شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، امروز (28 مهرماه 1402) در مراسم نماز جمعه زاهدان، ضمن ابراز تأسف شدید از جنگها و درگیریها و تلفات انسانی شدید در سرزمین فلسطین و شهر غزه، بر لزوم «پادرمیانی» قدرتها و دولتهای منطقه برای «توقف فوری جنگ» تاکید کردند.
اوضاع غزه در حال تبدیلشدن به یک «فاجعه انسانی» است
به گزارش سنیآنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه زاهدان، مولانا عبدالحمید گفتند: اینروزها همۀ جهانیان شاهد اتفاقات سرزمین فلسطین و شهر غزه هستند که جان هزاران زن و کودک و انسان بیگناه گرفته میشود و درحال تبدیلشدن به یک فاجعه انسانی است. غیرقابل تصور بود و هیچکسی فکر نمیکرد و انتظار نداشت که در این شرایط چنین اتفاقی رخ بدهد و کار به جایی برسد که دارد سبب نابودی مردم غزه میشود.
ایشان در ادامه گفتند: درست است که ابتدا جریانی کمسابقه پیش آمد که یهودیان و مردم اسرائیل تلفات دادند؛ کسی این جریان را نادیده نمیگیرد و همۀ مردم را رنج داد، اما این حادثه دارد به جاهای خطرناک میرسد؛ یک طرف قدرتی است که همۀ دنیا از آن حمایت میکنند و امکانات را در اختیارش قرار میدهند، و طرف دیگر کسانی هستند که از آن قدرت و امکانات برخوردار نیستند و تمام زیربناهایشان تخریب میشود و شهرشان در حال نابودی است. در غزه بیشترین افرادی که کشته میشوند مردم غزه هستند که این یک ضایعۀ انسانی است.
امامجمعه زاهدان افزودند: اتفاقات تلخ و ناگوار غزه همۀ چشمها را تاریک و همۀ دلها را غمگین و حزین میکند. بمب مانند باران بر شهر غزه که جمعیت متراکمی دارد میریزد و مردم این شهر دارند آواره میشوند و هیچ دولتی اجازۀ ورود آنها را به کشورش نمیدهد. آب و برق و نان و مواد غذایی بر مردم غزه بسته شده است و مردم این شهر در حال نابودی و تلفشدن هستند. همین محاصرۀ غزه به تنهایی سبب تلفشدن مردم این شهر میشود.
تداوم جنگ در غزه به ضرر اسرائیل خواهد بود
مولانا عبدالحمید افزودند: مدت مدیدی بود که حکومتهای اسلامی و غیراسلامی نسبت به اتفاقات فلسطین بیتفاوت بودند، اما اکنون این حوادث که دنیا را تکان داده است به همۀ انسانها هشدار میدهد که در فکر انسانهایی که در سرزمین فلسطین زندگی میکنند باشند. دولتهای اسلامی و عربی و همۀ کشورهایی که به حقوق بشر میاندیشند نباید از حل این مسأله غافل باشند و نباید از هیچ تلاشی برای پایاندادن به این جنگ دریغ کنند.
امامجمعه زاهدان در ادامه با اشاره به آمار بالای تلفات انسانی فلسطینیها در مقایسه با تلفات اسرائیلیها، نسبت به تداوم این جنگ به اسرائیل هشدار دادند و گفتند: اگر این جنگ ادامه پیدا کند به ضرر اسرائیل خواهد بود، زیرا مردم دنیا وجدان دارند و مشاهدۀ این صحنهها برای آنها سنگین تمام میشود و افکار عمومی نمیتواند چنین صحنههایی را تحمل کند. ما معتقدیم افرادی که از طرفین کشته میشوند انسان هستند و اقتضای انساندوستی و حقوق انسان این است که همۀ انسانها نسبت به همدیگر ترحم داشته باشند. مردم غزه انسان هستند و نباید اینطور قتلعام و آواره بشوند. ما این جنایت را محکوم میکنیم و از سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری و از مجامع جهانی و تمام دولتهای دنیا میخواهیم برای آزادی اسیران و توقف این جنگ ویرانگر و تباهکننده پادرمیانی کنند و برای برونرفت مردمی که در این سرزمین زندگی میکنند راهحل درست و فیصلۀ عادلانه پیدا کنند.
مولانا عبدالحمید تصریح کردند: این اتفاقات باید سبب شوند که همۀ دنیا تکان بخورد و مهمترین نکته این است که تمام جهانیان باید اعتراض کنند و خواستار توقف جنگ شوند. قدرتها و دولتهای بزرگ غربی که حامی اسرائیل هستند باید جنگ را متوقف کنند. باید جنگ متوقف شده و آتشبس برقرار شود و گروگانها و اسیران آزاد شوند و همۀ دولتها کنار هم بنشینند و برای حل این اختلاف خانمانسوز و خطرناک فکر کنند.
حمله به بیمارستان غزه جنایتی هولناک بود
مولانا عبدالحمید در ادامۀ سخنانشان به حمله به بیمارستان المعمدانی غزه اشاره کردند و گفتند: حمله به بیمارستان غزه تلفات بسیار سنگینی را به دنبال داشت. ما این جنایت را به شدت محکوم کردیم، زیرا این جنایت بسیار هولناکی است.
ایشان افزودند: البته با توجه به اینکه روش ما میانهروی و بر اساس واقعیتهاست و اکنون طرفین حرفهایی مطرح میکنند، درخواست ما از جامعه جهانی آن است که این مسأله را با دقت و بیطرفانه بررسی کنند. البته افکار عمومی این حادثه را بیشتر متوجه طرف مقابل میداند و معتقد است که فلسطینیها چنین سلاح مخربی ندارند که بتواند جمع بزرگی را قتلعام کند. لذا کشورها و دولتها باید بیطرفانه موضوع را بررسی کنند و از کنار این قضیه بیتفاوت رد نشوند.
علیرغم دستور بنیانگذار جمهوری اسلامی، دستهایی مانع ساخت مسجد اهلسنت در تهران شدند
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان در مراسم نماز جمعه زاهدان، به جریانات پیشآمده برای نمازخانه پونک تهران اشاره کردند و گفتند: متاسفانه در هفتهای که گذشت حادثۀ دلخراش و آزاردهنده و تعجبآوری برای یکی از نمازخانههای اهلسنت در تهران که از مدتهاست در آن نماز اقامه میشود اتفاق افتاد؛ آمدند و این نمازخانه را پلمپ کردند و بخشی از ساختمان این نمازخانه را تصرف و اسنادش را منتقل کردند.
مولانا عبدالحمید به تلاشهایی که برای ساخت مسجد اهلسنت در تهران صورت گرفته اشاره کردند و گفتند: زمانی که مولانا عبدالعزیز رحمهالله در بیمارستان قلب شهید رجایی تهران بستری بود، بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز در همین بیمارستان بستری بود. ایشان احترام زیادی به مولانا عبدالعزیز قایل بود و هرکسی که به عیادت ایشان میآمد از آنها میخواست که به عیادت مولانا عبدالعزیز هم بروند. مولانا عبدالعزیز به دیدار بنیانگذار جمهوری اسلامی رفت و با اشاره به اینکه اهلسنت در تهران جمعیت قابل ملاحظهای دارند و مسجدی ندارند، از ایشان خواست که دستور واگذاری زمین برای ساخت مسجد اهلسنت صادر فرماید. بنیانگذار جمهوری اسلامی گفتند که چه اشکالی دارد؟ اهلسنت برادران ما هستند و باید مسجدی در تهران داشته باشند. لذا همان روز دستور دادند که زمینی برای مسجد اهلسنت تهران در اختیار مولانا عبدالعزیز قرار داده شود. روزنامهها و رادیو خبر واگذاری این زمین را منتشر کردند. درخصوص مکان زمین هم توافق شد که بهگمانم همین زمینی که اکنون صداوسیما در آن قرار دارد، مشخص و تشکیل پرونده صورت گرفت. اهلسنت تهران و تمام اهلسنت ایران خوشحال بودند که بالاخره در پایتخت کشور مسجدی خواهند شد. مولانا عبدالعزیز حساب بانکی به نام اهلسنت افتتاح کرد تا تمام اهلسنت کشور برای ساخت این مسجد کمک کنند. گروهی از اهلسنت تهران را نیز برای پیگیری پرونده و کارها تعیین کرد.
ایشان ادامه دادند: متاسفانه در روند پیگیریها برای ساخت مسجد اهلسنت تهران دستهای وارد شدند و افراد تندرو و متعصبی که تحمل ندارند کارشکنی کردند و علیرغم اینکه پرونده تا مرحلۀ صدور پروانۀ کار از سوی شهرداری پیش رفت، اما این دستها که دستهای معمولی هم نبودند و ما نمیدانیم این دستها از کجا بودند، نگذاشتند این مسجد ساخته شود.
ساخت مسجد اهلسنت در تهران به نفع انقلاب و حکومت و مسئولان بود
امامجمعه زاهدان خاطرنشان کردند: اهلسنت در تهران مسجدی ندارند که بتوانند در آنجا جمع بشوند و نماز بخوانند، درحالیکه این یک حق مسلّم برای اهلسنت است. وقتی گفته میشود شیعه و سنی با هم برادرند و دین و قرآن و پیامبر و قبلۀ آنها یکی است، چرا به برادرانتان اجازه نمیدهید مسجدی در تهران بسازند. اگر این برادری لفظی و شعاری نیست و واقعا به این برادری اعتقاد دارید شایسته بود که خودتان زمین را در اختیار برادران اهلسنت خود قرار دهید و اعلام کنید برای ساخت مسجد هم با اهلسنت کمک میکنیم، زیرا ساخت این مسجد بیشتر از اهلسنت، به نفع انقلاب و حکومت و اهداف مسئولان بود. مهمانان سیاسی و مهمانانی که به نام «کنفرانس وحدت» به تهران میآیند میپرسند که مسجد اهلسنت را به ما نشان دهید، اما مسجدی نیست.
ایشان تاکید کردند: ساخت مسجد اهلسنت در تهران به نفع جهان اسلام و حتی به نفع برادران شیعه بود. مسئولان باید از خودشان سعهصدر نشان میدادند. اگر ما بهجای شما بودیم و کار دست ما میبود و برادران شیعه برای ساخت مسجد به ما مراجعه میکردند ما یک لحظه هم درنگ نمیکردیم و این را برای خودمان افتخار میدانستیم. زیرا برادران شیعه هم مانند ما در مسجد خدا را پرستش میکنند. اگر برادران شیعه در جایی نیاز به مسجد داشته باشند و کاری از دست ما بربیاید ما حاضریم با جان و دل کمک کنیم. در بسیاری موارد برادران اهلسنت از بنده سؤال کردهاند که میتوانیم در ساخت مسجد برادران شیعه کمک کنیم؟ بنده گفتم شما با طیب خاطر کمک کنید، زیرا مساجد مالِ الله تعالی هستند؛ «و أن المساجد لله».
تعطیلی نمازخانه پونک تهران سبب ناراحتی اهلسنت و همۀ شیعیان آزاده شده است
مولانا عبدالحمید در ادامه گفتند: وقتی نشد اهلسنت برای خود مسجدی در تهران بسازند، در محلههای مختلف تهران نمازخانههای مختلف صدمتری و صدوپنجاه متری و بیشتر و کمتر اجاره کردند و بعضی مهمانخانۀ خودشان را در اختیار نمازگزاران قرار دادند. بزرگترین نمازخانۀ اهلسنت در تهران نمازخانه پونک بود. در این نمازخانه در نمازهای یومیه حدود ده تا بیست نفر و در نمازهای جمعه حدود سیصد یا چهارصد نفر نماز میخواندند. البته بنده در طول این مدت هر وقت به تهران میرفتم برای اینکه حساسیتی ایجاد نشود خیلی کم به این نمازخانهها میرفتم و روزهای جمعه هم نماز را در هتل محل اقامتمان میخواندیم. اگرچه ما برای شرکت در کنفرانسها به تهران میرفتیم و مهمان خود دولت بودیم، اما احتیاط میکردیم و به نمازخانهها نمیرفتیم.
ایشان خاطرنشان ساختند: در نمازخانههای اهلسنت تهران و در همین نمازخانه «نبی رحمت» پونک که اکنون دچار مشکل شده است، اگر خطبهای بوده به زبان عربی بوده و اگر صحبتی هم شده فقط صحبت دینی کردهاند و برای اینکه سوءتفاهمی پیش نیاید یک کلمه هم صحبت سیاسی مطرح نکردهاند. در انتخاباتها هم بیتفاوت نبودهاند و رأی دادهاند و ثابت کردهاند که نسبت به انتخاباتها نگاه منفی ندارند و وحدت را رعایت کردهاند، اما متاسفانه در طول این مدت این نمازخانه همواره با مشکلات مواجه بوده است. یک مرتبه چند سال قبل آمدند و سرویسهای بهداشتی و بخشهایی از این نمازخانه را تخریب کردند و مدتی این نمازخانه تعطیل شد، دوباره راهاندازی شد تا اینکه متاسفانه اتفاق اخیر پیش آمد.
ایشان خاطرنشان کردند: در این روزها که همۀ مردم نگران اوضاع مردم فلسطین و غزه هستند و این موضوع همه را نگران کرده است، متاسفانه نمازخانه پونک را کاملا تصرف کردند و قسمتی که در آن نماز اقامه میشود را دیوارکشی کردند. تعطیلی این نمازخانه همۀ اهلسنت را نگران و جریحهدار کرده است. بنده مطمئنم علاوه بر اهلسنت، هر شیعۀ آزادهای که به انسانیت میاندیشد از این موضوع ناراحت است. این نمازخانه چه ضرری برای حاکمیت و حکومت و عزیران شیعۀ ما داشت؟! در اینجا بدون هیاهو و در نهایت خاموشی نماز خوانده میشد. در این نمازخانه نماز جمعه که نزد اهلسنت فرض است اقامه میشد.
جریان نمازخانه پونک صرفا در راستای «جلوگیری از نماز» و «تعصبات مذهبی» است
امامجمعه زاهدان گفتند: این وظیفۀ تمام حکومتها مخصوصا حکومتهای اسلامی است که نماز را اقامه کنند. در کشور ما برای اقامه نماز هزینه میشود و رسما مسئولیت و برنامه وجود دارد. لذا اقتضای برادری و اسلامی این بود که شما از عزیزانی که در نمازخانه پونک نماز میخواندند حمایت میکردید. الله تعالی فرموده است: «و تعاونوا علی البر و التقوی». کسانی که در این نمازخانه بودند در مسیر نیکی و تقوا قرار داشتند و عبادت آنها به شما کمک میکرد. در اینجا حقوقالله و حقوقالناس بود؛ حقوقالله این است که مردم در آنجا خدا را عبادت میکردند و حقوقالناس است که این حق مردم است که در یک نظام و در جمهوری اسلامی زمینۀ عبادتشان فراهم شود.
خطیب جمعه زاهدان گفتند: حادثهای که برای این نمازخانه پیش آمده است صرفا در راستای جلوگیری از نماز و علامت تعصبات مذهبی است. در این نمازخانه بهجز برادری و اخوت چیز دیگری نبود. اهلسنت تهران باتوجه به اینکه در اقلیت قرار دارند با جریاناتی که در سایر نقاط کشور اتفاق میافتد فاصله دارند و مسائل را مراعات میکنند و اگر مسألهای باشد هیچگاه آن را روی منبر مطرح نمیکنند.
مولانا عبدالحمید تصریح کردند: ما از مسئولان امر و از دولت آقای رئیسی و از شخص آقای رئیسی به شدت گلایه داریم. شما عالِم هستید و در حوزهها پرورش یافتهاید و ما و شما با هم سلامعلیکم دیرینه داشتیم، شما چگونه نمازخانه اهلسنت را تعطیل میکنید؟! کدام منطق این اجازه را به شما میدهد؟ کدام منطق به ما اجازه میدهد که در حق برادران شیعۀ خودمان کوتاهی کنیم و آنها را نگران کنیم؟ ما نه به خودمان و نه به مردممان این اجازه را نمیدهیم که حق برادران شیعه ضایع بشود. تمام امور کشور در اختیار شما مسئولان است، اما نمیتوانید یک نمازخانه چندصدمتری اهلسنت را در تهران تحمل کنید. لذا ما امیدواریم بزرگان و مسئولان رده بالا به این موضوع ورود کنند و این مسأله هرچه سریعتر حل شود.
اگر میخواهید جریانات گذشته را حل کنید، حداقل جریان دیگری درست نکنید
امامجمعه زاهدان در ادامه گفتند: بعضی دارند تلاش میکنند که جریانات گذشته را به نحوی حل کنند. توصیۀ بنده به این عزیزان آن است که قبل از هر چیز به مسئولانی که شما را برای حل موضوع فرستادهاند سفارش کنید حداقل تا زمانی که این جریانات حل نشدهاند جریان دیگری درست نکنند.
ایشان تصریح کردند: وقتی شما عبادتخانه مردم را تعطیل میکنید این مردم با چه دلی حاضر میشوند با شما بنشینند؟ در صحن مصلای زاهدان صد نفر بدون هیچ دلیلی کشته شدند و شما میخواهید مذاکره کنید تا مسأله حل بشود، مذاکره خوب است، اما چرا از آن طرف به نمازخانه یورش میبرند و دیوارکشی میکنند؟! مگر در این نمازخانه بهجز عبادت چیز دیگری بوده است؟ شما با چه رویی میآیید و اینجا برای مذاکره تلاش میکنید؟!
مسئولان چرا مانع سفر علمای اهلسنت به زاهدان میشوند؟!
مولانا عبدالحمید در بخشی دیگر از سخنانشان به ممانعت از سفر علمای اهلسنت به زاهدان اشاره کردند و گفتند: یکی از اتفاقاتی که در این هفته ما را نگران کرد این بود که از سفر جمعی از علمای استان خراسان به زاهدان ممانعت شد. علمای خراسان از بهترین علمای منطقه هستند که هیچ مشکلی برای کسی نداشتهاند. مولانا مطهری که از علما و چهرههای شناختهشده است و دولت و ملت برای ایشان احترام قایلاند، مانع سفر ایشان شدند. وقتی پیگیری شد گفتند که از طرف مسئولان این استان نبوده و مسئولان استان خراسان مانع شدهاند؛ مسئولان خراسان چرا باید مانع سفر علما بشوند؟! رفتوآمدها بین خراسان و سیستانوبلوچستان از قدیم بوده است.
ایشان افزودند: از سفر مولانا کوهی نیز ممانعت شد. ما بهخاطر آزادی ایشان خوشحالیم و کار خوبی شد، اما وقتی خواست به اینجا بیاید ممانعت شد. اینجا بهجز خیرخواهی و دلسوزی چیز دیگری نیست. ایرانیان حق دارند به هرجایی از کشور که میخواهند بروند.
دیدگاههای کاربران