سیدنا عمر رضیاللهعنه یگانه هماورد شایسته و امین توانایی بود كه در تحققبخشیدن اهداف اسلام و آرمانهای پیامبر و جانشین وی بیهمتا بود. او محبوبیت خاصی در میان مسلمانان داشت و درعینحال از چنان اُبُهَّتی برخوردار بود كه جلوی هرگونه خودسری را بلافاصله میگرفت. ایشان برای مسلمین در سادگی و بیتكلفی و بیرغبتی در مظاهر دنیا، بهترین نمونه و الگو بود. او با تیزبینی، هرگونه تغییر در زندگی آنان را، درحالیكه در معرض سیل خروشان فتوحات و غنایم قرار گرفته بودند، زیرنظر داشت و دقیقاً مورد محاسبه قرار میداد.
سیدنا عمر رضیاللهعنه به بعضی از كارگزاران عرب خود كه در شهرهای عجمیها بودند، نوشت: «از تنپروری و تقلید از طرز پوشاک عجم اجتناب كنید، خود را با آفتاب سوزان عادت دهید، سختكوش و مقاوم باشید، با لباس درشت و ساده عادی باشید، تیراندازی و اسبدوانی و سلحشوری را لازم بگیرید.» (بغوی از ابوعثمان النهدی روایت کرده است.)
نیز این گفته ایشان منقول است: «همانا غنچۀ اسلام شكفته شد، و قریش مال خدا را امداد و كمک حساب میكنند و از ادای فرایض آن غفلت میورزند، آگاه باشید تا عمر زنده است چنین چیزی ممكن نیست، من گردن و كمر مردم قریش را میگیرم و مانع افتادن آنها در آتش میشوم.»
حقوقدان و نویسندۀ مشهور شیعه، سید امیرعلی، که یكی از تواناترین نویسندگان مسلمان به زبان انگلیسی است، در وصف سیدنا عمر بحق گفته است: «حكومت كوتاه ابوبكر بیش از آن درگیر آرامكردن قبایل بیاباننشین بود تا بتواند فرصتی برای تدوین آییننامۀ منظمی جهت ایالات مختلف اسلامی و فتحشده داشته باشد، اما در عهد زمامداری عمر كه مردی واقعاً بزرگ بود، بیوقفه رفاه ملتهای تابع، كه مشخصكننده حكومتهای مسلمین صدر اسلام بود، آغاز شد.» (روح اسلام؛ انتشارات آستان قدس رضوی، 1366، صص256-257)
وی در كتاب دیگرش مینویسد: «نشستن عمر به خلافت، منافع بیشماری برای اسلام داشته است. او پایهٔ اخلاقش بر اصول محكم و غیرقابل تزلزلی قرار داشته، در عدل و داد شدید و سخت و فعالیت و پشتكارش خستگیناپذیر و بالاخره ساختمان روحی وی قوی و محكم بوده است».(تاریخ عرب و اسلام؛ ترجمۀ فخر داعی گیلانی، انتشارات گنجینه 1366، چاپ سوم، ص:32)
سپس میافزاید: «او شدید و سخت، ولی ناشر عدل و داد بود. دوراندیش، به روحیات مردم كاملاً آشنا و بهویژه برای ریاست و پیشوایی اعراب وحشی و خونخوار بسیار مناسب و شایسته بوده است. این مرد زمام امور را سخت و محكم به دست گرفته و در آن موقع كه یک مشت اعراب صحرانورد و مردم نیموحشی مواجه با تجمل و تفنن و هوسرانیهای اهالی بلاد و شهرها شده بودند از اشاعۀ فساد اخلاقی و نشر ملاهی و مناهی در میان آنها شدیداً جلوگیری نمود. همیشه خود را در دسترس حتی پستترین رعایای خود میگذاشت. شبها برای اطلاع از حال بینوایان بدون هیچ نگهبان و پاسبانی از منزل بیرون میرفت و اطراف و جوانب شهر را میگشت. این بود وضع بزرگترین و مقتدرترین پادشاهِ زمانی كه گفتیم.» (همان: صص:48-49)
سر ویلیام میور (SIR WILIAM MUIR)، شرقشناس اسکاتلندی مینویسد: «عمَر بعد از رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم بزرگترین فرد در مملكت اسلامی بهشمار میآید، او به کمک ذكاوت و استقامت خود توانست در مدت ده سال مناطق شام، مصر و فارس را در برابر قدرت اسلام خاضع گرداند، كه از آن زمان تاكنون جزو قلمرو اسلام هستند. بهرغم اینكه فرمانروای مقتدر مملكت پهناوری بود، هرگز فراست، متانت و اجرای عدالت در امور كلی و جزیی را از دست نداد، او دوست نداشت خود را با لقبهای بزرگ ملقب كند، غیر از لقب ساده و عادی كه «رئیس عرب» بود. مردم از ولایات دوردست برای ملاقات خلیفه و امیر مؤمنان میآمدند و از او سراغ میگرفتند و از اهل مسجد سؤال میكردند حال آنكه امیر مؤمنان در مسجد با لباسهای ساده در میان مردم نشسته بود».(ANNALS OF THE EARLY CALIPHATE,Op.CIT.P.283)
🗂 به نقل از: مجلۀ ندای اسلام- شمارۀ 11
دیدگاههای کاربران