اسلام، دین اصلاح و جامعهسازی است. اسلام یعنی همان دین وشریعت ناب محمدی که در آن به اصلاح فرد و جامعه امر شده و از آن به عنوان “تزکیه” یاد شده است.
تزکیه در اسلام مسئلهای عارضی نیست بلکه رکنی به حساب میآید و برای بیان اهمیت آن همین کافی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در نیایشها و مناجاتهای خویش از خداوند متعال چنین خواستهاند: «اللهم آت نفسی تقواها و زکّها أنت خیر من زکیها أنت ولیها و مولاها.»
بدین ترتیب، تزکیه و اصلاح فرد و جامعه در نگاه اسلام از اهمیت فراوانی برخوردار است.
کالبد شکافی واژۀ “تزکیه”
تزکیه از نظر لغوی از ریشه “زکاة” گرفته شده و به معنای نمو، رشد، برکت و پاکی و اصلاح میباشد [لسان الحرب: 3/36)
تعریف اصطلاحی تزکیه: استاد ابوالحسن ندوی- رحمه الله- میفرماید: تزکیه معلمی است که وظیفه آن اصلاح و تریبت نفس و آراستن آن به فضایل شرعی و پاک گردانیدن درون از رذایل اخلاقی را به عهده دارد و انسان را به قلۀ ایمان، و رسیدن به درجه احسان و مزین نمودن اخلاق به خلق و خوی نبوی فرا میخواند، و فرد را به تبعیت از پیامبر، در ویژگیهای درونی متوجه میسازد.
در یک جمله، تزکیه، رشد، احسان و فقه باطن میباشد.
تزکیه از جمله وظایف مهم انبیاء علیهم السلام
آیات و احادیث گهربار نبوی، از تزکیه و احسان بعنوان یکی از مهمترین وظایف انبیا یاد کرده است و آن را در کنار ارکان چهارگانه اسلام قرار داده است که تحقق بخشیدن، و به کمال رساندن آنها از مقاصد مهم بعثت پیامبر بشمار میآید.
قرآن کریم میفرماید: «هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و إن کانوا من قبل لفی ضلال مبین» [جمعه:2]
فلسفه تزکیه آراستن نفس به فضایل و پاک سازی آن، از رذایل اخلاقی است. به تعبیر دیگر، آن شکل از تزکیه که نمونههای عالی آن در زندگی گهربار صحابه، به صورت اخلاص در عمل و اخلاق نیکو متجلی شده است، تزکیهای که تا ابد الگو بوده و تاریخ نظیر آن را به یاید نمیآورد، و میبینیم که زبان نبوت همراه با ایمان و اسلام، درجه و مرتبه خاصی را که بالاتر از اسلام است ذکر میکند و آن را به “احسان” تعبیر مینماید، که مراد از آن، کیفیتی از یقین و استحضار است که هر صاحب ایمان برای بدست آوردن آن باید بکوشد، و اشتیاق به آن در قلب هر فرد مومن همواره موج بزند.
از رسول اکرم صلی الله علیه وسلم پرسیده شد که احسان چیست؟ در پاسخ فرمودند: احسان آن است که خدا را چنان بپرستی که گویی او را میبینی و اگر این حالت به تو دست ندهد چنان باشی که او تو را بیند. [بخاری:4777-، مسلم:9-5]
تزکیه افراد و تاثیر آن در اصلاح جامعه
تزکیه، احسان و فقه باطن، همه از حقایق علمی و شرعی و مفاهیم دینی هستند که از کتاب و سنت ثابت، و همه مسلمین به آنها اعتراف دارند.
الله تعالی در قرآن کریم، فلاح و رستگاری را، در تزکیه و رفتن به سوی رشد دانسته و خسران و ناکامی را در غفلت و بیتوجهی به آن میداند، بعد از چند قَسم طولانی در سوره شمس میفرماید: «قد أفلح من زکها و قد خاب من دسّها» [شمس:9-10]
اما وقتی که این بخش، در زندگی انسان تحقق نیابد رسیدن به کمال نهایی در دین و اصلاح زندگی اجتماعی ممکن نیست و افراد از زندگی فردی خود نیز به معنای واقعی لذت نخواهند برد، پس مؤثرترین شیوه در ایجاد تزکیه از این قرار است:
1- ذکر: ذکر با مفهوم وسیعش از مهمترین اعمال در اسلام است. خداوند میفرماید: «ولذکرالله أکبر» [عنکبوت: 45]
ابن قیم- رحمه الله- میگوید: «هرگاه غفلت بر قلب رو میآورد، آن را سخت میگرداند، پس هرگاه ذکر خدا در دل قرار میگیرد این سختی به نرمی و لطافت تبدیل میشود، همچنان که یخ در آتش ذوب میشود، هیچ چیزی مانند ذکر خدا، قلب را این گونه ذوب نمیکند.»
2- تفکر: خداوند امر به تفکر و تدبر میکند و متفکرین را تمجید مینماید و در جاهای متعدد از کتابش به مذمت غافلان و معرضان میپردازد و این به خاطر ارزش تفکر و اهمیت آن، در دنیا و آخرت است.
حضرت سفیان بن عیینه- رحمه الله- میگوید: تفکر نوری است که داخل قلب میشود.
3- همراهی با صالحان: دوست و همراه انسان، تاثیر بسزایی بر او دارد که میتواند او را به یاد خدا بیندازد و یا او را از خدا غافل کند، مانند کسی است که مادهای خوشبو استعمال کرده که بوی آن به اطرافیان میرسد و یا مثل آهنگری که در کوره آهنگری میدمد و آتش و دود، به اطرافیان هدیه میکند.
4- فرایض و نوافل: ادای نوافل، بخصوص اقامه نمازهای فرض موجب قرب الهی میشود، چنان که در حدیث قدسی الله تعالی میفرماید: «وما تقرب إلیّ عبدی بشئ أحب إلی مما افترضته علیه»؛ محبوبترین چیزی که بنده من به وسیله آن به من نزدیک میشود، چیزی جز فرایض نیست که بر او فرض کردهام.
5- عبادت و عمل صالح: اطاعت و بندگی و اعمال صالح به صورت عام شامل تمام فرایض و نوافل هم میشود. خداوند متعال میفرماید: «ربنا وابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم آیاتک و یعلهم الکتاب و الحکمة و یزکیهم» (بقره:129)
حضرت عبدالله بن عباس در تفسیر این آیه میفرماید: منظور، اطاعت از خدا و اخلاص در اعمال است.
6- انفاق و حب مساکین: معمولا نفس، انسان را وادار به خرج کردن و انفاق فی سبیل الله نمیکند و کسی که با انفاق و ایثار در مقابل هوای نفس مخالفت میکند، در واقع مسیر تزکیه و رستگاری را میپیماید.
همچنین ابراز محبت با مساکین و مستمندان دلیل بر تواضع، ترحم و پاکی نفس، است. رسول الله صلی الله علیه وسلم در فرازی از دعاهای خویش چنین فرمودهاند: «اللهم إنی اسألک فعل الخیرات و ترک المنکرات و حب المساکین و أن تغفرلی و ترحمنی.
7- دعا: دعا مظهری از مظاهر بزرگ عبودیت و بندگی است و بلکه اساس و اصل عبودیت و بندگی است، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «الدعا هو العبادة» [مسند احمد]
8- تلاش وهمت بالا: در تزکیه نیز مانند سایر اعمال محتاج به دعاء است، اما باید همزمان با آن از هیچ کوشش و تلاشی برای رسیدن به این هدف مهم و والا دریغ نورزید.
وقتی که ربیعة بن کعب اسلمی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، همراهی وی را در بهشت درخواست نمود، آنحضرت صلی الله علیه وسلم به او فرمود: با سجدههای فراوان میتوانی همراهی من را در بهشت نصیب خود گردانی. (مسلم489/226)
بنابراین تلاش و همت بالا، در رأس موارد مذکور قرار دارد، اگر چنانچه در همت و تلاش، ضعف وجود داشته باشد، پایبندی به موارد دیگر نیز بسیار مشکل و حتی غیرممکن است. از این رو برای اجرای هر کاری، همت بالا و تلاش فراوان ضرورت دارد. بدین ترتیب، با فراهم شدن شرایط فوق میتوان به نور یقین که در شریعت از آن به فقه باطن تعبیر شده است، دست یافت.
وقتی نور یقین بر قلب کسی بتابد، رابطۀ وی با الله تعالی چنان مستحکم میشود که دیگر روابط را تحتالشعاع قرار میدهد که در اثر آن تمام کارهای ظاهری و باطنی انسان، از قبیل، دوستی، دشمنی و برخورد با دیگران در جهت رضای الله تعالی انجام میگیرد و انسان مصداق این حدیث قرار میگیرد: «من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله و منع لله فقد استکمل الایمان. (مشکوة به نقل از ابوداود)
و هر کسی این طور باشد، دینش را به کمال رسانده است.
برخی از موانع اصلاح و تزکیه
1ـ تجمل گرای، خوشگذرانی و اسراف در مباحات: بر هر مسلمان لازم است که این را درک کند، که روی آوردن دنیا به سوی او با زرق و برق خویش ابراز محبت الله با وی نیست، و همچنین پشت کردن دنیا، اظهار غضب الله با وی نیست، بلکه امتحانی است از جانب الله تعالی. چنان که قرآن عظیم الشأن میفرماید: «فاماالانسان إذا ماابتلاه ربه فاکرمه و نعمه فیقول ری أکرمن و أما إذا ما ابتلاه فقدر علیه رزقه فیقول ربی أهانن» (الفجر/15/16)
اسراف نیز یکی ا زموانع اصلاح و تزکیه فرد و جامعه محسوب می شود، زیرا اسراف تضییع حقوق دیگر انسانها را به دنبال دارد، لذا ناپسند و مذموم است، الله تعالی مبذرین را برادران شیطان معرفی نموده است و می فرماید: «إن المبذرین کانوا إخوان الشیاطین» (اسراء:27)
2- گناه: گناه آثار زیانباری را در جامعه بدنبال دارد و اصلاح آن را با کندی مواجه میکند، و چه بسا کاخ بلند معنویت را فرو میریزد؛ پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم فرمودهاند: هنگامی که فرد مومن مرتکب گناهی میشود، نقطهای سیاه در قلبش ایجاد میشود که اگر توبه کند و از گناه دست بکشد و از خدا طلب آمرزش نماید، قلبش صاف و پاک میشود، اما اگر گناهانش انباشته شوند و فرد از گناهان خویش توبه و استغفار ننماید، سیاهی نیز به اندازهای زیاد میشود که همه قلب را در بر میگیرد و این همان غلبه یافتن گناه بر قلب است که خداوند عزوجل میفرماید: «کل بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون» (مطففین:14)
3- نفس: مراد از نفس، نفس لوّامه است، چرا که این نفس، است که انسان را به سوی خسران، هلاکت وتباهی و به سوی حیوانیت سوق میدهد، و راه علاج این نفس، قفط محاسبه نفس، و مخالفت با آن است که غیر از این راه دیگر وجود ندارد.
راهای تزکیه و ایجاد بیداری در جامعه
بزرگترین خدمتی که در قبال جامعه میتوان انجام داد، و آن را از آفت امراض روحانی نجات داد، ایجاد بیداری در طبقات و گروههای مختلف و تربیت عقلی، مدنی و سیاسی تودهها میباشد.
امروزه زحمات وبر نامه های زیادی در جهت اصلاح جامعه به طور جسته و گریخته صورت می پذیرد، تعداد بیشماری از انجمنها، احزاب، و نهضتها، با پرسنلهای متشکل از هزاران نفر، و با ادعاهای بزرگ، همایش و کنفرانس میگیرند، هدف همه آنها یکی است، و آن، انسداد بدیهای رواج یافته در جامعه، رهنمون ساختن اجتماع به مسیر راست و درست است، اما اگر کمی از نزدیک به وضعیت جامعه بنگریم، میبینیم که این زحمات آن طور که باید و شاید نتیجه نداده و مثمر ثمر واقع نمیشوند، و این مهمترین مسأله ای است که امروزه به عنوان یکی از دغدغه های مصلحان قرار گرفته و حتی کسانی که اقدام به برگزرای چنین مراسم و کنفرانساهایی می کنند نیز از این موضوع در رنج هستند که به راستی چرا با وجود برگزاری چنین جلسات وسیعی باز هم جامعه به سوی اصلاح و تزکیه مطلوب پیش نمی رود؟!.
در جواب این دغدغه بزرگ باید گفت که مهمترین مشکل در جامعه این است که اکثر قریب به اتفاق جلسات و کنفرانسها به منظور اصلاح دیگران و برطرف نمودن کجیها و انحرافات اخلاقی دیگران برگزار می شوند و بانیان و گردانندگان این جلسات از اصلاح و تزکیه خودشان غافل بوده و همواره برای دیگران برنامه ریزی کرده و جلسه می گیرند، در حالی که خداوند متعال در قرآن عظیم الشأن می فرماید: «یا أیها الذین امنوا علیکم أنفسکم لایضرکم من ضل إذا اهتدیتم إلی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم تعملون» (مائده:105)
الله جل جلاله در این آیه میفرماید: ای صاحبان ایمان! نخست به فکر خود باشید، اگر شما به راه راست باشید گمراهی دیگران هیچ ضرری به شما نخواهد رسانید، عمل هر انسانی با خود او خواهد بود، شما همگی به سوی الله بر خواهید گشت، و الله تعالی از واقعیت آنچه شما انجام دادهاید شما را باخبر خواهد کرد.
چه معلوم، شاید ادا و فعل شخصی که شما در پی عیبهایش هستید و او را آماجگاه تیرهای انتقاد و اعتراض خود قرار دادهاید نزد الله جل جلاله چنان مقبول افتد که از شما سبقت گیرد.
پس راه اصلاح، فقط برگزاری جلسات و سخنرانیهای عاری از عمل نیست، بلکه در این راستا، نخستین کار انسان، مطالعه و بررسی روز و شب خودش است که به چه مقدار طبق رضای او تعالی کار انجام میدهد، و چقدر بر خلاف رضای او؟ در صورت دوم، چه راهکار اصلاحی- تربیتی اتخاذ کرده شود؟ اگر الله تعالی همین فکر را در دلهای ما پدید آورد جامعه ما اصلاح خواهد شد.
جامعه یعنی مجموعه افراد، بنابراین اگر هر فرد به فکر اصلاح خود بیفتد جامعه اصلاح خواهد شد، و اگرفقط به فکر اصلاح دیگران باشد و خود را فراموش کند جامعه اصلاح نخواهد شد.
علامه محمد منظور نعمانی در کتاب «دین وشریعت» دربارۀ جامعهسازی دستورالعمل دهگانهای تجویز فرموده که در اینجا نقل میشود.
1ـ اولین و مهمترین امر در جهت اصلاح جامعه، تصحیح عقیده و ایمان است، زیرا اگر چنانچه کسی با عقیده شرکآمیز، الله را عبادت کند، عبادت وی قبول نخواهد شد چرا که مقبولیت عبادات نزد الله مشروط بر تصحیح عقیده و ایمان است.
2ـ مسایل مربوط به عبادات و بقیۀ امور دینی را به هر نحوی که سهل و آسان است یاد بگیرد.
3ـ توبه کرده و تصمیم قطعی برای انجام عبادات و اجرای دستورات الهی داشته باشد.
4ـ بعد از انجام دادن گناه بلافاصله از الله تعالی طلب مغفرت کرده و به سوی او تعالی رجوع نماید الله، که در این صورت اگر توبه و انابت او کاملا خالصانه باشد، خداوند گناهانش را به طور کلی محو میشوند.
5ـ اختیار نمودن اخلاق خوب و دوری جستن از اخلاف رذیله، بهترین تدبیر در این خصوص اهتمام، مجاهده، تلاش، تواضع، حلم، صبر و قناعت و مرتبا تمرین لازم است و بر اثر مجاهده، اخلاق حسنه بدست میآید. در حدیث آمده است: «ومن یستعفف یعفه الله و من یستغن یغنه الله و من یتصبّر یصبره الله».
6ـ عبادات را با نهایت خشوع و خضوع ادا کند و خود را به عبادات نفلی نیز عادت دهد.
7ـ برای نورانیت و جلای قلب، و تحصیل محبت الهی، لازم است که انسان روزانه بیشتر اوقات را به ذکر الله و تلاوت قرآن که موثرترین سبب در اصلاح و تزکیه است، سپری کند، بعد از هر نماز حتیالامکان باید کوشید تا تسبیحات فاطمی (33مرتبه سبحان الله، 33مرتبه الحمدلله، 34مرتبه الله اکبر) خوانده، با این نیت که جلای قلب حاصل شود، خلاصه کلام اینکه، همیشه در ذکر خدا باید بود تا مصداق آیه شریفه: «رجال لاتلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکرالله» قرار گیرد.
8ـ عامل موثر دیگر در اصلاح نفس، مراقبه و مراحل آن است که تاثیر بسزایی در امر اصلاح، در بردارد، بعد از مراقبه باید توبه کرد و با الحاح و زاری از الله طلب مغفرت نماید.
9ـ هر عملی که انجام میدهد باید نسبت به حصول اجر و پاداش آن یقین و ایمان داشت که در اصطلاح دین به آن “ایمان و احتساب” میگویند.
10ـ دعا: پایه و اساس همۀ موارد مذکور دعا است که نبی اکرم صلی الله علیه وسلم در یک حدیث، آن را مغز عبادت شمرده و فرمود: «الدعاء مخ العبادة».
لذا بر جویندۀ حق لازم است که رضای الله را با کثرت دعاء حاصل کند.
پس هر مسلمان مکلفی در هر کجا باشد، باید خودش را در برابر جامعه اسلامی، مسئول بداند، در برابر خطرهای که از هر طرف آهنگ او میکنند، تدابیر لازم را بیندیشد. بر هر مسلمان، در هر نقطهای از جهان باشد، لازم است که امر به معروف و نهی از منکر نماید و برای اصلاح و از بین بردن فساد، قیام کند و خودش، را مانند مسافری در کشتی محسوب کند که اگر کشتی غرق شد او نیز با دیگران غرق میشود، چه زیبا است مثالی که آنحضرت صلی الله علیه وسلم با ذکر آن وظیفه افراد و گروهها را نسبت به آنچه در جامعه رخ میدهد، بیان میکند، نعمان بن بشیر رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت میکند: مثل بر پا دارنده قانون خدا، همانند قومی است که در یک کشتی مسافرت کنند، بعضی از آنها در بالا و بعضی دیگر در طبقه پایین قرار میگیرند، اگر اینها (ساکنین طبقه پایین) بگویند، ما قسمت خودمان را سوراخ میکنیم تا افراد طبقه بالا را اذیت نکنیم، اگر افراد طبقه بالا، پایینیها را از اقدامشان باز ندارند، همه هلاک میشوند، و چنانچه جلویشان را بگیرند، همه نجات مییابند. (بخاری/2493)
دیدگاههای کاربران