امروز :جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳

سفر به سرزمین نور

سفر به سرزمین نور

نوشتن از برخی وقایع و حوادث گاهی به آن صورت که نویسندۀ سطور در نظر دارد امکان‌‌پذیر نیست و به سختی انجام می‌گیرد، به‌طوری‌که حق مطلب آن‌طور که باید ادا نمی¬شود.
نوشتن از احساسات و عواطف سفر به سرزمین حرمین شریفین نیز از این قاعده مستثنی نیست و بیان لحظات شیرین این سفر مشکل است، اما باز هم گاهی اوقات قلم، محل ابراز احساساتی می¬شود که به زبان آوردن آنها مشکل است.
نگارنده در نظر دارد گوشه ای از احساسات خویش را در مورد اولین سفرش به حرمین شریفین به رشتۀ تحریر درآورد.
انتظار همیشه کار سختی است، اما رسیدن به آنچه فرد منتظرش هست این انتظار را شیرین می¬کند. انتظار 9 سالۀ بنده برای سفر به سرزمین نور را نیز در لحظه دیدار بیت‌الله می¬توان به “زیباترین انتظار” تعبیر کرد.
پس از 9 سال، روز سفر به سرزمین وحی فرا می¬رسد.
ساعت یک بامداد جمعه 4 مهر 1393 هـ.ش هواپیما از فرودگاه زاهدان به سمت فرودگاه جده پرواز می‌کند.
نزدیک اذان صبح به فرودگاه جده می¬رسیم و پس از ادای نماز و انجام تشریفات ویژۀ حجاج، سوار اتوبوس شده و به طرف مکه مکرمه رهسپار می¬شویم. در مسیر راه تمام مسافران با شوق زایدالوصفی شعار حج را با خود زمزمه می‌کنند؛ «لبیک اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، إن الحمد والنعمة لک و الملک. لا شریک لک.» این ندای ابراهیمی و در کنار آن سیل اشک‌های مشتاقان دیدار بیت‌الله‌الحرام، انسان را به فضایی ملکوتی می¬برد.
بعد از ظهر شنبه به مکه مکرمه می¬رسیم و پس از انتقال وسایل به هتل، برای ادای نماز عصر به همراه جمعی از دوستان به طرف حرم امن الهی و مسجدالحرام حرکت می¬کنیم.
نماز عصر را در محوطۀ بیرونی مسجدالحرام ادا می¬کنیم. دیگران را نمی‌دانم، اما من به وضوح صدای قلبم را می‌شنیدم که چگونه به‌خاطر اولین دیدار خانۀ کعبه به تپش درآمده بود. هنوز در عالم خیال بودم که ناگهان متوجه شدم در مقابل بیت‌الله‌المکرم قرار دارم. آری، آنچه در مقابل دیدگان من قرار گرفته بود قبلۀ عالَم بود. باورم نمی‌شد. ضربان قلبم به مراتب شدیدتر شده بود. آیا به‌راستی من به دیرینه‌ترین آرزوی خویش رسیده بودم؟ با خود می‌گفتم آیا به‌راستی این من‌ام که در چند قدمی خانه کعبه ایستاده‌ام؟ آیا چشمانم نظاره‌گر بیت¬الله است؟؛ همان‌جایی که هر مسلمانی مشتاق دیدارش است. چشمان ما از دیدن بیت‌الله سیر نمی¬شوند و لحظات را غنیمت می‌شمرند.
هر مسلمانی که برای اولین بار افتخار دیدار خانه کعبه نصیبش می‌شود، با چنان عشقی به خانۀ کعبه نگاه می¬کند که به هیچ وجه متوجه اتفاقات اطرافش نمی¬شود، حتی بعضی‌ها بیهوش می¬شوند.
در این لحظات ملکوتی تنها چیزی که در ذهن می‌آید، و در احادیث نیز بدان توصیه شده‌ایم، دعا برای خود و دیگران است. در این لحظه تمام کسانی که درخواست دعا کرده¬اند یک‌به‌یک به یاد می¬آیند.
پس از مقداری دعا، برای ادای عمره، به خیل پروانگان کعبه ملحق می‌شویم و هفت بار با عشق و علاقۀ خاص گرداگرد محور توحید می¬چرخیم.
پس از انجام طواف، برای ادای دیگر مناسک رهسپار کوه “صفا” شدیم تا سعی بین صفا و مروه را انجام دهیم. سبحان‌الله! سعی بین صفا و مروه یادآور فداکاری‌ها و دوندگی‌های شیرزنی‌ست به‌نام «هاجره» که برای رفع عطش فرزند دلبندش، اسماعیل، به امید یافتن جرعه‌ای آب، هفت مرتبه فاصلۀ بین دو کوه صفا و مروه را می‌پیماید.
بعد از انجام سعی بین صفا و مروه، بر بالای کوه مروه، در مقابل بیت‌الله دست به دعا برمی¬داریم و از خداوند منان مسئلت می‌کنیم قلم عفو بر گناهان ما بکشد.
ایام اقامت در مکه مکرمه اندک‌اندک سپری می‌شوند و به روز هشتم ذی‌الحجه (یوم‌الترویة) نزدیک می‌شویم. از هتل‌ محل اقامت‌مان در مکه مکرمه لباس احرام می‌پوشیم و به‌صورت کاروانی راهی سرزمین “منا” می‌شویم. منا منطقه‌ای است در نزدیکی مکه مکرمه. البته به‌علت گسترش ساخت‌وساز شهر مکه، اکنون با شهر متصل شده است.
روز هشتم قبل از ظهر به خیمه‌های نصب‌شده در منا می‌رسیم و این روز را در این مکان مقدس سپری می‌کنیم. صبح روز نهم ذی‌الحجه، که روز عرفه است، راهی سرزمین عرفات می‌شویم.
در میدان عرفات خیل عظیمی از عاشقان و دلباختگان را می‌بینی که با لباس سفید احرام در این صحرا تجمع کرده‌اند؛ گویا با کسی وعده‌ای دارند. آری، این‌ها با پروردگار خویش وعده دارند تا از دریای بیکران عفو و مغفرت‌اش بهره‌مند شوند. دعا و مناجات و نیایش حجاج با خالق متعال پس از ادای نماز ظهر بیشتر می‌شود؛ هر کس در گوشه‌ای خلوت کرده و با زاری و التجا به راز و نیاز مشغول است.
خورشید روز عرفه غروب می‌کند. دستور است که نماز مغرب و عشاء را در محل مزدلفه ادا کنیم. ساعتی از غروب سپری شده است که به مزدلفه، یا همان “مشعرالحرام” می‌رویم. اینجا همه و همه در یک میدان جمع شده‌اند تا شب بگذرانند. پس از ادای نماز مغرب و عشا، به جمع‌آوری سنگریزه‌ برای رمی جمرات می‌پردازیم.
طلوع خورشید روز دهم ذی‌الحجه خبر از حرکت حجاج به سوی منا برای انجام مناسک رمی جمرات و ذبح قربانی می‌دهد.
پس از ذبح قربانی، حجاج بیت‌‌الله‌الحرام با تراشیدن موی سر از احرام خارج می‌شوند.
خلاصه اینکه هر کدام از اعمال و مناسک حج حاوی درس‌ها و پیام‌های سازنده‌ای است که درک حقایق این اعمال برای کسانی که آنها را با قلبی مملو از عشق به خدا و رسول، و سینه‌ای سرشار از محبت با حرمین شریفین انجام می‌دهند چندان مشکل نیست.
آری! معنویت، ایثار و فداکاری، اقرار به وحدانیت و یگانگی پروردگار، یادآوری مجاهدت‌های پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و صحابۀ کرام رضوان‌الله‌علیهم‌اجمعین از یک سو، و اظهار عجز و ناتوانی و اعتراف به قصور در عبادت خدا و پیروی از رسول‌الله‌ صلی‌الله‌علیه‌وسلم و ارادۀ مصمم بر اتباع از شریعت از سوی دیگر، ازجمله درس‌هایی هستند که سفر به سرزمین نور به مسافران خویش می‌آموزد.
خداوند متعال دیدار خانۀ خویش، و انجام مخلصانۀ مناسک حج را باربار نصیب همۀ ما بگرداند.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید