برای بنده که بیش از هشت سال در دارالعلوم زاهدان بهعنوان دانشآموز و طلبه، در دروس و مجالس تعلیمی و تربیتی شیخالاسلام مولانا عبدالحمید شرکت کردهام، از همهٔ اوصاف و سجایای ایشان، یک ویژگی بارزتر و جالبتر بوده است. این ویژگی، چهبسا نقطهٔ عطفی در زندگی ایشان بوده و نمونهٔ بارزی از یک رهبر و اسوهٔ ملی از ایشان ساخته است.
برای تعبیر صحیح و بلیغ از این ویژگی، نمیدانم چه اصطلاح و واژهای را بکار ببرم تا مفهوم درست آن را تداعی کند، اما شاید بتوان برای تفهیم صحیح آن به بخشی از گفتگوی مادرمان امالمؤمنین سیده خدیجهٔ کبری رضیاللهعنها با پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوسلم، پس از نزول اولین وحی به ایشان استدلال کرد؛ آنجاکه سیدهٔ خدیجه پس از ذکر برخی اوصاف ایمانی و اخلاقی رسولالله به آنحضرت فرمود: «… کلا والله لایخزیک الله…»؛ نگران مباش، بهخدا سوگند خداوند هرگز تو را خوار و بیاعتبار نخواهد کرد.
این گفته دلالت بر آن دارد که بعضی از افراد از صفات و ویژگیهایی برخوردارند که الله تعالی آنان را در کشمکش حوادث روزگار و چالشها، از چنان ثبات و قوهٔ تشخیص و تصمیمگیری درست و صوابی برخوردار میکند که احتمال ناکامی و بیاعتبارشدن آنان بسیار کم و چهبسا محال است.
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، در مواضع و مناسبتهای مختلفی، با حکمت و فراست و درایت و بلندنظری خاص خودشان، موضعگیریها و تصمیمهایی اتخاذ کردهاند که پس از گذشت مدت اندکی، صواب و حکیمانهبودن آنان برای بسیاری واضح شده است و حتی افرادی که در ابتدا مخالف تصمیم ایشان بودهاند، به صحت موضعگیری ایشان اذعان کردهاند.
بهعنوان نمونه، بعضی از تصمیمهای حکیمانۀ ایشان را ذکر میکنیم:
ایستادگی در مقابل طرح مداخلهجویانهٔ ساماندهی مدارس اهلسنت از سوی حکومت
در برههای از زمان، بحث موسوم به «ساماندهی مدارس دینی اهلسنت» با شکلگیری نهادی حکومتی که رئیس و اکثر اعضای آن از علما و مسئولان شیعه هستند، به یکی از موضوعات داغ تبدیل شده بود. چهبسا برخی علما و اصحاب مدارس از سر اجبار و ناچاری با این طرح موافقت کرده بودند، اما شیخالاسلام مولانا عبدالحمید با فراست و حکمت مثالزدنی خویش مخالف این طرح شدند و هرگونه دخالت در امور مذهبی و ساختار اداری و آموزشی مدارس دینی اهلسنت را بر خلاف نص قانون اساسی کشور و حقوق شهروندی دانستند و تصریح کردند که دولت و حکومت صرفاً حق نظارت در این امور را دارد و نه حق دخالت. اکنون پس از گذشت چندین سال میتوان دریافت که این تصمیم، درواقع مایۀ ادامۀ حیات و زندهماندن مدارس دینی اهلسنت بوده است و چهبسا با قبول آن، دیگر رونق و رمقی در این مراکز نمیماند.
موضعگیری در مورد سیاست خارجی جمهوری اسلامی و روابط با بعضی از کشورها
نیز، ایشان همواره نسبت به “سیاست خارجی جمهوری اسلامی” و “روابطی که با بعضی از کشورها مانند چین و روسیه” دارد معترض بودند و این نوع روابط را بهنفع ملت و آینده دولت نمیدانستند، و نسبت به پیامدها و تبعات این روابط هشدار میدادند، اکنون با درنظرگیری حالات ملت ایران و نیز اوضاع وخیم اقتصادی این کشور، میتوان به صحت نظر و اندیشه ایشان پی برد.
هشدار نسبت به شکلگیری بعضی از گروههای اسلامی و اعتقادات افراطی آنان
زمانی که رویۀ جهاد اسلامی عراق بهسوی تشتت و گروهیشدن سوق داده شد و یک «گروه» درحال پیشرفت و تسخیر شهرهای مختلف آن کشور بود و چهبسا مسلمانان و اندیشمندان بیشماری از آنان متأثر شده بودند و گمان میکردند “خلافت واقعی اسلامی” برپا شده است، شیخالاسلام مولانا عبدالحمید اعمال خشونتبار و برداشت تکبعدی و افراطی آن گروه را مغایر اسلام و جهانشمولی این دین دانست و آنان را به «اصلاح» و «تغییر» در اندیشه و تفکر خویش دعوت کرد. اکنون با گذشت مدتی به صحت موضعگیری و تصمیمگیری ایشان پی بردهایم و درک کردهایم که اعمال و رفتار چنین گروهها و افرادی، چهقدر از روح واقعی اسلام و نظام اسلامی بهدور هستند.
عدم حمایت از گروههای مسلح
تصمیمگیریها و درایت شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در مقابل تهدیدهای امنیتی که در استان سیستانوبلوچستان هرازگاهی اتفاق میافتاد و گروههای مسلح دست به حملات و اقدامات تهاجمی میزدند، و نیز دعوت آنان به ترک چنین اقدامات و فعالیتهایی و فراخواندن آنان بهسوی خواستن مطالبات از راه قانونی و مدنی، از نمونههای بارز درایت و حکمت ایشان در تصمیمگیریها است.
حمایت از اعتراضات جاری در کشور
اکنون نیز شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در بحبوحه اعتراضات و نارضایتیهای ملت ایران، جانب مردم را گرفتهاند و از مسئولین میخواهند در شیوۀ حکومتداری، تصمیمگیریها و تقسیم قدرت تغییرات جدی در نظریات و رفتار خویش بیاورند و تلاش کنند رضایت ملت را جلب کنند. ایشان نسبت به وخیمشدن حالات ایران همواره هشدار دادهاند و نظام تکبعدی و تکجناحی را مورد قبول و کارساز برای جامعه ایران ندانستهاند.
شکی نیست که اکنون تا حد زیادی، صحت نظر و دیدگاه ایشان بر همگان هویدا گشته و پس از گذشت مدتی، بهگونۀ کامل به صحت و درستی این دیدگاه و اندیشه پی خواهند برد.
سخن آخر
نمونههایی که ذکر شد درواقع بخشی از تصمیمها و مواضع حکیمانۀ شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در قبال اتفاقات و پدیدههای پیرامون بود. برای درک بهتر اندیشهها و مواضع ایشان میتوان به مجالس درس و موعظه و نیز خطبههای ایشان در نماز جمعه اهلسنت زاهدان، سایت شخصی ایشان و سلسلهگفتارهای ایشان در مراسمهای مختلف که در چند جلد با عنوان «کلام ماندگار» گردآوری شده است، مراجعه کرد.
چه خوب است که سیاستمداران، حاکمان، علما، دانشگاهیان و اقشار مختلف مردم برای موفقیت در هر عرصهای که فعالیت میکنند به سخنان، دیدگاهها و توصیههای مشفقانه و خیرخواهانۀ این بزرگمرد معاصر توجه نمایند و سخنان ناب این اندیشمند بزرگ را چراغ راه خویش قرار دهند.
دیدگاههای کاربران