برخی از زمانی که تحولات اخیر در جامعه آغاز شد تلاش کردهاند که اینگونه شرایط را جا بیندازند که ما در کشور مشکل سیاسی و اجتماعی نداریم و نارضایتیهایی که بعضا در جامعه بروز میکنند به جهت بیکاری، مسائل اقتصادی، گرانی، تورم و… است. به عبارت دیگر آنها میخواهند از زیر بار اینکه مشکلات سیاسی نیز وجود دارد شانه خالی کنند و بگویند که همۀ مشکلات اقتصادی است.
هر چند که میگویند بخشی از این مشکلات اقتصادی ناشی از ناکارآمدیهای دولت آقای روحانی بوده و بخشی از آن نیز به جهت تحریمهایی بوده که غربیها بر کشورمان اعمال کردهاند و حال باید صبر کنیم و به دولت جدید فرصت دهیم که بتواند مقداری مشکلات اقتصادی را برطرف کند.
با اینحال چه برخی بخواهند آدرس اشتباهی بدهند و بگویند که مشکلات سیاسی و اجتماعی نداریم، و چه واقعا به این مساله باور داشته باشند که مشکلات کشور صرفا اقتصادی است، در دو حالت در اشتباه هستند. برای اینکه، درست است که امروز جامعه با مشکلات اقتصادی زیادی روبهروست و این مشکلات نیز به برخی ناکارآمدیهای اقتصادی در دولتها بازمیگردد؛ اما اینهمه، مشکل و ریشههای نارضایتی نیست، چراکه نسل جوان و دهه هشتادیها و نسلهای پس از انقلاب چندان به آینده خوشبین نیستند نمیتوان همه آن را به پای اقتصاد نوشت.
حالاینکه برخی اصطلاحاتی مثل “حکمرانی خوب”، “حکمرانی مطلوب” و “حکمرانی نو” را بهکار ببرند، اینها همه بازی با لغات است. ریشۀ مشکلات کشور برمیگردد به اینکه عملکردها باید درست باشد و اگر هم ناکارآمدی وجود دارد در راستای اصلاح آن برآیند و در خصوص همه مسائل به جامعه پاسخگویی وجود داشته باشد. اینها مسائلی است که در حقیقت باعث بروز نارضایتیها در جامعه شده است.
البته اگر بهواقع این عزم برای اصلاح و تغییر وجود داشته باشد و آنطور که گفتهشده در راستای حکمرانی نو قدم برداشته شود مهمترین مساله این است که نسبت به مطالبات و نارضایتیهای مردم مسئولانهتر عمل شود و هدف صرفا این نباشد که مسائل جمع شود. دولت و مجموعه حاکمیت باید در راستای حل و برطرفکردن مسائلی باشد که موجبات نارضایتی مردم را فراهم میکند.
اگر بخواهیم یکجانبه و حداقلی به مسائل نگاه کنیم و همهچیز را در مشکلات اقتصادی خلاصه کنیم چندان نتیجه مطلوب و مناسبی هم نخواهیم گرفت. اما مساله این است که اینگونه نیست و در برخی حوزهها با چالشهایی مواجه هستیم که باید با یک دید همهجانبهنگر با آن مواجه شد.
اگر قرار بر اصلاح و تغییر در حکمرانی نو باشد باید مردم محور قرار گیرند و به قانون اساسی بهعنوان قانون بالادستی و مادر رجوع شده و عملکردها بر طبق آن باشد. اینکه بپذیریم امروز در جامعه مشکلاتی وجود دارد و باید راهکارهایی برای حل این مشکلات در حوزههای مختلف بیندیشیم، خود بخش مهمی از ماجراست که به نظر میرسد وقتی صحبت از حکمرانی نو میشود یعنی مسئولان و مجموعه حاکمیت به این نتیجه رسیده که خود بسیار مهم است؛ اما قدم مهمتر این است که برای حل مشکلات و تغییر و اصلاح در راستای حاکمیت نو چه اقداماتی انجام خواهد شد که جامعه نیز پذیرای آن باشد.
به نقل از: روزنامۀ «آرمان ملی»- دوشنبه 12 دیماه 1401
دیدگاههای کاربران