اشاره| حدود ده ماه از پایان اشغال بیستسالۀ آمریکا و قدرتهای غربی در افغانستان میگذرد. پس از خروج نظامیان اشغالگر از افغانستان، نظام و حکومت جدیدی با برنامهها و سیاستهای جدید در این کشور روی کار آمده است. در گفتوگوی مفصلی که خردادماه 1401 با شیخالاسلام مولانا عبدالحمید انجام شد، ایشان در پرتو آیات و احادیث و منابع اسلامی به بیان پیشنهادات، راهکارها و توصیههایی به مسئولان «امارت اسلامی افغانستان» برای موفقیت نظام جدید در ادارۀ این کشور اسلامی پرداختند. حاصل این گفتوگو را در ادامه می خوانید.
توجه به ظرفیت بالای دین اسلام اجرای این دین را برای انسانهای آزاده و واقعگرا قابل پذیرش میکند
به گزارش سنی آنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان، شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در این گفتوگو ابتدا به ظرفیت بالای دین مبین اسلام اشاره کردند و گفتند: دین اسلام دارای ظرفیت بسیار بزرگ و بالایی است، بهطوریکه اگر این ظرفیت بهخوبی رعایت شود این دین میتواند دنیا را راهنمایی و رهبری کند.
مدیر دارالعلوم زاهدان ادامه دادند: ما وقتی میخواهیم اسلام را در عصر حاضر به جهانیان عرضه کنیم باید دنیای معاصر و شرایط آن را مدنظر قرار بدهیم. باید اسلام و عدالت را به نحوی پیاده و اجرا کنیم که انسانهای آزاده و واقعگرا آن را بپذیرند و در دنیا تأثیرگذار باشد.
ایشان تصریح کردند: کسی که میخواهد دین اسلام را در دنیا پیاده کند نباید گرفتار تعصبات قومی و مذهبی باشد، بلکه باید اصل اسلام را مدنظر قرار بدهد و دارای وسعت دید باشد و بتواند دیگران را هم کنار خودش تحمل کند. افراد ملت دارای افکار و گرایشهای مختلفی هستند؛ ما باید ظرفیت خودمان را بالا ببریم تا بتوانیم حق همه را رعایت کنیم و از شایستگان اقوام و مذاهب و ادیان استفاده کنیم.
بهترین حکومت آن است که مدیرانش برای آسایش ملت «گرسنگی» و «مشکلات» را تحمل میکنند
امامجمعه زاهدان در ادامه با استناد به آیۀ «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»، حکومتها و دولتهای دنیا را به توجه به دو محور «الله» و «مردم» توصیه کردند و گفتند: نگهداری الله تعالی در رعایت تقوا و پرهیزگاری است و بهترین دولت و حکومت نیز آن است که مردم در آن حکومت، در آرامش و آسایش باشند و حقوقشان رعایت شود. بهترین حکومت آن است که مسئولان برای سیرشدن و آسایش ملت گرسنگی و مشکلات را تحمل کنند؛ چنین مسئولانی نمایندگان واقعی اسلام هستند و بر سیرۀ حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم قرار دارند.
مدیر دارالعلوم زاهدان افزودند: مسئولان یک حکومت باید در مقابل ملت متواضع باشند و به حرف مردم گوش بدهند. آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم چنان به حرف همه گوش میکردند که منافقان میگفتند: «هُوَ أُذُنٌ» او (پیامبر) سر تا پا گوش است. الله تعالی خطاب به آنان فرمود: «قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ». اینکه آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم سراپا گوش است به نفعتان است. حاکم وقتی سراپا گوش باشد به نفع ملت است؛ این سیرۀ آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم است.
به اتفاق مذاهب اسلامی «فتوا» با توجه به شرایط و زمان «قابل تغییر» است
امامجمعه اهلسنت زاهدان در ادامه به بیان دیدگاه اسلام درخصوص تشریع احکام پرداختند و گفتند: اگر دقت کنیم میبینیم در دین اسلام بعضی احکام بهصورت نصوص و به صراحت در آیات بیان شدهاند؛ آندسته از احکامی که بهصورت صریح در آیات و احادیث آمدهاند هیچکس نمیتواند تغییری در آنها بیاورد زیرا این احکام از «وحی» ثابتاند، اما بسیاری از احکام و برنامهها هستند که در دین اسلام نسبت به آنها سکوت شده و نص صریحی در قرآن و سنت دربارۀ آنها نیامده است؛ در این بخش از احکام و مسائل، «اجتهاد علما» صورت گرفته است که علما و مجتهدین در هر عصر و زمانهای مسائل مسکوتعنه را با رعایت اصول و قواعد استنباطِ احکام، از طریق «اجتهاد» استخراج کرده و حکم صادر کردهاند؛ چنانکه بیشترین اختلافی هم که بین مذاهب اسلامی وجود دارد در زمینۀ همین مسائل اجتهادی است.
ایشان افزودند: از مهمترین فلسفههای «اجتهاد» در اسلام یکی این است که الله تعالی میخواهد عقل بشر را نیز به صحنه بیاورد تا علما نیز فکر و اجتهاد بکنند. یکی دیگر از حکمتها و فلسفههای «اجتهاد» این است که عرف و شرایط هر زمان و مکان مورد توجه قرار بگیرد، چنانکه بسیاری از احکام هستند که علما و مجتهدین با توجه به شرایط زمان خودشان در مورد آنها فتوا دادهاند. لذا وقتی شرایط متفاوت باشد فتوا هم تفاوت میکند. تمام مذاهب اسلامی بر این موضوع اتفاقنظر دارند که «فتوا» با توجه به شرایط هر زمان و مکان قابل تغییر است.
مدیر دارالعلوم زاهدان خاطرنشان ساختند: عصر و زمان ما یک عصر و زمان جدید با نیازها و ضرورتهای جدیدی است و در شرایط و زمان کنونی بسیاری از فتاوا و احکام اجتهادی میتوانند تغییر کنند. ما باید ضرورت و نیاز عصر خودمان را مورد توجه قرار بدهیم و بر اساس نیاز رفتار کنیم؛ این ظرفیت دین اسلام است که نباید نادیده گرفته شود. به همین دلیل نظرات فقها در عصر صحابه و تابعین تغییر حاصل کردند و این نظرات به «قول جدید» و «قول قدیم» تقسیم شدند.
«اجرای تدریجی» احکام شرعی در جامعه بهترین روش و تدبیر است
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در ادامه گفتند: نکتۀ قابل توجه دیگر اینکه احکام اسلام بهصورت «تدریجی» نازل شدهاند. مشرکین مکه درخواست کردند که قرآن هم مانند تورات به یکباره نازل شود؛ «وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً» [فرقان: 32]، اما الله تعالی این روش را نپسندید و قرآن عظیمالشأن بهصورت تدریجی نازل شد؛ ابتدا مسائل مربوط به «ایمان» و بعد از آن به ترتیب «نماز»، «زکات»، «روزه»، «حج» و سایر احکام و فرایض نازل شدند. محرمات شرعی نیز یکباره نازل نشدند؛ بهعنوان مثال حرمت شراب بهصورت تدریجی نازل شد. حکمت الله تعالی این بود که احکام و اوامر و منهیات اسلام بهصورت تدریجی نازل شوند و این نزول تدریجیِ احکام و مسائل به این دلیل بود که مردم بتوانند به آنها عمل کنند و بر مردم فشار وارد نشود.
ایشان خاطرنشان ساختند: وقتی میخواهیم اسلام و احکام اسلامی را در کشوری مانند افغانستان که سالهای مدیدی در اشغال غیرمسلمانان بود و کسانی که اعتقادی به اجرای احکام دین نداشتند در آن فعالیت کردهاند، پیاده کنیم لازم و ضروری است که از «سیر تدریجی» کار بگیریم و قاعدۀ «الأَهَمّ فَالأَهَمّ» را رعایت کنیم. سیر تدریجی در اجرای احکام شرعی بهترین روش و تدبیر و راهکار است.
مدیر دارالعلوم زاهدان افزودند: ما نهتنها نباید سیر تدریجی نزول احکام و فرایض در اسلام را نادیده بگیریم، بلکه با توجه به اینکه جاهلیت عصر حاضر بسیار شدیدتر و بدتر از جاهلیت صدر اسلام است، به شدت به این روش سیر تدریجی اجرای احکام اسلامی در جامعه نیاز داریم. ما باید به نحوی عمل کنیم که مردم زیاد تحت فشار قرار نگیرند و بتوانند تحمل کنند، بلکه بعضی از احکام را بهصورت «قانون» و بعضی را از راه «ترغیب و تشویق» و «بیان فضایل» در جامعه پیاده کنیم.
ایشان گفتند: توجه داشته باشیم که مردمِ عصر ما مانند «صحابه» و مسلمانان زمان حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم نیستند. متاسفانه علیرغم ادعاهای زیادی که داریم «مسلمان واقعی» در جامعه بسیار کم است و در عمل به ارکان اسلام کوتاهی وجود دارد. لذا نیاز است از یک طرف روی «ایمان» و «دیانت» مردم کار کنیم و از طرف دیگر زمینههای کسب علم و دانش را برایشان فراهم کنیم و مردم را به سمت عمل به دستورات شریعت ترغیب بدهیم و تشویق کنیم، إنشاءالله مردم خودشان کمکم با میل باطنی به دین عمل میکنند.
در اسلام لباس خاصی برای زنان تعیین نشده است / در مورد حجاب زنان بر «رخصت» و «آسانترین فتوا» عمل شود
مولانا عبدالحمید در ادامۀ این گفتوگو به موضوع حجاب زنان در افغانستان اشاره کردند و گفتند: در مورد مسائل مربوط به زنان در افغانستان، توصیۀ ما آن است که وقتی میخواهیم قانون و حکمی را بر ملت اجرا کنیم در این زمینه در موضوعی که علما در آن مورد با هم اختلافنظر دارند و برداشتها و فتواهای متعددی موجود است بر آسانترین فتوا عمل کنیم و بهجای «عزیمت» بر «رخصت» عمل کنیم.
ایشان اظهار داشتند: بهترین فتوا در مورد پوشیدن چهره و اجرای آن در یک کشور و ملت، فتوای امام ابوحنیفه رحمهالله است؛ فتوای ایشان بر اساس دیدگاه عبداللهبنعباس رضیاللهعنه است که ابن عباس در تفسیر آیۀ «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» [نور: 31] میفرماید منظور از «إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» در این آیه «دستها» و «چهره» است. لذا تمام فقهای احناف اتفاقنظر دارند که چهره، دستها و قدمین برای زنان جزو «عورت» نیست؛ چنانکه زنان در هنگام ادای نماز مکلف به پوشیدن این بخش از بدنشان نیستند.
ایشان خاطرنشان کردند: البته در اینجا یک مسأله قابل توجه است؛ اینکه اگر علما به پوشیدن صورت و چهرۀ زن تصریح کردهاند نه به این دلیل که صورت و چهره جزو عورت است، بلکه علما «خوف فتنه» را دلیل این دیدگاه عنوان کردهاند، اما به نظر بنده در این زمینه بهترین راهکار این است که امارت اسلامی افغانستان و هر کشور اسلامی دیگری همان دیدگاه ابنعباس و امام ابوحنیفه را بهعنوان «قانون» قرار بدهند و پوشیدن چهره را «قانون» و «اجبار» نکنند، بلکه مردم را به این کار تشویق و ترغیب کنند.
امام جمعه زاهدان ادامه دادند: در اسلام لباس خاصی برای زنان تعیین نشده، بلکه فقط بر پوشیدن بدن تاکید شده است. لذا از دیدگاه اسلام هیچکس حق ندارد فرم خاصی از لباس را بر زنان تحمیل کند. زنان میتوانند بدون آرایش با همان لباس و حجابی که عورت را بپوشاند و لباس تنگ و نازک نباشد از منزل خارج شوند و در ادارات، دانشگاهها و دیگر اماکن حضور پیدا کنند.
امارت اسلامی بدون هیچ تردیدی مدارس و دانشگاهها را به روی زنان بازگشایی کند
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در ادامه به اهمیت و تاکید دین اسلام به امر تعلیم و آموزش ازجمله آموزش زنان اشاره کردند و گفتند: این را نه علمای جهان اسلام و نه مسلمانان و غیرمسلمانان میپذیرند که ما نسبت به تعلیم و آموزش زنان از خودمان تردید نشان بدهیم، زیرا در قرآن و سنت هیچ محدودیتی برای تعلیم زنان وجود ندارد.
ایشان افزودند: علم تمام زنان مدینه یک طرف و علم حضرت عایشه یک طرف است. حضرت عایشه رضیاللهعنها حدود 2210 حدیث روایت کردهاند. اگر حضرت عایشه و سایر ازواج مطهرات این احادیث را روایت نمیکردند بسیاری از مسائل بر امت پوشیده میماند. لذا درخواست ما از عزیزان امارت اسلامی آن است که بدون هیچ شک و تردیدی مدارس و دانشگاهها را به روی زنان باز کنند.
کنفرانسهایی با محوریت «حقوق بشر در اسلام» با حضور علما و اندیشمندان برگزار شود
مولانا عبدالحمید در ادامه با اشاره به تاکید دین مبین اسلام بر «رعایت حقوق بشر»، گفتند: امروزه سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری بر رعایت حقوق بشر تاکید دارند، درحالیکه ما معتقدیم دین اسلام بیش از هر تمدن و فرهنگی بر رعایت حقوق بشر تاکید کرده و در این زمینه از دیگران جلوتر است. پیشنهاد بنده به مسئولان امارت اسلامی افغانستان آن است که کنفرانسهایی با محوریت «حقوق بشر» در اسلام با حضور علما و اندیشمندان جهان اسلام برگزار کند.
ایشان افزودند: اگر چنین جلسات و کنفرانسهایی برگزار شود مشخص میشود که بین جهانیان و دین اسلام اشتراکات زیادی پیرامون حقوق بشر وجود دارد و این سبب نزدیکی بیشتر ما به همدیگر میشود. ما باید میزان اهمیت و تاکید دین اسلام بر رعایت حقوق بشر را به جهانیان نشان بدهیم.
مسئولان امارت اسلامی در تدوین قوانین با علمای جهان اسلام مشورت و رایزنی کنند
مولانا عبدالحمید در ادامه به اهمیت و حساسیت ادارۀ یک کشور و ملت اشاره کردند و گفتند: باید توجه داشته باشیم که مدیریت یک کشور و ملت با مدیریت یک خانواده و مدرسه و حوزه و دانشگاه متفاوت است.
ایشان تصریح کردند: عزیزان ما در امارت اسلامی لیاقت و شایستگی را مدنظر داشته باشند؛ زیرا این مسأله خیلی مهم و حیاتی است که از همۀ اقوام و مذاهب و طیفهای مختلف کار بگیرند و استفاده کنند. در امر تدوین قوانین با علمای جهان اسلام هم مشورت و رایزنی کنند و از دیدگاهها و نظرات آنان هم استفاده کرده و بهترین دیدگاه را که سبب رحمت و امنیت میشود و برای مردم بیشتر قابل پذیرش باشد انتخاب کنند.
مشکلات افغانستان از راه «مذاکره و گفتمان» حلوفصل شوند
مولانا عبدالحمید در پایان بر حل مشکلات و پیگیری خواستهها در افغانستان از راه «مذاکره و گفتمان» تاکید کردند و گفتند: توصیه دلسوزانه و خیرخواهانۀ ما به مسئولان امارت اسلامی افغانستان از ظرفیت بسیار بالای قرآن و سیرت و دین مبین اسلام کار گرفته و با مخالفان داخلی و خارجی خودشان بنشینند، حرفهای آنان را بشنوند و به خواستههای بحقشان رسیدگی کنند. همچنین مخالفان حکومت جدید افغانستان از هر طیف و گروه و قشر و اندیشهای که هستند مشکلات و خواستههای خودشان را از راه «مذاکره و گفتمان» پیگیری و حلوفصل کنند، زیرا کشور عزیز افغانستان سالهای مدیدی را در جنگ و درگیری و ناامنی سپری کرده و مردم این کشور در طول این سالها متحمل رنجها و مشقتها و سختیهای زیادی شدهاند و دیگر تحمل ادامۀ ناامنی و جنگ و درگیری داخلی را ندارند. بهترین راهحل «گفتمان و مذاکره» است.
دیدگاههای کاربران