حسن روحانی در دو انتخابات ریاست جمهوری که با پیروزی وی همراه شد بارها به موضوع احقاق حقوق اقلیتها بهویژه اهلسنت پرداخت و وعده کرد در جهت برداشتن تبعیضها علیه آنان گام بردارد. ازجمله وعدههای او، مشارکت عمومی فارغ از زبان و مذهب در مدیریتهای کلان کشور، انتصاب نیروهای شایسته محلی در پستهای مدیریتی، تغییر نگاه امنیتی نسبت به مذاهب، اقوام و فرهنگها بود. اما با اینهمه و با گذشت سالها از سکانداری او بر قوه اجرایی و حمایت تمامقد اصلاحطلبان از وی در این مسیر، امروز اهلسنت از عدم اجرایی شدن وعدههای رئیسجمهور گلایهمند هستند، آنها همچنین بخشی از این بیعملی را از چشم اصلاحطلبان همراه دولت میبینند.
اینهمه در شرایطی است که اهلسنت ایران با جمعیتی6 میلیونی همواره در تصمیمگیریهای مهم کشور مانند انتخابات تأثیرگذار بودند و از سال 76 اصلاحطلبان را مورد حمایت قرار دادند و در میزان موفقیت کاندیداهای معرفیشده از سوی آنان مؤثر واقع شدند و امروز هم به سبب حمایت اصلاحطلبان از دولت و حضور برخی از آنان در دولت آنهم در شرایطی که وعدههای گوناگونی از اصلاحطلبان برای بهبود شرایط خود دریافت کردهاند و امروز تقریباً با هیچ روبهرو شدهاند، گلهمندند.
از سوی دیگر استقبالی که در زمان انتخاباتها این اقلیت مذهبی از وعدههای اصلاحطلبان داشتهاند و رأی بالایی که از این اقلیت متوجه کاندیدای اصلاحطلبان شده است، نشان از آن دارد که این جریان سیاسی در مرحله شناخت دغدغهها و مشکلات این گروه از شهروندان ایران به خطا نرفته است، اما اینکه چه شده که دولت مورد حمایت اصلاحطلبان نتوانسته به خواستها و مطالبات این اقلیت مذهبی تأثیرگذار پاسخ بگوید، در هالهای از ابهام قرار دارد.
عدم تحقق وعدههای اصلاحطلبانه دولت پیش از این هم بهقدری سبب رنجش شهروندان اهلسنت در کشور شده بود که اصولگرایان درصدد برآمده بودند تا بازی را در انتخابات ریاست جمهوری اخیر با در دست داشتن این حربه به نفع خود پیش ببرند و بر اساس گفته مولوی عبدالحمید، امامجمعه اهل سنت زاهدان از سوی اصولگرایان به آنان گفتهشده بود که با توجه به عدم تحقق وعدههای اصلاحطلبان به آنها در سالهای گذشته، حال از اصولگرایان حمایت به عمل آورند. گرچه اهلسنت با این ترفند اصولگرایان پیش نرفتند و به یکی از مهمترین عوامل پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 29 اردیبهشتماه مبدل شدند، اما عدم انتخاب هیچ فردی از اهلسنت در هیئت دولت یا در سطح مدیریتهای ارشد دولت در مرکز و حتی در استانها سبب شده است تا آنها نیز به هر زبانی مجدداً وعدههای اصلاحطلبان و دولتیها را یادآوری کنند و حتی در برخی مواقع آنها را برای عدم عمل به وعدههایشان مورد نکوهش قرار دهند.
در همین راستا چندی است که مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی، امامجمعه اهل سنت زاهدان که یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین رهبران این اقلیت مذهبی است برای احقاق حقوق سُنیمذهبان ایران به تکاپوی هرچه بیشتر افتاده است. این رهبر مذهبی دیپلماسی فعالی را در پیش گرفته و در ماههای اخیر دیدارها و تعاملات گوناگونی با بسیاری شخصیتهای تأثیرگذار و برجسته کشور اعم از دولتی و غیردولتی داشته است و در آخرین پرده از اقدامات خود چندی پیش ابتدا نامهای خطاب به رهبری نظام نوشت، سپس پاسخی محترمانه و تأمینکننده رضایت وی دریافت کرد و پس از آن بود که هفته گذشته در گفتوگویی با یادآوری وعدههای دولت و اصلاحطلبان در سالهای گذشته، گفت که «با فرمان رهبری درباره رفع تبعیض، دیگر هیچ عذری قابل قبول نیست» وی همچنین گفت که «اگر دولت حسن روحانی انتظارات برای رفع تبعیض علیه این اقلیت دینی را برآورده نکند، ممکن است در انتخابات آینده از اصولگرایان حمایت کنم.» این گفتهها در حالی بود که وی بهتازگی نیز میزبان ابراهیم رئیسی، جدیترین رقیب حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته بود.
از چاله به چاه
در برابر این گفتههای مولوی عبدالحمید، اصلاحطلبان واکنشهای گوناگونی داشتند و بسیاری در تائید آن سخن گفتند و برخی هم که به نظر تنها نامی از اصلاحطلبی یدک میکشند و با مرامهای اصلاحطلبانه فاصله معناداری دارند، در برابر این گفتهها موضع منفی گرفتند. اما صادق زیباکلام در برابر این گفتهها از زاویه دیگری واکنش نشان داد و در نامهای سرگشاده به امامجمعه اهلسنت زاهدان نوشت: آقای مولوی عبدالحمید! رویگردانی از روحانی و گرایش به اصولگرایان، از چاله درآمدن و افتادن در چاه است. این استاد اصلاحطلب دانشگاه تهران که به اتخاذ مواضع صریح شهره است در ابتدای نامه خود آورد: «جناب مولوی بزرگوار، دلسردی شما از غیبت زنان، اهلسنت و کردها در دولت جدید (علیرغم نقش ارزنده هر سه گروه در پیروزی جناب روحانی) قابل درک است. امیدوارم دولت دوازدهم موفق شود کف انتظارات هممیهنان اهلسنت را ظرف چهار سال آینده برآورده سازد تا امکان حمایت احتمالی آنان از اصولگرایان منتفی شود؛ اما اگر اینگونه نشد، پیشنهادتان جای تأمل بسیار دارد.»
وی در ادامه افزود: «فیالواقع و با پوزش از محضرتان، راهحل پیشنهادیتان مصداق «از چاله به چاه» است. نیازی نیست توجه جنابعالی را به کارنامه منفی اصولگرایان در تحقق اهداف و آرمانهای دموکراتیک و آزادیخواهانه ظرف چهار دهه گذشته جلب نمایم. هشت سال عملکرد آنان در دوران احمدینژاد گواه روشنی است بر امتناع آنها از دموکراسی. قبول دارم در دوران روحانی شاهد برداشته شدن گامهای بلندی درزمینه رفع تبعیض در قبال زنان، اهل سنت و کردها نبودیم؛ اما تصدیق میفرمایید که دستکم بدتر هم نشد؛ اما آیا جنابعالی میتوانید منکر شوید که در ۸سال حاکمیت اصولگرایان در دوران احمدینژاد دموکراسی در ایران به قهقرا نرفت؟ کافی است نگاهی به نهادهایی که در انحصار اصولگرایان است بیندازیم تا متوجه میزان پایبندی آنان به آزادی و حقوق شهروندی شویم.»
زیباکلام همچنین خاطرنشان کرد: «جناب مولوی عبدالحمید آزاده، بیش از یکصد سال است که اجداد ما برای حاکمیت قانون، محدودیت قدرت حکومت به قانون، آزادی عقیده و اندیشه، آزادی مطبوعات و انتخابات آزاد مبارزه کردهاند. حضرتعالی چند بار این مفاهیم را که اساس و بنیان انقلاب اسلامی بودند را از زبان اصولگرایان شنیدهاید؟ و در عوض چند بار ضرورت مبارزه با آمریکا، محو اسرائیل و صدور انقلاب را از آنها شنیدهاید؟ مطالبات زنان، اهل سنت، کردها و سایر اقلیتها درگرو تحقق دموکراسی و پیشرفت آن است. اگر جناب روحانی در مسیر پیشرفت دموکراسی تعلل میورزند، چاره کار جایگزین نمودن ایشان با اصولگرایان و درنتیجه بیرون آمدن از چاله و فروافتادن در چاه نیست بلکه وادار ساختن ایشان در رفتن به سمت دموکراسی است.»
این گفتههای زیباکلام و خطاب قرار دادن مولوی عبدالحمید بهجای اصلاحطلبان و توجه دادن وی به کارنامه و شناسنامه جناح مقابل اصلاحات از یکسو بسیار مورد توجه قرار گرفت، اما از دیگر سو برخی اصلاحطلبان و دولت را به خودانتقادی و بازبینی در عملکرد خود فراخواندند و گفتههای مولوی را هشداری به اصلاحطلبان دانستند که اگر مورد توجه قرار نگیرد دامنه امید را نهتنها از اهلسنت دور میکند که میتواند به دیگر گروههای مذهبی، قومی و فرهنگی نیز تسری یابد؛ موضوعی که جلال جلالیزاده نماینده اهلسنت پیشین مجلس در دور ششم و استاندار دولت اصلاحات در کردستان نیز آن را مورد تأکید قرار میدهد و میگوید: «هرچند همه وعدههای دولت تدبیر و امید محقق نشده، اما مرحله تازهای از امید و تغییر به وجود آمده است» و همچنین میافزاید: «جامعه نباید از امید تهی شود و این مهمترین موضوع است.» این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین به نامه اخیر رهبری در پاسخ به نامه مولوی عبدالحمید اشاره میکند و اظهار میکند: «نامه امیدوارکنندهای است ازاینجهت که ایشان در این نامه به همه ارکان نظام فرمان دادهاند تا تبعیضها برداشته شود. این نامه منشور و فصلالخطابی برای همه ارگانها و مسئولین است که اهلسنت کمترین حضور را در آنها دارند. سخن و نظر رهبری در نظام جمهوری اسلامی از نظر سیاسی و مذهبی برای مسئولین تعیینکننده است. در این نامه رهبری بر اساس معارف دینی و قانون اساسی، بر رفع تبعیض تأکید کردهاند. اشاره به موضوع وحدت و رفع تبعیض نشان از دغدغه ایشان دارد. مجمع تشخیص مصلحت نظام، قوه قضاییه، شورای انقلاب اهلسنت حضور ندارند و دقیقه به همین دلیل است که رهبری همه ارکان را مورد خطاب قرار دادهاند.»
روزنامه بهار/ یکشنبه 26 شهریور 1396
دیدگاههای کاربران