سوریه ششمین سال جنگ را پشت سر میگذارد و این یعنی: جنگی طولانیتر از جنگهای جهانی و آثاری بهمراتب وخیمتر از آن. دوازده میلیون آوارهی جنگی و نابودی بیش از هشتادوپنج درصدی زیرساختها و تأسیسات در بسیاری از شهرها و انهدام کامل شهر تاریخی حلب! وقوع فاجعهی انسانی، سکوت مجرمانهی مجامع بینالمللی و عادی شدن خبر بمبارانها، حتی از نوع شیمیایی، افت خبر جنگ و پایین کشیدن درج آن از تیتر اول خبرها…
مهلکهی سوریه، عملاً میدان قدرتنمایی مدعیانی شده که هرکدام درصدد است تا نیرو و توان نظامی خود را به رخ دیگری بکشد. تصویر ترسناک خیابانها و شهرهای خالی از سکنه و جغرافیای در وحشت فرورفتهی سوریه، حاکی از آن است که مردم دنیا به وضعیت و جنگ در سوریه عادت کردهاند و نسبت به فجایع آن واکنشی نشان نمیدهند؛ هم چنانی که خبرهای فلسطین و کشته شدن مردم و گسترش شهرکسازی یهودیان هم از تبوتاب افتاده است!
چه چیز دنیا را نسبت به اوضاع جنگ خونسرد کرده؟
تأثیر مافیای رسانهای و خبری با حجمی وسیع و اختاپوسی و پوشش همهجانبه، حاکی از آن است که دیگر خبر جنگهای فرسایشی و دیدن آثارش در تلویزیون، وجدانها را به درد نمیآورد!
این میان چه کسی سود میبرد؟ همانانی که کاه اختلاف میان کشورهای همجوار و همپیمان را بارزتر میکنند تا غبار کارخانههای ساخت تجهیزات نظامیشان را برگیرند، ترس و تهدید را جدیتر نمایند و حکام را به خرید اسلحه با پیشفرض جنگ احتمالی، تحریص کنند. مثال آن فروش تجهیزات نظامی چندمیلیاردی اسلحه به عربستان و قطر است که آمریکا از اختلاف میان آن دو، بالاترین سود را به جیب زد!
جنگهای خاورمیانه، چه در سوریه و چه در یمن و عراق و طولانی شدن زمان آنها، همان آمال کشورهای پیشرفته و خصوصاً آمریکاست تا با تز «اختلاف را گسترش بده و انبارهای اسلحهات را خالی کن»، گرفتن انتقام از مسلمانان به بهانهی حادثهی یازده سپتامبر و خونبهای سنگینی که سرزمینهای مسلماننشین پرداختند، بیشتر به منافع کوتاهمدت و بلندمدت خود دست بیابند. این وضعیت چشمانداز برقراری صلح، حداقل در سالهای آینده را در هالهای از تردید فرو برده است و در خوشبینانهترین حالت باید گفت: دشمنیها تا سالیان دراز هم فروکش نخواهد کرد و منطقه همچنان درگیر جنگهای خانمانسوز خواهد ماند. تراژدی جنگهای خاورمیانه با لعاب مارکدار «تروریسم» از منظر غربیان، همچنان در دل کتابها خواهد ماند و جنگ با «تروریسم» بهانهی موجهی خواهد شد تا جنایاتشان را توجیه کنند و برای نسلهای آینده افتخار بدزدند که داعیهدار مبارزه با ترور بودهاند …
این میان کلاه بزرگ سر مسلمانان رفته است که بیشترین هزینه را پرداخت کرده و کمترین سود را بردهاند… زمان تزریق اندکی هوشیاری به عضلهی به خوابرفتهی مسلمانان فرارسیده تا دشمن را زیر نقابهای رنگین بشناسد و گول ترفندهای خوشنما و بهظاهر موجهش را نخورند. زمان بیداری از این کابوس کی خواهد بود؟ تا کی باید همچنان تاوان غفلت و چنددستگی خودمان را بدهیم؟!
دیدگاههای کاربران