بیستم ماه مبارک رمضان بزرگمردی از تبار صدیق اکبر و فاروق اعظم دعوت حق را لبیک گفت و مصداق آیه کریمه «ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً» گردید… إنا لله و إنا إلیه راجعون.
مولانا عبدالواحد احراری در این روز پرفیض روح بلندش از زندان دنیای فانی و قفس جسم آزاد شد و به ماوای اصلی خود، جهان باقی و دیدار دوست شتافت.
این ضایعه جبرانناپذیر علاوه بر اینکه داغ عمیق فراق را بر دل بازماندگان و شاگردان و مقتدیان ایشان نهاد، جامعۀ علمای دین را نیز از یکی از برجستهترین علمای عصر حاضر محروم کرد.
مرحوم مولانا احراری یادگار دوران مجاهدتها و محنتهای سخت مبارزه با خرافات و بدعتها بود؛ زمانهایی که آگاهی مذهبی اکثر قریببهاتفاق عامۀ مردم بسیار اندک و آنهم بعضا ناقص بود.
مولانا احراری رحمهالله همدوش با بزرگواران دیگر زمان خود همچون: مولانا عبدالعزیز ملازاده، مولانا محمدعمر سربازی، مولانا شهداد مِسکانزهی، مولانا یارمحمد ریگی، مولانا قمرالدین ملازهی و… رحمهمالله با تلاش شبانهروزی و تحمل سختیهای طاقتفرسا اهداف مقدس پیشرفت و رونق امور و احکام مذهبی را به پیش بردند و آنچه امروز ما شاهد آن هستیم نتیجۀ بهجانخریدن همان مرارتها و ازخودگذشتگیهاست.
منش و رفتار علمای حقیقی ربانی، تقوای فوقالعاده و خارج از حد معمول، انکسار نفس، دقت و دغدغه در انجام صحیح احکام دینی توسط مامومین، دلسوزی و خیرخواهی مسلمانان، پرهیز از مجادلات بیهوده و اختلافبرانگیز مسائل مذهبی، سعهصدر و گذشت کریمانه از برادران مسلمان برخی از صفاتیست که جزو ملکۀ وجود گرانقدر ایشان شده بودند.
علاوه بر فرهیختگی در علم شریعت بسان آبا و اجداد گرامیاش، آگاه و عامل به سلوک در طریقت نیز بود، اما هیچگاه آن را دستاویزی برای خودنمایی قرار نداد. لازمۀ سلوک در طریقت را علاوه بر تقوا و انجام دقیق اوامر و نواهی شرع مقدس با پرهیز از بدعتها و خرافات، رعایت اصول و آداب بیانشده در تعلیمات بزرگان این وادی میدانست.
جلوههای فریبندۀ زندگی مادی دنیوی نتوانست کوچکترین تغییری در زندگی پاکیزه و درویشانۀ ایشان و خانوادۀ محترماش که همیشه همراه با قناعت و اکتفا به حداقلها بود، بگذارد. انتخاب این شیوۀ زندگیِ زاهدانه از روی ناچاری و اجبار نبود بلکه با طیب خاطر و رضایت قلبی برگزیده شده بود.
طبع بلند مولانا عبدالواحد احراری از یک طرف و روی خوش نشانندادن به تنعمات زندگی مادی از طرف دیگر، ایشان را از مداهنۀ دنیاداران و مدیحهگویی اهل دنیا بینیاز کرده بود. هرگز از رعایت اصول و احکام دینی در عمل و گفتار بهخاطر خوشآمد هیچکس و یا مقام و یا ملاحظات دیگری کوتاه نمیآمد.
از خصایص بارز آن بزرگوار بیان مسائل بهصورت شفاف و روشن بود. برای ایشان فرقی نداشت مخاطب چه کسی است؛ آنچه را حق میدانست بدون پیرایه باید گفته میشد.
بسیار دقیق و وقتشناس بود و هرگز خلاف وعده عمل نمیکرد. بسیار متواضع و بدون ادعا بود، امور مربوط به جمع را با مشورت و نظرخواهی آنان تصمیمگیری میکرد.
مرحوم مولانا عبدالواحد احراری در عمر طولانی و پرخیر و برکت خود چنان زیست که یک قدم از جادۀ صراط مستقیم معرفیشده در دین مبین اسلام و اصول انسانیت به بیرون ننهاد. هیچگاه به پلیدیهای زندگی مادی و پلشتیهای سیاسی متداول که گریبانگیر جامعه امروزین ما هستند، آلوده نشد.
خروج پیروزمندانه از این محنتآباد که رسول گرامی ما صلیاللهعلیهوسلم آن را «زندان مومن» تعبیر کرده است بر او مبارک باد و نعیم بهشت رضوان همراه با دیدار دوست، گوارای وجودش باد.
دیدگاههای کاربران