه اسلامی مدینه منوره دعوت شد، اما استاد ندوی، تدریس همیشگی و قبول کرسی رسمی استادی را نپذیرفت، بنابر این در سال 1382هـ /1963 م بنا به دعوت دانشگاه اسلامی مدینه به عنوان استاد مهمان در آنجا مشغول تدریس گردید.

ایجاد تحول در برنامه‌های درسی حوزه‌ها و ادبیات عرب
استاد به هنگام تدریس احساس نمود که محتوای برنامه درسی حوزه‌های علمیه برای طلاب علوم دینی عصر حاضر کافی نیست، لذا در صدد برآمد تا کتابهائی را تألیف کند که در برنامه درسی به جای کتابهای قدیم مورد استفاده قرار گیرد. بدین منظور جهت بارور گردانیدن رشته ادبیات عرب به تألیف کتابهائی چون: قصص النبیین درپنج جلد، مختارات من ادب العرب، القراءة الراشده سه جلد و … مبادرت ورزید و به همین منظور در نوزدهم آوریل سال 1981م به برگزاری یک کنفرانس بین المللی تحت عنوان « الندوة العالمیة للادب الاسلامی‌‌» اقدام نمود و از ادیبان عرب زبان، دعوت بعمل آورد و کتب فوق را به آنان عرضه نمود که از جانب آنها مورد تأیید قرار گرفته و از آن پس جزو برنامۀ درسی حوزه‌های علمیه و دانشگاههای جهان اسلام قرار گرفتند و همچنین پیش از این درسال 1938م بنا به پیشنهاد دانشگاه علیگرۀ هند کتاب « اسلامیات» را که مشتمل بر عقاید، احکام، سیره نبوی و تاریخ اسلام است برای کلاس «بی- ای» تألیف کرد و در ردیف کتب درسی آن دانشگاه قرارگرفت.

ایجاد تحول در شیوۀ نگارش تاریخ
استاد ندوی بعد از مطالعه و تحقیق در اسلام به نتیجه رسید که، باید در سبک تاریخ نگاری تحوّلی بوجود آید زیرا اکثرمؤرخان به ذکر وقایع ملوک و فتوحات آنان بسنده کرده‌اند و از درج فعالیت‌های اصلاحی و خدمات اجتماعی طفره رفته‌اند، بنابراین کتاب تاریخ دعوت و اصلاح  را در پنج جلد نوشت و نیز زندگینامه خود را که زندگی یک دعوتگر مصلح و یک مورخ چیره دست است و برای خواننده سرشار از تجربه ومعلومات است در چهار جلد نگاشت و کتابهایی دیگر که زندگینامۀ بسیاری از مصلحان ومجتهدان نامدار اسلامی را که در تجدید و احیای دین اسلام سهم بسزائی داشته اند به رشته تحریر در آورد.

فعالیت درعرصه مطبوعات
از آنجایی که مطبوعات نقش مؤثری دربیداری ملت‌ها دارند، استاد از فعالیت در این زمینه نیز غافل نماند، وی نخستین فعالیت مطبوعاتی خود را در سال 1927م در سن 13سالگی از راه نوشتن مقاله درمجله اردو زبان «زمین دار» آغاز و نخستین اثر او به زبان عربی مقاله‌ای بود که درسال 1346هـ ق (1930م) توسط علامه رشید رضا در مجلۀ «المنار» مصر منتشر شد، این مقاله بعدها درسال 1350 هـ ق  به صورت رسالۀ جداگانه‌ای تحت عنوان «ترجمة الامام السید احمد بن عرفان الشهید» درمصر انتشار یافت. در آن هنگام سن او از شانزده سال تجاوز نمی نمود [کاروان زندگی ج 1] و سپس هنگامی که درسال 1351 هـ ق (1932م) انتشار مجله «الضیاء» ارگان دارالعلوم ندوة العلماء، آغاز گردید، استاد ندوی از مقاله نویسان بارز آن قرار گرفت.
استاد ندوی درسال 1940 م مدیریت مجلۀ «المسلمون» دمشق را پذیرفت و درسال 1995 م «آکادمی تحقیقات و نشریات اسلام» را جهت چاپ و نشر کتب اسلامی بنیان نهاد و در سال 1962م با همکاری مولانا محمد منظور نعمانی، هفته نامه «ندای ملت» را پایه‌گذاری کرد و درسال 1944م به تألیف یک سلسله کتابهایی راجع به دعوت به اسلام اقدام نمود که بیشتر آنها به زبانهای زنده جهان ترجمه شده‌اند.
استاد ندوی آثار و تألیفات بسیاری دارند که شمار آنها به بیش از سیصد کتاب می‌رسد و ذکر عنوان تمامی آنها از حوصله این مختصر خارج است.

برخی از آثاراستاد ندوی که به فارسی ترجمه شده است به شرح زیر می‌باشند.
1- تاریخ دعوت و اصلاح ، درپنج جلد که تا کنون فقط جلد اول آن به فارسی ترجمه و انتشار یافته است.
2- حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمین .
3- نبرد ایدئولوژیک یا ارزیابی تمدن غرب.
4- آئین زندگی.
5- تفسیر سیاسی اسلام.
6- قصه‌های پیامبران در 5 جلد.
7- یقین بندگان خدا.
8- نقش انبیا در سعادت بشر.
9- باز گشت به اسلام .
10- نسل جوان را دریابید.
11- گامی به سوی بیداری اسلامی.
12- نگرشی نوین بر تزکیه و احسان یا تصوف و عرفان.
13- امام سید احمد شهید در آینه تاریخ.
14- تاریخچه دعوت اسلامی در هند و ادوار آن .
15- آشنایی با شخصیت و افکار امام عبدالقادر گیلانی.
16- تجلّی حقیقت ایمان .
17- علامه اقبال در مدینه .
18- مذهب قادیانی .
19- سخنانی چند به برادران ایرانی.
20- دو اندیشه ضد و نقیض.

فعالیت‌های سیاسی
استاد ندوی به کار تدریس و تألیف اکتفا نکرده و نسبت به حوادث جهان بی‌تفاوت نبوده است، او معتقد است که در زمان حاضر که دایره فعالیت حکومتها بسیار گسترده شده و دولتمردان در همه امور، حتی در امور دینی و قانونگذاری اسلامی نیر دخالت می‌کنند، لازم است که علماء درسیاست سهیم باشند و آنانکه دین را از سیاست جدا می‌دانند در حقیقت مسلمانان را به خودکشی ملی و اجتماعی  فرامی‌خوانند.
ازاینجاست که وی جهت احقاق حقوق مسلمین هند همواره با دولتمردان آن سامان، مکاتبات و ملاقات‌های متعدد داشته و به همین منظور دست به تشکیل سازمانها و جنبش‌های ملی، اسلامی زد، استاد ندوی در سال 1945م جنبش پیام انسانیت را بنیان نهاد و درسال 1927م جهت حفظ اصالت و ویژگیهای مسلمین هند، با همکاری وی، انجمن حمایت از نظام خانواده در اسلام به ریاست مولانا قاری محمد طیب، مدیر دانشگاه دارالعلوم دیوبند تأسیس شد و پس از درگذشت ایشان در سال 1938م استاد ندوی به ریاست انجمن مذکور برگزیده شد و همچنین ایشان به منظور بوجود آوردن اعتماد به نفس و پر کردن خلاء رهبری اخلاقی درجامعه هند به سال 1964م به تشکیل شورائی اسلامی تحت عنوان «مجلس الاستشاری الاسلامی» اقدام نمود.
استاد سیدابوالحسن ندوی، بعد از سال 1960م که جمال عبدالناصر فریاد ناسیونالیسم عربی را در مصر بلند کرد و مردم، وی را به لقب رهبر قومیت عربی یاد می‌نمودند و کلمه «لا اله الا الله ناصرحبیب الله» ورد زبان مردم عادی گردیده بود و حکومت مصر در جنگ سال 1967م در مقابل صهیونیست‌ها شکست خورد و موجب تشکیل رژیم اسرائیل گردید، صراحتاً در برابر این فتنه عظیم به موضع گیری پرداخت و علیه ناصر و کسانی که موجبات شرمندگی مسلمین را فراهم آورده بودند دست به انتقاد زد و به وسیله درج مقالات در مجله‌ها و روزنامه‌های مختلف و نشر کتاب و ایراد سخنرانی در کنفرانسها و انجام مصاحبه با رادیو و تلویزیون و روزنامه نگاران، پرده از حقیقت برداشت و ناصر را مقصر اصلی شکست اعراب درمقابل صهیونیست‌ها معرفی نمود.
جمال عبدالناصر در مقابل انتقادهای استاد ندوی واکنش نشان داد و در اثر فشارهای وی به دولت هند، استاد از سوی سفارت این کشور احضار و مورد استیضاح قرار گرفته و گذرنامۀ وی برای مدتی ضبط گردید و ممنوع الخروج شد.

ارتباط با شیخ محمد الیاس و جنبش تبلیغ
نخستین ملاقات استاد ندوی با شیخ محمد الیاس، بنیانگذار جنبش تبلیغ، در اوایل سال 1940م هنگامی که شیخ همراه با هیأتی به منظور آگاهی از مراکز دینی و فعالیت‌های گوناگون مذهبی و آشنایی با جنبشهای اسلامی هند، به هندوستان مسافرت نمود، صورت گرفت. استاد با اولین دیدار و ملاقات، به شدت تحت تأثیر خصوصیات بارز اخلاقی و معنویّت شیخ محمد الیاس قرار گرفت و چنان شیفته شخصیت ممتاز وی گردید که هنگام مراجعت از نزد شیخ، با زبان حال این مصراع از شعر شاعر را تکرار کرد. دیرینه سال پیری بُردش به یک نگاهی
این دیدار، نقطۀ عطفی در زندگی استاد ندوی پدید آورد، به گونه‌ای که از آن پس تلاش طاقت‌فرسایی را در راه دعوت و تبلیغ و ارشاد مردم آغاز کرد و سرانجام در سال 1945م از مسئولیت تدریس کناره‌گیری نموده و همراه با هیأت‌های تبلیغی به داخل و خارج از کشور عزیمت نمود، چنانکه در سال 1366 هـ ق 1947م) به مدت شش‌ماه در سرزمین حجاز به قصد دعوت و ارشاد مردم اقامت گزید و با قشرهای مختلف مردم تماس بر قرار نمود.

جهانگردی و ارتباط با دنیای اسلام
استاد ندوی پیوسته در کنفرانس‌ها و سمینارهای علمی و تحقیقی کشورهای اسلامی و ممالک غربی حضور می‌یابد و شرکت فعال داشتند و بمنظور رسانیدن پیام اسلام به اقصی نقاط دنیا، به اکثر کشورهای گیتی مسافرت داشته و در بسیاری از نهضت‌های مردمی و جنبش‌ها و ارگان‌‌های دینی نقش داشته و در شکل‌گیری، تداوم و ادامۀ حرکت آنان سهم بسزائی داشته‌اند.
استاد ندوی بسیار مشتاق بوده اند که جهان اسلام رهبری دنیا را به عهده گیرد و از پیروی کورکورانه و تقلید از بیگانگان اجتناب ورزد، بویژه به سرزمین حجاز و جزیرة العرب توجه خاصی مبذول داشته است و همواره به سران عرب در تماس بوده و به وسیله نامه و ملاقات‌های متعدد آنها را به پیاده کردن نظام و احکام اسلام درسرزمین‌های خود سفارش کرده است.
آغاز این ملاقات‌ها با امیر سعود ابن عبدالعزیز و سپس با ملک فیصل، ملک فهد و ملک خالد بوده است و نیز د رکنفرانس‌های «رابطة العالم الاسلامی» (مکه) و دانشگاه اسلامی مدینه و کنفرانس «الدعوة و الدعاة» و گردهمایی‌های بین المللی «مؤتمرالتعلیم» ( که استاد افتخار عضویت همه را داسته اند)، اندیشۀ رهبریت جهان اسلام را  ابراز داشته است.
استاد ندوی درسال 1947م، سفر شش‌ماهۀ دیگری را بمنظور دعوت و تبلیغ در سرزمین حجاز به آن دیار آغاز نمود و برای بار سوم نیز در سال 1950م به آن سرزمین سفر کرد در این سفر، سلسله گفتارهایی را تحت عنوان «بین العالم و جزیرة العرب» در رادیو سعودی ایراد نمود و از آن پس نیز بارها به هدف نشر فرهنگ اسلامی به آن دیار مسافرت کرد.
استاد ندوی در سال 1951م به کشورمصرو سرزمینهای مشرق عربی (سودان، بیت المقدس، اردن و عمان) مسافرت کرد و شش ماه در مصر اقامت گزید، وی در این سفر با طلاب حوزه‌های علمی، جوانان و تحصیل کردگان دانشگاهی، مستقیماً در تماس بود و مقالات متعددی درمجلات کثیر الانتشار عربی زبان منتشر ساخت، در سال 1955م به شام (سوریه)، لبنان و ترکیه سفر کرد و در رادیو سوریه نیز سخنانی ایراد نمود، همچنین در سال 1961م به هنگام مسافرت به کویت، پیامی تحت عنوان «اسمعی یا زهرة الصحراء»، خطاب به ملت و مسئولین آن کشور از طریق رادیو انتشار داد.
استاد درسال های 1963م و 1964م به اروپا و اسپانیا مسافرت نمود و ندای روح بخش اسلام را به گوش مردم اروپا و اسپانیا رسانید.
وی در سال 1973م  در رأس یک هیأت بلند پایه به منظور آگاهی از اوضاع مسلمین به شش کشور خاورمیانه (افغانستان، ایران، لبنان، اردن، سوریه و عراق) سفر خود را آغاز نمود و در سال 1974م از سوی رابطة العالم و بنا به دعوت حاکم شارجه به دبی، شارجه و ابوظبی مسافرت نمود.
درسال 1976م فدراسیون دانشگاههای اسلامی «رابطة الجامعات الاسلامیة» جلسۀ خود را در رباط پایتخت مراکش برگزار نمود، استاد ندوی که عضو این فدراسیون است بنا به دعوت آن و همچنین بنا به دعوت قبلی ملک حسن ثانی؛پادشاه مراکش به رباط سفر کرد.
وی در سال 1977 م از سوی سازمان اسلامی (m.s.a) به آمریکا دعوت شد که در این سفر از تمام ایالت‌های امریکا دیدن نمود و در پنج دانشگاه معروف آنجا سخنانی ایراد کرد، مجموعه این سخنرانی‌ها در کتابی بنام «احادیث صریحة فی امریکا» جمع آوری شده است.
ندوی در سال 1400هـ ق (1979م) بار دیگر به مکۀ مکرمه دعوت شد، تا در کنفرانس وزرای کشورهای اسلامی شرکت جوید، همچنین در همین سال از سوی حکومت قطر برای شرکت در کنفرانس جهانی سیرت که استاد عضو شورای اجرائی و کمیته انتخابی آن بود، به قطردعوت شد و در آن کنفرانس شرکت جست، سپس در سال 1402هـ ق به منظور شرکت در کنفرنس دیگری تحت عنوان «ملتقی الفکر الاسلامیة» به کشور الجزایر مسافرت نمود، همچنین در سال1404هـ ق (1984م ) به کشور یمن سفرکرد و با مقامات دولتی و مذهبی آنجا ملاقات نمود و طی این سفر سخنرانیهائی در دانشگاه صنعا و دانشکده خلبانی ،ایراد و از مشکلات جهان اسلام سخن به میان آورد.
استاد ندوی در یمن مورد استقبال گرم قشرهای مختلف مردم قرار گرفت و سرود استقبالیه‌ای توسط جوانان به اجرا در آمد که مضمون آن چنین بود (ما ابوالحسن را بر روی سر و چشم استقبال می‌کنیم): «مرحبا بابی الحسن نمشی علی الرؤس و المقل» و در همین سال در جلسۀ ادیبان و محققان و دانشوران در کشور بنگلادش شرکت جست.

مسئولیت های اجتماعی و دینی
استاد ندوی همواره از قبول و احراز پست‌های دولتی اجتناب نموده است، ولی مسئولیت‌های مذهبی و اجتماعی فراوانی را به عهده دارد که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
استاد در سال1962م به عنوان عضو شورای دارالعلوم دیوبند برگزیده شد در همین سال به عضویت شورای هیأت مؤسسان سازمان جهانی «رابطة العالم الاسلامیة» مکه و نایب رئیسی آن و نیز به عضویت شورای دانشگاه اسلامی مدینه منوره برگزیده شد، ایشان ریاست ندوة العلماء و ریاست شورای اجرائی مرکز تحقیقات اسلامی ژنو را به عهده دارد، در سال 1983م برای نخستین بار در دانشگاه آکسفورد بزرگترین دانشگاه بریتانیا و معروفترین دانشگاه دنیا اقدام به تأسیس مرکز اسلامی نمودند این مسئولیت را به عهده داشتند، وی همچنین عضویت ادارۀ علمی و تحقیقی موسسۀ «آل البیت» در شرق اردن را به عهده داشتند.
استاد ندوی مسئولیت‌های متعددی در اکناف جهان، در جهت خدمت به اسلام و مسلمین بر دوش گرفته بودند و بخاطر تلاش‌های مستمر، در راه خدمت به اسلام و مسلمین، جایزه ویژۀ خدمت به اسلام، موسوم به جایزه شاه فصیل که هر ساله از سوی حکومت سعودی به فعّالترین دعوتگر و خدمتگزار به اسلام اهدا می‌شود، و درجهان اسلام، همانند جایزه نوبل در اروپا می‌با‌شد، در سال 1980م به استاد ندوی اختصاص یافت، ایشان این مبلغ را که معادل 000/200ریال سعودی و یک مدال طلا بود بنفع اسلام و در میدان خدمات دینی مصرف کرد، بدین ترتیب که نصف آن را به مهاجران افغانی و ربع آن را به تحفیظ القرآن الکریم و ربع دیگر آن را به مدرسه صولتیه مکه مکرمه اختصاص داد.

تواضع و فروتنی
استاد ندوی به رغم داشتن کمالات انسانی برجسته و دانش فراوان، بسیارمتواضع بود، حق جوئی و فروتنی دو صفت بارز استاد ندوی بشمارمی‌آمدند و با آنکه به مدارج عالی علمی رسیده و در جهان اسلام منصب‌های مهمی را به عهده داشتند، هیچگاه دیده نشد که از دانش و منصب‌های خود با کسی سخن به میان آورد، استاد ندوی همواره از پوشیدن لباسهای فاخر و از مظاهر فریبنده دنیا دوری می‌جستند.

علامه ندوی از دیدگاه علمای معاصر
در طول تاریخ، دانشمندان و شخصیتهای علمی – اجتماعی زیادی زندگی نموده‌اند که از سوی علمای غیر معاصر خویش، مورد ستایش قرار گرفته‌اند، ولی تعداد آن دسته از علماء که مورد ستایش علمای هم عصرخود قرار گرفته باشند، بسیار اندک است، زیرا حجاب معاصرت همواره سد آهنینی بوده که بین افراد و معاصرانش حائل گشته و مانع از بیان صفات پسندیده شخصیتها شده است. مقولۀ معروفی است که می‌گوید: «معاصرت اصل و ریشۀ تنفر و دوری افراد از یکدیگر است» (المعاصرة اصل المنافرة) اما با این حال علمایی هستند که مورد ستایش دانشمندان عصر خویش قرار گرفته‌اند، استاد ندوی یکی از آن دانشمندان معدودی است که علمای معاصر وی لب به ستایش او گشوده و حتی کتابهای مستقلی در وصف استاد نگاشته‌اند، در اینجا به ذکر چند نمونه از اظهار نظرهایی که در مورد خصوصیات علمی، اجتماعی و سیاسی استاد ندوی به رشتۀ تحریر در آمده است اشاره می‌شود:
1- عالم جلیل القدر شیخ محمد بهجة البیطار استاد تفسیر در دانشگاه دمشق و عضو بر جستۀ «مجمع علمی» بعد از مطالعۀ کتاب «مذکرات» استاد ندوی نقطه نظرات خود را در مورد استاد ندوی اینگونه ابراز می‌دارد:
هرگز بیاد ندارم که شما را در قلبم یا در جمعی یاد نمایم و از علم فراوان و ادبیات توانا و گفتار شیوا و پر محتوای شما ذکری بمیان نیاورم.
پاک است خدائی که شما را قدرت کتابت به زبان عربی سلیس که هیچگونه شائبۀ عجمیت در آن دیده نمی‌شود، عنایت فرمود و حمد و سپاس برای او که شما را به تألیف کتابهای بسیار نفیس و ارائه راه حل‌هایی که برای این امت نافع‌تر و افضل است اختصاص داده است.
2- دانشمند مبارز شیخ محمد محمود صواف، رئیس جمعیّت «الاخوة الاسلامیة» در عراق می‌نویسد:
برادر بزرگوار و محترم، علامه سید ابوالحسن علی حسنی ندوی، بسیار مشتاق هستم که نزد شما باشم و از سر چشمۀ فیوض و علوم و معارفی که خدا به شما ارزانی بخشیده بهره‌‌مند گردم…
همانا گردانندگان مجله «الاخوة» و همچنین جوانان بی‌صبرانه منتظر راهنمائی‌ها و شنیدن طنین صدای شما در نصرت به اسلام ومسلمین هستند، خداوند شما را توفیق و برکت عطا فرماید و برای پیشبرد دعوت خویش حفظ کنند…
3- شیخ محمد سرور الصبان، نویسنده شاعر و دبیرکل سابق سازمان «رابطة العالم الاسلامی» می‌نویسد:
حضرت استاد و دعوتگر بزرگ اسلامی، خداوند شما را در راه ادای رسالت بزرگ انسانی و نشر مبادی اسلام و تحقق بخشیدن به اهداف و نمونه‌های عالی آن موفق بگرداند، و مجاهدان راه خود و پویندگان راه سعادت بشر، امثال شما را زیاد بگرداند، همانا دیدار شما از این دیار مقدس، آثار خوبی در قلوب مسلمین بجای گذاشت و من امیدوارم که در آینده دیدارهای بیشتری داشته باشید.
4- مجاهد نستوه استاد سعید رمضان «مدیر مجله معروف المسلمون» می‌نویسد:
استاد گرانمایه شما همواره در قلب من جای دارید، از خداوند می‌خواهم که مرا از زمرۀ کسانی قرار بدهد که بخاطر خدا به تو عشق می‌ورزند. از او می‌خواهم که در روزی که سایه‌ای جز سایه عرش خداوندی وجود ندارد مرا در گروه محبان شما قرار بدهد.
5- دکتر احمد شرباصی استاد دانشگاه ازهر در بارۀ استاد می‌نویسد:
ابوالحسن ندوی دانشمند مؤمن و دعوتگر مخلص است که در میدان حفظ توحید و سنت و دوری از بدعت و دعوت به سوی خداوند و جهاد در راه او از دیگران ممتاز است. استاد هرگز در برابر مظاهر فریبندۀ دنیا سر فرود نیاورده است، ساده زیستن و قناعت را پیشه نموده و از تکلف و مجامله دوری گزیده است، به ثروت و مقام این دنیا ارزشی قائل نیست، مقاومت و پایداری او در عرصه پیکار در راه عقیده ضرب المثل قرار گرفته است و اخلاص عمیق وی رمز پیروزی او در میدان‌هایی است که دیگران شکست می‌خورند.
6- نویسنده بزرگ اسلامی مصر، استاد انورجندی در کتاب خود بنام «العلامة ابوالحسن الندوی فی مرأة کتاباته و محاضراته»، در وصف استاد ندوی می‌نویسد:
علامه ابوالحسن ندوی یکی از بزرگترین ثمره‌های ندوة العلماء و از برجسته ترین شخصیتهای آن در این عصر است، از سالهای متمادی است که ایشان در زمینه‌های مختلف اندیشه و جهان‌بینی اسلامی و حل مشکلات و رفع شبهات آن سرگرم عمل است، او همواره به زبان عربی فصیح حقایق را بر فراز منبرهای مکه، مدینه، قاهره، دمشق، لبنان و بغداد طی سفرهایی که به منظور دعوت در راه خدا انجام داده، اعلام نموده است.
او هم اینک سمتهای مهمی در جهان اسلام دارد. کتابهای او که در زمینه‌های مختلف نوشته شده دربین جوانان مسلمان بویژه مردم عرب زبان منتشر گردیده و خوانندگان زیادی دارد و از روزی که جهان اسلام با نام او آشنا شده تا امروز هرجا که می‌رود، در هر کشوری عربی، اسلامی کلمۀ حق را صراحتاً اعلام می‌دارد. نمونه‌هایی از این رُک گویی‌ها در مقالات و سخنانی تحت عناوین زیر مشاهده می‌شود: « اسمعی یا مصر» « بشنو ای ایران» بشنو ای سوریه، بشنو ای گل صحراء (کویت)، ای عرب صراحتاً از من بشنوید.
7- ادیب بزرگ عرب شیخ علی طنطاوی، در مقدمه کتاب «فی مسیرة الحیاة» اثر استاد ندوی می نویسد:
«فی مسیرة الحیاة» کتاب ارزشمندی است از یک دعوتگر بزرگ به سوی خدا و معروف‌ترین نویسندگان عصر حاضر، اینجانب هیچگاه قیادت و رهبری دعوت اسلامی را به عهده نداشته‌ام ،اما از زمانی که در مصر به سال 1347هـ ق مشغول تحصیل بودم، همگام با آن در حرکتم، و مردانی از بزرگان دعوتگر به خدا و از اکابر آنان را می‌شناسم، آنگونه که ابوالحسن را می‌شناسم…
او را بارها از نزدیک در مکه، مدینه، دمشق و هند ملاقات کرده‌ام وی را در هر حال پایدار و استوار بر حق یافتم، او برای خدا عمل می‌کند، متواضع و زاهد است، زهد حقیقی، نه زهد جاهلانی که پشت دیوار زندگی، بسر می‌برند و نمی‌دانند که دنیا چیست و نمی‌فهمند که در جهان چه می‌گذرد بلکه زهد عالمی که به دنیا و اهل آن آگاهی دارد و شرق و غرب را دیده است.
8- استاد شهید، سید قطب، نویسنده بزرگ مصری، در مقدمۀ کتاب استاد ندوی «قصص النبیین جلد سوم» می‌نویسد:
نویسنده این کتاب (سید ابوالحسن الندوی) را می‌شناسم، با شخصیت و قلم او آشنا هستم، گواهی می‌دهم که قلب تپنده او قلب یک مؤمن و عقل و تفکر وی تفکر یک مسلمان کامل است، وی همواره با اسلام زندگی می‌کند و زندگی خود را وقف خدمت به آن نموده است و از بینش صحیح اسلامی و شناخت کامل اسلام برخوردار است.
این یک گواهی است که من بخاطر خدا ادای شهادت می‌نمایم، من کتب بسیاری را که برای کودکان ونوجوانان نوشته شده مطالعه کرده‌ام و خود نیز در تهیه وتألیف مجموعه‌ای از داستانهای دینی نشأت گرفته از قرآن، در مصر شرکت داشته‌ام اما بحق گواهی می‌دهم که کار سید ابوالحسن بسیار کامل‌تر و برتر ازهمه است.
9- دانشمند معروف، دکتر محمد یوسف موسی نیز در مقدمۀ خود بر کتاب معروف استاد «حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمین» می‌نویسد:
«خدا گواه است که من در میان کتابهایی که در گذشتۀ دور و نزدیک خوانده‌ام، کتابی بیاد ندارم که درسطح این کتاب، حقایق ارزشمندی را در بر داشته باشد، دردها و درمانها را برای ما بازگو کند و نویسنده‌ای را سراغ ندارم که همانند مؤلف این کتاب، با روح اسلام آشنا باشد و به آن جذب شود و در تبلیغ آن از چنین اخلاصی برخوردار باشد و همۀ تلاش‌های خود را در این راه بکار گیرد».
10- دانشمند و نویسندۀ معروف، استاد و رئیس دانشکده شریعت اسلامی دانشگاه قطر، دکتر یوسف قرضاوی می‌نویسد:
استاد محترم و دعوتگر بزرگ اسلامی سید ابوالحسن ندوی، از زمانی که شما را می‌شناسم جنابعالی همواره در راه دعوت به اسلام و اعلای کلمة الله، با زبان و قلم، در اکناف جهان اسلام مشغول بوده و هستید، در کنفرانسها، مجامع علمی، جنبشها و مؤسسات اسلامی، حضور فعال داشته و مردم را از افکار و رهنمودهای خویش بهره‌مند ساخته‌اید.
نخستین باری که به هنگام تحصیل، در دانشگاه ازهر سعادت دیدار شما نصیبم گشت، با اولین نظر، آثار و علائم یک عالم عامل و معلم ربانی را در  وجود حضرتعالی مشاهده نمودم، بنده و جمله کسانی که با افکار و اندیشه‌های شما آشنا هستند، به فضائل و نعمتهایی که خداوند به شما ارزانی بخشیده اعتراف داریم، نعمتهایی که در قالب روشنی اندیشه، بیان شیوا، تلاش و پیکار خستگی ناپذیر در راه دعوت، سعه صدر، صداقت و اعتدال مجسم و نمایان می‌باشند، به طوری که در تمام محافل اسلامی کلام شما فراوان و خوانندگان کتابهای شما بی شمارند و در جهان اسلام به عنوان یک شخصیت بزرگ اسلامی مطرح هستید تا جائیکه همه گروههای اسلامی، علی‌رغم اختلاف مذهب و طرز تفکر، در ستایش شما متفق القول هستند حتی آنان که با شما اختلاف نظر دارند نیز، چاره‌ای جز قدر دانی و ستایش و اعتراف به فضل و برتری شما ندارند و این از بزرگترین موهبت‌های خداوند است.
11- شیخ عبدالعزیز بن باز، مفتی بزرگ عربستان و رئیس مراکز تحقیقات علمی، افتاء، دعوت و ارشاد، سرزمین حجاز می‌نویسد:
واقعیت این است که من معتقدم، هر چند در بیان وصف شما قلم فرسایی کنم باز هم وظیفۀ خود را در حق شما ادا نکرده‌ام، لیکن آنچه می‌گویم از باب اعتماد، برادری و دوری از تلکف است…
12- شیخ عبدالفتاح ابوغده، محدث بزرگ و استاد دانشگاه امام محمد بن سعود، ریاض می‌نویسد:
ستایش خدایی را که شما را از میان امت اسلامی برگزید و به نعمتهای فراوان مفتخر گردانید و در وجود شما صفحات درخشانی از تاریخ علمی جاودان اسلام و نمونه بارزی از علمای ربانی گذشته را مجسم ساخت.
شما در هر موضوعی که قلم فرسایی کنید، قلم شما شفا می‌بخشد و بذر عشق به نکوئی و فضایل و عشق به دین و مذهب را در قلوب غرس می‌نماید.
به هر حال من از وصف شما عاجز و قلمم ناتوان است.
13- شیخ محمد غزالی نویسندۀ معروف معاصر و استاد دانشگاه ام القرای مکه می‌نویسد:
خداوند در مجاهدت‌ها و تلاش‌های شما برکت نهد و در ثمره و نتیجه آن بیافزاید، بیش از ربع قرن است که شما همواره در خاور عربی به سیاحت می‌پردازید و از احوال فرزندان اسلام در آنجا مطلع می‌گردید، خداوند شما را  برای این امت حفظ کند.
والسلام 

مقبره علامه سید ابوالحسن ندوی رحمه الله

مقبره علامه سید ابوالحسن ندوی رحمه الله