دین ما، مؤمنان را به آینده امیدوار میکند و دلهای غمگین و گرفتار در سختیها را تسکین میدهد و میگوید که در پی سختیها آسانی خواهد آمد؛ «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا» [انشراح: 5]
پدرمان آدم علیهالسلام هرگز ناامید نشد و ندای «رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ» سر داد و ناامید دست روی دست نگذاشت.
وقتی حضرت یونس علیهالسلام که در تاریکی شب و دریا و شکم ماهی گرفتار شد، آنگونه که از نظر اسباب ظاهری هیچ امیدی برای نجات مشاهده نمیشد، از رحمات پروردگار ناامید نشد و به تسبیح پروردگار پرداخت. خداوند متعال به برکت دعای «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» او را نجات داد و به دیگر مؤمنان نیز وعده داد که همانگونه که یونس علیهالسلام را با این دعا از مشکل رهایی بخشید، آنها را نیز نجات میدهد؛ «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ»
ما نیز اگر مانند حضرت یونس علیهالسلام در دریا غرق شدهایم و در شکم ماهی زندان گشتهایم، هرگز ناامید از رحمت الله نشویم و برای نجات خود به رحمتهای الله تعالی امیدوار باشیم.
الله تعالی سیدنا یوسف علیهالسلام را از چاهی نجات داد که از نظر برادرانش، پایان زندگیاش بود. یوسف علیهالسلام پس از گذراندن سختیهای چاه، عزیز مصر شد و پس از بیمهریهای برادران، مورد توجه خاص پروردگار قرار گرفت و به درجهای رسید که پدر بزرگوارش، سیدنا یعقوب علیهالسلام به اتفاق دیگر فرزندان، در مقابل یوسف تعظیم و ادای احترام کردند.
بعد از سختیها، آسانی خواهد آمد؛ اما صبری جمیل و زیبا که در آن ناسپاسی نباشد و پروردگار یاد شود، نیاز است.
این روزهای سخت خواهند گذشت و به زودی عافیت، شادی و کنارهمنشستن، جای بیماری، پریشانی و فاصلهها را خواهد گرفت.
روزی خواهد آمد که با محبت بیشتر دستهای هم را میفشاریم و همدیگر را به آغوش میگیریم. روزی خواهد آمد که به ملاقات عزیزان خود گروهگروه خواهیم رفت و کنار هم خواهیم نشست.
دین ما این درس را داده است که تحت هیچ شرایطی دست روی دست نگذاریم و هرگز ناامید نشویم، تا آن لحظه که جان را تسلیم پروردگار نکردیم. «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ» [حجر: 99]
دین ما چنان انسان را به حیات و زندگی امیدوار میکند که اگر اسرافیل آمادهٔ دمیدن سور بود و به قدر کاشتن درختی فرصت بود، آن درخت را بکاریم و از زندگی و فعالیت و کار ناامید نشویم.
ما که قرآن و نماز و ذکر و دعا را داریم، هرگز نگران و ناامید نباشیم.
ما که اعتقاد به آخرت و تقدیر داریم و هر آنچه را که اتفاق میافتد مشیت و خواست الله میدانیم، ناامید و نگران نباشیم. ما که در این روزهای سخت بهترین عزیزانمان را از دست دادهایم، ناامید نباشیم که دروازهٔ دعا و استغفار و ایصال ثواب برای آنها باز است.
هرگز نا امید نباشیم و به زندگی و بندگی ادامه دهیم. هم به اسباب و وسایل و تدابیر توجه کنیم و هم به الله و تقدیر و سرنوشت معتقد باشیم؛ این راه و روش پیامبر ما صلیاللهعلیهوسلم بوده است.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم وقتی باقی ماندن در مکه برایشان سخت شد و کفار نقشهٔ قتل و به شهادترساندن ایشان را کشیدند، به مدینه هجرت نمودند. در مسیر راه از دست نقشهٔ کفار به غار پناه بردند و در آن مخفی شدند. باوجود مخفیشدن از دست کفار، معتقد بودند و میدانستند که الله با آنهاست، «لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا»
آن روز در آن غار، اشرف مخلوقات و صدیق اکبر مخفی بودند که معیت و همراهی خاص الله تعالی با آنها بود و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم میدانست که «الله» او را کافی است، زیرا خودش فرموده بود: «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ» اما با این وجود، تدبیر نمود و در غار مخفی شد و دست روی دست نگذاشت و تسلیم نشد. ما هم از دست این بیماری به اندازهٔ توان خود تدبیر کنیم و تسلیم نشویم.
ما هم به تبعیت از پیامبرمان صلیاللهعلیهوسلم در این بیماری کرونا از اسباب عافیت استفاده کنیم و ربالاسباب را فراموش نکنیم و آنزمان که دیگر هیچ راه و کانال ظاهری برای شفای خود ندیدیم، ناامید نباشیم و «الله» را ببینیم و از او کمک بخواهیم که نجات دست اوست و بس.
دیدگاههای کاربران