جهان اسلام اخیراً شاهد یک اتفاق و اقدام تراژیک و ناخوشایند بود که باعث نگرانی عمیق مسلمانان غیور و انسانهای آزاده و عدالتخواه گردید. سهشنبه 25 شهریور 1399ش./ 15 سپتامبر 2020م. امارات متحده عربی و بحرین با واسطهگری رئیس جمهور و دولت آمریکا، به طور رسمی عادیسازی روابطشان را با رژیم غاصب اسرائیل و دولت صهیونیستی آغاز و در کاخ سفید با یکدیگر توافق صلح و همکاری امضا کردند. سالها پیش دولتهای مصر و اردن نیز به چنین امری تن داده بودند.
این توافق اقدامی بر خلاف آرمان آزادی فلسطین و سرزمین قدس، و اعتراف به مشروعیت یک دولت اشغالگر است؛ درحالیکه سرزمین فلسطین متعلق به مردمانی است که آبا و اجدادشان قرنها در آن زیستهاند؛ سرزمینی که با زور و ظلم و حیله و فریب مورد اشغال واقع شده و در زبان و ادبیات بسیاری از ملتها و کشورها با عنوانهایی از آن یاد میشود که نشانگر این واقعیت است؛ فارسیزبانان عنوان «فلسطین اشغالی»، اردوزبانان شبهقارۀ هند عنوان «مقبوضه فلسطین» و جهان عرب عنوان «فلسطینُ المُحتَلَّة» را برای آن بهکار میبرند. از کودکان گرفته تا بزرگسالان و از انسانهای درسنخوانده گرفته تا دانشمندان همه میدانند که سرزمین فلسطین از بدو تاریخ اسلام تا سال 1948 میلادی ( 1367ق./ 1327ش.) متعلق به اکثریت عرب مسلمان و جزء لاینفک جهان اسلام بوده است و تحت یک توطئۀ تمامعیار و سپس با زور و ظلم در اختیار یهودیان صهیونیست قرار داده شده است.
ملت فلسطین از زمان اشغال سرزمینشان تاکنون مرتباً دچار رنج و آوارگیاند و هرگاه صدای حقطلبی و قیام و جهاد آنان علیه اشغالگری اسرائیل غاصب بلند میشود، طولی نمیکشد که با فشارهای برخی دولتهای غربی و سازش عدهای از سران و توطئۀ برخی منافقان به خاموشی میگراید.
صهیونیستها قبل از تأسیس حکومت نامشروع خود در سرزمین فلسطین و بعد از آن بهطور پیوسته در تلاش بودهاند که دولتهای عربی و اسلامی، موجودیت و مشروعیت آنها را در این سرزمین به رسمیت بشناسند. آنان با همکاری برخی دولتهای غربی برای تحقق اهدافشان تلاشهای پنهان و آشکار بسیاری را انجام دادند[ازجمله]:
1ـ برای تضعیف مرکزیت سیاسی جهان اسلام که امپراتوری عثمانی تحت لوای نظام خلافت از آن نمایندگی میکرد توطئههای بسیاری کردند و از همۀ راههای ممکن برای فروپاشی آن استفاده کردند؛
2ـ با فروپاشی دولت عثمانی، اطلس سرزمینها و دولتهای اسلامی بهکلی تغییر کرد و جهان عربی پس از آنکه زیر چتر امپراتوری عثمانی بهمثابۀ ابرقدرتی جهانی بود، به چندین کشور کوچک و ضعیف تبدیل شد، و تلاش کردند با اعمال نفوذ ابرقدرتها و با استمداد از سیاستهای تزویرآمیز آنان، زمام قدرت در این کشورها بهدست کسانی باشد که فاقد ابتکار و اختیار لازم هستند؛
3ـ هرجا که توانستند افرادی را روی کار آوردند و حمایت کردند و ترساندند و هرچه خواستند به آنها دیکته کردند؛ باری شنیدم که وقتی ملکه الیزابت در سفری از یکی از کشورهای خلیجی دیدن میکند، حاکم آن کشور کلیدهایی را جلوی وی میگذارد و میگوید اختیار این دیار در دست شماست؛
4ـ تلاش کردهاند که نسل جوان و آینده طوری تربیت شود که به تقلید غربیها و فرهنگ و تمدن آنان افتخار کند؛ برای این منظور دانشگاههایی در خود این کشورها تاسیس شده، و برای تربیت و شستوشوی مغزی فرزندان و نزدیکان خانوادههای حاکم، زمینۀ ادامۀ تحصیل آنان را در مراکز فکری و آموزشی دنیای غرب فراهم کردهاند تا در آینده هر اقدامی توسط ابرقدرتها و صهیونیستها در فلسطین و کشورهای اسلامی علیه اسلام و مسلمین صورت گیرد، حساسیت و واکنش چندانی را به دنبال نداشته باشد، و هرگونه که دل دشمنان بخواهد راه استفاده از ثروت و قدرت جهان عربی هموار باشد، و تنها چیزی که برای این دولتها مهم جلوه داده شده، حفظ قدرت و حکومت در خاندان و خانواده حاکم است.
بعد از طی این مراحل و اجرای برنامههای فوق، در این اواخر دیدیم که دولت امارات متحدۀ عربی و پس از آن دولت بحرین، چگونه با کمال جرأت و جسارت، با واسطهگری و برنامهریزی رئیسجمهور و دولت آمریکا، عادیسازی روابطشان را با دولت صهیونیستی اعلام کردند. آری، ثمره و نتیجۀ سیاستهای نفس طولانی همین است که میبینیم و میشنویم.
بهراستیکه این اتفاق غمانگیز و تأسفبار است، و هرقدر عدهای این اتفاق و اقدام را توجیه و تفسیر نمایند، واقعیت را نمیتوانند پنهان کنند.
در این میان آنچه مایۀ امید و قوّت قلب است اینکه این دولتها نتوانستهاند موافقت ملتها و تودهها را بهطور کامل جلب کنند؛ چنانکه از هرسو اظهار تنفر و انزجار و محکوم نمودن این اقدام منفی به گوش میرسد، و وجدانهای بیدار از پذیرش این اقدام ابا دارند، و آن را اشتباه تاریخی و یا خیانتی خطرناک تلقی میکنند.
آقای نتانیاهو گرچه همچون یک گرگ بهظاهر پیروز زوزه میکشد و فریاد شادی سر میدهد و وانمود میکند که بهزودی کشورهای عربی دیگری به این روند صلح کذایی خواهند پیوست و همگی آنها جبهۀ واحدی را علیه به اصطلاح افراطگرایان تشکیل خواهند داد؛ اما هستند حکام و ملتهایی که دارای وجدانهای بیدار و درک صحیحاند و مسلماً توطئههای دولتهای غربی معاند و صهیونیستهای اشغالگر و ایادی آنان، باعث بیداری و هوشیاری مزید حقطلبان و آزادیخواهان خواهد شد؛ و قطعاً در آینده شاهد تحولات و تغییرات مثبت و نویدبخشی خواهیم بود. «والعاقبة للمتقین». «إنّ الله لا یحب المفسدین». «وللّه العزة ولرسوله و للمؤمنین».
منبع: فصلنامۀ “ندای اسلام”- شمارۀ 78-79
دیدگاههای کاربران