امروز :دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳

سؤالاتی چند از رسانه‌های تخریب‌گر

سؤالاتی چند از رسانه‌های تخریب‌گر

پس از بروز حادثۀ کلانتری زاهدان مؤرخ 17 تیر، رسانه‌های حکومتی به صورت هدفمند نوک پیکان حمله را به سوی مولانا عبدالحمید نشانه گرفته‌اند. این افراد به زعم خود به توصیه و تکلیف عمل می‌کنند، غافل از اینکه خداوند آگاه به ظاهر و باطن همۀ اعمال انسان‌هاست.
حتی اگر مولانا عبدالحمید به حمایت از سخن و اعمالی که انسانی و خداپسندانه باشد، چیزی بگوید و یا اینکه اعمال ناپسندی را که خودِ آن خبرگزاری‌ها و طرفدارانشان نیز محکوم می‌کنند، مولانا عبدالحمید نیز محکوم کند باز هم تعبیر و تفسیر مغرضانه می‌کنند و قصد تخریب ایشان را در افکار عمومی دارند، اما ناشیانه و مغرضانه همراه با دروغ‌پردازی و تهمت؛ غافل از نوشته‌ها و خبرهای گذشتۀ خود که جملۀ معروف «دروغ‌گو حافظه ندارد» را در اذهان متبادر می‌کند.
مگر خود شما بارها در همین خبرگزاری‌ها و رسانه‌هایتان ننوشتید و منتشر نکردید که مولانا عبدالحمید شخصیتی معتدل و اهل تقریب مذاهب و وحدت است؟ مگر خود شما بارها از مولانا عبدالحمید تشکر نکردید که در خصوص محکوم کردن افراط‌گرایی و ایجاد امنیت در استان و کشور و منطقۀ خاورمیانه نقش مؤثر داشته؟ مگر لوح سپاس ندادید و تقدیر نکردید که ایشان همکاری لازم را در آزادکردن گروگان‌ها و مرزبانان داشته و حتی مورد تهدید گروه‌های افراطی قرار گرفته؟ حال چه شد که به دلیل پیگیری و حمایت مولانا عبدالحمید از حقوق شهروندان ایرانی لحن‌تان کاملا عوض شده است؟! ایرانیانی را که به ناحق و بدون هیچ گناهی و هیچ نوع وابستگی سیاسی به مخالفین داخلی شما و دشمنان بیگانۀ ایران، صرفا به «جرم» اعتراض مسالمت‌آمیز نسبت به حقوق مدنی و شهروندی و یا حقوق صنفی خود و بدون شرکت در هیچ آشوب و اغتشاشی، شما آنها را وحشیانه سرکوب کردید؛ هزاران نفر را به زندان انداختید، برخی را براساس اعترافات اجباری اعدام کردید، براساس شواهد و بیان صدها نفر از زندانیان سیاسی و جوانان و دختران زندانی، به شکنجه و تجاوز روی آوردید، و در این وانفساه مولانا عبدالحمید کنار مردم ایستاد و زبان گویای مردم مظلوم ایران شد. به همین دلیل مورد احترام عموم مردم ایران اعم از شیعه و سنی قرار گرفت و محبوبیت ایشان پیش مردم افزایش یافت که البته مورد پسند شما نیست. شما با هر شخص؛ چه ورزشکار، چه هنرمند، چه روحانی، چه فعال اجتماعی و فرهنگی، چه شیعه و چه سنی که براساس وظیفۀ انسانی و اخلاقی و توصیه‌های دینی و قانونی و وجدانی از حقوق مردم دفاع می‌کند و محبوب مردم قرار می‌گیرد، سر دشمنی دارید و سعی در تخریب آنها و تشویش اذهان عمومی علیه آنها دارید.
حال به این چند سؤال ساده برای تنویر افکار عمومی ملت ایران و روشن شدن اذهان مردم استان سیستان‌وبلوچستان پاسخ دهید:

1ـ مولانا عبدالحمید به گواه اسناد موجود از همین تریبون نمازجمعه در طول چهل‌واندی سال هزاران بار هرگونه خشونت را حتی شجاعانه و منطقی و با دلیل، خشونت مسئولان علیه مردم و شهروندان عادی و بی‌گناه را محکوم کرده است و به اجتناب و پرهیز از افراط‌گرایی تاکید داشته، و خود شما در خبرگزاری‌هایتان و در رسانه‌های دولتی این موضوع را منتشر کرده‌اید. ایشان همیشه تبعیض را علت افراط‌گرایی دانسته و عدم اجرای عدالت و نابرابری قومی و مذهبی را عامل شکل‌گیری گروهک‌های افراطی و بروز خشونت و ایجاد ناامنی دانسته و می‌داند که علت اصلی تحریک‌کننده عملیات انتحاری و تروریستی هستند. آیا عامل و علت تبعیض و بی‌عدالتی شما هستید یا مولانا عبدالحمید؟ اِعمال سلیقه در مدیریت‌ها و اختصاص غیرکارشناسی و ناعادلانه بودجه و نابسامانی‌های اقتصادی و فساد مالی و مشکلات معیشتی، بیکاری و بحران‌های گرانی و افزایش تورم و از همه مهم‌تر، ابربحران بی‌آبی و کم‌آبی و بی‌تفاوتی شما در این خصوص و عدم توجه به اعتراضات صنفی و مدنی که همۀ کارشناسان و تحلیل‌گران آن را مقدمۀ بروز افراط‌گرایی می‌دانند تقصیر مولانا عبدالحمید است یا شما؟ ایشان که کاره‌ای نبوده و هیچ منصب دولتی و اجرایی نداشته و ندارد. به توصیه‌های دلسوزانه‌اش هم که بر حسب وظیفه انسانی و ایرانی است، شما هیچ توجهی نمی‌کنید. حال شما مقصرید که قدرت دست شما بوده و هست و مسئولیت دولتی و اجرایی داشتید و دارید یا ایشان؟ مسئولیت وجدانی، انسانی، شرعی و قانونی در کسوت یک روحانی و شهروند ایرانی را هم ایشان دارد هم شما؛ چرا شما به این وظایف مهم خود عمل نکرده و نمی‌کنید؟ حال برای فرار از پاسخگویی به مردم و فرار از تنفر افکار عمومی به دنبال مقصر می‌گردید و گناه خود را به گردن مولانا عبدالحمید و دیگران آویزان می‌کنید و برای چوبه دار مورد علاقه‌تان به دنبال گردن باریک و بی‌گناه می‌گردید.

2ـ اگر شما پیش‌نماز تعداد کثیری از مردم مظلوم و بیگناه بلوچ اهل‌سنت بودید که در روز جمعه هشتم مهرماه هزاروچهارصدویک ایستاده سر نماز و مشغول راز و نیاز به درگاه خداوند متعال بودند و از هیچ چیزی که بیرون مصلا می‌گذرد خبر نداشتند و به‌طور ناگهانی مورد حمله با تیر جنگی توسط تک‌تیراندازان دولتی و افراد مسلح با هماهنگی قبلی و ازپیش‌تعیین‌شده قرار می‌گرفتند و بیش از صد نفر نمازگزار – نه در اسرائیل و بیت‌المقدس و بلاد کفر – بلکه در ایران اسلامی و زاهدان و به جرم نماز خواندن به رگبار بسته شده و پیر و جوان، اعم از زن و مرد و حتی کودکان خردسال مورد حمله قرار می‌گرفتند و بی‌گناه به شهادت می‌رسیدند، واکنش شما چه بود؟ اگر شما جای مولانا عبدالحمید بودید چکار می‌کردید؟ برحسب وظیفه شرعی، قانونی و انسانی تا حصول نتیجه به‌صورت قانونی و مدنی می‌بایست پیگیری می‌کردید.
حال این پیگیری را علت بروز عملیات تروریستی‌ای که خود طراحی کردید می‌دانید؛ اگر این عملیات تروریستی است که ما هم قبول داریم است؛ مولانا عبدالحمید این عمل زشت و خشونت را محکوم کرده و ما و همۀ مردم اهل سنت و تشیع هم محکوم می‌کنیم. شما نام آن را دستپاچگی و علت می‌گذارید؛ درحالی‌که کشتن بیش از صد نفر نمازگزار بی‌گناه را عملیات تروریستی تلقی نمی‌کنید، چرا؟ چرا هنوز آنگونه که شایسته است و آنگونه که عدالت علوی حکم می‌کند با آن تروریست‌های جمعۀ خونین زاهدان برخورد نشد و موضوع تا مدت‌ها نه‌تنها محکوم نشد، بلکه با دروغ‌پردازی واقعیت را نیز تکذیب کردید و هنوز در عمل اقدام قانونی و مؤثر چندانی انجام نداده‌اید؛ چرا؟! پاسخ دهید آیا این موارد علت اصلی بروز افراط‌گرایی و عملیات تلافی‌جویانه و تروریستی مشابه شما توسط افرادی جاهل و مشخص که دشمن ایران و شیعه و سنی هستند، نیست و شما عامل اصلی آن نبودید؟ حال شما مقصرید یا سخنان مولانا عبدالحمید در دفاع از حق و عدالت؟

3ـ به دلیل محل سکونت اینجانب در نزدیکی کلانتری ۱۶ از ابتدای صبح و پس از صدای مهیب انفجار و به دنبال آن رگبار و تیراندازی، برای کنجکاوی و یافتن علت، از منزل بیرون شدم و خود همچون همۀ همسایگان شاهد ماجرا بودم. آنچه توجهم را جلب کرد، بی‌تفاوتی مأمورانی بود که اطراف و کوچه‌های منتهی به کلانتری را بسته بودند و خونسرد منتظر حوادثی که انگار از قبل می‌دانستند قرار است چه بشود. از نیروهای امدادی هوایی و زمینی جز همان تعدادی که از قبل مستقر بودند، خبری نبود. در نهایت با تاکید، مأموران ما و همسایگان را توصیه به بازگشت به منازل کردند تا به قول خودشان خطری برای کسی پیش نیاید. اکثر مردم و همسایگان که با همدیگر صحبت می‌کردند عنوان می‌کردند که موضوع مشکوک و بودار است؛ زیرا نه از نیروی کمکی خبری است، نه از تجمع، و نه اطلاع‌رسانی درست. از طرفی خطوط تلفن و اینترنت قطع و همه نگران از حال همدیگر. در این شرایط و خبررسانی ضد و نقیض، مردم حق دارند به این اقدام ناجوانمردانه مشکوک و برای خود حدس و گمان بی‌پاسخ ببافند؛ شاید هم نادرست، اما هرگز دروغ‌های بی‌ربط را نخواهند پذیرفت. چند سؤال بی‌پاسخ در ذهن‌ها باقی مانده؛ گفته می‌شود عملیات انتحاری نبوده، بلکه عملیات تروریستی بوده و در پی آن دو نفر از عزیزان نیروی انتظامی به شهادت و چهار نفر تروریست نیز کشته شدند. آیا این چهار نفر نام و نشان ندارند؟ آیا فامیل یا خانواده ندارند؟ اجساد این تروریست‌ها کجاست و تحویل چه کسانی شده؟ برخی در پاسخ به این سؤالات گفته‌اند که به دلایل امنیتی پاسخ این سؤالات اعلام نشده و اطلاع‌رسانی نمی‌شود؛ آیا تبعات امنیتی اعلام نکردن این موارد بیشتر است یا تبعات صدها حدس و گمان و شبهه، و اینکه این عملیات برای اهداف خاص ازجمله ممانعت از حضور مردم در نماز جمعه زاهدان به این بهانه، تحت فشار قراردادن مولانا عبدالحمید و ممانعت از حضور مردم در نماز جمعه و تعطیلی نماز جمعه در محل مصلای اهل سنت زاهدان به بهانۀ نزدیک بودن به این کلانتری؛ تبعات منفی امنیتی کدام یک بیشتر است؟

4ـ سوابق ثابت کرده با اینگونه روش‌های ناشیانه و غیرکارشناسی بر اساس سلیقۀ برخی و بازی با احساسات مذهبی و قومی در استان سیستان‌وبلوچستان، عموما جواب معکوس از آنچه برخی طراحی کرده و انتظار دارند، به دست آمده و اینگونه ترفندها ضمن اینکه در درازمدت افشا خواهد شد، موجبات همبستگی بیشتر بین اهل سنت و بلوچ‌ها را فراهم خواهد کرد. نه‌تنها با تهمت و افترا به مولانا عبدالحمید، شخصیت ایشان تخریب نخواهد شد بلکه محبوبیت ایشان بیشتر خواهد شد، و از طرفی خوراک تبلیغاتی برای معاندین و دشمنان ایران فراهم می‌آید. حتی موجب افزایش افراط‌گرایی و شکل‌گیری گروهک‌های مسلح بیشتر خواهد شد که کنترل آن از دست نیروهای حافظ امنیت و متنفذین معتدل و اهل تقریب و معتقد به وحدت خارج، و توصیه‌های خشونت‌پرهیز و مطالبه‌گری مدنی و آرام مولانا عبدالحمید دیگر کارساز نخواهد بود و امنیت استان و کشور دست‌خوش حوادث تلخ همچون گذشته خواهد شد، و آرامش نسبی استان که با تلاش مولانا عبدالحمید و سایر متنفذین و سران طوایف و فرهنگ‌سازی مسالمت‌آمیز حاصل شده، خدشه‌دار و امنیت به خطر خواهد افتاد. از ما بر حسب وظیفۀ ملی و مذهبی گفتن بود؛ دیگران خود دانند. صلاح مملکت خویش خسروان دانند.

زاهدان – هیجدهم تیرماه هزاروچهارصدودو


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید