روزنامه جمهوری اسلامی در شماره منتشرۀ 18 تیرماه 1402، حمله تروریستی 17 تیرماه به کلانتری 16 زاهدان را محصول و نتیجه مستقیم «سخنان افراطی» کسانی دانسته که در چند ماه گذشته از تریبون نماز جمعه تلاش کردهاند «بذر بدبینی» در جامعه بپاشند. اکنون سخنی با نویسندۀ مطلب درجشده در روزنامه جمهوری اسلامی با سرتیتر «حمله تروریستی به کلانتری زاهدان محصول تندرویهای او در نماز جمعه است» دارم، البته با یادآوری حوادثی که میتوانستند استان سیستانوبلوچستان را دچار چالش کرده و به سمت تنش و ناامنی هدایت کنند ولی با درایت و هوشمندی و احساس تکلیف شرعی و مسئولیت ملی و مدنی مولانا عبدالحمید این استان نهتنها از همۀ آن حوادث و وقایع با موفقیت عبور کرد بلکه به سمت گسترش و نهادینهشدن وحدت و همدلی حرکت نمود و سیستانوبلوچستان به مرکز وحدت اسلامی تبدیل شد.
1ـ یک بررسی منصفانه و بدون بغض و غرض گویای آن خواهد بود که بدانیم همین شخصیت که بدون ذکر نام ولی با اشارهای شفاف توسط نویسندۀ مطلب، بهعنوان «تندرو» معرفی شده، در طول بیش از چهار دهه از استقرار نظام جمهوری اسلامی و تا قبل از همین چند ماه گذشته به زعم نویسنده (پاییز 1401) و حتی در طول این چند ماه چه نوع بذری در جامعه پاشیدهاند؛ بذر نفاق یا بذر وحدت و همبستگی؟ بهخصوص در موارد زیر:
1ـ پس از تخریب مسجد اهلسنت شیخ فیض در مشهد؛
2ـ پس از حمله به مسجد مکی چند روز بعد از تخریب مسجد شیخ فیض مشهد؛
3ـ پس از تخریب حوزه علمیه اهلسنت در عظیمآباد لوتک زابل و زیر آوار بردن قرآنهای موجود در کلاسهای درس و کتابخانه حوزه؛
4ـ پس از حمله و اهانت به خودشان در مسجد علیبنابیطالب (رضیاللهعنه) در زاهدان؛
5ـ تلاش و همکاری مؤثر و کارساز در آزادی گروگانهای پرتقالی در کوهستانهای حومه شهر زاهدان؛
6 ـ تلاش و همکاری مؤثر و کارساز در رهاسازی گروگانهای نیروهای مرزبانی سراوان از دست گروههای افراطی؛
7ـ پس از تخریب نمازخانه اهلسنت در منطقه پونک تهران؛
۸ـ پس از رسانهایشدن واقعه اتفاقافتاده برای دختر بلوچ در چابهار؛
۹ـ پس از کشتار نمازگزاران در مصلای اهلسنت در ۸ مهر ۱۴۰۱ در زاهدان و ۱۳ آبانماه همان سال در خاش… و موارد دیگر از حوادث رخداده در استان و سایر مناطق سنینشین کشور.
آیا در موارد ذکرشدۀ بالا بذری غیر از بذر همبستگی و وحدت و توصیه به آرامش و جلوگیری از تنش و خشونت و همراهی و همکاری مؤثر و کارساز با مقامات امنیتی و مسئولان استان در تأمین امنیت و پایداری آن پاشیدهاند؟
2ـ آیا طولانیشدن پروسه دادرسی به پروندههای جمعۀ خونین 8 مهر 1401 مصلای نمازگزاران در زاهدان و آبانماه همان سال در خاش و مشخصنشدن آمرین و عاملین آن فجایع، واهداف و انگیزه آنان از خلق جمعههای خونین و عدم مجازات عادلانه آنها با گذشت بیش از 9 ماه و به موازات طولانیشدن پروسه دادرسی، حملۀ تندروهای شیعه در فضاهای رسانهای نوشتاری و فضاهای مجازی به سخنان مطالبهگرانه حضرت مولانا عبدالحمید در جهت تحقق حقوق شهروندی آحاد مردم ایران در چارچوب مطالبهگری مسالمتآمیز و منطبق بر آموزههای دینی و شرعی و همچنین مستند به اصول قانون اساسی و سایر قوانین پاییندستی آن، و اعتقاد به اینکه «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته»، نمیتواند بهانهای باشد برای افراطیون فرقهگرای سنی و خلق فضایی ناامن و مخل امنیت در استان؟!
3ـ از آنجاییکه رسیدگی عادلانه و بدون تبعیض به پروندههای جمعههای خونین زاهدان و خاش و آشکارساختن ابعاد تاریک و پنهان این پروندهها و مجازات آمرین و عاملین کشتارهای نمازگزاران در 8 مهر و ۱۳ آبان 1401 میتوانند مانع از موفقیت گروههای خشونتطلب افراطی در سربازگیری از جوانان احساسی و ناآگاه بلوچ از اهداف آنها باشند و ضمنا یک راهحل اساسی در فرونشاندن التهاب در استان و احساسات مردم و ایجاد امید به دادرسیهای عادلانه و رشد نهال آرامش و تقویت امنیت و سد محکم در مسیر جذب جوانان توسط گروهکهای افراطی میتوانست باشد، چرا با توجه به دستور و تاکید رهبری نظام اسلامی مبنی بر رسیدگی سریع به پروندهها و مجازات آمرین و عاملین در هر موقعیت و مقام هنوز به سرانجام نرسیده است؟ میشود جنابعالی که چنین ادعا و آگاهیهایی دارید بفرمایید علت تاخیر در رسیدگی با عنایت به فرمان رسیدگی سریع از جانب رهبری نظام، چیست؟
از شما نویسندۀ مطلب در روزنامه جمهوری اسلامی که حضرت مولانا عبدالحمید را با اشاره مقصر قلمداد میکنید این انتظار بوده و هست که منصفانه در نوشتهتان به عنوان نمونه ذکر میکردید که کدام جمله یا جملات در خطبههای نماز جمعه شیخالاسلام مولانا عبدالحمید بر خلاف آموزههای دینی و شرعی اسلامی و اصول قانون اساسی کشور و سایر قوانین پاییندستی آن و تحریککننده هستند؟! کلیگویی بدون ارائه نمونۀ مستند، اتهامزنی و بر خلاف آموزههای دین اسلام است.
آنچه حضرت مولانا در خطبههای نمازهای جمعه بعد از جمعههای خونین و حتی جمعههای قبل از آنها بیان داشتهاند در مسیر وحدت و همبستگی محلی و ملی و برائت از خشونت و افراطگری و توصیه و نصیحت به مقامات مسئول و مردم به رعایت مصلحت کشور و جهان اسلام بوده است و همواره سخنانشان مستند به آیات قرآن کریم، احادیث نبوی و سیره آنحضرت و خلفای راشدین و اهل بیت پیامبر و همراه با استناد به این منابع ارزشمند، رعایت و عمل به اصول قانون اساسی بوده و هست.
آیا اینکه حضرت مولانا در خطبههای نمازهای جمعه به مقامات مسئول کشور توصیه میکنند که:
۱ـ حرف مردم معترض را هرچند که در اقلیت باشند بشنوید و به مواردی که اعتراض دارند رسیدگی کنید؛
۲ـ برای تحقق حقوق شهروندی مردم ایران بر اساس آموزههای دینی و شرعی اسلامی و اصول قانون اساسی تلاش و توجه داشته و از اِعمال تبعیض بین پیروان ادیان و مذاهب، اقوام و جریانات سیاسی موجود در کشور در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، سیاسی و… بپرهیزید و از شایستگان مردم ایران از همۀ اقوام و مذاهب و جریانهای سیاسی ساکن در کشور و حتی دعوت از متخصصین ایرانی ساکن در خارج از کشور بر اساس توانمندی و تخصص و تجربه در مدیریت و اداره امور مختلف کشور استفاده کنید؛
۳ ـ در رفتار با معترضین سعهصدر داشته باشید و با رعایت آموزههای شرعی از اعمال خشونت بپرهیزید، حقوق زندانیان و بازداشتشدگان اعتراضی را بر اساس شریعت اسلامی و قوانین موجود کشور و حتی در مواردی با ارفاق مدنظر قرار دهید، از شکنجه و مجبورکردن بازداشتشدگان به اعترافات اجباری که خلاف شرع و قانون اساسی است، بپرهیزید؛
۴ـ دادگاه فعالان سیاسی بازداشتشده را با استناد به قانون اساسی علنی و با حضور هیئتمنصفه و وکیل انتخابی برگزار کنید؛
۵ـ به گرفتاریهای معیشتی مردم ایران رسیدگی کنید، برای مهار تورم و گرانی و ارتقای ارزش پول ملی تلاش کنید، اقتصاد نابسامان کشور را با دعوت و بکارگیری نخبگان و متخصصان کارآمد و باتجربه و با علم و دانش مرتبط، بدون نگاه جناحی و سیاسی سامان دهید تا رشد اقتصادی و در نتیجه رفاه و آسایش مردم ایران رقم خورد؛
۶ـ از تنشزایی در داخل و خارج بپرهیزید تا با رشد همبستگی و ایجاد روابط حسنه بین همه اقوام و مذاهب و آحاد مردم در داخل و تعامل با همسایگان در خارج و همچنین با کشورهای غیرهمسایه و غیراستعمارگر اقتصادی در جهان، بسترهای سرمایهگذاری داخلی و خارجی در تولید را فراهم تا رشد اقتصادی محقق گردد…
آیا همۀ موارد فوقالذکر و توصیههای خیرخواهانه دیگر در خطبههای نمازهای جمعه مولانا عبدالحمید تحریکآمیز و خلاف مصلحت کشور است؟ ولی نوشتههای اهانتآمیز افراد مغرض، تفرقهانگیز و ضد وحدت و همبستگی و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «پیادهنظام دشمن» عین مصلحت و منافع عمومی کشور بوده و تحریککننده نیستند؟!!
مولانا عبدالحمید شخصیتی برجسته در دعوت و عامل و معتقد به وحدت و تقریب مذاهب و همبستگی محلی و منطقهای و ملی هستند. با تلاشهای ایشان است که استان سیستانوبلوچستان استان وحدت اسلامی و شهر زاهدان پایتخت وحدت اسلامی نام گرفته و به این امتیاز بین شهرهای کشور مفتخر است.
جناب نویسندۀ مطلب (حمله تروریستی به کلانتری محصول تندرویها در نماز جمعه است) در روزنامه جمهوری اسلامی! اینکه افراد تندروی شیعه و به تعبیر رهبری نظام «شیعه انگلیسی» مواضع خیرخواهانه مولانا عبدالحمید در خطبههای نمازهای جمعه را «انحرافی»، «ضد وحدت» و «تحریکآمیز» بدانند از منزلت، جایگاه و شأن و عزت مولانا عبدالحمید در بین اکثریت مردم فهیم و عدالتجو و دلسوز جامعه ایران از شیعه و سنی ذرهای نخواهد کاست. این ملت ایران است که در اقصانقاط کشور در طول هر هفته منتظر جمعه و نماز جمعه زاهدان و شنیدن مستقیم سخنان مولانا عبدالحمید در ایراد خطبهها هستند؛ البته اگر قطع کامل عمدی اینترنت در جمعهها در زاهدان مانع تحقق این انتظارشان نباشد. این ملت ایران است که به قضاوت در مورد مواضع خیرخواهانه و پندگونه و نصیحتبار و در عین حال مطالبهگرانه ایشان در رعایت و تحقق حقوق شهروندی آحاد ملت ایران از هر قوم و نژاد، دین و مذهب، عقیده و اندیشه و تفکر سیاسی اجتماعی نشستهاند و بازخوردها هم در اعلام حمایتها از مواضع ایشان در جایجای این سرزمين پهناور قابل ارزیابی است. بدانید که این خداوند است که هرکه را خواهد عزت میبخشد و هر آنکس را که عزت مقدر نباشد ذلت ارزانی میدارد. پس آگاه باشید که عزت و ذلت افراد بهوسیله انسانها هرچند با انجام تملق و چاپلوسی، ترور شخصیت و تهمتزدن تلاش کنند، محقق نمیشود. با اینگونه نوشته و گفتههای سریالی عاملان تفرقه و دشمنان وحدت و همبستگی ملی خللی به آن عزتی که خداوند عطا داشتهاند وارد نخواهد آمد.
دیدگاههای کاربران