امروز :جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳

راه های تزکیه و اصلاح فرد و جامعه

راه های تزکیه و اصلاح فرد و جامعه

 اسلام، دین اصلاح و جامعه‏سازی است. اسلام یعنی همان دین وشریعت ناب محمدی که در آن به اصلاح فرد و جامعه امر شده و از آن به عنوان “تزکیه” یاد شده است.

تزکیه در اسلام مسئله‏ای عارضی نیست بلکه رکنی به حساب می‏آید و برای بیان اهمیت آن همین کافی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در نیایش‏ها و مناجات‏های خویش از خداوند متعال چنین خواسته‏اند: «اللهم آت نفسی تقواها و زکّها أنت خیر من زکیها أنت ولیها و مولاها.»
بدین ترتیب، تزکیه و اصلاح فرد و جامعه در نگاه اسلام از اهمیت فراوانی برخوردار است.

کالبد شکافی واژۀ “تزکیه”
تزکیه از نظر لغوی از ریشه “زکاة” گرفته شده و به معنای نمو، رشد، برکت و پاکی و اصلاح می‏باشد [لسان الحرب: 3/36)
تعریف اصطلاحی تزکیه: استاد ابوالحسن ندوی- رحمه الله- می‏فرماید: تزکیه معلمی است که وظیفه آن اصلاح و تریبت نفس و آراستن آن به فضایل شرعی و پاک گردانیدن درون از رذایل اخلاقی را به عهده دارد و انسان را به قلۀ ایمان، و رسیدن به درجه احسان و مزین نمودن اخلاق به خلق و خوی نبوی فرا می‏خواند، و فرد را به تبعیت از پیامبر، در ویژگی‏های درونی متوجه می‏سازد.
در یک جمله، تزکیه، رشد، احسان و فقه باطن می‏باشد.

تزکیه از جمله وظایف مهم انبیاء علیهم السلام
آیات و احادیث گهربار نبوی، از تزکیه و احسان بعنوان یکی از مهمترین وظایف انبیا یاد کرده است و آن را در کنار ارکان چهارگانه اسلام قرار داده است که تحقق بخشیدن، و به کمال رساندن آنها از مقاصد مهم بعثت پیامبر بشمار می‏آید.
قرآن کریم می‏فرماید: «هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و إن کانوا من قبل لفی ضلال مبین» [جمعه:2]
فلسفه تزکیه آراستن نفس به فضایل و پاک سازی آن، از رذایل اخلاقی است. به تعبیر دیگر، آن شکل از تزکیه که نمونه‏های عالی آن در زندگی گهربار صحابه، به صورت اخلاص در عمل و اخلاق نیکو متجلی شده است، تزکیه‏ای که تا ابد الگو بوده و تاریخ نظیر آن را به یاید نمی‏آورد، و می‏بینیم که زبان نبوت همراه با ایمان و اسلام، درجه و مرتبه خاصی را که بالاتر از اسلام است ذکر می‏کند و آن را به “احسان” تعبیر می‏نماید، که مراد از آن، کیفیتی از یقین و استحضار است که هر صاحب ایمان برای بدست آوردن آن باید بکوشد، و اشتیاق به آن در قلب هر فرد مومن همواره موج بزند.
از رسول اکرم صلی الله علیه وسلم پرسیده شد که احسان چیست؟ در پاسخ فرمودند: احسان آن است که خدا را چنان بپرستی که گویی او را می‏بینی و اگر این حالت به تو دست ندهد چنان باشی که او تو را بیند. [بخاری:4777-، مسلم:9-5]

تزکیه افراد و تاثیر آن در اصلاح جامعه
تزکیه، احسان و فقه باطن، همه از حقایق علمی و شرعی و مفاهیم دینی هستند که از کتاب و سنت ثابت، و همه مسلمین به آنها اعتراف دارند.
الله تعالی در قرآن کریم، فلاح و رستگاری را، در تزکیه و رفتن به سوی رشد دانسته و خسران و ناکامی را در غفلت و بی‏توجهی به آن می‏داند، بعد از چند قَسم طولانی در سوره شمس می‏فرماید: «قد أفلح من زکها و قد خاب من دسّها» [شمس:9-10]
اما وقتی که این بخش، در زندگی انسان تحقق نیابد رسیدن به کمال نهایی در دین و اصلاح زندگی اجتماعی ممکن نیست و افراد از زندگی فردی خود نیز به معنای واقعی لذت نخواهند برد، پس مؤثرترین شیوه در ایجاد تزکیه از این قرار است:
1- ذکر: ذکر با مفهوم وسیعش از مهمترین اعمال در اسلام است. خداوند می‏فرماید: «ولذکرالله أکبر» [عنکبوت: 45]
ابن قیم- رحمه الله- می‏گوید: «هرگاه غفلت بر قلب رو می‏آورد، آن را سخت می‏گرداند، پس هرگاه ذکر خدا در دل قرار می‏گیرد این سختی به نرمی و لطافت تبدیل می‏شود، همچنان که یخ در آتش ذوب می‏شود، هیچ چیزی مانند ذکر خدا، قلب را این گونه ذوب نمی‏کند.»
2- تفکر: خداوند امر به تفکر و تدبر می‏کند و متفکرین را تمجید می‏نماید و در جاهای متعدد از کتابش به مذمت غافلان و معرضان می‏پردازد و این به خاطر ارزش تفکر و اهمیت آن، در دنیا و آخرت است.
حضرت سفیان بن عیینه- رحمه الله- می‏گوید: تفکر نوری است که داخل قلب می‏شود.
3- همراهی با صالحان: دوست و همراه انسان، تاثیر بسزایی بر او دارد که می‏تواند او را به یاد خدا بیندازد و یا او را از خدا غافل کند، مانند کسی است که ماده‏ای خوشبو استعمال کرده که بوی آن به اطرافیان می‏رسد و یا مثل آهنگری که در کوره آهنگری می‏دمد و آتش و دود، به اطرافیان هدیه می‏کند.
4- فرایض و نوافل: ادای نوافل، بخصوص اقامه نمازهای فرض موجب قرب الهی می‏شود، چنان که در حدیث قدسی الله تعالی می‏فرماید: «وما تقرب إلیّ عبدی بشئ أحب إلی مما افترضته علیه»؛ محبوبترین چیزی که بنده من به وسیله آن به من نزدیک می‏شود، چیزی جز فرایض نیست که بر او فرض کرده‏ام.
5- عبادت و عمل صالح: اطاعت و بندگی و اعمال صالح به صورت عام شامل تمام فرایض و نوافل هم می‏شود. خداوند متعال می‏فرماید: «ربنا وابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم آیاتک و یعلهم الکتاب و الحکمة و یزکیهم» (بقره:129)
حضرت عبدالله بن عباس در تفسیر این آیه می‏فرماید: منظور، اطاعت از خدا و اخلاص در اعمال است.
6- انفاق و حب مساکین: معمولا نفس، انسان را وادار به خرج کردن و انفاق فی سبیل الله نمی‏کند و کسی که با انفاق و ایثار در مقابل هوای نفس مخالفت می‏کند، در واقع مسیر تزکیه و رستگاری را می‏پیماید.
همچنین ابراز محبت با مساکین و مستمندان دلیل بر تواضع، ترحم و پاکی نفس، است. رسول الله صلی الله علیه وسلم در فرازی از دعاهای خویش چنین فرموده‏اند: «اللهم إنی اسألک فعل الخیرات و ترک المنکرات و حب المساکین و أن تغفرلی و ترحمنی.
7- دعا: دعا مظهری از مظاهر بزرگ عبودیت و بندگی است و بلکه اساس و اصل عبودیت و بندگی است، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «الدعا هو العبادة» [مسند احمد]
8- تلاش وهمت بالا: در تزکیه نیز مانند سایر اعمال محتاج به دعاء است، اما باید همزمان با آن از هیچ کوشش و تلاشی برای رسیدن به این هدف مهم و والا  دریغ نورزید.
وقتی که ربیعة بن کعب اسلمی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، همراهی وی را در بهشت درخواست نمود، آنحضرت صلی الله علیه وسلم به او فرمود: با سجده‏های فراوان می‏توانی همراهی من را در بهشت نصیب خود گردانی. (مسلم489/226)
بنابراین تلاش و همت بالا، در رأس موارد مذکور قرار دارد، اگر چنانچه در همت و تلاش، ضعف وجود داشته باشد، پایبندی به موارد دیگر نیز بسیار مشکل و حتی غیرممکن است. از این رو برای اجرای هر کاری، همت بالا و تلاش فراوان ضرورت دارد. بدین ترتیب، با فراهم شدن شرایط فوق می‏توان به نور یقین که در شریعت از آن به فقه باطن تعبیر شده است، دست یافت.
وقتی نور یقین بر قلب کسی بتابد، رابطۀ وی با الله تعالی چنان مستحکم می‏شود که دیگر روابط را تحت‏الشعاع قرار می‏دهد که در اثر آن تمام کارهای ظاهری و باطنی انسان، از قبیل، دوستی، دشمنی و برخورد با دیگران در جهت رضای الله تعالی انجام می‏گیرد و انسان مصداق این حدیث قرار می‏گیرد: «من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله و منع لله فقد استکمل الایمان. (مشکوة به نقل از ابوداود)
و هر کسی این طور باشد، دینش را به کمال رسانده است.

برخی از موانع اصلاح و تزکیه
1ـ تجمل گرای، خوشگذرانی و اسراف در مباحات: بر هر مسلمان لازم است که این را درک کند، که روی آوردن دنیا به سوی او با زرق و برق خویش ابراز محبت الله با وی نیست، و همچنین پشت کردن دنیا، اظهار غضب الله با وی نیست، بلکه امتحانی است از جانب الله تعالی. چنان که قرآن عظیم الشأن می‏فرماید: «فاماالانسان إذا ماابتلاه ربه فاکرمه و نعمه فیقول ری أکرمن و أما إذا ما ابتلاه فقدر علیه رزقه فیقول ربی أهانن» (الفجر/15/16)
اسراف نیز یکی ا زموانع اصلاح و تزکیه فرد و جامعه محسوب می شود، زیرا اسراف تضییع حقوق دیگر انسانها را به دنبال دارد، لذا ناپسند و مذموم است، الله تعالی مبذرین را برادران شیطان معرفی نموده است و می فرماید: «إن المبذرین کانوا إخوان الشیاطین» (اسراء:27)

2- گناه: گناه آثار زیان‏باری را در جامعه بدنبال دارد و اصلاح آن را با کندی مواجه می‏کند، و چه بسا کاخ بلند معنویت را فرو می‏ریزد؛ پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم فرموده‏اند: هنگامی که فرد مومن مرتکب گناهی می‏شود، نقطه‏ای سیاه در قلبش ایجاد می‏شود که اگر توبه کند و از گناه دست بکشد و از خدا طلب آمرزش نماید، قلبش صاف و پاک می‏شود، اما اگر گناهانش انباشته شوند و فرد از گناهان خویش توبه و استغفار ننماید، سیاهی نیز به اندازه‏ای زیاد می‏شود که همه قلب را در بر می‏گیرد و این همان غلبه یافتن گناه بر قلب است که خداوند عزوجل می‏فرماید: «کل بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون» (مطففین:14)

3- نفس: مراد از نفس، نفس لوّامه است، چرا که این نفس، است که انسان را به سوی خسران، هلاکت وتباهی و به سوی حیوانیت سوق می‏دهد، و راه علاج این نفس، قفط محاسبه نفس، و مخالفت با آن است که غیر از این راه دیگر وجود ندارد.

راهای تزکیه و ایجاد بیداری در جامعه
بزرگترین خدمتی که در قبال جامعه می‏توان انجام داد، و آن را از آفت امراض روحانی نجات داد، ایجاد بیداری در طبقات و گروههای مختلف و تربیت عقلی، مدنی و سیاسی توده‏ها می‏باشد.
امروزه زحمات وبر نامه های زیادی در جهت اصلاح جامعه به طور جسته و گریخته صورت می پذیرد، تعداد بی‏شماری از انجمن‏ها، احزاب، و نهضت‏ها، با پرسنل‏های متشکل از هزاران نفر، و با ادعاهای بزرگ، همایش و کنفرانس می‏گیرند، هدف همه آنها یکی است، و آن، انسداد بدیهای رواج یافته در جامعه، رهنمون ساختن اجتماع به مسیر راست و درست است، اما اگر کمی از نزدیک به وضعیت جامعه بنگریم، می‏بینیم که این زحمات آن طور که باید و شاید نتیجه نداده و مثمر ثمر واقع نمی‏شوند، و این مهمترین مسأله ای است که امروزه به عنوان یکی از دغدغه های مصلحان قرار گرفته و حتی کسانی که اقدام به برگزرای چنین مراسم و کنفرانساهایی می کنند نیز از این موضوع در رنج هستند که به راستی چرا با وجود برگزاری چنین جلسات وسیعی باز هم جامعه به سوی اصلاح و تزکیه مطلوب پیش نمی رود؟!.
در جواب این دغدغه بزرگ باید گفت که مهمترین مشکل در جامعه این است که اکثر قریب به اتفاق جلسات و کنفرانسها به منظور اصلاح دیگران و برطرف نمودن کجی‏ها و انحرافات اخلاقی دیگران برگزار می شوند و بانیان و گردانندگان این جلسات از اصلاح و تزکیه خودشان غافل بوده و همواره برای دیگران برنامه ریزی کرده و جلسه می گیرند، در حالی که خداوند متعال در قرآن عظیم الشأن می فرماید: «یا أیها الذین امنوا علیکم أنفسکم لایضرکم من ضل إذا اهتدیتم إلی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم تعملون» (مائده:105)
الله جل جلاله در این آیه می‏فرماید: ای صاحبان ایمان! نخست به فکر خود باشید، اگر شما به راه راست باشید گمراهی دیگران هیچ ضرری به شما نخواهد رسانید، عمل هر انسانی با خود او خواهد بود، شما همگی به سوی الله بر خواهید گشت، و الله تعالی از واقعیت آنچه شما انجام داده‏اید شما را باخبر خواهد کرد.
چه معلوم، شاید ادا و فعل شخصی که شما در پی عیب‏هایش هستید و او را آماجگاه تیرهای انتقاد و اعتراض خود قرار داده‏اید نزد الله جل جلاله چنان مقبول افتد که از شما سبقت گیرد.
پس راه اصلاح، فقط برگزاری جلسات و سخنرانی‏های عاری از عمل نیست، بلکه در این راستا، نخستین کار انسان، مطالعه و بررسی روز و شب خودش است که به چه مقدار طبق رضای او تعالی کار انجام می‏دهد، و چقدر بر خلاف رضای او؟ در صورت دوم، چه راهکار اصلاحی- تربیتی اتخاذ کرده شود؟ اگر الله تعالی همین فکر را در دلهای ما پدید آورد جامعه ما اصلاح خواهد شد.
جامعه یعنی مجموعه افراد، بنابراین اگر هر فرد به فکر اصلاح خود بیفتد جامعه اصلاح خواهد شد، و اگرفقط به فکر اصلاح دیگران باشد و خود را فراموش کند جامعه اصلاح نخواهد شد.
علامه محمد منظور نعمانی در کتاب «دین وشریعت» دربارۀ جامعه‏سازی دستورالعمل دهگانه‏ای تجویز فرموده که در اینجا نقل می‏شود.
1ـ اولین و مهمترین امر در جهت اصلاح جامعه، تصحیح عقیده و ایمان است، زیرا اگر چنانچه کسی با عقیده شرک‏آمیز، الله را عبادت کند، عبادت وی قبول نخواهد شد چرا که مقبولیت عبادات نزد الله مشروط بر تصحیح عقیده و ایمان است.
2ـ مسایل مربوط به عبادات و بقیۀ امور دینی را به هر نحوی که سهل و آسان است یاد بگیرد.
3ـ توبه کرده و تصمیم قطعی برای انجام عبادات و اجرای دستورات الهی داشته باشد.
4ـ بعد از انجام دادن گناه بلافاصله از الله تعالی طلب مغفرت کرده و به سوی او تعالی رجوع نماید الله، که در این صورت اگر توبه و انابت او کاملا خالصانه باشد، خداوند گناهانش را به طور کلی محو می‏شوند.
5ـ اختیار نمودن اخلاق خوب و دوری جستن از اخلاف رذیله، بهترین تدبیر در این خصوص اهتمام، مجاهده، تلاش، تواضع، حلم، صبر و قناعت و مرتبا تمرین لازم است و بر اثر مجاهده، اخلاق حسنه بدست می‏آید. در حدیث آمده است: «ومن یستعفف یعفه الله و من یستغن یغنه الله و من یتصبّر یصبره الله».
6ـ عبادات را با نهایت خشوع و خضوع ادا کند و خود را به عبادات نفلی نیز عادت دهد.
7ـ برای نورانیت و جلای قلب، و تحصیل محبت الهی، لازم است که انسان روزانه بیشتر اوقات را به ذکر الله و تلاوت قرآن که موثرترین سبب در اصلاح و تزکیه است، سپری کند، بعد از هر نماز حتی‏الامکان باید کوشید تا تسبیحات فاطمی (33مرتبه سبحان الله، 33مرتبه الحمدلله، 34مرتبه الله اکبر) خوانده، با این نیت که جلای قلب حاصل شود، خلاصه کلام اینکه، همیشه در ذکر خدا باید بود تا مصداق آیه شریفه: «رجال لاتلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکرالله» قرار گیرد.
8ـ عامل موثر دیگر در اصلاح نفس، مراقبه و مراحل آن است که تاثیر بسزایی در امر اصلاح، در بردارد، بعد از مراقبه باید توبه کرد و با الحاح و زاری از الله طلب مغفرت نماید.
9ـ هر عملی که انجام می‏دهد باید نسبت به حصول اجر و پاداش آن یقین و ایمان داشت که در اصطلاح دین به آن “ایمان و احتساب” می‏گویند.
10ـ دعا: پایه و اساس همۀ موارد مذکور دعا است که نبی اکرم صلی الله علیه وسلم در یک حدیث، آن را مغز عبادت شمرده و فرمود: «الدعاء مخ العبادة».
لذا بر جویندۀ حق لازم است که رضای الله را با کثرت دعاء حاصل کند.
پس هر مسلمان مکلفی در هر کجا باشد، باید خودش را در برابر جامعه اسلامی، مسئول بداند، در برابر خطرهای که از هر طرف آهنگ او می‏کنند، تدابیر لازم را بیندیشد.  بر هر مسلمان، در هر نقطه‏ای از جهان باشد، لازم است که امر به معروف و نهی از منکر نماید و برای اصلاح و از بین بردن فساد، قیام کند و خودش، را مانند مسافری در کشتی محسوب کند که اگر کشتی غرق شد او نیز با دیگران غرق می‏شود، چه زیبا است مثالی که آنحضرت صلی الله علیه وسلم با ذکر آن وظیفه افراد و گروه‏ها را نسبت به آنچه در جامعه رخ می‏دهد، بیان می‏کند، نعمان بن بشیر رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت می‏کند: مثل بر پا دارنده قانون خدا، همانند قومی است که در یک کشتی مسافرت کنند، بعضی از آنها در بالا و بعضی دیگر در طبقه پایین قرار می‏گیرند، اگر اینها (ساکنین طبقه پایین) بگویند، ما قسمت خودمان را سوراخ می‏کنیم تا افراد طبقه بالا را اذیت نکنیم، اگر افراد طبقه بالا، پایینی‏ها را از اقدامشان باز ندارند، همه هلاک می‏شوند، و چنانچه جلویشان را بگیرند، همه نجات می‏یابند. (بخاری/2493)

 

 

 


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید