خطبه این هفته مولانا عبدالحمید امام جمعه اهلسنت زاهدان پیرامون توحید و وحدانیت دلایل وحدانیت الهی بود که تفصیل بیانات ایشان به شرح زیر است:
الحمدلله وحده والصلوة والسلام علی من لانبی بعده
امابعد:
قال الله تعالی: «یاأیها الناس اعبدوا ربکم الذي خلقکم والذین من قبلکم لعلکم تتقون* الذی جعل لکم الأرض فراشاً و السماء بناء و أنزل من السماء ماء فأخرج به من الثمرات رزقاً لکم فلاتجعلوالله أنداداً و أنتم تعلمون».
اگر ما بخواهیم الله را بشناسیم بهترین کتاب و راهنما برای این منظور، قرآن عظیمالشأن است. آنطور که الله تعالی خودش دلایل یگانگی و قدرتش را در قرآن بیان کرده است هیچ کس دیگری نتوانسته بیان کند. اگر تمام کتابخانههای دنیا را مورد تفحص قرار دهیم، کتابی مانند قرآن و کتب آسمانی نمییابیم که خدا را آنگونه که در قرآن معرفی شده است، معرفی کرده باشند.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم که بزرگترین عارف بالله هستند در توصیف و تعریف الله رب العزت میفرمایند: «اللهم لانحصی ثناء علیک أنت کما أثنیت علی نفسک» خدایا! آنگونه که خودت، خود را ثنا کردهای ما نمیتوانیم ثنای تو را بیان کنیم.
لذا قرآن عظیم الشان دلایل وحدانیت الهی را به طریق احسن بیان کرده است. تمام انبیا بر یک مساله متفقاند و آن مسأله، وحدانیت الله تعالی، رسالت و روز قیامت و حساب و کتاب است. همه انبیا بر این متفق بودند که روز رستاخیزی هم هست، و نیز همه بر این متفقاند که رسالت پیامبران، حق است. سلسله نبوت با رسالت حضرت محمد صلیاللهعلیهوسلم ختم شده و همه انسانیت برای اینکه به راه نجات دست یابند باید اتباع آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم را بکنند.
لذا عقیده به توحید، مرکزیترین عقیده اهل ادیان در هر دور و زمانی بوده است.
الله تعالی وحدانیت خود را با دلایل زیبایی بیان داشته است. انبیا علیهم السلام در هر دوری بیان داشته اند که « یا قوم اعبدوا الله ما لکم من إله غیره أفلا تتقون» ای مردم! خدای واحد و لاشریک تنها معبود شما است، تنها در مقابل خدای لاشریک به سجده بیفتید، وعبادتها همه( قولی، فعلی، زبانی، و…) مخصوص الله تعالی است.
قرآن عظیم الشان در سورههای متعددی بیان کرده که انبیا چگونه مردم را به سوی وحدانیت الله تعالی دعوت میدادند.
در این مساله نیز همه متفق بودند که غیر از خدای عز وجل دیگر خالقی نیست؛« و لئن سألتهم من خلق السماوات و الأرض لیقولن الله» البته در مورد تصرف، اختلاف داشتند و مشرکین بقیه را هم در تصرف امور با الله تعالی شریک میدانستند.
الله بینیاز است و همه انبیا و اولیا به الله تعالی محتاج هستند. «الله الصمد». حضرت عبدالله بن عباس رضیاللهعنه میفرماید: "صمد" به ذاتی میگویند که همه در حاجات خودشان به او رجوع کنند. انبیا و اولیاء الله به خدا رجوع میکردند.
الله تعالی تمام کائنات را در احاطه علمی خود گرفته است. هر چیزی که زیر این زمین است همه را الله تعالی میداند و همه عالم را به علم خودش کنترل میکند، همه صداها را میشنود، دانایی، شنوایی، و بینایی الله تعالی همه موجودات ریز و درشت را در کنترل خود دارد. او بر هر چیزی قدرت دارد و در یک چشم به هم زدن میتواند همه را فنا کند و به جای آنها موجودات دیگری بیاورد.
هارون الرشید از امام مالک(رحمه الله) در مورد دلایل وجود الله تعالی سوال کرد، ایشان جواب داد: الله تعالی همه انسانها را از یک پدر و مادر-آدم و حوا- خلق کرده است در حالی که هر کدام آنها دارای رنگها و زبانها ولهجه های مختلف هستند. زبان و فرهنگ نشانههایی از قدرت الهی هستند به همین خاطر گفته میشود که زبانها و فرهنگها را حفظ کنید. در کره خاکی و در جامعه ما هم زبانها و فرهنگهایی هستند که مظلوم هستند و ادبیات آنها حفظ نمیشود و نسبت به آنها بیتوجهی صورت می گیرد. وقتی درس و تدریس با یک زبانی صورت نگیرد آن زبان کم کم از بین رفته و فراموش میشود.
لذا فرمودند که اختلاف زبان هم از نشانه های قدرت الهی هستند.
از امام احمد بن حنبل در مورد وجود قدرت الهی سوال شد. ایشان زنده ماندن نوزاد در شکم مادر- که بدون هوا و فضای باز است- را دلیلی بر وجود قدرت الهی عنوان کردند.
امام شافعی رحمه الله در این مورد فرمود: برگ درخت توت نشانهای از قدرت الهی است که آن را وقتی گاو و یا حیوانات دیگر میخورند یک چیز درست میشود، اما همین برگ را وقتی کرم ابریشم میخورد، ابریشم به وجود میآید که این خود نشانهای از وجود قدرت الهی است.
از شخصی اعرابی در مورد وجود و قدرت الهی سوال شد او گفت: من شتر چران هستم و این را می دانم که وقتی در جایی یا بیابانی پسافکنده شتر دیده شود دلیل بر این است که از آن مکان شتری عبور کرده است، حالا این آسمان با این همه عظمت و زمینی با این وسعت چگونه میتواند بدون وجود خدایی مقتدر باشد؟!
لهذا وجود درختان متنوع، میوهجات، دانهها، اختلاف شب و روز، نزول منظم باران، سرسبز شدن زمین خشک، کوههای سر به فلک کشیده، پرواز پرندگان در آسمان و… همه و همه دلایلی بر وجود پروردگار هستند.
از پیرزنی که در حال ریسیدن نخها بود در مورد وجود خدا پرسیدند، جواب داد: از همین وسیلهای که با آن نخها را میبافم و با دست من اداره میشود به وجود خدا پی بردهام و اینکه اگر همین وسیله نخریسی توسط دو نفر به یک سمت چرخانده شود سرعت زیاد میشود ونخها رسیده نمیشود و اگر هر کدام از آنها آن را به طرفی بچرخاند، تمام نخها خراب شده و پاره میشوند، پس این کائنات با این عظمت که با این نظم اداره میشود چگونه میشود بدون خالق و متصرفی قادر و مقتدر باشد؟!
الله تعالی در قرآن نیز میفرماید:« لو کان فیهما آلهة إلا الله لفسدتا» اگر در دنیا دو خدا وجود میداشت، نظام دنیا به هم میخورد. مجبور میشدند با هم توافق کنند ویکی به دیگری تن دهد تا نظام کائنات به هم نخورد و توافق و سازش دلیل عجز است و بشر است که باید با هم توافق کنند.
همه چیز با اراده و مشیت الله تعالی صورت میگیرد« و ما تشاؤون إلا أن یشاء الله». تمام انبیا و اولیاء نمی توانند کاری را بکنند مگر آنکه خواست و اراده الله تعالی باشد. یکبار از آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم سوالی شد و آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: فردا جواب میدهم. و "إن شاءالله" را فراموش کرد، به همین خاطر الله تعالی تا پانزده روز وحی را قطع کرد. بعد از پانزده روز که وحی نازل شد الله تعالی پیامبر را مخاطب قرار داد که شما که مقربترین بنده خدا هستید باید حتما "إنشاء الله" بگویید.
لذا سروران گرامی! همه چیز در دست خدا است، عزت و ذلت در دست خداست، خدا است که قدرت میدهد و قدرت را میگیرد. همه چیز در دست خدا است و در دست بشر چیزی نیست. « قل اللهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک من تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بیدک الخیر إنک علی کل شیء قدیر». لذا در همه کارها با وجود استفاده از اسباب، اعتماد و توکل ما باید بر ذات یگانه الله باشد، زیرا همه چیز در دست الله تعالی است.
اگر عز و جاه است وگر ذل و قید من از حق شناسم نه از عمرو و زید
لهذا عزت یا ذلت در دست خدا است و در دست عمر و زید و دیگران نیست. این عقیدهای است که قرآن و سنت به مؤمنان آموزش داده است. وقتی که به صحابه خبر دادند که برای نصرت کفار تعداد پنج هزار نفر نیروی امداد میآید صحابه بلافاصله ندا دادند« حسبنا الله».
لذا مؤمنان باید در همه امور به الله تعالی توکل کنند زیرا اساس و پایه دین بر توحید و عقیده به وحدانیت الله تعالی است.
مولانا عبدالحمید در بخش دوم سخنان خود در مورد موبایلها و گاهاً استفادههای نادرستی که از این وسیله میشود هشدار داد و کسانی را که از طریق آن، با آبروی مردم بازی میکنند و به ترویج فساد و عکسها و فیلمهای مبتذل اقدام میکنند به شدت از این کار برحذر داشت.
ایشان همچنین کسانی را که مجسمهها و بعضاً عکس بعضی از علما را در منازل خود نگهداری میکنند توصیه نمود که از نگهداری این قبیل عکسها و مجسمهها در منازلشان خودداری کنند و اظهار داشت: شما اگر محبتی با علمای خود دارید، نصایح آنها را گوش کرده و عمل کنید و در حق آنان دعای خیر کنید.
دیدگاههای کاربران