حضور رسانههای حرفهای و پرمخاطب بیش از آنکه ارتباط مستقیم به خبرنگاران، روزنامهنگاران، یادداشتنویسان و اهالی رسانه داشته باشد، ریشه در سیاستگذاری و رفتار صاحبان قدرت دارد.
تصویر جهان امروز نزد مخاطبان براساس روایتهای متفاوت رسانهها ترسیم میشود. قبل از آن مخاطب صرفا با انبوه اخبار، رویدادها و وقوع رویدادها روبروست. خبر تصادف زنجیرهای در جاده، واکنش سیاسیون نسبت به انتصاب مدیران ارشد، خبر عزل و نصبهای جدید در نهادهای مختلف قدرت و… تا هنگامهای که رسانهها به این بخش ورود پیدا نکردهاند ما همچنان با وقوع یک یا چند رویداد عادی روبرو هستیم و نه چیزی بیشتر. بدون رسانه خبرها در همان حد خبر باقی میمانند و مخاطب متوجه نیست علل وقوع وقایع مختلف در سطح جامعه، سیاستهای اقتصادی و یا رفتار دولتها و صاحبان قدرت براساس کدامین پیشزمینه رخ داده است.
بخش نخست که همان نشر خبر است، با اندک آموزش و تجربه از سوی رسانه و شبکه اطلاعرسانی امکانپذیر است، اما روایت خبر و پرداختن به علل و چرایی تحقق آن بسیار اهمیت دارد و امروز پرداختن به این بخش باعث جذب مخاطب میگردد. آنچه در حال حاضر در فضای رسانهای داخل کشور از سوی مخاطبان بیاهمیت شده است بیتوجهی به بخش دوم و مسئله روایت است.
اعتبار امروز رسانهها به پخش خبر درست براساس وقایع و روایت نزدیک به واقعیت حاصل میگردد. هر چه میزان روایت رسانهها از یک واقعه با ترفندهای مبتنی بر جعل واقعیت، واکنشی، احساسی و مخفی نگهداشتن بخشهایی از یک خبر که از سوی سایر رسانهها نیز به آن پرداخته شده و شهروندان نسبت به درست و نادرستی اصل خبر حساسیت نشان میدهند؛ آن رسانه لاجرم از سوی مخاطبان مورد بیتوجهی و بعضا بایکوت قرار میگیرد. حتی اگر طی سالهای متوالی با مخاطبان وفادار روبرو و یا به عنوان تنها مرجع رسمی اخبار از سوی سایرین مورد توجه بوده باشد.
اعمال محدودیت برای رسانههای وابسته به بخش خصوصی طی سالهای گذشته نتیجهای به غیر از سوقدادن ناخواسته شهروندان بهسوی رسانههای فارسیزبان خارج از کشور به همراه نداشته است. نظرسنجیها نیز این مسئله را تایید میکنند. درست در زمانهای که نیاز شهروند ایرانی به کسب خبر، تحلیل و روایت منسجم از رویدادها بسیار با اهمیت است، کارکرد رسانههای داخلی به دلیل اِعمال سیاستهای نادرست در حوزه اطلاعرسانی و تعریف خطوط قرمز براساس سلیقه مدیران وقت و وابستهشدن رسانهها به کسب آگهی مناقصه، مزایده و چاپ ریپورتاژ برای مدیران کمدانش و هزینهساز، امکان عرض اندام در بزنگاه مهم را ندارند، چرا که از رسالت اصلی خود بسیار فاصله گرفتهاند.
به نظر میرسد چنانچه قرار باشد بهسوی حکمرانی نو، اصلاح برخی از رویکردهای اشتباه و هزینهساز در عرصه سیاستگذاری و اجرا و پاسخدادن به مطالبات شهروندان گامهایی از سوی صاحبان قدرت در جهت اعتمادسازی و افزایش سرمایه اجتماعی برداشته شود، ابتدا میبایست فکری به حال مرجعیت رسانهای کرد. رسانههایی که در حال حاضر در داخل کشور وجود دارند، بیش از آنکه رسم رسانه را به نمایش بگذارند، یادآور نام رسانه هستند و از کارکردهای واقعی آن نسبت به تغییر و تحولات فضای اطلاعرسانی در دنیای امروز بسیار فاصله گرفته است.
به نقل از: انصافنیوز
دیدگاههای کاربران